الأحزاب ٥

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۲۹ آبان ۱۳۹۲، ساعت ۰۷:۴۱ توسط 127.0.0.1 (بحث) (Edited by QRobot)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)


ترجمه

آنها را به نام پدرانشان بخوانید که این کار نزد خدا عادلانه‌تر است؛ و اگر پدرانشان را نمی‌شناسید، آنها برادران دینی و موالی شما هستند؛ امّا گناهی بر شما نیست در خطاهایی که از شما سرمی‌زند (و بی‌توجّه آنها را به نام دیگران صدا می‌زنید)، ولی آنچه را از روی عمد می‌گویید (مورد حساب قرار خواهد داد)؛ و خداوند آمرزنده و رحیم است.

آنها (پسر خواندگان) را به [نام‌] پدرانشان بخوانيد، كه اين نزد خدا منصفانه‌تر است، و اگر پدرانشان را نمى‌شناسيد، پس برادران دينى و دوستان شمايند، [آنها را به نام برادر يا دوست خطاب كنيد.] و بر شما در آنچه اشتباه كرده‌ايد گناهى نيست، ولى در آنچه دل‌هايت
آنان را به [نام‌] پدرانشان بخوانيد، كه اين نزد خدا عادلانه‌تر است، و اگر پدرانشان را نمى‌شناسيد پس برادران دينى و موالى شمايند، و در آنچه اشتباهاً مرتكب آن شده‌ايد بر شما گناهى نيست، ولى در آنچه دلهايتان عمد داشته است [مسؤوليد ]و خداست كه همواره آمرزنده مهربان است.
شما پسر خوانده‌ها را به پدرانشان نسبت دهید که این نزد خدا به عدل و راستی نزدیکتر است و اگر پدرانشان را نشناسید (باز فرزند و ارث‌بر شما نیستند بلکه) در دین برادران و یاران شما هستند، و در کار ناشایسته‌ای که به خطا کنید بر شما گناهی نیست لیکن آن کار زشتی که به عمد و با اراده قلبی می‌کنید بر آن گناه مؤاخذه می‌شوید، و (اگر از این هم پشیمان شوید و توبه کنید باز) خدا بسیار آمرزنده و مهربان است.
پسر خواندگانتان را به نام پدرانشان بخوانید که این نزد خدا عادلانه تر است؛ و اگر پدرانشان را نمی شناسید، پس برادران و دوستان دینی شمایند. و بر شما در آنچه [از انتساب هایی] که به خطا انجام داده اید، گناهی نیست؛ ولی آنچه را که دل هایتان تعمد و قصد جدی داشته است [گناه است]؛ و خدا همواره بسیار آمرزنده و مهربان است.
پسرخواندگان را به نام پدرشان بخوانيد كه در نزد خدا منصفانه‌تر است. اگر پدرشان را نمى‌شناسيد، برادران دينى و موالى شما باشند. اگر پيش از اين خطايى كرده‌ايد باكى نيست، مگر آنكه به قصد دل كنيد. و خدا آمرزنده و مهربان است.
آنان را به [نام‌] پدرانشان بخوانید که نزد خداوند دادگرانه‌تر است، و اگر پدرانشان را نمی‌شناسید در آن صورت برادران دینی و آزاد کردگان شما هستند، و بر شما در آنچه اشتباه کرده‌اید گناهی نیست مگر در آنچه دلهایتان قصد آن را دارد، و خداوند آمرزگار مهربان است‌
آنان
آنان را به نام پدرانشان بخوانید که این کار در پیش خدا عادلانه‌تر بشمار است. اگر هم پدران ایشان را نشناختید، آنان برادران دینی و یاران شما هستند. هر گاه در این مورد اشتباه کردید (و مثلاً بر اثر عادت گذشته، یا سبق لسان، به لغزش افتادید و به خطا رفتید) گناهی بر شما نیست. ولی آنچه را که دلتان می‌خواهد (یعنی از روی عمد و اختیار می‌گوئید، گناه است و کیفر دارد). به هر حال، پیوسته خدا آمرزگار و مهربان بوده و هست (و قلم عفو بر اشتباهات و لغزشها می‌کشد و شما را می‌بخشد).
آنان را برای پدرانشان بخوانید (که) آن نزد خدا عادلانه‌‌تر است. پس اگر (هم) پدرانشان را نمی‌شناسید، برادرانتان در دین و پیروان و دوستان شمایند. و گناهی بر شما نیست در آنچه خطا کردید ولی آنچه دل‌هاتان (بدان) تعمّد کرده (گناه است). و خدا همواره پوشنده‌ی رحمتگر بر ویژگان بوده است.
بخوانید ایشان را برای پدران ایشان آن دادگرانه‌تر است نزد خدا پس اگر ندانستید پدران ایشان را پس برادران شمایند در دین و بندگان شما و نیست بر شما پروائی در آنچه خطا کردید بدان و لیکن آنچه خواست دلهای شما و خدا است آمرزنده مهربان‌


