النساء ٤٦

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۳۱ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۴:۳۸ توسط 127.0.0.1 (بحث) (افزودن سال نزول)


ترجمه

بعضی از یهود، سخنان را از جای خود، تحریف می‌کنند؛ و (به جای اینکه بگویند: «شنیدیم و اطاعت کردیم»)، می‌گویند: «شنیدیم و مخالفت کردیم! و (نیز می‌گویند:) بشنو! که هرگز نشنوی! و (از روی تمسخر می‌گویند:) راعنا [= ما را تحمیق کن!]» تا با زبان خود، حقایق را بگردانند و در آیین خدا، طعنه زنند. ولی اگر آنها (به جای این همه لجاجت) می‌گفتند: «شنیدیم و اطاعت کردیم؛ و سخنان ما را بشنو و به ما مهلت ده (تا حقایق را درک کنیم)»، برای آنان بهتر، و با واقعیت سازگارتر بود. ولی خداوند، آنها را بخاطر کفرشان، از رحمت خود دور ساخته است؛ از این رو جز عدّه کمی ایمان نمی‌آورند.

از يهود كسانى هستند كه كلمات را از جاهاى خود تغيير مى‌دهند و از راه زبان بازى و براى طعنه زدن به دين مى‌گويند: شنيديم و نافرمانى كرديم، و بشنو كه هرگز نشنوى، و [با تمسخر مى‌گويند:] راعنا، حال آن كه اگر مى‌گفتند: شنيديم و فرمان برديم و سخن ما بشنو و ب
برخى از آنان كه يهودى‌اند، كلمات را از جاهاى خود برمى‌گردانند، و با پيچانيدن زبان خود و به قصد طعنه زدن در دين [اسلام، با درآميختن عبرى به عربى‌] مى‌گويند: «شنيديم و نافرمانى كرديم؛ و بشنو [كه كاش‌] ناشنوا گردى.» و [نيز از روى استهزا مى‌گويند:] «راعنا» [كه در عربى يعنى: به ما التفات كن، ولى در عبرى يعنى: خبيث ما،] و اگر آنان مى‌گفتند: «شنيديم و فرمان برديم، و بشنو و به ما بنگر»، قطعاً براى آنان بهتر و درست‌تر بود، ولى خدا آنان را به علّت كفرشان لعنت كرد، در نتيجه جز [گروهى‌] اندك ايمان نمى‌آورند.
گروهی از یهود کلمات (خدا) را از جای خود تغییر داده و گویند: (فرمان خدا را) شنیدیم و (از آن) سرپیچیم و (به جسارت گویند) بشنو که (کاش) ناشنوا باشی؛ و گویند ما را رعایت کن. و گفتار ایشان زبان‌بازی و طعنه و تمسخر به دین است. و اگر (به احترام) می‌گفتند که ما (فرمان حق را) شنیدیم و (تو را) اطاعت کنیم و تو نیز (سخن ما) بشنو و به حال ما بنگر، هر آینه آنان را نیکوتر بود و به صواب نزدیکتر، لیکن چون کافر شدند خدا آنها را لعنت کرد، و به جز اندکی ایمان نخواهند آورد.
برخی از کسانی که یهودی اند، حقایق [کتاب آسمانی] را [با تفسیرهای نابجا و تحلیل های غلط و ناصواب] از جایگاه های اصلی و معانی حقیقی اش تغییر می دهند، و [به زبان ظاهر به پیامبر] می گویند: [دعوتت را] شنیدیم و [به باطن می گویند:] نافرمانی کردیم و [از روی توهین به پیامبر بر ضد او فریاد می زنند: سخنان ما را] بشنو که [ای کاش] ناشنوا شوی. و با پیچ و خم دادن زبان و آوازشان و به نیّت عیب جویی از دین [به آهنگی، کلمه] راعنا [را که در عربی به معنای «ما را رعایت کن» است، تلفظ می کنند که برای شنونده، راعنا که مفهومی خارج از ادب دارد، تداعی می شود]. و اگر آنان [به جای این همه اهانت از روی صدق و حقیقت] می گفتند: شنیدیم و اطاعت کردیم و [سخنان ما را] بشنو و ما را مهلت ده [تا معارف اسلام را درک کنیم] قطعاً برای آنان بهتر و درست تر بود، ولی خدا آنان را به سبب کفرشان لعنت کرده، پس جز عده اندکی ایمان نمی آورند.
