آل عمران ١٦٧

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۳۱ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۴:۳۶ توسط 127.0.0.1 (بحث) (افزودن سال نزول)


ترجمه

و نیز برای این بود که منافقان شناخته شوند؛ آنهایی که به ایشان گفته شد: «بیایید در راه خدا نبرد کنید! یا (حداقل) از حریم خود، دفاع نمایید!» گفتند: «اگر می‌دانستیم جنگی روی خواهد داد، از شما پیروی می‌کردیم. (اما می‌دانیم جنگی نمی‌شود.)» آنها در آن هنگام، به کفر نزدیکتر بودند تا به ایمان؛ به زبان خود چیزی می‌گویند که در دلهایشان نیست! و خداوند از آنچه کتمان می‌کنند، آگاهتر است.

و تا معلوم دارد كسانى را كه دورويى كردند و [چون‌] به آنان گفته شد: بياييد در راه خدا بجنگيد يا دفاع كنيد. گفتند: اگر مى‌دانستيم جنگى خواهد بود حتما شما را پيروى مى‌كرديم. آنها در آن روز به كفر نزديك‌تر بودند تا به ايمان. به زبان چيزى مى‌گويند كه در
همچنين كسانى را كه دو رويى نمودند [نيز] معلوم بدارد. و به ايشان گفته شد: «بياييد در راه خدا بجنگيد يا دفاع كنيد.» گفتند: «اگر جنگيدن مى‌دانستيم مسلماً از شما پيروى مى‌كرديم.» آن روز، آنان به كفر نزديكتر بودند تا به ايمان. به زبان خويش چيزى مى‌گفتند كه در دلهايشان نبود، و خدا به آنچه مى‌نهفتند داناتر است.
و تا معلوم کند حالِ آنان که نفاق و دورویی کردند و (چون) به آنها گفته شد بیایید در راه خدا جهاد و یا دفاع کنید (عذر آوردند و) گفتند که اگر ما به فنون جنگی دانا بودیم از شما تبعیت نموده و به کارزار می‌آمدیم. اینان به کفر نزدیکترند تا به ایمان؛ به زبان چیزی اظهار کنند که در دل خلاف آن پنهان داشته‌اند، و خدا بر آنچه پنهان می‌دارند آگاه‌تر از خود آنهاست.
و نیز کسانی را که نفاق و دورویی ورزیدند، معلوم و مشخص کند. و به آنان گفته شد: بیایید در راه خدا بجنگید یا [از مدینه و کیان جامعه] دفاع کنید. گفتند: اگر جنگیدن می دانستیم، قطعاً از شما پیروی می کردیم. آنان در آن روز به کفر نزدیک تر بودند تا ایمان. به زبانشان چیزی را می گویند که در دل هایشان نیست؛ و خدا به آنچه پنهان می کنند، داناتر است.
و آنان را نيز كه نفاق ورزيدند، معلوم دارد. به آنها گفته مى‌شد: بياييد در راه خدا كارزار كنيد يا به دفاع پردازيد. مى‌گفتند: اگر يقين داشتيم كه جنگى درمى‌گيرد، با شما مى‌آمديم. آنان به كفر نزديكترند تا به ايمان. به زبان چيزهايى مى‌گويند كه به دل اعتقاد ندارند و خدا به آنچه در دل نهفته مى‌دارند آگاهتر است.
همچنین منافقان را، که چون به آنان گفته شد بیایید در راه خدا کارزار کنید یا به دفاع برخیزید، گفتند اگر می‌دانستیم جنگی خواهد بود، حتما از شما پیروی می‌کردیم، اینان در چنین روزی به کفر نزدیک‌تر بودند تا به ایمان، به زبان چیزی می‌گویند که در دلهایشان نیست و خداوند به آنچه نهان می‌دارند، داناتر است‌
و تا كسانى را كه دورويى كردند معلوم گرداند و [چون‌] به آنها گفته شد: بياييد در راه خدا كارزار يا دفاع كنيد، گفتند: اگر مى‌دانستيم كه جنگى خواهد بود هر آينه شما را پيروى مى‌كرديم، آنان در آن روز به كفر نزديكتر بودند تا به ايمان با دهانهاشان چيزى مى‌گويند كه در دلهاشان نيست، و خدا بدانچه پنهان مى‌دارند داناتر است.
و نیز برای این بود که (نفاق) منافقان را ظاهر گرداند. منافقانی که چون بدیشان گفته شد: بیائید در راه خدا بجنگید یا (دست‌کم) برای دفاع (از خود) برزمید، گفتند: اگر می‌دانستیم که جنگی واقع خواهد شد، بیگمان از شما پیروی می‌کردیم (و شما را تنها نمی‌گذاشتیم!) آنان در آن روز (که چنین می‌گفتند) به کفر نزدیکتر بودند تا به ایمان. ایشان با دهان چیزی می‌گویند که در دلشان نیست (و گفتار و کردارشان با هم نمی‌خواند) و خداوند (از هر کسِ دیگری) داناتر بدان چیزی است که پنهانش می‌دارند.
و (همچنین برای اینکه) کسانی را که دورویی نمودند (نیز) نشانه‌ای نهد و به ایشان گفته شد: «بیایید در راه خدا کشتار یا دفاع کنید.» گفتند: «اگر کشتاری می‌دانستیم، به‌راستی از شما پیروی می‌کردیم.» آن روز، آنان در آن هنگام (و هنگامه) به کفر نزدیکترند تا به ایمان. با دهان‌ها‌شان چیزی می‌گویند که در دل‌هاشان نیست. و خدا به آنچه پنهان می‌کنند داناتر است.
و بشناسد آنان را که نفاق ورزیدند و چون بدیشان گفته شد که بیائید پیکار کنید در راه خدا یا دفاع کنید گفتند اگر پیکاری می‌دانستیم پیروی می‌کردیم شما را آنان به کفر نزدیکترند در آن روز از ایمان گویند با دهانهای خویش آنچه را نیست در دلهاشان و خدا داناتر است بدانچه نهان می‌دارند


