طه ٥٤: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
(افزودن جزییات آیه)
 
خط ۴۰: خط ۴۰:
{{ نمایش فشرده تفسیر|
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۱۸#link171 | آيات ۴۹ - ۷۹ سوره طه]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۱۸#link171 | آيات ۴۹ - ۷۹ سوره طه]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۱۸#link172 | بيان ريشه اعتقادى اين سؤ ال فرعون كه گفت :((فمن ربكما يا موسى ((]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۱۸#link172 | بيان ريشه اعتقادى اين سؤال فرعون كه گفت: «فَمَن رَبُّكُمَا يَا مُوسَى»]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۱۸#link173 | توضيحى پيرامون مذهب بت پرستان ديدگاه آنان درباره خدا و روششان در اتخاذ آلهه وارباب ۲۲۸]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۱۸#link174 | اقوال مختلف درباره مذهب و اعتقاد فرعون]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۱۸#link174 | اقوال مختلفى كه درباره مذهب و اعتقاد فرعون نقل شده است]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۱۸#link175 | توضيح نكات جواب موسى «ع» در معرفی ربُّ العالَمين]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۱۸#link175 | توضيح نكات و دقائق جواب موسى (عليه السلام ) كه در قالب برهان خلق و هدايت همه چيز رب العالمين را معرفى نمود]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۱۹#link176 | بيان تناسب جواب موسى «ع»، با مقضاى مقام و اشاره به وجوه نادرست مفسران در معنای آيه]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۱۹#link176 | بيان تناسب جواب موسى (ع ) با مقضاى مقام و اشاره به وجوه نادرست مفسرين در معناىآيه]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۱۹#link178 | پاسخ موسى «ع» به فرعون، در بعید شمردن مسأله معاد]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۱۹#link177 | سؤ ال ديگر فرعون : ((فما بال القرون الاولى (( كه معاد را استعباد كره زير سؤال مى برد]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۱۹#link180 | تتمه داستان هدايت عمومى و ارائه شواهدى روشن، براى آن]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۱۹#link178 | پاسخ موسى (ع ) از استعباد فرعون امر معاد را]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۱۹#link181 | متهم ساختن موسى «ع»، به توطئه و ساحرى]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۱۹#link179 | معناى ذيل آيه ((لا يضل ربى و لا ينسى (( و ارتباط آن با صدر آيه]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۱۹#link182 | موعظه موسى «ع» به فرعون و فرعونيان، در نهى از بت پرستى]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۱۹#link180 | تتمه داستان هدايت عمومى و ارائه شواهدى روشن براى آن]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۱۹#link184 | مشاوره فرعون با ايادى خود، و اتخاذ تصميم هاى محرمانه]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۱۹#link181 | گفتگو به متهم ساختن موسى (عليه السلام ) به توطئه و ساحرى منجر مى شود...]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۲۰#link186 | رويارویى موسى «ع» با ساحران، در روز موعود]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۱۹#link182 | موعظه موسى (عليه السلام ) به فرعون و فرعونيان در نهى از بت پرستى]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۲۰#link187 | وجوه گفته شده در باره مقصود از نگرانی موسی«ع»، بعد از مشاهده سحر ساحران]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۱۹#link183 | بازتاب اندرز موسى (عليه السلام ) و عكسالعمل مردم در برابر آن]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۲۰#link189 | سجده ساحران در برابر معجزۀ موسی«ع»، و واکنش فرعون به ایمان آنان]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۱۹#link184 | مشاوره فرعون با ايادى خود و اتخاذ تصميمهاى محرمانه]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۲۰#link192 | دو دیدگاه مختلف مادی و الهی فرعون و ساحران]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۲۰#link185 | ترغيب و ترهيب مردم توسط فرعون در مقابله با دعوت موسى (ع )]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۲۰#link193 | دنباله پاسخ ساحران، كه از توبه حقيقى آنان حكايت مى كند]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۲۰#link186 | روياروئى موسى (ع ) با ساحران در روز موعود]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۲۰#link187 | معناى جمله :((فاوجس فى نفسه خيفه موسى (( و وجوهى كه درباره مقصود از نگران شدن موسى (عليه السلام ) بعد از مشاهده سحر ساحران گفته شده است]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۲۰#link188 | غلبه موسى (عليه السلام ) به ساحران و ايمان آوردن آنان]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۲۰#link189 | ساحران در برابر عظمت آيت الهى به سجده افتادند]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۲۰#link190 | عكس العمل فرعون در برابر ايمان آوردن ساحران بخداىمتعال]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۲۰#link191 | جواب بليغ مؤ منان حاكى از تحول فكرى و معنوى آنان بعد از ايمان مى باشد]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۲۰#link192 | فرعون و ساحران ، و دو ديدگاه مختلف مادى و الهى]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۲۰#link193 | دنباله پاسخ ساحران كه از توبه حقيقى آنان حكايت مى كند]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۲۰#link194 | بحث روايتى]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۲۰#link194 | بحث روايتى]]



