يوسف ٨٨

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۳۱ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۴:۵۴ توسط 127.0.0.1 (بحث) (افزودن سال نزول)


ترجمه

هنگامی که آنها بر او [= یوسف‌] وارد شدند، گفتند: «ای عزیز! ما و خاندان ما را ناراحتی فرا گرفته، و متاع کمی (برای خرید موادّ غذایی) با خود آورده‌ایم؛ پیمانه را برای ما کامل کن؛ و بر ما تصدّق و بخشش نما، که خداوند بخشندگان را پاداش می‌دهد!»

|پس چون برادران بر او وارد شدند، گفتند: هان اى عزيز! ما و كسانمان را فقر و قحطى گرفته و سرمايه‌اى ناچيز آورده‌ايم، پس پيمانه ما را كامل كن و به ما صدقه بده كه خدا صدقه دهندگان را پاداش مى‌دهد
پس چون [برادران‌] بر او وارد شدند، گفتند: «اى عزيز، به ما و خانواده ما آسيب رسيده است و سرمايه‌اى ناچيز آورده‌ايم. بنابراين پيمانه ما را تمام بده و بر ما تصدق كن كه خدا صدقه‌دهندگان را پاداش مى‌دهد.»
برادران (به امر پدر باز به مصر نزد یوسف آمده) چون بر او وارد شدند گفتند: ای عزیز مصر، ما با همه اهل بیت خود به فقر و قحطی و بیچارگی گرفتار شدیم و با متاعی ناچیز و بی‌قدر (حضور تو) آمدیم، پس بر قدر احسانت نسبت به ما بیفزا و از ما به صدقه دستگیری کن، که خدا صدقه بخشندگان را نیکو پاداش می‌دهد.
پس هنگامی که بر یوسف وارد شدند، گفتند: عزیزا! از سختی [قحطی و خشکسالی] به ما و خانواده ما گزند و آسیب رسیده و [برای دریافت آذوقه] مال ناچیزی آورده ایم، پس پیمانه ما را کامل بده و بر ما صدقه بخش؛ زیرا خدا صدقه دهندگان را پاداش می دهد.
چون بر يوسف داخل شدند، گفتند: اى عزيز، ما و كسانمان به گرسنگى افتاده‌ايم و با سرمايه‌اى اندك آمده‌ايم؛ پيمانه ما را تمام ادا كن و بر ما صدقه بده، زيرا خدا صدقه‌دهندگان را دوست دارد.
و چون بر او [یوسف‌] وارد شدند، گفتند ای عزیز، به ما و خانواده ما رنج [بسیار] رسیده است و سرمایه‌ای اندک آورده‌ایم، پس به ما پیمانه تمام و کمال بده و بر ما [افزونتر هم‌] ببخش که خداوند بخشندگان را دوست دارد
پس چون بر او
(فرزندانش فرمان او را گردن نهادند و رهسپار مصر شدند) و چون به پیش یوسف رفتند گفتند: ای عزیز (مصر!) ما را و خاندان ما را اندوه فرا گرفته است و (جسم و روح ما را زیان رسیده است و برای خرید مواد غذائی) کالای اندکی با خود آورده‌ایم (که گمان نمی‌رود از ما پذیرفته گردد و چیزی که مورد نیاز ما است با آن خریداری شود. بیا و) بر ما ببخش و بار و کالای ما را (بدان اندازه که نیازمندیم) به تمام و کمال بده بی‌گمان خداوند بخشندگان را (به بهترین وجه) جزا می‌دهد.
پس هنگامی که (برادران) بر یوسف وارد شدند، گفتند: «ای عزیز! به ما و خانواده‌ی ما زیان (مرگبار) رسیده و (اکنون) با سرمایه‌ای کم (نزد تو) آمده‌ایم. پس برای ما پیمانه را وافی و کامل گردان و بر ما تصدّق فرمای. به‌راستی خدا صدقه‌دهندگان را پاداش می‌دهد.»
پس هنگامی که درآمدند بر او گفتند ای عزیز رسید به ما و خاندان ما رنج و آوردیم کالائی ناچیز پس پرکن برای ما پیمانه را و تصدق کن بر ما که خدا پاداش دهد به تصدق‌کنندگان‌