آل عمران ١٦٦ آیه ١٦٧ آل عمران ١٦٨
سوره : سوره آل عمران
نزول : ٣ هجرت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٣٦
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«نَافَقُوا»: اظهار ایمان کردند و کفر را به دل گرفتند. «إِدْفَعُوا»: دفاع کنید و شرّ دشمن را از سر خانواده و میهن خود کوتاه کنید.

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر

نکات آیه

۱- مشخص شدن منافقان، از اهداف رخصت خداوند در شکست نبرد احد و مصیبتهاى وارده در آن (و ما اصابکم ... و لیعلم الّذین نافقوا)

۲- هنگامه هاى دشوار (شکستها، رنجها و مصیبتها)، ابزارى براى شناسایى جناح منافقان و سست ایمانان، از مؤمنان واقعى و استوار (و ما اصابکم ... و لیعلم الّذین نافقوا)

۳- حضور منافقانى ناشناخته در میان مسلمانان عصر پیامبر (ص) تا شکست احد (و ما اصابکم یوم التقى الجمعان ... و لیعلم الّذین نافقوا)

۴- بى اعتنایى منافقان به دعوت پیامبر (ص) و یا برخى مسلمانان، براى حضور در پیکار علیه کافران (و قیل لهم تعالوا قاتلوا فى سبیل اللّه او ادفعوا) مراد از منافقان در برداشت فوق، کسانى هستند که نفاق آنان پس از دعوت براى نبرد و نپذیرفتن آن مشخّص شد.

۵- جامعه ایمانى، وظیفه دار پیکار در راه خدا و یا دست کم دفاع از وطن و کیان خویش (تعالوا قاتلوا فى سبیل اللّه او ادفعوا)

۶- انگیزه هاى الهى، ملاک ارزش جنگها و نبردها (قاتلوا فى سبیل اللّه)

۷- ضرورت بسیج تمامى نیروهاى مؤمن و غیر مؤمن از سوى رهبرى جامعه دینى براى رویارویى با هجوم کافران (و قیل لهم تعالوا قاتلوا فى سبیل اللّه او ادفعوا) بنابر اینکه دعوت مطرح شده در آیه، یک دعوت موردى و خاص باشد، نه بیانگر اصل وجوب جهاد و دفاع، الزاماً مخاطبان در آیه دو گروه خواهند بود: گروهى که «للّه» و «فى سبیل اللّه» در صحنه پیکار حاضر مى شوند و گروهى که براى دفاع از کیان و ملیّت خود و ... نبرد مى کنند.

