الأنعام ١٢٥

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۲۹ آبان ۱۳۹۲، ساعت ۰۴:۵۴ توسط 127.0.0.1 (بحث) (Edited by QRobot)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)


ترجمه

آن کس را که خدا بخواهد هدایت کند، سینه‌اش را برای (پذیرش) اسلام، گشاده می سازد؛ و آن کس را که بخاطر اعمال خلافش بخواهد گمراه سازد، سینه‌اش را آنچنان تنگ می‌کند که گویا می‌خواهد به آسمان بالا برود؛ این گونه خداوند پلیدی را بر افرادی که ایمان نمی‌آورند قرار می‌دهد!

پس هر كه را خدا بخواهد هدايت كند، سينه‌اش را براى اسلام بگشايد و هر كه را بخواهد در گمراهى [وا] گذارد، سينه‌اش را تنگ و تنگ‌تر گرداند چنان كه گويى در آسمان بالا مى‌رود. خدا اين چنين بر كسانى كه ايمان نمى‌آورند پليدى مى‌نهد
پس كسى را كه خدا بخواهد هدايت نمايد، دلش را به پذيرش اسلام مى‌گشايد؛ و هر كه را بخواهد گمراه كند، دلش را سخت تنگ مى‌گرداند؛ چنانكه گويى به زحمت در آسمان بالا مى‌رود. اين گونه، خدا پليدى را بر كسانى كه ايمان نمى‌آورند قرار مى‌دهد.
پس هر که را خدا هدایت او خواهد قلبش را برای پذیرش اسلام باز و روشن گرداند و هر که را خواهد گمراه نماید (به حال گمراهی واگذارد) دل او را از پذیرفتن ایمان تنگ و سخت گرداند که گویی می‌خواهد از زمین بر فراز آسمان رود. این چنین خدا آنان را که به حق نمی‌گروند مردود و پلید می‌گرداند.
پس کسی را که خدا بخواهد هدایت کند، سینه اش را برای [پذیرفتن] اسلام می گشاید؛ و کسی را که [به خاطر لجاجت و عنادش] بخواهد گمراه نماید، سینه اش را چنان تنگ می کند که گویی به زحمت در آسمان بالا می رود؛ خدا این گونه پلیدی را بر کسانی که ایمان نمی آورند، قرار می دهد.
هر كس را كه خدا خواهد كه هدايت كند دلش را براى اسلام مى‌گشايد، و هر كس را كه خواهد گمراه كند قلبش را چنان فرو مى‌بندد كه گويى مى‌خواهد كه به آسمان فرا رود. بدين سان خدا به آنهايى كه ايمان نمى‌آورند پليدى مى‌نهد.
بدین‌سان هرکس که خداوند هدایتش را بخواهد دلش را به پذیرش اسلام می‌گشاید، و هرکس را که بخواهد در گمراهی واگذارد، دلش را تنگ و تاریک می‌گرداند، چنانکه گویی می‌خواهد به آسمان بپرد [و نمی‌تواند]، خداوند این چنین عذاب را بر کسانی که ایمان نمی‌آورند، می‌گمارد
پس هر كه را خدا بخواهد كه راه نمايد سينه او را براى [پذيرش‌] اسلام مى‌گشايد، و هر كه را بخواهد كه گمراه كند سينه او را تنگ و بسته مى‌گرداند [تا پذيراى حق نباشد] كه گويى به آسمان بر مى‌شود. بدين سان خدا پليدى- مرده‌دلى و انكار- را بر كسانى كه ايمان نمى‌آورند مى‌نهد.
آن کس را که خدا بخواهد هدایت کند، سینه‌اش را (با پرتو نور ایمان باز و) گشاده برای (پذیرش) اسلام می‌سازد، و آن کس را که خدا بخواهد گمراه و سرگشته کند، سینه‌اش را به گونه‌ای تنگ می‌سازد که گوئی به سوی آسمان صعود می‌کند (و به سبب رقیق شدن هوا و کمبود اکسیژن، تنفّس کردن هر لحظه مشکل و مشکلتر می‌شود. کافر لجوج نیز با پیروی از تقالید پوسیده، هر دم بیش از پیش از هدایت آسمانی دورتر و کینه‌اش نسبت به حق و حقیقت بیشتر و پذیرش اسلام برای وی دشوارتر می‌شود). بدین منوال خداوند عذاب را بهره‌ی کسانی می‌سازد که ایمان نمی‌آورند.
پس کسی را که خدا بخواهد هدایتش کند، سینه‌اش را برای اسلام می‌گشاید و هر کس را که بخواهد گمراهش کند، سینه‌اش را سخت تنگ می‌گرداند، (چنان که) گویی به زحمت در آسمان بالا می‌رود. این‌گونه خدا پلیدی را بر کسانی که ایمان نمی‌آورند می‌نهد.
آن را که خواهد خدا هدایت کند بگشاید سینه او را برای اسلام و آن را که خواهد گمراه سازد بگرداند سینه‌اش را تنگ فشرده چنانکه گوئی سخت می‌رود به آسمان بدینسان نهد خدا پلید را بر آنان که ایمان نمی‌آورند


