نتایج جستجو

مکن ن نا نبء نبت نبذ نجم نجو نحن نخر نخل ندو ندى نذر نزع نزف نزل نسف نشء نشر نشط نصب نصو نصى نضخ نضد نضر نطف نطق نظر نعم نفخ نفر نفس نفع نقر نقض نن نهر

به رسول در اطاعت وعمل، آن در مقابل منافقان است كه به جهاد نمى‏رفتند و با نشر اكاذيب و غيره مردم را ناراحت و خويش را گناهكارتر مى‏كردند. در المنار از ابوداود

آیات شامل این کلمه «حُشِرَ» از مادّه «حشر» (بر وزن نشر) به معناى بیرون ساختن جمعیت از قرارگاه و حرکت دادن آنها به سوى میدان مبارزه و مانند آن است; از این

انسان به کلّى جمع مى شود. نشر (۲۱ بار) ه‌ (۳۵۷۶ بار) نشر در اصل به معنى گستردن و گسترده شدن است لازم و متعدى به كار رود «نَشَرَ الثَّوْبَ وَ الْكِتابَ نَشْراً:

درخشندگى و لمعان را نیز در بردارد). نشر (۲۱ بار) نشر در اصل به معنى گستردن و گسترده شدن است لازم و متعدى به كار رود «نَشَرَ الثَّوْبَ وَ الْكِتابَ نَشْراً:

از زجاج نقل شده: قسيس و قس از روساى نصارى است و قس در لغت به معنى نميمه و نشر حديث است. در اقرب الموارد گفته: با واو و نون جمع بسته مى‏شود براى تغليب جانب

از اين مى‏توان بدست آورد كه مصداق دو آيه اول غير از آيه سوم و چهارم است. نشر به معنى پراكنده شدن و پراكندن يعنى لازم و متعدى هر دو آمده است (اقرب) عرف

آیات شامل این کلمه نشر (۲۱ بار) مِن وَ آيَاتِه أَن بَشَر أَنْتُم إِذَا خَلَق ثُم لَکُم تُرَاب أَنْفُسِکُم خَلَقَکُم در حال بارگیری...

آیات شامل این کلمه نشر (۲۱ بار) کَلاّ بَل صُحُفا لا يُؤْتَى يَخَافُون أَن مِنْهُم الْآخِرَة إِنّه امْرِئ کُل يُرِيد در حال بارگیری...

آیات شامل این کلمه ب‌ (۲۶۴۹ بار) نشر (۲۱ بار) إِن فَأْتُوا بِآبَائِنَا نَحْن مَا کُنْتُم وَ الْأُولَى أَ صَادِقِين هُم مَوْتَتُنَا إِلاّ هِي در حال بارگیری

آیات شامل این کلمه نشر (۲۱ بار) وَ مِن لَکُم مَا رَحْمَتَه الْکَهْف رَبّکُم قَنَطُوا هُو إِلَى فَأْوُوا بَعْد الْوَلِي رَحْمَتِه اللّه إِلاّ الْحَمِيد

چنانكه پلكشان به هم نمى‏خورد. ايضا در آيه [معارج:36]. هم عن ک کفر الى ه بصر نشر ل يمن جرد قنع فى رئس يوم قبل دعو شمل کان شخص قول الذين ا عزو لا طمع انن ردد

خير جرم نوح سلط هزء کذب دين عمل بعد نيل شىء جهنم کفى ذلک صدد نزل شرک نذر مع نشر قرء اثم خوف قد فيض سعر س عرض يوم نبو هدى قرن شقق سبح انا ذکر مدد خردل الا

کلا بل س قول ب لا ف ى فى سوف من ها ربب نا کون ذکر على اذا اذ انس لم شىء ک نشر حبب کتب هو رئى اخر قبر اله خوف يوم ايى دکک ارض کذب وله هما اوى لهو خلف ا ائى

به رسول در اطاعت وعمل، آن در مقابل منافقان است كه به جهاد نمى‏رفتند و با نشر اكاذيب و غيره مردم را ناراحت و خويش را گناهكارتر مى‏كردند. در المنار از ابوداود

عاصفات بادهاى طوفانى است مثل [انبیاء:81]. مشروح سخن در «رسل» گذشت. ف روح نشر ب فرق هم ها من عرف رسل عصف جىء ه ک فى الى يوم ذو لا جرى ايى اکل امر ل کمم

انن حوت ف ک الذين لعن قول الله الذى صحب على هو اخذ امر خلف زوج شرک ب ذلک نشر اله عيش وثق بحر وتد رسل ه خلق غلظ وله حضر روح بلو فعل علم قرد بشر خسء او سجد

و دفترها گسترده نمى‏شود، بلكه دسته دسته به سوى جهنم جمع شوند، نصب ميزان و نشر ديوان فقط براى اهل اسلام است. وزنه‏هاى اعمال‏ اعمال در روز قيامت با چه چيز

است پس مانند بادهاى تند در انجام او امر حق شتاب مينمايند و نيز بفرشتگانى كه نشر و شيوع ميدهند علوم و معارف حقّه الهيّه را در عالم بخوبى پس جدا كنندگانند ميان

است پس مانند بادهاى تند در انجام او امر حق شتاب مينمايند و نيز بفرشتگانى كه نشر و شيوع ميدهند علوم و معارف حقّه الهيّه را در عالم بخوبى پس جدا كنندگانند ميان

است پس مانند بادهاى تند در انجام او امر حق شتاب مينمايند و نيز بفرشتگانى كه نشر و شيوع ميدهند علوم و معارف حقّه الهيّه را در عالم بخوبى پس جدا كنندگانند ميان

است پس مانند بادهاى تند در انجام او امر حق شتاب مينمايند و نيز بفرشتگانى كه نشر و شيوع ميدهند علوم و معارف حقّه الهيّه را در عالم بخوبى پس جدا كنندگانند ميان