نسخهٔ کنونی تا ‏۱۲ آذر ۱۴۰۲، ساعت ۰۴:۲۰

کپی متن آیه
کُلُوا وَ ارْعَوْا أَنْعَامَکُمْ‌ إِنَ‌ فِي‌ ذٰلِکَ‌ لَآيَاتٍ‌ لِأُولِي‌ النُّهَى‌

ترجمه

هم خودتان بخورید؛ و هم چهارپایانتان را در آن به چرا برید! مسلّماً در اینها نشانه‌های روشنی برای خردمندان است!

|بخوريد و دام‌هايتان را بچرانيد كه قطعا در اين‌ها عاقلان را نشانه‌هايى [عبرت آور] است
بخوريد و دامهايتان را بچرانيد كه قطعاً در اينها براى خردمندان نشانه‌هايى است.
شما از آن نعمتها تناول کنید و چهارپایانتان را هم بچرانید، که همانا در این کار آیاتی (از ربوبیت) برای خردمندان پدیدار است.
[خود از این نعمت های فراوان] بخورید و دام هایتان را بچرانید، یقیناً در این امور نشانه هایی [بر توحید، ربوبیّت و قدرت خدا] برای صاحبان خرد است.
بخوريد و چارپايانتان را بچرانيد. در اين براى خردمندان عبرتهاست.
بخورید و چارپایانتان را بچرانید، که در این مایه‌های عبرت برای خردمندان است‌
بخوريد و چارپايانتان را بچرانيد، همانا در اين، خردمندان را نشانه‌هاست.
(از این فرآورده‌های گیاهی، هم) خودتان بخورید و هم چهارپایان خود را (در آن) بچرانید. مسلّماً در این امور، نشانه‌های روشنی (بر اثبات وجود خدا و یگانگی او) است برای کسانی که دارای عقل سالم باشند.
بخورید و دام‌هایتان را بچرانید. بی‌گمان در اینها برای بازدارندگان عاقلانه از زشتی‌ها، نشانه‌هایی است.
بخورید و بچرانید دامهای خود را که در آن است آیتهائی برای دارندگان خردها

Eat and pasture your livestock. In that are signs for those with understanding.
ترتیل:
ترجمه:
طه ٥٣ آیه ٥٤ طه ٥٥
سوره : سوره طه
نزول : ٤ بعثت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ١٠
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«إِرْعَوْا»: بچرانید. به چَرا ببرید. «أَنْعَام»: چهارپایان. «النُّهَی»: جمع نُهْیَة، به معنی: عقل. علّت تسمیه عقل بدان، این است که عقل از چیز قبیح نهی می‌کند. «اُوْلِی النُّهَی»: عاقلان و خردمندان.