۸- پیکار با دشمنا دین (جهاد ابتدایى) و دفاع در برابر هجوم آنان (جهاد دفاعى)، دو تکلیف الهى بر عهده جامعه ایمانى* (قاتلوا فى سبیل اللّه او ادفعوا) بنابر اینکه دعوت مطرح شده در آیه، بیان حکم جهاد باشد، نه دعوت براى حضور در نبردى خاص و مقطعى. بنابراین جمله «قاتلوا ... »، ناظر به جهاد ابتدایى و جمله «او ادفعوا» ناظر به جهاد دفاعى است.

۹- بهانه جویى منافقان براى سرباز زدن از حضور در میدان احد، با این ادّعا که در آن میدان، پیکارى رخ نخواهد داد. (قاتلوا لو نعلم قتالا لاتّبعناکم) برخى از مفسّران گفته اند مراد از جمله «لو نعلم ... » نفى برخورد نظامى است ; یعنى ما مى دانیم که جنگى رخ نخواهد داد و لذا با شما نمى آییم.

۱۰- منافقان به انگیزه سرباز زدن از پیکار، مدعى بودند که حضور در میدان احد نوعى انتحار و خودکشى است، نه پیکار و جنگ. (قالوا لو نعلم قتالاً لاتّبعناکم) برخى برآنند که مراد منافقان از جمله «لو نعلم ... » این معنا بوده که بیرون شدن شما مسلمانان به سوى احد، پیکار و قتال نیست، بلکه خود را به مهلکه انداختن است ; چرا که نیروى شما در برابر نیروى دشمن هیچ است.

۱۱- اظهار عدم آشنایى با دانش و مهارتهاى جنگى، بهانه منافقان براى سرباز زدن از حضور در پیکار احد* (لو نعلم قتالاً لاتّبعناکم) برداشت فوق احتمال سوّمى است که در بیان جمله «لو نعلم ... » گفته شده است. یعنى اگر پیکار مى دانستیم، شرکت مى کردیم، ولى ما با فنون جنگ و مبارزه آشنایى نداریم.

۱۲- شرکت نکردن منافقان در پیکار احد، افشاگر چهره و موضع نفاق آلود ایشان (و لیعلم الّذین نافقوا و قیل لهم تعالوا ... لو نعلم قتالاً لاتّبعناکم) جمله «و قیل لهم تعالوا ... » توضیحى است براى جمله «و لیعلم الّذین نافقوا». یعنى طریقه مشخّص کردن منافقان همان شرکت نکردن آنان در نبرد است.

۱۳- سرباز زدن از حضور در پیکار با دشمنان دین و دفاع از کیان اسلامى، از نشانه هاى نفاق (و لیعلم الّذین نافقوا ... لو نعلم قتالاً لاتّبعناکم)

۱۴- منافقان به دلیل شرکت نکردن در پیکار احد، دور از مرز ایمان و در آستانه کفر بودند. (هم للکفر یومئذ اقرب منهم للایمان)

۱۵- سرباز زدن از پیکار در راه خدا، موجب دورى از مرز ایمان و قرار گرفتن در آستانه کفر (هم للکفر یومئذ اقرب منهم للایمان)

۱۶- نفاق، موضعگیرى و گرایشى بین ایمان و کفر (هم للکفر یومئذ اقرب منهم للایمان) مراد از نفاق در این آیه، به قرینه «یومئذ اقرب»، اظهار ایمان و مخفى کردن کفر نیست، بلکه مرحله اى بین ایمان و کفر است ; به گونه اى که با عملکردهاى متفاوت، گاهى به ایمان نزدیک مى شوند و گاهى به کفر.

۱۷- دوگانگى گفتار منافقان با آنچه در دل و نهان خویش دارند. (یقولون بافواههم ما لیس فى قلوبهم)

۱۸- عملکردهاى آدمى، مؤثر در گرایشهاى درونى (ایمان و کفر) اوست. (لو نعلم قتالا لاتّبعناکم هم للکفر یومئذ اقرب منهم للایمان) با توجّه به اینکه نفاق یک نوع گرایش است و عملکرد منافقان (ترک پیکار و جهاد)، آنان را به کفر نزدیکتر کرده و از ایمان دور ساخته (هم للکفر یومئذ ... )، معلوم مى شود عملکردها در گرایشها مؤثر است.

