آل عمران ١٥١: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
(Edited by QRobot)
 
(افزودن سال نزول)
خط ۱۶: خط ۱۶:
|-|معزی=بزودی افکنیم در دلهای آنان که کفر ورزیدند هراس را بدانچه شریک گردانیدند با خدا آن را که فرو نفرستاده است بدان فرمانروائی و جایگاه ایشان آتش است و چه زشت است جایگاه ستمکاران‌
|-|معزی=بزودی افکنیم در دلهای آنان که کفر ورزیدند هراس را بدانچه شریک گردانیدند با خدا آن را که فرو نفرستاده است بدان فرمانروائی و جایگاه ایشان آتش است و چه زشت است جایگاه ستمکاران‌
|-|</tabber><br />
|-|</tabber><br />
{{آيه | سوره = سوره آل عمران | نزول = | نام = [[شماره آیه در سوره::151|١٥١]] | قبلی = آل عمران ١٥٠ | بعدی = آل عمران ١٥٢  | کلمه = [[تعداد کلمات::21|٢١]] | حرف =  }}
{{آيه | سوره = سوره آل عمران | نزول = [[نازل شده در سال::15|٣ هجرت]] | نام = [[شماره آیه در سوره::151|١٥١]] | قبلی = آل عمران ١٥٠ | بعدی = آل عمران ١٥٢  | کلمه = [[تعداد کلمات::21|٢١]] | حرف =  }}
===معنی کلمات و عبارات===
===معنی کلمات و عبارات===
«سُلْطَان»: حجّت و برهان (نگا: نساء / ،  انعام / ، اعراف / ، حجّ / ، روم / ). «مَثْوی»: اقامتگاه.
«سُلْطَان»: حجّت و برهان (نگا: نساء / ،  انعام / ، اعراف / ، حجّ / ، روم / ). «مَثْوی»: اقامتگاه.

نسخهٔ ‏۳۱ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۴:۳۶


ترجمه

بزودی در دلهای کافران، بخاطر اینکه بدون دلیل، چیزهایی را برای خدا همتا قرار دادند، رعب و ترس می‌افکنیم؛ و جایگاه آنها، آتش است؛ و چه بد جایگاهی است جایگاه ستمکاران!

به زودى در دل كافران رعب و هراس خواهيم افكند، زيرا آنها چيزى را كه خدا دليلى بر آن نفرستاده است با او شريك نمودند، و جايشان آتش است و بد است جايگاه ستمكاران
به زودى در دلهاى كسانى كه كفر ورزيده‌اند بيم خواهيم افكند، زيرا چيزى را با خدا شريك گردانيده‌اند كه بر [حقانيت‌] آن، [خدا] دليلى نازل نكرده است. و جايگاهشان آتش است، و جايگاه ستمگران چه بد است.
به زودی در دل کافران بیم و هراس افکنیم، زیرا که آنان برای خدا چیزی را شریک قرار دادند که خدا اصلاً بر آن دلیلی فرو نفرستاده است. و منزلگاه آنان آتش است و سرای ستمکاران بد منزلگاهی است.
به زودی در دل های کافران ترس می اندازیم؛ زیرا چیزی را که خدا بر [حقّانیّت] آن دلیلی نازل نکرده، شریک خدا قرار داده اند، و جایگاهشان آتش است؛ و بد است جایگاه ستمکاران.
در دل كافران هراسى خواهيم افكند. زيرا چيزى را كه از آسمان براى آن حجتى نفرستاده است، شريك خدا گرفتند. جاى آنان جهنم است كه براى ستمكاران مكان بدى است.
زودا که در دل کافران به خاطر شرک‌ورزیدنشان به خدا که هیچ‌گونه حجت و برهانی بر آن نفرستاده است، هراس افکنیم و سرا و سرانجام آنان دوزخ است و جایگاه ستمکاران چه بد است‌
بزودى در دل كسانى كه كافر شدند بيم و هراس افكنيم بدان سبب كه براى خداوند چيزى را انباز گرفتند كه براى آن دليل و حجتى فرو نفرستاده است- يعنى باورى بى‌پايه است-. و جايگاهشان آتش دوزخ است و ستمكاران را بد جايگاهى است.
در دلهای کافران رُعْب و هراس خواهیم انداخت، از آن‌رو که چیزهائی را انباز خدا ساخته‌اند که خداوند دلیل و برهانی (بر حقّانیّت آنها) فرو نفرستاده است، و جایگاه آنان آتش (دوزخ) است، و جایگاه ستمکاران چه بد جایگاهی است.
به زودی در دل‌های کسانی که کفر ورزیده‌اند بیم خواهیم افکند، به سبب آنکه چیزی را با خدا شریک گردانیده‌اند که خدا بر (حقانیت) آن، هیچ دلیل قاطعی نازل نکرده است و پناهگاهشان آتش است. و پایگاه ستمگران چه بد است.
بزودی افکنیم در دلهای آنان که کفر ورزیدند هراس را بدانچه شریک گردانیدند با خدا آن را که فرو نفرستاده است بدان فرمانروائی و جایگاه ایشان آتش است و چه زشت است جایگاه ستمکاران‌