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر


تفسیر نور (محسن قرائتی)


كُلُوا وَ ارْعَوْا أَنْعامَكُمْ إِنَّ فِي ذلِكَ لَآياتٍ لِأُولِي النُّهى‌ «54»

(تا هم خودتان از آن) بخوريد و (هم) چهار پايانتان را (در آن) بچرانيد.

البتّه در اين (امور) نشانه‌هايى براى خردمندان است.

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



كُلُوا وَ ارْعَوْا أَنْعامَكُمْ إِنَّ فِي ذلِكَ لَآياتٍ لِأُولِي النُّهى‌ (54)

كُلُوا وَ ارْعَوْا أَنْعامَكُمْ‌: گفتيم ايشان را كه بخوريد و بچرانيد چهارپايان‌


«1» كشاف، زمخشرى، ج 2، ص 436.

جلد 8 - صفحه 283

خود را، يعنى مباح است براى شما كه از اين نباتات بعضى را بخوريد و برخى را طعمه چهارپايان نمائيد كه پرورش نمايند تا بعضى مأكول شما شوند به سبب گوشت و شير، و بعضى مركوب شما گردند براى سوارى. پس خالق و رازق شما خداى يگانه است. إِنَّ فِي ذلِكَ لَآياتٍ لِأُولِي النُّهى‌: بدرستى كه در اين آيات بينه و شواهد ظاهره، هر آينه دلالات و علاماتى است براى صاحبان عقول.

تبصره: صاحبان عقول را تعبير به «اولى النهى» فرمود، زيرا صاحب عقل به سبب آن باز ايستد از قبايح؛ يا به جهت آنكه منتهى شود به واسطه آن به اختيارات عقليه.

در كافى- از حضرت باقر عليه السّلام مروى است كه: قال النّبى صلّى اللّه عليه و آله انّ خياركم اولوا النّهى. قيل يا رسول اللّه و من اولى النّهى؟ قال: هم اولوا الاخلاق الحسنة و الاحلام الرّزينة و صلة الارحام و البررة بالامّهات و الاباء و المتعاهدين للفقراء و الجبران و اليتامى و يطمعون الطّعام و يفشون السّلام و يصلون و النّاس نيام غافلون.

فرمود حضرت پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله: بهترين شما اولو النهى باشند.

عرض كردند: اولى النهى كيستند؟ فرمود: ايشان صاحبان اخلاق حسنه و عقلهاى سنگين، صله كننده به ارحام، نيكى نماينده به مادران و پدران، تجديد كننده عهد به فقرا و همسايگان و يتيمان، اطعام نمايند طعام را، نشر دهند سلام را بين مردمان و نماز گزارند در حالى كه مردم خوابند و غافلند «1».


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


قالا رَبَّنا إِنَّنا نَخافُ أَنْ يَفْرُطَ عَلَيْنا أَوْ أَنْ يَطْغى‌ (45) قالَ لا تَخافا إِنَّنِي مَعَكُما أَسْمَعُ وَ أَرى‌ (46) فَأْتِياهُ فَقُولا إِنَّا رَسُولا رَبِّكَ فَأَرْسِلْ مَعَنا بَنِي إِسْرائِيلَ وَ لا تُعَذِّبْهُمْ قَدْ جِئْناكَ بِآيَةٍ مِنْ رَبِّكَ وَ السَّلامُ عَلى‌ مَنِ اتَّبَعَ الْهُدى‌ (47) إِنَّا قَدْ أُوحِيَ إِلَيْنا أَنَّ الْعَذابَ عَلى‌ مَنْ كَذَّبَ وَ تَوَلَّى (48) قالَ فَمَنْ رَبُّكُما يا مُوسى‌ (49)