۱۹- خداوند، به آنچه منافقان در درون خویش کتمان مى کنند، داناست. (و اللّه اعلم بما یکتمون)

۲۰- افشاگرى و تهدید خداوند علیه عملکردهاى کفرآمیز منافقان (یقولون بافواههم ما لیس فى قلوبهم و اللّه اعلم بما یکتمون)

۲۱- توجّه به دانایى خداوند بر راز دلها و عملکردهاى آدمى، زمینه ساز پرهیز از نفاق و ارتکاب اعمال ناپسند (و اللّه اعلم بما یکتمون)

۲۲- خداوند، دانا به اسرار و نهانها و آنچه آدمیان در دل و نیّت خویش دارند. (و اللّه اعلم بما یکتمون)

۲۳- منافقان احد داراى جنبه هاى گوناگون نفاق، و آگاهى مسلمانان تنها به بخشى از آنها (و اللّه اعلم بما یکتمون) عالمتر بودن خدا به راز دل منافقان (و اللّه اعلم ... )، دلالت بر این معنا دارد که آنچه از نفاق منافقان براى مسلمانان بیان شد، تنها بخشى از نفاق آنان است.

۲۴- برخورد نفاق آلود عبداللّه بن ابى و یاران او و سرباز زدن آنان از حضور در پیکار احد (و لیعلم الّذین نافقوا و قیل لهم تعالوا قاتلوا ... لو نعلم قتالاً) در شأن نزول آیه آمده که عبداللّه بن ابى و یاران او، که حدود سیصد نفر بودند، از حضور در پیکار احد سرباز زد. (مجمع البیان، ذیل آیه.)

موضوعات مرتبط

  • ارزش: ملاک ارزش ۶
  • اسلام: تاریخ صدر اسلام ۱، ۳، ۴، ۹، ۱۰، ۱۱، ۱۲، ۱۴، ۲۳
  • امتحان: فلسفه امتحان ۱
  • انسان: اسرار انسان ۲۲ ; عمل انسان ۲۱
  • انگیزه: پسندیده ۶
  • ایمان: زمینه ایمان ۱۸ ; موانع ایمان ۱۵
  • بسیج: در جهاد ۷
  • جامعه: مسؤولیت جامعه دینى ۵، ۸
  • جنگ: با ارزش ۶ ; فرار از جنگ ۱۰
  • جهاد: ابتدایى ۵، ۸ ; جهاد با دشمنان ۸، ۱۳ ; جهاد با کافران ۷ ; جهاد دفاعى ۵، ۷، ۸، ۱۳ ; فرار از جهاد ۹، ۱۲، ۱۳، ۱۵، ۲۴ ; فلسفه جهاد ۱
  • خدا: امهال خدا ۱ ; تهدیدهاى خدا ۲۰ ; علم خدا ۱۹، ۲۱، ۲۲
  • دشمنان:۸، ۱۳
  • دین: دشمنان دین ۸، ۱۳
  • راه خدا:۵، ۱۵
  • رفتار: پایه‌هاى رفتار ۱۸
  • رهبرى: مسؤولیت رهبرى ۷
  • سختى: آثار سختى ۲
  • شکست: آثار شکست ۲ ; شکست در غزوه احد ۱
  • عبداللّه بن ابى:۲۴
  • عصیان: از محمّد (ص) ۴
  • عقیده: باطل ۱۰
  • علم: آثار علم ۲۱
  • عمل: آثار عمل ۱۸ ; موانع عمل ناپسند ۲۱
  • غزوه احد:۱، ۳، ۹، ۱۰، ۱۱، ۱۲، ۱۴، ۲۳، ۲۴
  • کافران:۷
  • کفر: زمینه کفر ۱۴، ۱۵، ۱۸
  • محمّد (ص): دعوت محمّد (ص) ۴
  • مصیبت: آثار مصیبت ۲
  • منافقان: افشاى منافقان ۱۲، ۲۰ ; برخورد منافقان ۱۷، ۲۴ ; بهانه جویى منافقان ۹، ۱۱ ; بینش منافقان ۹، ۱۰ ; تهدید منافقان ۲۰ ; عصیان منافقان ۴ ; عمل منافقان ۲۰ ; کفر منافقان ۱۴ ; ملاک تشخیص منافقان ۱، ۲ ; منافقان صدر اسلام ۳، ۲۳، ۲۴ ; نفاق منافقان ۱۲، ۱۷، ۲۳
  • مؤمنان: ملاک تشخیص مؤمنان ۲
  • نفاق:۱۲، ۱۷، ۲۳ آثار نفاق ۱۲، ۱۷، ۲۳ ۱۳ ; حقیقت نفاق ۱۲، ۱۷، ۲۳ ۱۶ ; موانع نفاق ۱۲، ۱۷، ۲۳ ۲۱

منابع