است پس مانند بادهاى تند در انجام او امر حق شتاب مينمايند و نيز بفرشتگانى كه نشر و شيوع ميدهند علوم و معارف حقّه الهيّه را در عالم بخوبى پس جدا كنندگانند ميان

باران بلا باریده شده بود، رفتند، آیا آن را نمی‌دیدند، یا بلکه امیدی به حشر و نشر نداشتند و هر آينه [كافران قريش‌] به شهرى- شهر لوط- گذر كردند كه بر آن باران

إِنَّما تُوعَدُونَ لَصادِقٌ‌: جز اين نيست كه آنچه وعده داده شديد به آن از حشر و نشر و ثواب و عقاب و احوال معاد، هر آينه راست و درست است و خلافى نيست اصلا در وقوع

نبود، به جز اندكى، پيروى از شيطان مى‌كرديد. نشر و پخش اخبار محرمانه و شايعات هميشه به مسلمانان ضربه زده است. نشر اخبار سرى معمولًا از روى سادگى، انتقام، ضربه

بُرْهانَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ صادِقِينَ (64) نوع پنجم- آنچه متعلق است به حشر و نشر: أَمَّنْ يَبْدَؤُا الْخَلْقَ‌: آيا كيست آنكه ايجاد فرمايد مخلوقات را؟ (استفهام

كوهها كه اينها چگونه و چه شود. و اين سؤال بر وجه استهزا بوده نسبت به حشر و نشر. خداى تعالى در مقام جواب فرمايد: فَقُلْ يَنْسِفُها رَبِّي نَسْفاً: پس بگو

مَوتِها‌-‌ بقره‌ آيه 159) و ‌غير‌ اينها ‌از‌ آيات‌. وَ يَنشُرُ رَحمَتَه‌ُ نشر رحمت‌ اينست‌ ‌که‌ سرتاسر زمين‌ ‌را‌ مي‌گيرد و تمام‌ آنچه‌ ‌در‌ زمين‌ ‌است‌

امام صادق عليه السلام مى‌فرمايد: از آنچه به آنان تعليم داده‌ايم در جامعه نشر مى‌دهند. «3» 7- انفاق بايد از مال حلال باشد، چون خداوند رزق‌ «4» هر كس را

و دفترها گسترده نمى‏شود، بلكه دسته دسته به سوى جهنم جمع شوند، نصب ميزان و نشر ديوان فقط براى اهل اسلام است. وزنه‏هاى اعمال‏ اعمال در روز قيامت با چه چيز

و دفترها گسترده نمى‏شود، بلكه دسته دسته به سوى جهنم جمع شوند، نصب ميزان و نشر ديوان فقط براى اهل اسلام است. وزنه‏هاى اعمال‏ اعمال در روز قيامت با چه چيز

و دفترها گسترده نمى‏شود، بلكه دسته دسته به سوى جهنم جمع شوند، نصب ميزان و نشر ديوان فقط براى اهل اسلام است. وزنه‏هاى اعمال‏ اعمال در روز قيامت با چه چيز

دنيا است و اين يكمرتبه بيشتر نيست و تكرار نميشود و ديگر ما زنده نميشويم چون نشر در اينجا بمعناى بعث است و اگر شما مسلمانان راست ميگوئيد پدران ما را زنده كنيد

ذكر نعم دالّ بر وجود صانع عالم و قدرت او بر جميع امور، كه از جمله آن حشر و نشر است، ذكر احوال قيامت مى‌نمايد. فَإِذا جاءَتِ الصَّاخَّةُ: پس چون بيايد آواز

دنيا است و اين يكمرتبه بيشتر نيست و تكرار نميشود و ديگر ما زنده نميشويم چون نشر در اينجا بمعناى بعث است و اگر شما مسلمانان راست ميگوئيد پدران ما را زنده كنيد

دنيا است و اين يكمرتبه بيشتر نيست و تكرار نميشود و ديگر ما زنده نميشويم چون نشر در اينجا بمعناى بعث است و اگر شما مسلمانان راست ميگوئيد پدران ما را زنده كنيد

دنيا است و اين يكمرتبه بيشتر نيست و تكرار نميشود و ديگر ما زنده نميشويم چون نشر در اينجا بمعناى بعث است و اگر شما مسلمانان راست ميگوئيد پدران ما را زنده كنيد

دنيا است و اين يكمرتبه بيشتر نيست و تكرار نميشود و ديگر ما زنده نميشويم چون نشر در اينجا بمعناى بعث است و اگر شما مسلمانان راست ميگوئيد پدران ما را زنده كنيد

استبعاد به سبب عدم تفكر و تدبر در آيات بينه و براهين واضحه بر حقيقت حشر و نشر و قيامت، أَ إِذا كُنَّا تُراباً: آيا چون گرديم خاك، وَ آباؤُنا: و پدران ما

و دفترها گسترده نمى‏شود، بلكه دسته دسته به سوى جهنم جمع شوند، نصب ميزان و نشر ديوان فقط براى اهل اسلام است. وزنه‏هاى اعمال‏ اعمال در روز قيامت با چه چيز

بوده در مقابل اسماع كه بمعناى افهام ميباشد فرموده است ما تو را فرستاديم براى نشر دين حقّ اسلام كه بشارت دهى مردم را ببهشت در صورت ايمان و بترسانى از جهنّم

دنيا است و اين يكمرتبه بيشتر نيست و تكرار نميشود و ديگر ما زنده نميشويم چون نشر در اينجا بمعناى بعث است و اگر شما مسلمانان راست ميگوئيد پدران ما را زنده كنيد

المُتَكَبِّرِين‌َ زمر آيه 71 و 72. إِلي‌ ما كُنتُم‌ بِه‌ِ تُكَذِّبُون‌َ منكر بعث‌ و حشر و نشر و جهنم‌ و عذاب‌ شديد. انطَلِقُوا إِلي‌ ظِل‌ٍّ ذِي‌ ثَلاث‌ِ شُعَب‌ٍ اما ‌در‌