آل عمران ١٥٠ آیه ١٥١ آل عمران ١٥٢
سوره : سوره آل عمران
نزول : ٣ هجرت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٢١
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«سُلْطَان»: حجّت و برهان (نگا: نساء / ، انعام / ، اعراف / ، حجّ / ، روم / ). «مَثْوی»: اقامتگاه.

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر

نکات آیه

۱- وعده الهى به القاى رعب و هراس در دلهاى کفرپیشگان (سنلقى فى قلوب الّذین کفروا الرّعب)

۲- ایجاد رعب و هراس در دلهاى کفرپیشگان، نمونه اى از نصرت خداوند به پذیرندگان ولایت او (بل اللّه مولیکم و هو خیر النّاصرین. سنلقى فى قلوب الّذین کفروا الرّعب) جمله «سنلقى ... »، پس از جمله «و اللّه خیر النّاصرین»، بیانگر مصداقى از یارى خداوند است.

۳- امداد غیبى خداوند، در شکست کافران شرک پیشه (و هو خیر النّاصرین. سنلقى فى قلوب الّذین کفروا الرّعب بما اشرکوا)

۴- خداوند با القاى وحشت و دلهره در دلهاى کفرپیشگان تقویت کننده روحیه جامعه ایمانى در رویارویى با آنان (سنلقى فى قلوب الّذین کفروا الرّعب)

۵- دلهره و هراس، از عوامل عمده شکست در رویارویى با مشکلات (و هو خیر النّاصرین. سنلقى فى قلوب الّذین کفروا الرّعب بما اشرکوا)

۶- قلب، جایگاه شکل گیرى حالات روحى و روانى آدمى (سنلقى فى قلوب الّذین کفروا الرّعب)

۷- شرک به خدا، از عوامل گرفتارى آدمى به دلهره و هراس (سنلقى فى قلوب الّذین کفروا الرّعب بما اشرکوا باللّه)

۸- حالات روحى و روانىِ آدمى، قانونمند و برخاسته از حاکمیّت اراده الهى است. (سنلقى فى قلوب الّذین کفروا الرّعب بما اشرکوا) از آنجا که رعب معلول شرک شمرده شده (بما اشرکوا)، معلوم مى شود رعب که یک حالت روحى است، تابع قانون و علّت خویش است و از سویى چون خداوند القاى رعب را به خود نسبت داده (سنلقى)، معلوم مى شود که این قانون و علت تحت اراده الهى عمل مى کند.

۹- تأثیر وضعیت روحى و حالات قلبى آدمى، در سرنوشت او (شکست و پیروزى) (و هو خیر النّاصرین. سنلقى فى قلوب الّذین کفروا الرّعب)

۱۰- کافران، مشرک هستند. (سنلقى فى قلوب الّذین کفروا الرّعب بما اشرکوا)

۱۱- معبودهاى اهل شرک، عارى از هر گونه نشانه اى بر شریک بودنشان با خداوند (بما اشرکوا باللّه ما لم ینزّل به سلطاناً)

۱۲- عقیده به شریک داشتن خداوند، پندارى بدون برهان و دلیل (بما اشرکوا باللّه ما لم ینزّل به سلطاناً)

۱۳- توحید، عقیده اى بر پایه برهان و استدلال (بما اشرکوا باللّه ما لم ینزّل به سلطاناً)

۱۴- دلهره و تزلزل روحى، پیامد اندیشه هاى دینى عارى از منطق و برهان* (سنلقى فى قلوب الّذین کفروا الرعب بما اشرکوا باللّه ما لم ینزّل به سلطاناً) به نظر مى رسد شرک از آن نظر که پندارى بدون برهان است به دلیل توصیف آن به «ما لم ینزّل به سلطاناً» سبب رعب و دلهره شده است.

۱۵- ضرورت شکل دهى اندیشه ها و عقاید دینى، بر پایه استدلال و برهان (بما اشرکوا باللّه ما لم ینزّل به سلطاناً) از اشکالاتى که قرآن بر پندارهاى شرک آمیز دارد، بى برهانى آنهاست. بنابراین هر نوع عقیده دینى که نتوان بر آن برهان آورد، فاقد ارزش خواهد بود ; لذا هر انسانى موظّف است عقاید دینى خویش را با برهان و استدلال شکل دهد.