الأنعام ١٢٤ آیه ١٢٥ الأنعام ١٢٦
سوره : سوره الأنعام
نزول :
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٢٩
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«یَشْرَحْ صَدْرَهُ»: مراد از شرح صدر، بر سر شوق و شور آوردن انسان است برای پذیرش اسلام و تابش ایمان در زوایای دل او. «ضَیِّقاً»: تنگ. «حَرَجاً»: بسیار تنگ. مصدر است و به عنوان صفت مشبّهه به کار رفته است. «الرِّجْسَ»: پلیدی. در اینجا مراد خشم و عذاب است (نگا: اعراف / ، یونس / .

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر

نکات آیه

۱- شرح صدر زمینه هدایت پذیرى انسان (فمن یرد الله أن یهدیه یشرح صدره) شرح صدر به معناى توسعه قلب و مغز و اندیشه آدمى و در برابر ضیق صدر است.

۲- شرح صدر موهبتى الهى است. (یشرح صدره)

۳- تسلیم بودن انسان در برابر حق و داشتن روحیه حق پذیرى، نشانه برخوردارى از هدایت و توفیق الهى است. (فمن یرد الله أن یهدیه یشرح صدره للإسلم) اسلام در این آیه مى تواند به معنى لغوى آن که تسلیم است، باشد.

۴- حالت پذیرش در برابر معارف آسمانى اسلام نشانه شرح صدر است. (فمن یرد الله أن یهدیه یشرح صدره للإسلم) در برداشت فوق اسلام به معنى اصطلاحى آن که دین اسلام است، گرفته شده است. شرح صدر نور الهى در قلب مؤمنان است.* (و جعلنا له نورا یمشى ... فمن یرد الله أن یهدیه یشرح صدره) «فاء» در «فمن یرد ... » عطف و تفریع بر آیات قبل است. در آیه ۱۲۲ (أو من کان میتا ... ) مردم به دو دسته تقسیم شدند: حیات یافتگان داراى نور و فروماندگان در ظلمت. در این آیه با نتیجه گیرى از مجموع آیات، هدایت یافتگان داراى شرح صدر و گمراهان مبتلا به تنگى صدر شمرده شده اند. محتمل است شرح صدر همان نورى باشد که در آیه ۱۲۲ مطرح شده است.

۶- ضیق صدر و قرار گرفتن صدر در تنگناى شدید (روحیه حق ناپذیرى) زمینه گمراهى انسان است. (و من یرد أن یضله یجعل صدره ضیقا حرجا) حرج به معناى تنگناى شدید است. در مجمع البیان آمده است: «الحرج أضیق الضیق».

۷- ضیق صدر و سختى دل در پذیرش حق، کیفرى از جانب خداوند براى حق ناپذیران است. (یجعل صدره ضیقا)

۸- هدایت و گمراهى انسان تحت اراده خداوند است. (فمن یرد الله أن یهدیه ... و من یرد أن یضله یجعل)

۹- در تنگنا قرار گرفتن سینه و قلب آدمى به هنگام صعود به آسمان (یجعل صدره ضیقا حرجا کأنما یصعد فى السماء)

۱۰- راه یافتن حق (اسلام) به قلب حق ناپذیر، مانند صعود در آسمان دشوار و یا غیرممکن است. (و من یرد أن یضله یجعل صدره ضیقا حرجا کأنما یصعد فى السماء)