بعضى از جهودان كلمات خدا را به معنى دگرگون مى‌كنند و مى‌گويند: شنيديم و عصيان مى‌ورزيم، و بشنو و كاش ناشنوا گردى و «راعنا». به لغت خويش زبان مى‌گردانند و به دين اسلام طعنه مى‌زنند. اگر مى‌گفتند كه شنيديم و اطاعت كرديم و «اُنظُرنا»، برايشان بهتر و به صواب‌تر بود. خدا آنان را به سبب كفرشان لعنت كرده و جز اندكى ايمان نياورند.
از یهودیان کسانی هستند که کلمات را جا به جا می‌کنند و از راه زبان بازی و برای طعنه‌زدن به دین [اسلام‌] [به زبان‌] می‌گویند شنیدیم و [در دل می‌گویند] نپذیرفتیم و بشنو سخن ما و نشنیده بگیر و "راعنا" [را به شیوه نادرستی‌] می‌گویند، حال آنکه اگر می‌گفتند شنیدیم و اطاعت کردیم و سخن ما را بشنو و در کار ما بنگر، برای آنان بهتر و استوارتر بود، ولی خداوند آنان را به سبب کفرشان دچار لعنت خویش ساخته و جز اندکی ایمان نمی‌آورند
از جهودان كسانى‌اند كه سخنان [خداى‌] را از جايهايش مى‌گردانند و گويند: شنيديم و نافرمانى كرديم و بشنو كه نشنوى- ناشنوا شوى، يا شنوده نشوى-، و [گويند:] «راعِنا»- كه به زبان جهودان ناسزاست و به عربى يعنى ما را مراعات كن- تا زبانشان را [از حق‌] بگردانند و در دين [اسلام‌] طعنه زنند، و اگر مى‌گفتند: شنيديم و فرمان برديم و بشنو و به ما بنگر، هر آينه براى آنها بهتر و درست‌تر بود ولى خدا آنان را به سبب كفرشان لعنت كرده است، پس ايمان نمى‌آورند مگر اندكى.
برخی از یهودیان سخنان را از جاهای خود منحرف می‌گردانند (و کلام را از معانی اصلی به دور می‌دارند و وارونه و چندگونه و چند پهلو صحبت می‌کنند) و می‌گویند: شنیدیم (سخن تو را و به کار نگرفتیم!) و فرمان نبردیم (و جز عصیان نیفزودیم!) بشنو (سخنان ناروا و کاش نشنوی جز) ناشنیدنی را. و (می‌گفتند:) ما را بپای (ولی) زبان را پیچ می‌دادند (و به جای: راعِنا، راعینا، یعنی چوپان ما، یا راعِناً، یعنی: نازیبا، می‌گفتند ...) و (هدفشان) ریشخند دین بود (و نفرین رسول!) ولی اگر آنان (به جای این همه سخنان ناروا و کارهای نازیبا) می‌گفتند: شنیدیم و اطاعت کردیم و (سخنان ما را) بشنو و به ما مهلت بده (تا حقائق را درک کنیم) به نفع و صلاح ایشان بود و (با واقعیّت سازگارتر و) درست‌تر، ولیکن خداوند آنان را به سبب کفرشان نفرین نموده است (و از رحمت خود مطرود و محروم فرموده است) و لذا جز شمار اندکی ایمان نمی‌آورند (و داعی حق را لبّیک نمی‌گویند).
برخی از آنان که یهودی شدند، کلمات (وحی) را از جاهای خود بر می‌گردانند، و با گرداندن زبان‌هاشان و به قصد طعنه زدن در دین (اسلام، با در آمیختن عبری به عربی، به جای اینکه بگویند شنیدیم و اطاعت کردیم) می‌گویند: «شنیدیم و نافرمانی کردیم و (از ما) بشنو بدون شنواییمان.» و (نیز از روی استهزا می‌گویند:) «راعنا.» و اگر آنان می‌گفتند: «شنیدیم و فرمان بردیم و بشنو و به ما بنگر.» بی‌گمان برای آنان بهتر و پایدارتر بود، ولی خدا آنان را به علّت کفرشان لعنت کرد و در نتیجه جز اندکی ایمان نمی‌آورند.
از آنان که جهودند گروهی برمی گردانند سخنان را از جایهایش و گویند شنیدیم و نافرمانی کردیم و بشنوان ناشنوائی را و رعایت کن ما را به گردانیدن زبانهای خویش و ستیزگی در دین و اگر آنان می‌گفتند شنیدیم و فرمان بردیم و بشنوان و مهلت ده ما را هرآینه بهتر بود ایشان را و درست‌تر لیکن دورشان کرد خدا به کفرشان پس ایمان نیارند جز اندکی‌