اما اثبات معاد به تقرير آنكه: ذات يگانه خداوندى كه اظهار قدرت نمود بر خلق و نشر انسانى در دنيا، البته قادر خواهد بود بر جمع و حشر آنها در عقبى براى جزاى اعمال،

بخواهد نه براى آخرت و حضرت سليمان كه پادشاهى ميخواست مسلّما براى عدل و داد و نشر دين حق و امر بمعروف و نهى از منكر بود كه بدون سلطنت و نفوذ و قوّه و قدرت ميسور

بخواهد نه براى آخرت و حضرت سليمان كه پادشاهى ميخواست مسلّما براى عدل و داد و نشر دين حق و امر بمعروف و نهى از منكر بود كه بدون سلطنت و نفوذ و قوّه و قدرت ميسور

دنياى دنيه، و متفق بودند بر دعوت قوم بر اصول مذهب حق از توحيد و عدل و بعث و نشر، اگرچه مختلف بودند در فروع دين. «1» كَذَّبَتْ عادٌ الْمُرْسَلِينَ (123) إِذْ

مئال امر آنانكه كار بد كردند عقوبت بسيار بدى براى آنكه انكار نمودند حشر و نشر را و تكذيب كردند انبياء و اولياء خدا را و چنين بودند كه ايشانرا مسخره و استهزاء

ائمه‌ هدي‌ و علماء اعلام‌ تبليغ‌ احكام‌ ‌که‌ چه‌ اندازه‌ زحمت‌ كشيدند ‌در‌ نشر احكام‌، ‌اينکه‌ همه‌ اخبار ‌از‌ ائمه‌ اطهار ‌در‌ ‌هر‌ بابي‌ ‌از‌ عقايد و اخلاق‌

تُراباً وَ عِظاماً أَنَّكُمْ مُخْرَجُونَ (35) بعد از آن وسوسه در امر حشر و نشر و قيامت و ثواب و عقاب نموده، به عوام مردم گفتند: أَ يَعِدُكُمْ‌: آيا وعده

المُتَكَبِّرِين‌َ زمر آيه 71 و 72. إِلي‌ ما كُنتُم‌ بِه‌ِ تُكَذِّبُون‌َ منكر بعث‌ و حشر و نشر و جهنم‌ و عذاب‌ شديد. انطَلِقُوا إِلي‌ ظِل‌ٍّ ذِي‌ ثَلاث‌ِ شُعَب‌ٍ اما ‌در‌

دنيا است و اين يكمرتبه بيشتر نيست و تكرار نميشود و ديگر ما زنده نميشويم چون نشر در اينجا بمعناى بعث است و اگر شما مسلمانان راست ميگوئيد پدران ما را زنده كنيد

من زبر الحديد، انّ زبر الحديد اذا دخل النّار تغير و انّ المؤمن لو قتل ثمّ نشر ثمّ قتل لم يتغيّر قلبه: «2» مؤمن سخت‌تر است از پاره آهن، بدرستى كه پاره آهن

از فرط جهالت و غرور قسم ميخورديد كه ما بهمين حال باقى خواهيم ماند و حشر و نشر و حساب و عذابى نيست در صورتى كه پيغمبران حجّت را بر شما تمام نموده بودند و

بوده در مقابل اسماع كه بمعناى افهام ميباشد فرموده است ما تو را فرستاديم براى نشر دين حقّ اسلام كه بشارت دهى مردم را ببهشت در صورت ايمان و بترسانى از جهنّم

دنيا است و اين يكمرتبه بيشتر نيست و تكرار نميشود و ديگر ما زنده نميشويم چون نشر در اينجا بمعناى بعث است و اگر شما مسلمانان راست ميگوئيد پدران ما را زنده كنيد

ائمه‌ هدي‌ و علماء اعلام‌ تبليغ‌ احكام‌ ‌که‌ چه‌ اندازه‌ زحمت‌ كشيدند ‌در‌ نشر احكام‌، ‌اينکه‌ همه‌ اخبار ‌از‌ ائمه‌ اطهار ‌در‌ ‌هر‌ بابي‌ ‌از‌ عقايد و اخلاق‌

او و نفى شرك و برگزيديم آنها را برسالت و نبوّت و ترويج دين و معارف حقّه و نشر احكام الهى و علم و حكمت و اخلاق حسنه و هدايت نموديم ايشانرا براه راست موصل

تكذيب‌ ‌رسول‌ ‌که‌ ساحر و جادوگر و كذاب‌ و مفتريست‌ و تكذيب‌ معاد ‌که‌ بعث‌ و نشر و حشري‌ نيست‌ و تكذيب‌ احكام‌ و دستورات‌ دين‌ ‌که‌ تمام‌ دروغ‌ ‌است‌ و شاهد

المُتَكَبِّرِين‌َ زمر آيه 71 و 72. إِلي‌ ما كُنتُم‌ بِه‌ِ تُكَذِّبُون‌َ منكر بعث‌ و حشر و نشر و جهنم‌ و عذاب‌ شديد. انطَلِقُوا إِلي‌ ظِل‌ٍّ ذِي‌ ثَلاث‌ِ شُعَب‌ٍ اما ‌در‌

هدايت‌پذيرى، در فكر ايجاد نظام حقّ نيز باشند. آرى، تنها شناخت و عمل شخصى كافى نيست، نشر حقّ نيز مهم است. ( «بِهِ يَعْدِلُونَ»، يعنى «به يحكمون»). 4- جامعه به گروهى

و عیسى(ع) در بیت المقدس، موسى(ع) در طور سینا و پیامبر اسلام(ص) در مکه به نشر آیین خویش پرداختند. ۴ - اهمیت غذایى انجیر، بیش از زیتون است.* (و التین و الزیتون)