الأحزاب ٤ آیه ٥ الأحزاب ٦
سوره : سوره الأحزاب
نزول :
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٣٢
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«أُدْعُوهُمْ»: صدایشان بزنید. ایشان را بخوانید و بنامید. «أَقْسَطُ»: دادگرانه‌تر. استعمال اسم تفضیل عادلانه‌تر بدان معنی نیست که اگر آنان را به نام پدرخوانده‌ها صدا بزنند عادلانه است و به نام پدران واقعی عادلانه‌تر، بلکه مقایسه عادلانه و ناعادلانه، یا به عبارت دیگر خوب و بد است. وقتی که می‌گوئیم: انسان اگر خود را به کام اژدها نیندازد بهتر است. مفهوم سخن این نیست که اگر خود را به کام اژدها بیندازد بِهْ و خوب است. «مَوَالی»: جمع مَوْلی، یاران. «جُنَاحٌ»: گناه و مجازات. «تَعَمَّدَتْ قُلُوبُکُمْ»: مراد چیزی است که قصد آن کرده باشید و عمداً آن را گفته باشید.

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر

نکات آیه

۱ - هر فرزندى، باید به پدر خود نسبت داده شود و نه کس دیگر. (ادعوهم لأباءهم)

۲ - تبیین لزوم اسناد فرزند حقیقى به پدر، از جمله هدایت هاى خداوند به حقیقت و درستى است. (و اللّه یقول الحقّ و هو یهدى السبیل . ادعوهم لأباءهم)

۳ - نسبت دادن فرزند به پدرش ونه مرد دیگر، عادلانه ترین کلام در پیش گاه خداوند است. (ادعوهم لأباءهم هو أقسط عند اللّه)

۴ - باید قسط و عدالت، ملاک اظهار نظر و سخن گفتن باشد. (ادعوهم لأباءهم هو أقسط عند اللّه)

۵ - کار و نظر عادلانه، مطلوب خداوند است. (هو أقسط عند اللّه)

۶ - در صورت شناخته نبودن پدر کسى، روا نیست که او به عنوان فرزند کسى معرفى گردد. (ادعوهم لأباءهم ... فإن لم تعلموا ءاباءهم فإخونکم فى الدین) توصیه خداوند به مؤمنان، براى برادر دانستن کسانى که در میان آنان مى زیند و پدران شان شناخته شده نیستند، حکایت از این دارد که مردم، حق ندارند به صرف ناشناخته بودن پدر کسى، او را به فرزندى کسى بخوانند.

۷ - مؤمنان، با هم برادر دینى اند. (فإخونکم فى الدین)

۸ - در صورتى که انسان، پدر شخصى را نمى شناسد تا او را به پدرش منسوب کند، شایسته است که او را برادر دینى خود بنامد. (ادعوهم لأباءهم ... فإن لم تعلموا ءاباءهم فإخونکم فى الدین)

۹ - در صورتى که مؤمنى، برده آزاد شده باشد و پدرش براى دیگران ناشناخته باشد، شایسته است که بى جهت، او را به فرزندى کسى نسبت ندهند. (ادعوهم لأباءهم ... فإن لم تعلموا ءاباءهم ... و مولیکم) مراد از «مولى» در آیه، احتمال دارد که برده آزاد شده یک قومى باشد. از این برده آزاد شده، در اصطلاح مولاى آن قوم یاد مى کنند.