قالَ رَبُّنَا الَّذِي أَعْطى‌ كُلَّ شَيْ‌ءٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدى‌ (50) قالَ فَما بالُ الْقُرُونِ الْأُولى‌ (51) قالَ عِلْمُها عِنْدَ رَبِّي فِي كِتابٍ لا يَضِلُّ رَبِّي وَ لا يَنْسى‌ (52) الَّذِي جَعَلَ لَكُمُ الْأَرْضَ مَهْداً وَ سَلَكَ لَكُمْ فِيها سُبُلاً وَ أَنْزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً فَأَخْرَجْنا بِهِ أَزْواجاً مِنْ نَباتٍ شَتَّى (53) كُلُوا وَ ارْعَوْا أَنْعامَكُمْ إِنَّ فِي ذلِكَ لَآياتٍ لِأُولِي النُّهى‌ (54)

مِنْها خَلَقْناكُمْ وَ فِيها نُعِيدُكُمْ وَ مِنْها نُخْرِجُكُمْ تارَةً أُخْرى‌ (55) وَ لَقَدْ أَرَيْناهُ آياتِنا كُلَّها فَكَذَّبَ وَ أَبى‌ (56)

ترجمه‌

- گفتند پروردگار ما همانا ما ميترسيم كه پيشى گيرد بر ما يا آنكه زياد كند سركشى خود را

گفت نترسيد همانا من با شمايم ميشنوم و مى‌بينم‌

پس برويد نزد او و بگوئيد همانا ما دو فرستاده پروردگار توايم پس بفرست با ما بنى- اسرائيل را و عذاب مكن آنها را بتحقيق آورديم تو را معجزه‌اى از پروردگارت و سلام بر آنكه پيروى كند از راه هدايت‌

همانا وحى شد بما كه عذاب بر كسى است كه تكذيب كرد و روى گردانيد

گفت پس كيست پروردگار شما اى موسى‌

گفت پروردگار ما آنكسى است كه عطا كرد بهر چيزى صورت هستى او را پس راهنمائى نمود

گفت پس چيست حال مردم عصرهاى گذشته‌

گفت علم آن نزد پروردگار من است در نوشته‌اى نه خطا ميكند پروردگار من و نه فراموش ميكند

آنكسى كه گردانيد از براى شما زمين را بسترى و پديد آورد براى شما در آن راههائى و فرستاد از آسمان آبيرا پس بيرون آورديم بسبب آن اصنافى از روئيدنيهاى گوناگون‌

بخوريد و بچرانيد چهار پايان خود را همانا در آن آيتهائى است براى صاحبان خردها

از آن آفريديم شما را و در آن باز ميگردانيم شما را و از آن بيرون‌


جلد 3 صفحه 509

ميآوريم شما را بار ديگر

و بتحقيق نموديم باو معجزاتمان را تمامى پس تكذب كرد و امتناع نمود.

تفسير

- چون حضرت موسى و هارون با يكديگر ملاقات نمودند روى بدرگاه الهى نموده عرضه داشتند پروردگارا ما ميترسيم كه تا ما فرعون را دعوت كنيم هنوز سخن ما بپايان نرسيده مبادرت بعقوبت و آزار ما نمايد يا بر كفر و الحاد خود بيفزايد و زبان جسارت بساحت مقدّس تو دراز كند خداوند فرمود نترسيد من با شما هستم گفتار شما و او را ميشنوم و رفتارتان را با يكديگر مى‌بينم و از تعدّى و دست درازى او جلوگيرى ميكنم و موجب نصرت شما را بر او فراهم مينمايم پس برويد نزد او و بگوئيد كه ما دو پيغمبر خدائيم و از نزد او براى تو پيغامى آورده‌ايم و آن اين است كه اولاد يعقوب پيغمبر را كه سالها است در مصر اقامت دارند و اخيرا تو آنها را باعمال شاقه وادار نمودى و اسير خود كردى آزاد كن و بگذار با ما بيايند برويم در شام و كنعان كه وطن اصلى ما است سكونت نمائيم و اگر باور نميكنى ما معجزه‌اى هم داريم كه خداوند براى اتمام حجّت بما عنايت فرموده براى تو اظهار ميكنيم و سلامتى از عذاب الهى براى كسى است كه متابعت و پيروى از هدايت و راهنمائى حقّ نموده در راه راست و دين قويم خدائى مشى نمايد و بما وحى شده از جانب خداوند كه هر كس پيغمبران او را تكذيب كند و از قبول سخنانشان رو گردان شود بعذاب الهى در دنيا و آخرت گرفتار خواهد گرديد فرعون چون حس كرد كه مدبّر امور موسى است و هارون كمك و معاون او است يا براى خبث طينت خود خواست با هارون كه افصح از موسى بود مكالمه نكند تا كندى زبان موسى عليه السّلام آشكار گردد و در انظار موهون شود غافل از آنكه خداوند دعاء او را مستجاب نموده و كندى زبانش رفع شده لذا خطاب بموسى نمود و گفت پروردگار شما كيست كه از طرف او براى من پيغام آورديد موسى عليه السّلام جواب فرمود پروردگار ما آن قادر حكيم و عليم است كه هر موجودى را بصورت و شكل لايق بخود وجود داده و بكمال مناسب خود دلالت تكوينى و هدايت تشريعى فرموده و چون اين جواب موجز در نهايت فصاحت و بلاغت و متانت بود و دلالت داشت بر آنكه خداوند غنى بالذّات و منعم على الاطلاق‌