كه طبيعتاً از «هجرت فى سبيل الله» خالص‌تر و دقيق‌تر است. 1- كسانى‌كه براى نشر دين يا حفظ دين و يا حفظ جانِ خود، از وطن ومال بگذرند و هجرت كنند به نتيجه

يَغُرَّنَّكُم‌ بِاللّه‌ِ الغَرُورُ «5» اي‌ گروه‌ ناس‌ محققا وعده الهي‌ ‌در‌ بعث‌ و نشر حق‌ ‌است‌ و تخلف‌ پذير نيست‌ و البته‌ شد نيست‌ ‌پس‌ فريب‌ ندهد ‌شما‌ ‌را‌

بر اعاده و حشر فرمايد: أَ أَنْتُمْ أَشَدُّ خَلْقاً: آيا شما منكران حشر و نشر سخت‌تر و دشوارتريد نزد خداى تعالى از جهت آفريدن، أَمِ السَّماءُ بَناها: يا

جان خود نسبت به فضلاء، و مواسات نسبت به رفقا، و اتخاذ علم كنند از اهلش، و نشر دهند فضائل اهلبيت را براى دوستان ايشان. چنانچه در مجمع و معانى و عياشى‌ «1»

بيرون آمدن شتر سرخ مو «1» اوائل المقالات فى المذاهب و المختارات، (چاپ دوّم نشر مكتبة الداورى- قم) ص 58: انّ ارادة اللّه تعالى لا فعاله هى نفس افعاله ...

اهم‌ّ ‌از‌ همه‌ حفظ دين‌ و بقاء اسلام‌ و بقاء علم‌ و علماء و كتب‌ علميّه‌ و نشر احكام‌ و حفظ نظام‌ و ‌غير‌ اينها ‌از‌ واجبات‌ منتهي‌ الامر بسياري‌ ‌از‌ اينها

از فرط جهالت و غرور قسم ميخورديد كه ما بهمين حال باقى خواهيم ماند و حشر و نشر و حساب و عذابى نيست در صورتى كه پيغمبران حجّت را بر شما تمام نموده بودند و

بخواهد نه براى آخرت و حضرت سليمان كه پادشاهى ميخواست مسلّما براى عدل و داد و نشر دين حق و امر بمعروف و نهى از منكر بود كه بدون سلطنت و نفوذ و قوّه و قدرت ميسور

بخواهد نه براى آخرت و حضرت سليمان كه پادشاهى ميخواست مسلّما براى عدل و داد و نشر دين حق و امر بمعروف و نهى از منكر بود كه بدون سلطنت و نفوذ و قوّه و قدرت ميسور

بخواهد نه براى آخرت و حضرت سليمان كه پادشاهى ميخواست مسلّما براى عدل و داد و نشر دين حق و امر بمعروف و نهى از منكر بود كه بدون سلطنت و نفوذ و قوّه و قدرت ميسور

است تا استراحت كنند و خستگى آنها رفع شود و روز را جلد 4 صفحه 81 وقت حشر و نشر براى اداره معاش قرار داد و از اينجا است كه خواب و بيدارى را نمونه‌ئى از مرگ

شد و مرضش طول كشيد و او بهيچ وجه در شكرگزارى كوتاهى نكرد و بترويج دين حق و نشر احكام مشغول بود تا هفت سال كه مورد ملامت مردم گرديد و از شهر خارج شد و عيالش

بوده در مقابل اسماع كه بمعناى افهام ميباشد فرموده است ما تو را فرستاديم براى نشر دين حقّ اسلام كه بشارت دهى مردم را ببهشت در صورت ايمان و بترسانى از جهنّم

ائمه‌ هدي‌ و علماء اعلام‌ تبليغ‌ احكام‌ ‌که‌ چه‌ اندازه‌ زحمت‌ كشيدند ‌در‌ نشر احكام‌، ‌اينکه‌ همه‌ اخبار ‌از‌ ائمه‌ اطهار ‌در‌ ‌هر‌ بابي‌ ‌از‌ عقايد و اخلاق‌

الْأَوَّلِينَ (68) لَقَدْ وُعِدْنا هذا: بدرستى كه وعده داده شده‌ايم اين حشر و نشر و قيامت را، نَحْنُ وَ آباؤُنا مِنْ قَبْلُ‌: ما و پدران ما پيش از وعده اين

است كه غير او به كنه آن نتواند رسيد. زيرا شبهه‌اى نيست در آنكه تدوين علوم و نشر آن و تقييد حكم و ضبط اخبار اولين و مقالات ايشان و كتب الهى ميسر نيست مگر به

پدران، تجديد كننده عهد به فقرا و همسايگان و يتيمان، اطعام نمايند طعام را، نشر دهند سلام را بين مردمان و نماز گزارند در حالى كه مردم خوابند و غافلند «1»

البيان، ج 4، ص 362. «3» منهج الصادقين، ج 7، ص 336 و مضمون حديث را تفسير صافى نشر دار المرتضى (ج 4 ص 194) و نيز تفسير برهان (ج 3 ص 327 حديث 5) هر دو بنقل از

مراد خواب به شب و طلب به روز است از فضل او. بنابراين آيه شريفه از باب لفّ و نشر مرتب است، پس حق تعالى ضم فرموده ميان زمانين و فعلين به عاطفين، به جهت اشعار

اللطیف الخبیر) جمله «و هو اللطیف الخبیر» تعلیل براى صدر آیه به صورت لف و نشر است. راغب در معنى لطیف گوید: لطیف به چیزى گفته مى شود که حواس آن را درک نمى

بوده در مقابل اسماع كه بمعناى افهام ميباشد فرموده است ما تو را فرستاديم براى نشر دين حقّ اسلام كه بشارت دهى مردم را ببهشت در صورت ايمان و بترسانى از جهنّم

او «اسعد بن زراره» که از طایفه خزرج بود گفت: چهار نفر از قبیله ما در راه نشر و تعلیم قرآن خدمت بزرگی انجام دادند: ابی بن کعب، و معاذ بن جبل، و زید بن ثابت،