النساء ٤٥ آیه ٤٦ النساء ٤٧
سوره : سوره النساء
نزول : ١٠ هجرت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٤٩
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«الْکَلِمَ»: کلام. سخن. «غَیْرَ مُسْمَعٍ»: ناشنیدنی. حرف بد نشنوی. گوش شنوا نداشته باشی. جز بد نشنوی. جز نیک نشنوی. واژه (غَیْرَ) حال است. «لَیّاً»: پیچ‌دادن. از ماده (لوی). مصدر است و به معنی (لاوینَ) به کار رفته است و حال می‌باشد. (نگا: آل عمران / ). «طَعْناً»: تمسخرکردن. مورد استهزاء قراردادن. (طَعْناً) عطف بر (لَیّاً) است و به معنی (طَاعِنِینَ) است (نگا: مائده / - ). «أَقْوَم»: دادگرانه‌تر و به صواب نزدیکتر. شایسته‌تر.

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر

نکات آیه

۱- عالمان یهود، تحریف کننده حقایق و سخنها (من الذین هادوا یحرّفون الکلم عن مواضعه) مراد از «من الذین هادوا» (برخى از یهودیان) عالمان آنها هستند. چون تحریف از آنان برمى آید. «کلم» (جمع کلمه) به معناى سخن است که به مناسبت مورد، حقایقى است که تحریف آن در گمراه ساختن مسلمانان مؤثر بوده است.

۲- تحریف و تفسیر نابجاى تورات از سوى عالمان یهود* (من الذین هادوا یحرّفون الکلم عن مواضعه) برخى برآنند که مراد از «الکلم» تورات است و تحریف در این آیه به معناى تفسیر غلط است و نه تغییر الفاظ و جملات ; به دلیل «عن مواضعه». چون با تفسیر غلط، جمله از موضع و موقعیّت خود خارج مى شود.

۳- تحریف و تفسیر ناصواب گفته ها، از روشهاى عالمان یهود براى گمراه ساختن مسلمانان (و یریدون ان تضلوا السبیل ... من الذین هادوا یحرّفون الکلم) هدف از تحریف و تفسیر ناصواب سخنان از سوى عالمان یهود، به دلیل «ان تضلوا»، گمراه ساختن مسلمانان است.

۴- تحریف و تحلیل ناصواب گفته ها، نمونه اى از دشمنى یهود با مسلمانان (و اللّه اعلم باعدائکم ... یحرّفون الکلم عن مواضعه) جمله «یحرفون ... » پس از بیان دشمنى یهود، به منزله دلیل و نشانه اى براى اثبات عداوت عالمان یهود نسبت به مسلمانان است.

۵- نافرمانى آگاهانه پس از دریافت و شنیدن سخنان پیامبر (ص)، عکس العمل یهود در برابر آن حضرت (من الذیین هادوا ... و یقولون سمعنا و عصینا)

۶- بى اعتنایى و پشت گوش انداختن گفته هاى یهود، اتهام آن به پیامبر (ص) (من الذین هادوا ... یقولون ... واسمع غیر مسمع) بر این مبنا که «غیر مسمع» اخبار باشد، نه نفرین. و جمله «اسمع غیر مسمع» بدین معناست: اى پیامبر سخنان ما را بشنو، اگر چه تاکنون نسبت به گفته ها و سخنان ما ناشنوا بودى و اعتنایى بدانها نداشتى.

۷- درک ننمودن گفته هاى یهود، تهمت آنان به پیامبر (ص) (واسمع غیر مسمع) برداشت فوق بر این مبناست که شنیدن به معناى درک کردن باشد. یعنى درک کن و بفهم آنچه را ما مى گوییم ; اگر چه تاکنون سخنان ما را درک نکردى و نفهمیدى.

۸- توهین و نفرین برخى از یهودیان به پیامبر (ص) در ضمن سخن با آن حضرت (من الذین هادوا ... واسمع غیر مسمع) «غیر مسمع» در برداشت فوق به معناى انشایى آن گرفته شده است. و مفهوم آن چنین است: خدا تو را کر و ناشنوا قرار دهد. و یا: خدا تو را نفهم گرداند.