۱۶- خداوند، منشأ پیدایش و شکل گیرى اندیشه هاى مبتنى بر برهان (ما لم ینزّل به سلطاناً) با توجّه به اینکه ضمیر فاعلى در «لم ینزّل» به «اللّه» برمى گردد، به دست مى آید هر نوع برهانى، عطایى از جانب خداوند است و در نتیجه آنچه بر آن برهان اقامه شده نیز از جانب اوست. بنابراین اندیشه هاى صحیح و برهانى از جانب خداوند به انسان افاضه مى شود.

۱۷- معبودهاى اهل شرک، عارى از هر گونه قدرت و سلطنت* (بما اشرکوا باللّه ما لم ینزّل به سلطاناً) بنابر اینکه «سلطان»، به معنانى قدرت و سلطنت باشد.

۱۸- نبودن قدرت و سلطنت در معبودهاى اهل شرک، دلیل و نشانه عدم قابلیّت آنان در شریک بودن با خداوند* (بما اشرکوا باللّه ما لم ینزّل به سلطاناً) جمله «ما لم ینزّل» دلیل بر صلاحیت نداشتن معبودهاى اهل شرک براى شریک بودن با خداوند است. یعنى چون معبودهاى غیر خدایى هیچ قدرت و سلطنتى ندارند، هرگز نمى توانند شریک خدا باشند.

۱۹- آتشِ دوزخ، جایگاه و فرجام شوم کفرپیشگان مشرک (سنلقى فى قلوب الّذین کفروا الرعب ... و ماویهم النّار و بئس مثوى الظّالمین)

۲۰- آتش دوزخ، جایگاه و فرجام شوم ستم پیشگان (و ماویهم النّار و بئس مثوى الظّالمین)

۲۱- کافران، ستم پیشگانى شوم فرجام (سنلقى فى قلوب الّذین کفروا الرعب ... و بئس مثوى الظّالمین)

۲۲- مشرکان، ستم پیشگانى شوم فرجام (بما اشرکوا باللّه ... و بئس مثوى الظّالمین)

موضوعات مرتبط

  • انسان: ابعاد انسان ۸ ; فرجام انسان ۹ ; ویژگى انسان ۶
  • برهان: اهمیّت برهان ۱۴، ۱۵
  • پیروزى: عوامل پیروزى ۳، ۹ ; عوامل پیروزى در جنگ ۴
  • ترس:۱، ۲، ۴ آثار ترس ۱، ۲، ۴ ۵ ; ترس ۱، ۲، ۴ ناپسند ۵، ۷ ; عوامل ترس ۱، ۲، ۴ ۷، ۱۴
  • تعقل: تشویق به تعقل ۱۵ ; منشأ تعقل ۱۶
  • تقویت روحیه: عوامل تقویت روحیه ۴
  • توحید: دلایل توحید ۱۳، ۱۸
  • جامعه: اسلامى ۴
  • جنگ:۴
  • جهنّم: آتش جهنّم ۱۹، ۲۰
  • خدا:۱۱ اراده خدا ۱۱ ۸ ; امداد خدا ۱۱ ۲، ۳، ۴ ; حاکمیّت خدا ۱۱ ۸ ; سنّت خدا ۱۱ ۸ ; وعده خدا ۱۱ ۱ ; ولایت خدا ۱۱ ۲
  • رفتار: پایه‌هاى رفتار ۹
  • شخصیّت: عوامل شکل‌گیرى شخصیّت ۶
  • شرک: آثار شرک ۷ ; شرک به خدا ۱۱ ; معبودان شرک ۱۱، ۱۷، ۱۸
  • شکست:۳ عوامل شکست ۳ ۵، ۹
  • ظالمان: فرجام ظالمان ۲۰، ۲۱ ; کیفر ظالمان ۲۰
  • عذاب: اهل عذاب ۱۹، ۲۰
  • عقیده: باطل ۱۲ ; ملاک درستى ۱۲، ۱۳، ۱۵
  • قلب: اهمیّت قلب ۶
  • کافران:۱۰ ترس کافران ۱۰ ۱، ۲، ۴ ; شکست کافران ۱۰ ۳ ; فرجام کافران ۱۰ ۱۹، ۲۱ ; کافران ۱۰ مشرک ۳ ; کیفر کافران ۱۰ ۱۹
  • کیفر:۱۹، ۲۰
  • مشرکان:۳، ۱۰ عقیده مشرکان ۳، ۱۰ ۱۲ ; فرجام مشرکان ۳، ۱۰ ۲۲ ; مشرکان ۳، ۱۰ ظالم ۲۲

منابع