به دست لشكر آن حضرت و خوف و رعب در قلوب اهل شرق و غرب و اعلاى دين اسلام و نشر دعوت و غلبه مسلمانان بر جميع اهل ملل و در آخرت از مثوبات جليله و درجات عاليه

دنيا است و اين يكمرتبه بيشتر نيست و تكرار نميشود و ديگر ما زنده نميشويم چون نشر در اينجا بمعناى بعث است و اگر شما مسلمانان راست ميگوئيد پدران ما را زنده كنيد

نفعى نمايند براى خودشان چه رسد بسايرين و نيز قادر بر اماته و احياء و بعث و نشر احدى نبودند و معلوم است كه چنين جماداتى قابل پرستش و ستايش نيستند و گفتند

صرف‌ مال‌ ‌در‌ حفظ اسلام‌ و مسلمين‌ و اعلاء كلمه اسلام‌ و دفع‌ اعداء دين‌ و نشر كتب‌ ديني‌ و بناهاي‌ مذهبي‌ و ‌غير‌ اينها. ذلِكُم‌ خَيرٌ لَكُم‌ إِن‌ كُنتُم‌

ابتلا و امتحان مكلفين است، هر آينه اين مطلب ثابت نمايد قطع به حصول حشر و نشر را. زيرا ابتلا و امتحان موجب شود تخصيص نيكوكار را به ثواب و بدكار را به عقاب

معاشرت‌ ‌ما ‌با‌ علماء حكماء دانشمندان‌ صلحاء اتقياء مؤمنين‌ ‌است‌ حشر و نشر ‌ما ‌با‌ ‌آنها‌ ‌است‌. ] (آیه 55)- و بالاخره آخرین امتیاز عملی آنان این است

طبقه اول را در موجبات هلاكت از كفر و تكذيب انبياء و ساير معاصى و انكار حشر و نشر. نتيجه مخالفت اين شد كه بكلى آثار آنها را نابود كرديم كه باقى نماند ميان مردم

است من الارض متعلّق به ينشرون باشد و بنابراين جنس خدايان ذكر نشده بلكه مبدء نشر را بيان فرموده است و در هر حال استدلال فرموده بر اثبات توحيد و نفى شرك بدليلى

است تا استراحت كنند و خستگى آنها رفع شود و روز را جلد 4 صفحه 81 وقت حشر و نشر براى اداره معاش قرار داد و از اينجا است كه خواب و بيدارى را نمونه‌ئى از مرگ

بوده در مقابل اسماع كه بمعناى افهام ميباشد فرموده است ما تو را فرستاديم براى نشر دين حقّ اسلام كه بشارت دهى مردم را ببهشت در صورت ايمان و بترسانى از جهنّم

را براى آن قبول كرد كه وسيله شود براى هدايت مردم بدين حق و نفوذ كلمه‌اش و نشر احكام الهى و رساندن حقوق باهلش و اشاعه عدل و اعانت مظلوم و حفظ نفوس در سنوات

است تا استراحت كنند و خستگى آنها رفع شود و روز را جلد 4 صفحه 81 وقت حشر و نشر براى اداره معاش قرار داد و از اينجا است كه خواب و بيدارى را نمونه‌ئى از مرگ

است تا استراحت كنند و خستگى آنها رفع شود و روز را جلد 4 صفحه 81 وقت حشر و نشر براى اداره معاش قرار داد و از اينجا است كه خواب و بيدارى را نمونه‌ئى از مرگ

همچنين‌ اولاد و احفاد صالحه‌ بسا ‌تا‌ قيامت‌ ‌براي‌ ‌او‌ نفع‌ دارد و مثل‌ نشر كتب‌ ديني‌ و كتابت‌ و طبع‌ ‌آنها‌ و ‌اگر‌ تمكن‌ مالي‌ ندارد بزبان‌ ‌ يا ‌

كَفَرُوا بِاللَّهِ أُولئِكَ هُمُ الْخاسِرُونَ (52) «1» النهاية لابن اثير، نشر مكتبة الاسلامية، ج 5، ذيل ماده هوك، ص 282، به نقل از كتاب الهروى. جلد 10 -

اين عناوين حاصل شد از جهت رضاع نيز باعث نشر حرمت مى‌شود. بنابراين در قسمت رضاع بسيار بايد مواظبت نمود، چه بسا نشر حرمت شده باشد و نكاح را فاسد نمايد قبلا

مالهاى خود را در راه خدا مانند جهاد و تعظيم شعائر دين و اعلاى كلمه حقه و نشر احكام خدا و غيره از خيرات و مبرات؛ چنانچه از حضرت صادق عليه السّلام مروى است،

شد و مرضش طول كشيد و او بهيچ وجه در شكرگزارى كوتاهى نكرد و بترويج دين حق و نشر احكام مشغول بود تا هفت سال كه مورد ملامت مردم گرديد و از شهر خارج شد و عيالش

الهى كراهت دارند چون او آنچنان خدائى است كه مبعوث كرد پيغمبر خود را بهدايت و نشر دين حق براى آنكه غالب كند دين او را بر تمام اديان چگونه ميشود خدا از مقصود

الهى كراهت دارند چون او آنچنان خدائى است كه مبعوث كرد پيغمبر خود را بهدايت و نشر دين حق براى آنكه غالب كند دين او را بر تمام اديان چگونه ميشود خدا از مقصود

السَّاعَةِ: مخاصمه و مجادله نمايند از روى انكار در آمدن قيامت و وقوع حشر و نشر و ثواب و عقاب، لَفِي ضَلالٍ بَعِيدٍ: هر آينه در گمراهى دورند از صواب، زيرا

نفعى نمايند براى خودشان چه رسد بسايرين و نيز قادر بر اماته و احياء و بعث و نشر احدى نبودند و معلوم است كه چنين جماداتى قابل پرستش و ستايش نيستند و گفتند

