روایت:من لايحضره الفقيه جلد ۳ ش ۱۱۸۷

از الکتاب


آدرس: من لا يحضره الفقيه، جلد ۳، كِتَابُ النِّكَاح

روي عن جابر بن عبد الله الانصاري قال :

لَمَّا زَوَّجَ‏ رَسُولُ اَللَّهِ ص‏ فَاطِمَةَ مِنْ‏ عَلِيٍّ ع‏ أَتَاهُ نَاسٌ مِنْ‏ قُرَيْشٍ‏ فَقَالُوا إِنَّكَ زَوَّجْتَ‏ عَلِيّاً بِمَهْرٍ خَسِيسٍ فَقَالَ لَهُمْ مَا أَنَا زَوَّجْتُ‏ عَلِيّاً وَ لَكِنَّ اَللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ زَوَّجَهُ لَيْلَةً أَسْرَى بِي عِنْدَ سِدْرَةِ اَلْمُنْتَهَى‏ أَوْحَى اَللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَى‏ اَلسِّدْرَةِ أَنِ اُنْثُرِي فَنَثَرَتِ اَلدُّرَّ وَ اَلْجَوْهَرَ عَلَى اَلْحُورِ اَلْعِينِ فَهُنَّ يَتَهَادَيْنَهُ وَ يَتَفَاخَرْنَ بِهِ وَ يَقُلْنَ هَذَا مِنْ نُثَارِ فَاطِمَةَ بِنْتِ مُحَمَّدٍ ص‏ فَلَمَّا كَانَتْ لَيْلَةُ اَلزِّفَافِ أَتَى‏ اَلنَّبِيُّ ص‏ بِبَغْلَتِهِ اَلشَّهْبَاءِ وَ ثَنَى عَلَيْهَا قَطِيفَةً وَ قَالَ‏ لِفَاطِمَةَ ع‏ اِرْكَبِي وَ أَمَرَ سَلْمَانَ‏ رَحِمَهُ اَللَّهُ أَنْ يَقُودَهَا وَ اَلنَّبِيُّ ص‏ يَسُوقُهَا فَبَيْنَا هُوَ فِي بَعْضِ اَلطَّرِيقِ إِذْ سَمِعَ‏ اَلنَّبِيُّ ص‏ وَجْبَةً فَإِذَا هُوَ بِجَبْرَئِيلَ ع‏ فِي سَبْعِينَ أَلْفاً وَ مِيكَائِيلَ‏ فِي سَبْعِينَ أَلْفاً فَقَالَ‏ اَلنَّبِيُّ ص‏ مَا أَهْبَطَكُمْ إِلَى اَلْأَرْضِ قَالُوا جِئْنَا نَزُفُ‏ فَاطِمَةَ ع‏ إِلَى زَوْجِهَا وَ كَبَّرَ جَبْرَئِيلُ ع‏ وَ كَبَّرَ مِيكَائِيلُ ع‏ وَ كَبَّرَتِ اَلْمَلاَئِكَةُ وَ كَبَّرَ مُحَمَّدٌ ص‏ فَوُضِعَ اَلتَّكْبِيرُ عَلَى اَلْعَرَائِسِ مِنْ تِلْكَ اَللَّيْلَةِ


من لايحضره الفقيه جلد ۳ ش ۱۱۸۶ حدیث من لايحضره الفقيه جلد ۳ ش ۱۱۸۸
روایت شده از : حضرت محمد صلی الله علیه و آله
کتاب : من لايحضره الفقيه - جلد ۳
بخش : كتاب النكاح
عنوان : حدیث حضرت محمد (ص) در کتاب من لا يحضره الفقيه جلد ۳ كِتَابُ النِّكَاح‏‏ بَابُ النِّثَارِ وَ الزِّفَاف‏
موضوعات :

ترجمه

‏محمد جواد غفارى, من لا يحضره الفقيه - جلد ۵ - ترجمه على اكبر و محمد جواد غفارى و صدر بلاغى, ۳۴

از جابر بن عبد اللَّه انصارى نقل است كه گفت: چون رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله فاطمه عليهما السّلام را بهمسرى على عليه السّلام در آورد، جماعتى از قريش نزد آن حضرت آمده اظهار داشتند كه دخترت را بعلى بمهريّه اندكى دادى، رسول‏ خدا عليه السلام فرمود: من فاطمه را براى على تزويج نكردم بلكه خداوند عزّ و جلّ براى او تزويج كرد در شب معراج در كنار سدرة المنتهى، و سدره را وحى فرستاد تا در افشانى كند و آن سدره درّ و گوهر بر حور العين، بهشت افشاند، و آنان نيز هدايا و تحف تقديم داشتند و افتخار ميكردند و درّها را بيكديگر نشان ميدادند و ميگفتند اينها نثار فاطمه دخت محمّد صلّى اللَّه عليه و آله است؛ شب زفاف كه رسيد استر شهباى رسول خدا را آورده و قطيفه‏اى دو لايه بر آن افكندند، و آن حضرت فاطمه را فرمود: سوار شو و سلمان را دستور داد مهار استر را بدست گرفته حركت كن در حالى كه خود از عقب استر را ميراند، در بين راه رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله صداى افتادنى شنيد ناگاه جبرئيل در ميان هفتاد هزار فرشته و ميكائيل در ميان هفتاد هزار ديگر فرود آمدند، رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله پرسيد: براى چه آمديد؟ عرض كردند كه آمده‏ايم فاطمه را تا بخانه شوهر بدرقه كنيم، آنگاه جبرئيل تكبير گفت و سپس ميكائيل نيز تكبير گفت و فرشتگان همگى به تكبير صدا بلند كردند، و رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله نيز تكبير گفت، و از آن شب سنّت شد در عروسيها تكبير گويند.


شرح

آیات مرتبط (بر اساس موضوع)

احادیث مرتبط (بر اساس موضوع)