يوسف ٨٧ آیه ٨٨ يوسف ٨٩
سوره : سوره يوسف
نزول : ١١ بعثت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٢٥
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«مَسَّنَا»: به ما رسیده است. به ما دست داده است. «أَهْلَنَا»: خاندان ما. عشیره و قبیله ما. «الضُّرُّ»: زیان. شدّت و سختی. کمی و کاستی و ضعف مالی یا جسمی و یا روحی (نگا: انعام / ، یونس / و . «مُزْجاة»: مردود و ناپذیرفتنی. کنایه از چیز ناچیز و اندک است. این واژه از ماده (زجو) و اسم مفعول مصدر (إِزْجاء) می‌باشد (نگا: نور / ). «تَصَدَّقْ»: صدقه کن. ببخش (نگا: بقره / نساء / ، مائده / ).


تفسیر

نکات آیه

۱- فرزندان یعقوب براى مرتبه سوم در دوران قحطى ، به مصر آمدند و به حضور یوسف(ع) رسیدند. (فلما دخلوا علیه)

۲- خاندان یعقوب در دوران قحطى به تنگدستى و رنج بسیار گرفتار شدند. (قالوا ... مسّنا و أهلنا الضر) «مسّ» به معناى لمس کردن و تماس گرفتن است. «ضرّ» به معناى فقر سختى و کمبود مى باشد.

۳- فرزندان یعقوب سختى معیشت و نابسامان بودن وضع مادى خاندان یعقوب را به یوسف گزارش کردند. (قالوا یأیها العزیز مسّنا و أهلنا الضر و جئنا ببضعة مزجیة )

۴- یوسف(ع) در دوران قحطى مصر ، سمت عزیزى آن دیار را بر عهده داشت. (قالوا یأیها العزیز)

۵- عزیزى از سمتهاى حکومتى در زمان یوسف(ع) (قالوا یأیها العزیز)

۶- پسران یعقوب ، داراى اهل و عیال (زن ، فرزند و ...) (مسّنا و أهلنا الضر) «أهل الرجل» به زن فرزند و دیگر وابستگان او گفته مى شود.

۷- فرزندان یعقوب در نوبت سوم سفرشان به مصر ، بهاى کامل براى خرید سهمیه خویش را نداشتند. (و جئنا ببضعة مزجیة فأوف لنا الکیل) «مزجاة» به معناى ناچیز و حقیر است.

۸- فرزندان یعقوب با بیان تنگدستى و نداشتن بهاى لازم براى خرید سهمیه خویش ، از یوسف(ع) خواستند جیره آنان را به طور کامل پرداخت کند. (مسّنا و أهلنا الضر و جئنا ببضعة مزجیة فأوف لنا الکیل)

۹- تداوم سیاست یوسف(ع) در جیره بندى غلات و فروش و دریافت بهاى آنها ، در دوران قحطى مصر (و جئنا ببضعة مزجیة فأوف لنا الکیل) چنان چه گذشت آیات ۵۹، ۶۰ و ۶۲ از همین سوره دلالت بر آن داشت که یوسف آذوقه هاى ذخیره شده را جیره بندى کرده بود و سهمیه افراد را در برابر دریافت بها به آنان مى پرداخت. آیه مورد بحث نیز به دلیل کلمه «کیل» و جمله «جئنا ببضاعة مزجاة» حاکى از آن است که سیاست سهمیه بندى و گرفتن بهاى سهمیه همچنان پس از گذشت مدتها ادامه داشت.

۱۰- یوسف(ع) از فقیران و تهیدستان براى پرداخت سهمیه شان ، بهایى دریافت نمى کرد. (مسنّا و أهلنا الضر و جئنا ببضعة مزجیة فأوف لنا الکیل) برداشت فوق ، مقتضاى تفریع «أوف لنا الکیل» به وسیله «فاء» بر «مسنا و أهلنا الضر ...» است.