۹- اهانت برخى یهودیان به پیامبر (ص)، با تغییر لحن خویش در تلفظ کلمه «راعنا» به «راعینا» (راعنا لیّاً بالسنتهم) «راعنا» به معنى توجه به ما کن و «راعینا» به معنى چوپان ماست. و یهودیان کلمه «راعنا» را به گونه اى تلفظ مى کردند که معناى «راعنیا» براى شنونده تداعى مى شد.

۱۰- استهزاى یهود نسبت به پیامبر (ص) و اسلام (من الذین هادوا ... یقولون سمعنا و عصینا واسمع غیر مسمع و راعنا لیّاً بالسنتهم)

۱۱- گفته هاى یهود با پیامبر (ص)، آمیخته با عیبجویى به آیین اسلام (راعنا لیّاً بالسنتهم و طعناً فى الدین) «طعناً فى الدین» به معناى ضربه وارد کردن در دین با ناسزاگویى و عیبجویى است. گفتنى است که «طعنا» حال براى فاعل «یقولون» است ; یعنى «یقولون کذا طاعنین فى الدین».

۱۲- یهود، در صدد وارد ساختن ضربه به اسلام (و طعناً فى الدین)

۱۳- تشبیه وحى و سخنان پیامبر (ص) به هیاهوى چوپانها، طعن یهود بر دین اسلام (راعنا لیّاً بالسنتهم و طعناً فى الدین) هدف شوم یهودیان از چوپان خواندن پیامبر (ص) مى تواند تشبیه دعوت و سخنان او به هیاهوى چوپانها باشد.

۱۴- به کارگیرى کلمات دو پهلو و چند معنى، شیوه برخى از یهودیان براى استهزاى پیامبر (ص) و طعن بر اسلام (واسمع غیر مسمع ... راعنا لیّاً بالسنتهم و طعناً فى الدین) کلمه «مسمع»، از مصدر اسماع، داراى دو معناى متضاد است: یکى شنیدن و فهمیدن و دیگرى دشنام دادن و ناسزا گفتن. و جمله راعنا با اندکى انحراف زبان مى تواند معناى «چوبان ما» را به ذهن شنونده القا کند.

۱۵- نفاق و دورویى قوم یهود (یقولون سمعنا و عصینا واسمع غیر مسمع و راعنا)

۱۶- خیر و صلاح یهود در گوش سپردن به گفته هاى پیامبر (ص) و فرمانبردارى از آن حضرت (و لو انهم قالوا سمعنا و اطعنا ... لکان خیراً لهم)

۱۷- گوش سپردن به سخنان پیامبر (ص) و اطاعت از او، مایه سعادت و قوام انسانها (و لو انهم قالوا سمعنا و اطعنا ... لکان خیراً لهم و اقوم)

۱۸- خیر و قوام یهود، در پرهیز از سخنان مبهم، دو پهلو و تمسخرآمیز در برابر پیامبر (ص) (و لو انهم قالوا ... واسمع و انظرنا لکان خیراً لهم و اقوم)

۱۹- یهودیان تحریفگر به پندار خیر و صلاح خویش در صدد آزار رساندن به پیامبر (ص) و ضربه زدن به اسلام بودند. (من الذین هادوا ... لکان خیراً لهم و اقوم)

۲۰- گرفتارى برخى از یهود به لعنت خداوند (و لکن لعنهم اللّه بکفرهم)

۲۱- کفر یهود، عامل گرفتارى آنان به لعنت و نفرین الهى (من الذین هادوا ... لعنهم اللّه بکفرهم)

۲۲- تحریفگرى، استهزا و طعن یهود نسبت به اسلام و پیامبر (ص)، نمودى از کفر آنان (من الذین هادوا یحرّفون ... سمعنا و عصینا ... لعنهم اللّه بکفرهم)

۲۳- تحریفگرى، استهزا و طعن به اسلام و پیامبر (ص)، نمودى از کفر (یحرّفون الکلم ... لعنهم اللّه بکفرهم)

۲۴- یهودیان، جز اندکى از آنان، هرگز به راه خیر و قوام روى نخواهند آورد. (لکان خیراً لهم و اقوم و لکن لعنهم اللّه بکفرهم فلا یؤمنون الّا قلیلاً)

۲۵- تنها اندکى از یهود به اسلام و پیامبر (ص) ایمان خواهند آورد. (و لکن لعنهم اللّه بکفرهم فلا یؤمنون الّا قلیلا)

۲۶- امکان ایمان و هدایت، حتى براى گرفتاران به لعنت الهى (و لکن لعنهم اللّه بکفرهم فلا یؤمنون الّا قلیلا) بنابر اینکه «قلیلا» استثناء از فاعل «یؤمنون» باشد، مفهوم جمله «لعنهم اللّه» چنین مى شود که عده قلیلى از لعنت شدگان موفق به ایمان خواهند شد.