نفعى نمايند براى خودشان چه رسد بسايرين و نيز قادر بر اماته و احياء و بعث و نشر احدى نبودند و معلوم است كه چنين جماداتى قابل پرستش و ستايش نيستند و گفتند

نمى‌دانم من آيا نزديك است يا دور است آنچه وعده داده مى‌شويد به آن از حشر و نشر، يا غلبه مسلمانان، لكن به يقين مى‌دانم كه متحقق الوقوع است و بى‌شك و شبهه

است تا استراحت كنند و خستگى آنها رفع شود و روز را جلد 4 صفحه 81 وقت حشر و نشر براى اداره معاش قرار داد و از اينجا است كه خواب و بيدارى را نمونه‌ئى از مرگ

هر آينه مى‌يافتم حاملين علمى را كه خداى تعالى به من كرامت فرموده، هر آينه نشر توحيد و دين اسلام و احكام و شرايع مى‌كردم از لفظ «الصمد» و چگونه حمله علم

افق مطبوعات اسلامی ظاهر گردد. بعد از انتشار تفسیر نمونه گروه کثیری خواهان نشر «خلاصه» آن شدند. چرا که مایل بودند بتوانند در وقت کوتاهتر و با هزینه کمتر

كانُوا بِآياتِنا: بدرستى كه مردمان بودند به آيات ما از وعد و وعيد و حشر و نشر، و يا به دلايل قدرت و شواهد وحدانيت الهى، لا يُوقِنُونَ‌: يقين نمى‌نمايند

بيشمار پيدا كرده و اموال بسيار در ترويج آن خرج شود، از تأسيس مجالس و مدارس و نشر كتب و اعانت بضاعت و غيره، و فقط شريعت حقه محمديه صلّى اللّه عليه و آله و سلّم

نفعى نمايند براى خودشان چه رسد بسايرين و نيز قادر بر اماته و احياء و بعث و نشر احدى نبودند و معلوم است كه چنين جماداتى قابل پرستش و ستايش نيستند و گفتند

نفعى نمايند براى خودشان چه رسد بسايرين و نيز قادر بر اماته و احياء و بعث و نشر احدى نبودند و معلوم است كه چنين جماداتى قابل پرستش و ستايش نيستند و گفتند

المؤمن اشدّ من زبر الحديد انّ زبر الحديد اذا دخل النّار تغيّر و انّ المؤمن ثمّ نشر ثمّ قتل لم يتغيّر قلبه. «1» يعنى: بدرستى كه مؤمن سخت‌تر است از پاره آهن، به

4- گروهی از آنها مؤمن صالح و گروهی کافرند. (جنّ/ 11) 5- آنها دارای حشر و نشر و معادند. (جنّ/ 15) 6- آنها قدرت نفوذ در آسمانها و خبرگیری و استراق سمع داشتند،

پرستش غیر خدا ، طغیان گرى و تجاوز از حقیقت است. (و لاتطغوا) ۱۳- مبلغان دین در نشر توحید و احکام الهى، نباید از حد و مرز تعیین شده خارج شوند. (فاستقم کما أُمرت 

را براى آن قبول كرد كه وسيله شود براى هدايت مردم بدين حق و نفوذ كلمه‌اش و نشر احكام الهى و رساندن حقوق باهلش و اشاعه عدل و اعانت مظلوم و حفظ نفوس در سنوات

جائز نيست وصيت نمودن بامور غير مشروعه مانند اعانت ظلمه و تعمير معابد باطله و نشر كتب ضاله و امور سفهيه و امثال اينها كه در فقه مفصلا ذكر شده است و اللّه اعلم

و سليمان بر تخت نشست. وَ قالَ يا أَيُّهَا النَّاسُ‌: و گفت بر شكر نعمت و نشر احسان و كرامت و دعوت مردمان به تصديق نبوت خود: اى گروه مردمان: عُلِّمْنا مَنْطِقَ

نفعى نمايند براى خودشان چه رسد بسايرين و نيز قادر بر اماته و احياء و بعث و نشر احدى نبودند و معلوم است كه چنين جماداتى قابل پرستش و ستايش نيستند و گفتند

چه رسد كه عامل نشر آن شويد. شما بايد از اين تهمت بزرگ غرق تعجب مى شديد، و به ياد پاكى و منزه بودن پروردگار مى افتاديد، و از اينكه آلوده نشر چنين تهمتى شويد

«4». وسائل الشيعة (چ بيروت)، ج 4 ص 981 روايت 15. «5» كتاب الخصال شيخ صدوق- (نشر جامعه مدرسين- قم)، ج 1، باب الاربعة- ص 252 روايت 124. جلد 14 - صفحه 289 سوره

را براى آن قبول كرد كه وسيله شود براى هدايت مردم بدين حق و نفوذ كلمه‌اش و نشر احكام الهى و رساندن حقوق باهلش و اشاعه عدل و اعانت مظلوم و حفظ نفوس در سنوات

را براى آن قبول كرد كه وسيله شود براى هدايت مردم بدين حق و نفوذ كلمه‌اش و نشر احكام الهى و رساندن حقوق باهلش و اشاعه عدل و اعانت مظلوم و حفظ نفوس در سنوات

كلمات پاكيزه آماده شده يا گفته شده براى مردمان پاك، يعنى از ايشان سرايت كند و نشر نمايد. وَ الطَّيِّبُونَ لِلطَّيِّباتِ‌: و پاكيزگان نيز جلد 9 - صفحه 222 شايسته‌اند

است من الارض متعلّق به ينشرون باشد و بنابراين جنس خدايان ذكر نشده بلكه مبدء نشر را بيان فرموده است و در هر حال استدلال فرموده بر اثبات توحيد و نفى شرك بدليلى

زبر الحديد، انّ زبر الحديد اذا دخل النّار تغيّر، و انّ المؤمن لو قتل ثمّ نشر ثمّ قتل لم يتغيّر قلبه. «1» فرمود: مؤمن سخت‌تر است از پاره آهن، بدرستى كه