جلد 3 صفحه 510

است و تمام موجودات محتاج و ريزه خوار خوان احسان اويند فرعون مبهوت در جواب شد و عنان سخن را بجانب ديگرى كه خارج از مقصود بود معطوف نمود و پرسيد پس حال اقوام سابقه كه معرفت بچنين خدائى نداشتند چه خواهد بود آيا در نعمتند يا در عذاب حضرت موسى هم نخواست بفرمايد كه در عذابند براى آنكه بطبع شنوندگان گران نيايد فرمود علم بحال بندگان از شقاوت و سعادت نزد خدا است و در لوح محفوظ ثبت شده و خداوند نه جاى آنرا گم ميكند و نه آنرا فراموش مينمايد آنچنان خداوندى است كه قرار داده است براى بندگان خود زمين را مانند بستر و فرش گسترده و پديد آورده در آن راههائى در كوهها و واديها و صحراها كه مردم در آن سكونت و عبور و مرور نمايند و از فوائد آن بهره‌مند گردند و باران رحمت خود را نازل فرموده و بيرون آورده بسبب آن اصناف و انواع نباتات و حبوبات و ميوجات گوناگون متعدّد متشتّت مختلف را كه بخورند و بچرانند احشام و اغنام خودشان را و شكر خدا را بجا آورند و در آنچه بيان شد آثار و علائمى است بر وجود صانع حكيم قدير براى كسانيكه داراى عقل و معرفتند و خداوند بندگان را از خاك زمين خلق نموده در بدو خلقت چون آدم ابو البشر از خاك خلق شده و اولاد او هم كه از نطفه خلق ميشوند اصلا از خاكند چون نطفه از مأكولات مولوده از زمين توليد ميشود و بعد از مردن هم در خاك پنهان ميگردند و اجزاء بدنشان جز و خاك ميشود و روز قيامت هم از خاك بيرون ميآيند و اجزاء بدنشان جمع و متّصل ميگردد و بصورت اوّليه بر ميگردند و روح اصلى ببدنشان باز گشت ميكند و در محضر الهى حاضر ميشوند و خداوند تمام آيات وجود و علم و قدرت خود را بفرعون ارائه داد ولى او از فرط عناد و لجاج و غرور و نخوت تكذيب كرد و امتناع از قبول نمود و ظاهرا از قول خداوند فاخرجنا ببعد كلام مستقلّ خود خدا است كه وصل فرموده بكلام خود كه حكايت از قول موسى عليه السّلام بود براى اشاره بصحّت آن مقال و صدور آن از مبدء وحى و الهام ولى فيض ره فرموده از باب التفات از غيبت بتكلّم است و نظائر آن در قرآن زياد است و بعضى گفته‌اند مراد از ارائه تمام آيات بفرعون تمام معجزاتى است كه بموسى عليه السّلام داده شده بود و آن نه معجزه بود كه بجاى خود ذكر شده و خواهد


جلد 3 صفحه 511

شد و در اخبار ائمه اطهار اولى النهى باخيار و صلحا كه داراى اخلاق حسنه و اعمال صالحه‌اند و ائمه هدى عليهم السلام تفسير شده و ظاهرا مراد بيان افراد كامله است ..