۱۱- ضیق صدر، زمینه و قرین گمراهى انسان است. (و من یرد أن یضله یجعل صدره ضیقا حرجا)

۱۲- ضیق صدر (تنگ دلى و حق ناپذیرى) نشانه تسلط پلیدى بر آدمى است. (و من یرد أن یضله ... کذلک یجعل الله الرجس)

۱۳- گرفتار شدن اباکنندگان از ایمان به ضیق صدر، سنت خداوندى است. (و من یرد أن یضله ... کذلک یجعل الله الرجس على الذین لا یؤمنون)

۱۴- ضیق صدر و تهى بودن قلب از ایمان، نشانه غلبه پلیدى بر آن است. (کذلک یجعل الله الرجس على الذین لا یؤمنون)

۱۵- پلیدى بر کافران استیلا دارد. (یجعل الله الرجس على الذین لا یؤمنون)

روایات و احادیث

۱۶- لما نزلت هذه الآیة سئل رسول الله (ص) عن شرح الصدر ما هو؟ فقال: نور یقذفه الله فى قلب المؤمن فینشرح له صدره و ینفسح ... .[۱] آنگاه که آیه «فمن یرد الله ... » نازل شد از رسول خدا (ص) سؤال کردند، شرح صدر چیست؟ فرمود: نورى است که خداوند در قلب مؤمن مى افکند و با آن سینه اش را بازم-ى گرداند ... .

۱۷- عن أبى جعفر (ع): إن القلب ینقلب من لدن موضعه إلى حنجرته ما لم یصب الحق فاذا اصاب الحق قرّ ... و قرء هذه الآیة «فمن یرد الله أن یهدیه یشرح صدره للاسلام ... ».[۲] از امام باقر (ع) روایت شده است: قلب انسان تا حق را نیافته است، آنچنان مضطرب است که گویى از جاى خود کنده شده و به حنجره رسیده، پس آنگاه که حق را یافت آرامش مى یابد. سپس آن حضرت آیه «فمن یرد الله ... » را تلاوت کرد ... .

۱۸- عن أبى عبدالله (ع) قال: إن الله عز و جل إذا أراد بعبد خیرا نکت فى قلبه نکتة من نور و فتح مسامع قلبه و کل به ملکا یسدده و إذا أراد بعبد سوءا نکت فى قلبه نکتة سوداء و سد مسامع قلبه و وکل به شیطانا یضله ثم تلا هذه الآیة: «فمن یرد الله أن یهدیه یشرح صدره للاسلام و من یرد أن یضله یجعل صدره ضیقا حرجا».[۳] امام صادق (ع) فرمود: هر گاه خداوند عز و جل براى بنده اى خیرى بخواهد، در دلش نقطه اى از نور ایجاد مى کند و گوشهاى دلش را بازمى گرداند و فرشته اى بر او مى گمارد که وى را در کارهایش استوار نماید. و آنگاه که خدا براى بنده اى بدى بخواهد، در دلش نقطه اى سیاه ایجاد کرده و گوشهاى دلش را مى بندد و شیطانى را بر او مى گمارد تا گمراهش کند، سپس امام صادق (ع) آیه «فمن یرد الله ... » را تلاوت فرمود.

۱۹- عن أبى الحسن الرضا (ع) فى قوله تعالى: «فمن یرد الله أن یهدیه یشرح صدره للاسلام» قال: من یرد الله أن یهدیه بایمانه ... یشرح صدره للتسلیم لله و الثقة به و السکون إلى ما وعده من ثوابه ... و من یرد ان یضله ... لکفره به و عصیانه له فى الدنیا یجعل صدره ضیقا حرجا حتى یشک فى کفره و یضطرب من اعتقاد قلب-ه ... .[۴] امام رضا (ع) درباره آیه «فمن یرد الله ... » فرمود: کسى که خدا بخواهد او را بخاطر ایمان اش هدایت کند ... سینه اش را براى تسلیم شدن در برابر خداوند و اعتماد به او و آرامش یافتن به وعده هاى پاداش الهى، باز و گشوده مى سازد ... و کسى که خدا بخواهد او را به خاطر کفر و نافرمانیش در دنیا گمراه کند، سینه اش را تنگ و در فشار قرار مى دهد، بدان گونه که در کفر خود شک کند و در اعتقادات قلبى خویش مضطرب و نگران باشد ... .