۱۱- یوسف(ع) داراى اختیاراتى ویژه در دخل و تصرف بیت المال و بذل و بخشش آذوقه هاى ذخیره شده (و جئنا ببضعة مزجیة فأوف لنا الکیل و تصدق علینا)

۱۲- فرزندان یعقوب از یوسف(ع) تقاضا کردند برادرشان بنیامین را به آنان باز گرداند. (و تصدق علینا) در اینکه مقصود فرزندان یعقوب از عطیه درخواستى چیست سه نظر ایراد شده است: ۱-منظور بنیامین است که به ظاهر ملک یوسف(ع) مى باشد. ۲- مقصود آنان مقدارى بیش از سهمیه و جیره ایشان است. ۳-مراد همان سهمیه است بدون دریافت همه بهاى آن. برداشت فوق، ناظر به اولین احتمال است.

۱۳- دریافت آذوقه در نزد فرزندان یعقوب ، داراى اهمیت بیشتر از یافتن و جست و جو کردن یوسف(ع) و استرداد بنیامین * (یأیها العزیز مسّنا و أهلنا الضر ... فأوف لنا الکیل و تصدق علینا) فرزندان یعقوب به فرمان وى به مصر آمدند تا از یوسف(ع) خبر بگیرند و بنیامین را باز ستانند ، ولى پیش از آن سخن از فقر و تنگدستى و مطالبه آذوقه دارند. این معنا مى تواند اشاره به برداشت فوق داشته باشد.

۱۴- برادران یوسف به دلیل سخت شدن معیشت بر خاندان یعقوب(ع) از او تقاضا کردند بیش از سهمیه سرانه ، آذوقه و غلات به آنان ببخشد. (مسّنا و أهلنا الضر ... فأوف لنا الکیل و تصدق علینا)

۱۵- اعطاى صدقه به فرزندان و خاندان پیامبران ، جایز و امرى شایسته و نیکوست. (و تصدق علینا إن الله یجزى المتصدقین) «تصدق» به معناى اعطاى صدقه است و «صدقه» آن گونه که در «کشاف» آمده است عطیه و بخششى است که به منظور رسیدن به ثواب پرداخت مى شود.

۱۶- استحباب پرداخت صدقه به مستحقان و نیازمندان (مسّنا و أهلنا الضر ... إن الله یجزى المتصدقین)

۱۷- خداوند ، به اعطا کنندگان صدقه پاداش خواهد داد. (إن الله یجزى المتصدقین)

۱۸- عزیز مصر (یوسف) در دیده فرزندان یعقوب حاکمى خداشناس ، خیرخواه و اهل جود و کرم بود. (فأوف لنا الکیل و تصدق علینا إن الله یجزى المتصدقین)

۱۹- اظهار مسکنت و ذلت برادران یوسف به پیشگاه او و شکایت آنان از فقر و تنگدستى ، در سومین سفر آنان به مصر (مسّنا و أهلنا الضر ... و تصدق علینا إن الله یجزى المتصدقین)

روایات و احادیث

۲۰- «عن أبى الحسن الهادى(ع): ... لما مات العزیز ... إفتقرت إمرأة العزیز و احتاجت حتى سألت الناس فقالوا: ما یضرّک لو قعدت للعزیز و کان یوسف یسمى العزیز [خ.ل.و کلّ ملک کان لهم سمى بهذا الإسم]... فقامت إلیه و قالت: سبحان... من جعل العبید بالطاعة ملوکاً... ;[۱] از امام هادى(ع) روایت شده است: ... پس از مرگ عزیز مصر ... همسر وى [زلیخا] فقیر و نیازمند شد تا آن جا که از مردم درخواست کمک مى کرد. پس مردم به او گفتند: چه ضرر دارد که بر سر راه عزیز بنشینى [واز او کمک بخواهى] و یوسف در آن زمان عزیز نامیده مى شد [و هر پادشاهى که بر مصریان حکومت مى کرد به این اسم نامیده مى شد]... پس همسر عزیز بر سر راه یوسف ایستاد و گفت: ... منزه است خدایى که بردگان را در سایه اطاعت، به پادشاهى مى رساند ...».