۲۷- گروهى اندک از یهود کافر نشدند و مورد لعنت الهى قرار نگرفتند. (و لکن لعنهم اللّه بکفرهم ... الّا قلیلا) بنابر اینکه «قلیل» استثناء از مفعول در «لعنهم اللّه» باشد. نصب «قلیلا» این احتمال را تأیید مى کند.

۲۸- گرفتارى یهود به لعنت الهى، موجب دورى آنان از ایمان به پیامبر (ص) و اسلام (لعنهم اللّه بکفرهم فلا یؤمنون الّا قلیلا)

۲۹- لعنت الهى، زمینه محرومیت از هدایت و ایمان (لعنهم اللّه بکفرهم فلا یؤمنون الّا قلیلا)

موضوعات مرتبط

  • استهزا: اجتناب از استهزا ۱۸
  • اسلام: استهزاى اسلام ۱۰ ; طعن بر اسلام ۱۳، ۱۴، ۲۲، ۲۳
  • اطاعت: آثار اطاعت ۱۷
  • ایمان: به اسلام ۲۸ ; ایمان به محمّد (ص) ۲۸ ; موانع ایمان ۲۸، ۲۹
  • تحریف: آثار تحریف ۲۳
  • تورات: تحریف تورات ۲
  • خدا: آثار لعن خدا ۲۸، ۲۹ ; لعن خدا ۲۰، ۲۱، ۲۷
  • سخن: تحریف سخن ۱، ۳، ۴
  • سعادت: عوامل سعادت ۱۷
  • کفر: آثار کفر ۲۱ ; علایم کفر ۲۲، ۲۳
  • گمراهى: عوامل گمراهى ۳
  • لعن: آثار لعن ۲۸ ; مشمولان لعن ۲۰ ; موجبات لعن ۲۱، ۲۷، ۲۸
  • لعنخشدگان:۲۸ ایمان لعنخشدگان ۲۸ ۲۶ ; هدایت ۲۶
  • محمّد (ص): اذیت به محمّد (ص) ۱۹ ; استهزاى محمّد (ص) ۱۰، ۱۴، ۲۲، ۲۳ ; اطاعت از محمّد (ص) ۱۶، ۱۷ ; اهانت به محمّد (ص) ۸، ۹ ; تهمت به محمّد (ص) ۶، ۷ ; عصیان از محمّد (ص) ۵ ; نفرین بر محمّد (ص) ۸
  • مسلمانان: دشمنان مسلمانان ۴
  • هدایت: موانع هدایت ۲۹
  • یهود: استهزاى یهود ۱۰، ۱۴، ۲۲ ; اضلال علماى یهود ۳ ; اقلیّت یهود ۲۴، ۲۵، ۲۷، ۲۸ ; ایمان یهود ۲۵ ; پندار یهود ۱۹ ; تحریفگرى علماى یهود ۱، ۲، ۳ ; تحریفگرى یهود ۴، ۱۹، ۲۲ ; توطئه یهود ۱۲ ; دشمنى یهود ۴ ; روش برخورد یهود ۶، ۷، ۸، ۱۴ ; عصیان یهود ۵ ; عیبجویى یهود ۱۱ ; کفر یهود ۲۱، ۲۲ ; گمراهى یهود ۲۴ ; لعن بر یهود ۲۰، ۲۱، ۲۷، ۲۸ ; محرومیت یهود ۲۸ ; مصلحت یهود ۱۶، ۱۸ ; مؤمنان یهود ۲۷ ; نفاق یهود ۱۵ ; یهود و اسلام ۱۰، ۱۱، ۱۲، ۱۳، ۱۹، ۲۲، ۲۵ ; یهود و محمّد (ص) ۵، ۶، ۷، ۸، ۹، ۱۰، ۱۱، ۱۳، ۱۴، ۱۸، ۲۲، ۲۵ ; یهود و مسلمانان ۳ ; یهود و وحى ۱۳

منابع