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


كُلُوا وَ ارعَوا أَنعامَكُم‌ إِن‌َّ فِي‌ ذلِك‌َ لَآيات‌ٍ لِأُولِي‌ النُّهي‌ (54)

بخوريد و بچرانيد انعام‌ و حيوانات‌ ‌خود‌ ‌را‌ محققا ‌در‌ ‌اينکه‌ قدرت‌ نمائيها نشانه‌هاي‌ بسيار ‌است‌ ‌از‌ ‌براي‌ صاحبان‌ عقل‌ و ادراك‌.

(كُلُوا) يك‌ قسمت‌ مهم‌ّ ‌اينکه‌ نباتات‌ مأكولات‌ انسان‌ ‌است‌ مثل‌ حبوبات‌ گندم‌ برنج‌ عدس‌ ماش‌ و ‌غير‌ اينها و فواكه‌ و ميوه‌ها و بقول‌ و ‌غير‌ اينها و يك‌ قسمت‌ مأكولات‌ حيوانات‌ ‌است‌.

(وَ ارعَوا أَنعامَكُم‌) مثل‌ شتر گاو گوسفند حمر فرس‌ بغول‌ و ‌غير‌ اينها ‌که‌ مركوب‌ ‌شما‌ و مأكول‌ ‌شما‌ هستند ‌حتي‌ طيور و سمك‌هاي‌ درياها.

(إِن‌َّ فِي‌ ذلِك‌َ لَآيات‌ٍ) ‌هر‌ يك‌ يك‌ ‌آنها‌ آيات‌ و نشانه‌هاي‌ قدرت‌ و علم‌ ‌به‌ پروردگار ‌است‌ لكن‌ كساني‌ ‌که‌ تمام‌ اينها ‌را‌ مستند بطبيعت‌ ميدانند و منكر وجود حق‌ هستند درك‌ نميكنند فقط:

(لِأُولِي‌ النُّهي‌) ‌است‌ ‌که‌ فكر كنند و آثار قدرت‌ الهي‌ ‌را‌ مشاهده‌ كنند و بدانند ‌که‌ طبيعت‌ عادم‌ الشعور باين‌ نظم‌ و ترتيب‌ نميتواند ايجاد كند خالقي‌ ‌که‌ فاعل‌ مختار ‌باشد‌ و ‌از‌ روي‌ حكمت‌ و مصلحت‌ ايجاد فرمايد و ‌اينکه‌ آثار ‌را‌ ‌در‌ ‌آنها‌ بقدرة كامله ‌خود‌ قرار دهد ‌او‌ ‌است‌ پروردگار ‌من‌ (جل‌ّ الخالق‌) و ‌در‌ اخبار زيادي‌ قريب‌ پنج‌ حديث‌ تفسير ‌شده‌ اولي‌ النهي‌ بائمه‌ اطهار ‌عليهم‌ ‌السلام‌ ‌يعني‌ بآنها منتهي‌ ‌شده‌ علم‌ و معرفة و مكرّر گفته‌ايم‌ ‌که‌ تفسيرات‌ ‌در‌ اخبار بيان‌ افضل‌ مصاديق‌ ‌است‌ منافات‌ ‌با‌ عموم‌ ‌آيه‌ ندارد.