‌بعد‌ ‌از‌ مرگ‌ و سؤال‌ ملكين‌ و ثواب‌ و عقاب‌ قبر و عالم‌ برزخ‌ ‌تا‌ روز نشر و حساب‌ و كتاب‌ و صراط و ميزان‌ و شفاعت‌ و خصومت‌ و بهشت‌ و نعم‌ ‌آن‌ و دوزخ‌

است من الارض متعلّق به ينشرون باشد و بنابراين جنس خدايان ذكر نشده بلكه مبدء نشر را بيان فرموده است و در هر حال استدلال فرموده بر اثبات توحيد و نفى شرك بدليلى

افق مطبوعات اسلامی ظاهر گردد. بعد از انتشار تفسیر نمونه گروه کثیری خواهان نشر «خلاصه» آن شدند. چرا که مایل بودند بتوانند در وقت کوتاهتر و با هزینه کمتر

سازم در چشم ايشان امانى باطله را، مثل طول حيات و تأخير توبه و يا عدم بعث و نشر و عقاب و دخول بهشت و ارتكاب ذنوب به رجاء رحمت و غفران و غيره براى عدم تدارك

كرده است از جمله: الف) قرآن از كسانى كه هر خبرى را مى‌شنوند و نسنجيده آن را نشر مى‌دهند، به شدّت انتقاد كرده و مى‌فرمايد: خبر را به اهل استنباط عرضه كنيد

شد (چنانچه امام حسن صلح فرمود و امام حسين جنگيد و امام صادق عليهم السلام نشر علم فرمود) و اوصيائى كه بعد از محمد صلّى اللَّه عليه و آله ميباشند بروش اوصياء

اين نسل من خلفاء در زمين بعد از انقضاء وحى. «1» پس اين نور هميشه در علوّ و نشر در آفاق بود تا آنكه ملك نازل شد براى عقد بستن نور با نور. إِنَّ اللَّهَ يَرْزُقُ

از همان عصر رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله به وسیله آن حضرت در میان مسلمین نشر شد، و اشاره به پیروان خاص امیر مؤمنان علی علیه السّلام است، و آنها که گمان

امامت و دلايل و فضائل و صفات ائمه هدى است، يا اعم از آن؛ و روايت اخبار و نشر آثار و مذاكره علوم ايشان و زنده كردن علوم آنها به تعاهد و نوشتن و روايت نمودن

الدُّنْيا: و فريب داده و مغرور نموده ايشان را زندگانى دنيا و بدان سبب انكار حشر و نشر مى‌كنند وَ ذَكِّرْ بِهِ أَنْ تُبْسَلَ نَفْسٌ بِما كَسَبَتْ‌: و پند ده ايشان

مى آمرزد. (فاستغفروه ... إن ربى قریب مجیب) دو صفت «قریب» و «مجیب» به صورت لفّ و نشر غیر مرتب ، در ارتباط با «استغفروه» و «توبواإلیه» ایراد شده است. ۲۵- «جاء رجل

برگردانيده‏اند، در تفسير آن گفته‏اند كه: يعنى: در موضع آيتى كه مشتمل است بر ذكر بعث و نشر و عقاب و معائب لات و منات و سائر اصنام، آيه‏اى ديگر را وضع كن كه در آن ذكر

«ایمان» و «عمل صالح» هستند سه نوید داده است: 1- جانشینی و حکومت روی زمین. 2- نشر آیین حق بطور اساسی و ریشه‌دار در همه جا. 3- از میان رفتن تمام اسباب خوف و

خطاب پيامبر (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) فرا مى رسد، و به اصطلاح «لف و نشر مرتب » را در قسمتى از اين سوره تشكيل مى دهد. مى فرمايد: اى كسانى كه ايمان

تخت عالم و يكى مظهر حكم فرمائى و سلطنت سلطان است و ديگر مظهر علم عالم و محل نشر احكام و معارف و چون سلطنت مطلقه الهيه بر تمام موجودات ثابت و محقق است و نيز

خود را از گرما و سرما حفظ كند. امور چهارگانه اى كه در آيه آمده بر طبق لف و نشر مرتب آمده است ، تا رعايت فواصل بشود، و گرنه حق كلام اين بود كه بفرمايد: ((الا

در حالى كه پيامبر (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) با مردم در بازارها حشر و نشر داشت و با آنها مانوس بود، و امر و نهى الهى را به آنها ابلاغ مى كرد، بهانه

روز را مايه حركت و حيات قرار داد (و جعل النهار نشورا). واژه نشور در اصل از نشر به معنى گستردن ، در مقابل پيچيدن است اين تعبير ممكن است اشاره به گسترش روح

نَشَرَ أَبُو عَبْدِ اَللَّهِ ع‏ صَحِيفَةً فَأَوَّلُ مَا تَلَقَّانِي فِيهَا اِبْنُ أَخٍ وَ جَدٌّ اَلْمَالُ بَيْنَهُمَا نِصْفَانِ فَقُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاكَ

اَلظُّلْمَةَ ثُمَّ يَعُودُ إِلَى اَلْمَشْرِقِ فَإِذَا طَلَعَ اَلْفَجْرُ نَشَرَ جَنَاحَيْهِ فَاسْتَاقَ اَلظُّلْمَةَ مِنَ اَلْمَشْرِقِ إِلَى اَلْمَغْرِبِ

الميزان جلد ۶ صفحه : ۳۸۲ آرى آن حضرت هميشه نصيحت و موعظه خود را در بين آنان نشر مى داد و حق و حقيقت را به گوششان مى خواند و ايشان لجاج و عناد مى كردند و بر

و ديه بذهن برسد، دفع مينمايد و نيز مزيت و مصلحتى را كه در عفو است ، يعنى نشر رحمت و انگيره راءفت را بيان نموده ، مى فرمايد: عفو به مصلحت مردم نزديكتر است