۱۰ - در صورتى که کسى، برده آزاد شده بود و پدرش ناشناخته، شایسته است که به او، لقب «مولا» بدهند. (ادعوهم لأباءهم ... فإن لم تعلموا ءاباءهم ... و مولیکم)

۱۱ - مؤمنان، با هم، بر اساس دین، دوستى دارند (فإخونکم فى الدین و مولیکم) احتمال دارد منظور از «مولى» با توجه به ریشه لغوى آن، دوستى باشد. «موالیکم» عطف به «إخوانکم» است و قید «فى الدین» در «إخوانکم» مى تواند براى «موالیکم» هم لحاظ شود.

۱۲ - انتساب غیر عمدىِ شخصى به فرزندى کسى، گناهى ندارد. (و لیس علیکم جناح فیما أخطأتم به)

۱۳ - قصد و اراده، در جرم بودن و یا نبودن عملى، نقشى اساسى دارد. (و لیس علیکم جناح فیما أخطأتم به و لکن ما تعمّدت قلوبکم)

۱۴ - نسبت دادن عمدى شخصى به فرزندى کسى، گناه و جرم است. (و لیس علیکم جناح فیما أخطأتم به و لکن ما تعمّدت قلوبکم) خبر «لکن» محذوف است و مى تواند چیزى مانند «جناح» و «ذنب» باشد.

۱۵ - قلب، داراى نقشى اساسى در تصمیم گیرى انسان است. (و لکن ما تعمّدت قلوبکم)

۱۶ - خداوند، همواره «غفور» (آمرزنده) و «رحیم» (مهربان) است. (و کان اللّه غفورًا رحیمًا)

۱۷ - گناه و جرم به حساب نیاوردن گناهِ خطایى، برخاسته از آمرزندگى و مهربانى خداوند است. (و لیس علیکم جناح فیما أخطأتم به ... و کان اللّه غفورًا رحیمًا)

۱۸ - غفران و آمرزندگى خداوند، آمیخته با مهربانى و شفقت او است. (و کان اللّه غفورًا رحیمًا) «رحیماً» در صورتى که صفت براى «غفوراً» باشد، بیان کننده نکته یاد شده است.

موضوعات مرتبط

  • اراده: آثار اراده ۱۳
  • اسماء و صفات: رحیم ۱۶; غفور ۱۶
  • برادرى: برادرى دینى ۷، ۸
  • برده: برده آزاده ناشناخته ۹، ۱۰; لقب برده آزاده ۱۰
  • تصمیم: منشأ تصمیم ۱۵
  • جرم: اراده در جرم ۱۳; جرم خطایى ۱۷; عنصر معنوى جرم ۱۳; موارد جرم ۱۴
  • خدا: آثار آمرزشهاى خدا ۱۷; آثار رحمت خدا ۱۷; رحمت خدا ۱۸; مطلوب خدا ۵; ویژگى آمرزشهاى خدا ۱۸; هدایتگرى خدا ۲
  • دوستى: ملاک دوستى ۱۱
  • دین: نقش دین ۱۱
  • سخن: سخن عادلانه ۳، ۵; ملاک حقانیت سخن ۴
  • عدالت: ارزش عدالت ۴
  • فرزند: احکام فرزند ۱، ۶; انتساب اشتباهى فرزند ۱۲; انتساب فرزند به پدر ۱، ۲، ۳; انتساب فرزندى ۹، ۱۴
  • فرزندخواندگى: احکام فرزندخواندگى ۶، ۹
  • قلب: نقش قلب ۱۵
  • گناه: آمرزش گناه خطایى ۱۷; موارد گناه ۱۴
  • مؤمنان: برادرى مؤمنان ۷; دوستى مؤمنان ۱۱
  • مولا: لقب مولا ۱۰

منابع