۲۰- عن أبى عبدالله (ع) فى قول الله عز و جل: «و من یرد ان یضله یجعل صدره ضیقا حرجا» فقال: قد یکون ضیقا و له منفذ یسمع منها و یبصر و «الحرج» الملتئم الذى لا منفذ له یسمع به و لا یبصر به.[۵] از امام صادق (ع) درباره آیه «و من یرد أن یضله ... » روایت شده است: گاهى سینه انسان تنگ مى شود اما هنوز راه نفوذى براى آن باقى مانده که از طریق آن مى شنود و مى بیند و «حرج»، آن سینه اى است که فشرده شده و هیچ راه نفوذى به آن وجود ندارد که از آن راه بشنود و یا ببیند.

موضوعات مرتبط

  • آسمان: صعود به آسمان ۹
  • اضطراب: عوامل اضطراب ۱۹
  • ایمان: موانع ایمان ۱۴
  • تسلیم: آثار تسلیم به حق ۳
  • تشبیهات: تشبیه به صعود به آسمان ۱۰
  • توفیق: نشانه هاى توفیق ۳
  • ثبات قدم: عوامل ثبات قدم ۱۸
  • جبر و اختیار:۸
  • حق: آثار حق ناپذیرى ۶، ۱۲ ; ایمان حق ناپذیران ۱۰ ; روحیه حق پذیرى ۳، ۴ ; ضیق صدر حق ناپذیران ۷ ; کیفر حق ناپذیران ۷ ; هدایتخناپذیرى حق ناپذیران ۱۰
  • خباثت: آثار خباثت ۱۴ ; نشانه هاى خباثت ۱۲
  • خدا: اراده خدا ۸ ; توفیقات خدا ۳ ; سنّتهاى خدا ۱۳ ; عطایاى خدا ۲ ; هدایت خدا ۳
  • شرح صدر:۲ آثار شرح صدر ۲ ۱، ۱۹، ۲۰ ; اهمیت شرح صدر ۲ ۵ ; حقیقت شرح صدر ۲ ۱۶ ; عوامل شرح صدر ۲ ۱۹، ۲۰ ; نشانه هاى شرح صدر ۲ ۴
  • ضیق صدر: آثار ضیق صدر ۶، ۱۱، ۱۲ ; عوامل ضیق صدر ۹، ۱۳، ۱۴، ۲۰
  • قرآن: تشبیهات قرآن ۱۰
  • قلب: سیاهى قلب ۱۸ ; عوامل اطمینان قلب ۱۷ ; قلب مضطرب ۱۷
  • کافران: خباثت کافران ۱۵ ; ضیق صدر کافران ۱۳
  • کفر: آثار کفر ۱۹
  • کیفر: موجبات کیفر ۷
  • گمراهان: قلب گمراهان ۱۷
  • گمراهى: زمینه گمراهى ۶، ۱۱ ; عوامل گمراهى ۱۸ ; منشأ گمراهى ۸
  • مؤمنان: شرح صدر مؤمنان ۵ ; فضایل مؤمنان ۵ ; نورانیت قلب مؤمنان ۵، ۱۶، ۱۸
  • هدایت: زمینه هدایت ۱ ; عوامل هدایت ۱۸ ; منشأ هدایت ۸ ; موانع هدایت ۲۰ ; نشانه هاى هدایت ۳

منابع

  1. مجمع البیان، ج ۴، ص ۵۶۱ ; نورالثقلین، ج ۱- ، ص ۷۶۷، ح ۲۸۴.
  2. محاسن برقى، ج ۱، ص ۲۰۲، ح ۴۱، ب ۳ ; تفسیر برهان، ج ۱، ص ۵۵۳، ح ۴.
  3. کافى، ج ۱، ص ۱۶۶، ح ۲ ; تفسیر برهان، ج ۱، ص ۵۵۲، ح ۱.
  4. عیون اخبارالرضا، ج ۱، ص ۱۳۱، ح ۲۷، ب ۱۱ ; نورالثقلین، ج ۱، ص ۷۶۵، ح ۲۷۷.
  5. معانى الاخبار، ص ۱۴۵، ح ۱ ; تفسیر برهان، ج ۱، ص ۵۵۳، ح ۶.