هستند ايمان و عمل صالح سه نويد داده است : ۱ - استخلاف و حكومت روى زمين . ۲ - نشر آئين حق به طور اساسى و ريشه دار در همه جا (كه از كلمه «تمكين » استفاده مى

عمل كننده به آن ، سخن از آنها است كه مكتب وحى و سخن حق پروردگار را در عالم نشر داده ، و خود به آن مؤ من هستند و عمل مى كنند، اعم از پيامبران و امامان معصوم

او «اسعد بن زراره » كه از طايفه خزرج بود گفت : چهار نفر از قبيله ما در راه نشر و تعليم قرآن خدمت بزرگى انجام دادند: ابى بن كعب ، و معاذ بن جبل ، و زيد بن

تعقل كند، و چون آن را حق ديد پيروى نمايد. در كشاف گفته : ((در آيه شريفه لف و نشر مرتب به كار رفته - كه معناى آن در ساير مجلدات فارسى اين كتاب گذشت - براى اينكه

» گذشت. و نيز، از مجموع آيات نُه گانه به دست مى آيد كه: دادن نامۀ اعمال و نشر آن، همه قبل از حساب انجام مى شود. همچنان كه از آيه زير نيز، اين معنا بر مى

ابراهيم هم پدر بزرگ قريش بود برسد تا بدانند كه آن جناب مانند پدر بزرگشان به نشر دين توحيد و دين حق قيام نموده ، آن روز احدى گوينده «لا اله الا اللّه » نبود

بخواهند در اختيار آنها مى گذارد. ۲ مقام رسالت يعنى مقام ابلاغ وحى و تبليغ و نشر احكام خداوند و تربيت نفوس از طريق تعليم و آگاهى بخشيدن ، بنابراين رسول كسى

اركان ، و ايمان به جنان (قلب ) بر ركن چهارمى نيز چنگ زده اند و آن تبليغ و نشر آئين حق و اقامه دليل بر مبانى دين و زدودن آثار شك و ترديد از قلوب بندگان خدا

تبيين كه در آيه فوق به كار رفته نشان مى دهد كه منظور تنها تلاوت آيات خدا و يا نشر كتب آسمانى نيست ، بلكه منظور اين است ، حقايق آنها را عريان و آشكار در اختيار

بزرگ اسلامى اصرار دارند كه قرآن را به زبانهاى زنده دنيا ترجمه كنند، و براى نشر دعوت اسلامى در اختيار حقطلبان تشنگان تفسير نمونه جلد ۱۹ صفحه ۴۱۸ حقايق قرار

البته به طريق اولى عوامل مختلفى را كه دامن به آتش شهوت جوانان مى زند مانند نشر عكسهاى تحريك آميز و فيلم هاى اغوا كننده و رمانها و داستانهاى جنسى را نخواهد

پروردگار استحكام يافته و مركز ياد خدا است و حقائق اسلام و احكام خدا از آن نشر مى يابد، و در اين معنى وسيع و گسترده ، مساجد، خانه هاى انبياء و اوليا، مخصوصا

صفحه ۲۰۷ مگر نگفتيم : همانگونه كه باران زمين هاى مرده را زنده مى كند حشر و نشر شما به همين سادگى است ؟! (و كذلك النشور (فاطر - ۹). مگر نگفتيم : مساءله احياى

اگر فرموده بود: (( و اذ اخذ ربك من بنى آدم ذريتهم (( و يا مى فرمود: (( اذ نشر بنى آدم (( معناى كلام مبهم مى ماند. جمله (( و اشهدهم على انفسهم الست بربكم

بنابراين ، برگشت جمله ((لتسكنوا(( به ليل و جمله ((لتبتغوا(( به نهار به طريق لف و نشر مرتب است ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۶ صفحه ۱۰۴ و جمله ((لعلكم تشكرون (( به هر

دارند به تحريف اسلام پردازند، و يا منافقين مطالبى را از اين طريق در ميان مردم نشر دهند كه مخالف مقام پيامبر باشد (دقت كنيد). اين خطر هنگامى ملموس تر مى شود

مردم ، كه حتى حريص تر از مشركين خواهى يافت ، كه اصلا معتقد بقيامت و حشر و نشر نيستند، آرى يك يك يهود را خواهى يافت كه دوست ميدارد طولانى ترين عمرها را داشته

راه نمى يابد، بلكه بوسيله قرآن باطلهائى كه ممكن است اجانب در بين مسلمانان نشر دهند دفع ميشود، پس قرآن خودش از ساحت حق دفاع نموده ، و بطلان دسائس را روشن

بيانيه ها و امر و نهى هايش را كه به مناسبتهاى مختلف ايراد مى شود يكجا بنويسد و نشر دهد، آيا هيچكس مى تواند چنين سخنى را عاقلانه بداند؟! تفسير نمونه جلد ۱۵ صفحه

در اين ايام اسلام دست به انقلابى ريشه دار مى زند، و معارف و حقايق خود را نشر ميدهد، و معلوم است كه يهود و غير يهود در مقابل اين انقلاب ، ساكت نمينشينند،

اين آيات در حقيقت بيان عاليترين و كاملترين مصداق ايمان و قيام به دين فطرت و نشر عقيده توحيد و پاكى از شرك و دوگانگى است ، و اين همان هدف مقدسى است كه ابراهيم

الْقُبُورِ ... لَّخَبِيرُ»: مصدر «بعثره» نظير مصدر «بحثره»، به معناى بعث و نشر است. يعنى برانگيخته شدن و منتشر گشتن، و در جملۀ «و حصّل ما فى الصدور» منظور

وُسع او هست - از مال و جاه و علم و فضيلت - همه را در راه احيا آن هدايت و نشر آن دين به كار بندد، و اين همان نماز و انفاق است. امّا نه نماز و زكات قرآن،