46

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 54)- سر انجام اشاره به پنجمین و آخرین نعمت از این سلسله نعمتهای الهی کرده، می‌گوید: از این فرآورده‌های گیاهی «هم خودتان بخورید و هم چهار پایان خود را در آن به چرا ببرید» (کُلُوا وَ ارْعَوْا أَنْعامَکُمْ).

و در پایان به همه این نعمتها اشاره کرده، می‌فرماید: «در این امور، نشانه‌های روشنی است برای صاحبان عقل و اندیشه» (إِنَّ فِی ذلِکَ لَآیاتٍ لِأُولِی النُّهی).

یعنی، عقل و اندیشه‌های مسؤول می‌تواند به این واقعیت پی ببرد.

نکات آیه

۱ - تغذیه انسان و چریدن دام هاى او از گیاهان و روییدنى هاى زمین، از هدف هاى خلقت نباتات (أزوجًا من نبات ... کلوا و ارعوا أنعمکم ) «رعى» به معناى چرانیدن است. «ارعوا أنعامکم»; یعنى، دام هاى خود را به چرا ببرید تا از نباتات رویانیده شده تغذیه نمایند.

۲ - شتر، گاو و گوسفند، براى انسان و در خدمت او است. (کلوا وارعوا أنعمکم ) به شتر، گاو و گوسفند «أنعام» گفته مى شود.

۳ - جواز بهره بردارى انسان از روییدنى هاى زمین براى تغذیه (کلوا وارعوا أنعمکم )

۴ - لزوم استفاده از نعت هاى الهى (کلوا )

۵ - تنوع نباتات، فراهم آورنده زمینه مناسب براى تغذیه انسان و انواع دام ها (نبات شتّى . کلوا وارعوا أنعمکم )

۶ - نظام زمین و تناسب آن براى حیات و تغذیه انسان ها و دام هاى آنان، حاوى نشانه هاى فراوانى بر ربوبیت الهى است. (جعل لکم الأرض ... کلوا ... فى ذلک لأیت )

۷ - تنها بهره مندان از خرد، توان درک آیات ربوبیت الهى و بهره بردن ازآن را دارند. (إنّ فى ذلک لأیت لأُولى النهى) به خاطر این که عقل از پلیدى ها نهى مى کند، آن را «نهیٍِة» مى گویند و جمع آن «نُهى» است. لام در «لأُولى النهى» براى اختصاص است و مراد این است که هر چند آیات و نشانه ها براى همه انسان ها است; ولى تنها خردمندان مى توانند آن را درک کنند.

۸ - عقل، ارزشمند بوده و در شناخت حقایق و پیشگیرى از نابکارى ها نقشى مهم و اساسى دارد. (إنّ فى ذلک لأیت لأُولى النهى)

موضوعات مرتبط

  • آیات خدا: درک آات خداات خدا ۷
  • انسان: تغذیه انسان ۱، ۳، ۶; زمینه تغذیه انسان ۵; فضایل انسان ۲
  • تغذیه: منابع تغذیه ۱، ۳، ۵
  • چهارپایان: تغذیه چهارپایان ۶; چراى چهارپایان ۱; زمینه تغذیه چهارپایان ۵; فلسفه خلقت چهارپایان ۲
  • حق: زمینه حق شناسى ۸
  • خدا: استفاده از نعمتهاى خدا ۴; نشانه هاى ربوبیت خدا ۶
  • زمین: زندگى در زمین ۶
  • شتر: فلسفه خلقت شتر ۲
  • عاقلان: عاقلان و ربوبیت خدا ۷; فضایل عاقلان ۷; فهم عاقلان ۷
  • عقل: ارزش عقل ۸; نقش عقل ۸
  • عمل: موانع عمل ناپسند ۸
  • گاو: فلسفه خلقت گاو ۲
  • گوسفند: فلسفه خلقت گوسفند ۲
  • گیاهان: آثار تنوع گیاهان ۵; استفاده از گیاهان ۳; فلسفه خلقت گیاهان ۱
  • نعمت : استفاده از نعمت ۴

منابع