۲۱- «عن احمدبن محمد عن أبى الحسن الرضا(ع) قال: سئلته عن قوله «و جئنا ببضاعة مزجاة» قال: المقل ;[۲] احمد بن محمد گوید: از امام رضا(ع) درباره سخن خدا [که از قول فرزندان یعقوب] فرموده: «و جئنا ببضاعة مزجاة» سؤال کردم. امام فرمود: [آن سرمایه] مُقل بوده است».[۳]

موضوعات مرتبط

  • آل یعقوب: آل یعقوب در دوران قحطى ۲; ابتلاى آل یعقوب ۲; تاریخ آل یعقوب ۲; رنجهاى آل یعقوب ۲; فقر آل یعقوب ۲، ۳
  • احکام: ۱۵، ۱۶
  • انبیا: صدقه به خویشاوندان انبیا ۱۵; صدقه به فرزندان انبیا ۱۵
  • برادران یوسف: برادران یوسف و استرداد بنیامین ۱۳; برادران یوسف و دریافت غله ۱۳; برادران یوسف و یافتن یوسف(ع) ۱۳; برادران یوسف و یوسف(ع) ۳، ۸، ۱۲، ۱۴، ۱۸، ۱۹; بى ارزشى مال التجاره برادران یوسف ۷; بینش برادران یوسف ۱۸; خانواده برادران یوسف ۶; خواسته هاى برادران یوسف ۸، ۱۲، ۱۴; دنیاطلبى برادران یوسف ۱۳; ذلت برادران یوسف ۱۹; سومین مسافرت برادران یوسف به مصر ۱، ۷، ۱۹; سهمیه برادران یوسف ۸، ۱۴; شکوه برادران یوسف ۱۹; فقر برادران یوسف ۷، ۸، ۱۴، ۱۹; گزارش برادران یوسف به یوسف(ع) ۳; مال التجاره برادران یوسف ۲۱
  • بضاعة مُزجات: مراد از بضاعة مُزجات ۲۱
  • بنیامین: درخواست استرداد بنیامین ۱۲
  • خدا: پاداشهاى خدا ۱۷
  • زلیخا: فرجام زلیخا ۲۰
  • صدقه: احکام صدقه ۱۵، ۱۶; پاداش به صدقه دهندگان ۱۷; مصارف صدقه ۱۵
  • غلات: سهمیه بندى غلات در دوران یوسف(ع) ۹; فروش غلات در دوران یوسف(ع) ۹
  • فقرا: صدقه به فقرا ۱۶
  • مستحبات: ۱۶
  • مصرباستان: نظام حکومتى مصرباستان ۵
  • هبه: درخواست هبه ۱۴
  • یوسف(ع): خیرخواهى یوسف(ع) ۱۸; سخاوت یوسف(ع) ۱۱، ۱۸; سیاستهاى اقتصادى یوسف(ع) ۹، ۱۰; عزیزى در دوران یوسف(ع) ۵; عزیزى یوسف(ع) ۴، ۲۰; قصه یوسف(ع) ۱، ۳، ۴، ۷، ۸، ۹، ۱۰، ۱۱، ۱۲، ۱۳، ۱۴، ۱۸، ۱۹، ۲۰; محدوده اختیارات یوسف(ع) ۱۱; یوسف(ع) در دوران قحطى ۴; یوسف(ع) و بیت المال ۱۱; یوسف(ع) و فقرا ۱۰

منابع

  1. تفسیرقمى، ج ۱، ص ۳۵۷ ; نورالثقلین، ج ۲، ص ۴۷۲، ح ۲۱۸.
  2. تفسیرعیاشى، ج ۲، ص ۱۹۲، ح ۶۷ ; نورالثقلین، ج ۲، ص ۴۵۸، ح ۱۷۵.
  3. مُقل در لغت به میوه یا شیره درخت که مصرف دارویى دارد گفته مى شود و به چند معناى دیگر نیز آمده است.