النمل ١٩

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۲۹ آبان ۱۳۹۲، ساعت ۰۷:۲۱ توسط 127.0.0.1 (بحث) (Edited by QRobot)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)


ترجمه

سلیمان از سخن او تبسّمی کرد و خندید و گفت: «پروردگارا! شکر نعمتهایی را که بر من و پدر و مادرم ارزانی داشته‌ای به من الهام کن، و توفیق ده تا عمل صالحی که موجب رضای توست انجام دهم، و مرا برحمت خود در زمره بندگان صالحت وارد کن!»

|سليمان از گفتار او تبسمى كرد و خنديد و گفت: پروردگارا! مرا بر آن دار تا نعمتى را كه به من و پدر و مادرم ارزانى داشته‌اى شكر كنم و عمل صالحى كه مى‌پسندى انجام دهم، و مرا به رحمت خويش در جمع بندگان شايسته‌ات در آور
[سليمان‌] از گفتار او دهان به خنده گشود و گفت: «پروردگارا، در دلم افكن تا نعمتى را كه به من و پدر و مادرم ارزانى داشته‌اى سپاس بگزارم، و به كار شايسته‌اى كه آن را مى‌پسندى بپردازم، و مرا به رحمت خويش در ميان بندگان شايسته‌ات داخل كن.»
سلیمان از گفتار مور بخندید و گفت: پروردگارا، مرا توفیق شکر نعمت خود که به من و پدر و مادر من عطا فرمودی عنایت فرما و مرا به عمل صالح خالصی که تو بپسندی موفق بدار و مرا به لطف و رحمت خود در صف بندگان خاص شایسته‌ات داخل گردان.
پس سلیمان از گفته اش با تبسم، حالت خنده به خود گرفت، و [به سبب نعمت فهم گفتار حیوانات] گفت: پروردگارا! به من الهام کن تا شکر نعمتی را که به من و پدر و مادرم عطا کرده ای به جای آورم، و اینکه کار شایسته ای که آن را بپسندی انجام دهم، و مرا به رحمتت در میان بندگان شایسته ات درآور.
سليمان از سخن او لبخند زد و گفت: اى پروردگار من، مرا وادار تا سپاس نعمت تو را كه بر من و پدر و مادر من ارزانى داشته‌اى به جاى آورم و كارهاى شايسته‌اى كنم كه تو خشنود شوى، و مرا به رحمت خود در شمار بندگان شايسته‌ات درآور.
[سلیمان‌] از سخن او دهان به خنده گشود و گفت پروردگارا به من الهام کن [و توفیق ده‌] که بر نعمتت که بر من و پدر و مادرم ارزانی داشتی سپاسگزارم و کاری نیک کنم که آن را بپسندی، و مرا به رحمتت در زمره بندگان شایسته‌ات درآور
پس [سليمان‌] از گفتار آن مورچه به لبخندى خندان شد، و گفت: پروردگارا، مرا الهام كن- توفيق ده- كه نعمتت را كه بر من و بر پدر و مادرم ارزانى داشته‌اى سپاس دارم و كارى نيك و شايسته كنم كه آن را مى‌پسندى و مرا به بخشايش خود در ميان بندگان نيك و شايسته‌ات در آر.
سلیمان از سخن آن مورچه تبسّم کرد و خندید و گفت: پروردگارا! چنان کن که پیوسته سپاسگزار نعمتهائی باشم که به من و پدر و مادرم ارزانی داشته‌ای، و (مرا توفیق عطاء فرما تا) کارهای نیکی را انجام دهم که تو از آنها راضی باشی (و من بدانها رستگار باشم)، و مرا در پرتو مرحمت خود از زمره‌ی بندگان شایسته‌ات گردان.
پس (سلیمان) از گفتارش- در حال خنده‌اش- تبسمی کرد و گفت: «پروردگارم! مرا از گسیختگی نگه‌دار تا نعمتی را که به من و پدر و مادرم داده‌ای سپاس بگزارم و به کار شایسته‌ای که آن را می‌پسندی بپردازم و مرا به رحمت خویش در میان شایستگانِ (از) بندگانت داخل گردان.»
پس لبخندی زد خندان از گفتارش و گفت پروردگارا توفیقم ده که سپاسگزارم نعمتت را که ارزانی داشتی بر من و بر پدر و مادرم و آنکه شایسته‌ای کنم که تو را پسند آید و درآور مرا به رحمت خود در بندگان شایسته خویش‌


النمل ١٨ آیه ١٩ النمل ٢٠
سوره : سوره النمل
نزول :
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٢٨
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«فَتَبَسَّمَ ضَاحِکاً»: لبخند زد و خندید. واژه (ضَاحِکاً) حال مؤکّده است. خندیدن سلیمان به خاطر یاد نعمتهای سترگ خدا بر خود است که از جمله آنها فهم سخنان مورچگان و پرندگان است. همچنین از این که او و سپاهیانش حتی عمداً به مورچه‌ای زیان نمی‌رسانند، و این که حیوانات و پرندگان و حتی حشراتی چون مورچگان هم او را می‌شناسند. «أَوْزِعْنِی ...»: مرا ملازم شکر خود گردان. چنان کن که دائماً سپاسگزار نعمتهای تو باشم و آنها را هیچ وقت فراموش نکنم.


تفسیر

نکات آیه

۱ - تبسم سلیمان از سخنان مورچه (فتبسّم ضاحکًا من قولها)

۲ - تبسم، خنده پیامبران (فتبسّم ضاحکًا من قولها) «ضاحکاً» حال براى ضمیر فاعل در «تبسّم» و «من قولها» متعلق به «ضاحکاً» است; یعنى، تبسم کرد در حالى که از سخن مورچه خنده اش گرفته بود. مقصود این است که سلیمان با این که از سخن مورچه خنده اش گرفته بود، با صداى بلند خنده نکرد; بلکه تنها تبسم نمود.

۳ - سلیمان(ع)، قادر به شنیدن صداى مورچگان و فهم زبان آنها (فتبسّم ضاحکًا من قولها)

۴ - خشنودى سلیمان از آگاهى به زبان مورچگان و سپاس گزارى او به درگاه خدا (فتبسّم ضاحکًا من قولها و قال ربّ أوزعنى أن أشکر)

۵ - دعاى سلیمان در طلب توفیق از پروردگار براى شکر نعمت هایش (نعمت دانش و قدرت) (و لقد ءاتینا داود و سلیمن علمًا... و قال ربّ أوزعنى أن أشکر نعمتک) «إیزاع» (مصدر «أوزع») مرادف «الهام» است; یعنى، پروردگارا در دلم افکن تا شکر نعمتت را به جا آورم.

۶ - توجه سلیمان به خدایى بودن نعمت هاى عطا شده به او و پدر و مادرش (أن أشکر نعمتک التى أنعمت علىّ و على ولدىّ)

۷ - لزوم سپاس گزارى به درگاه خدا به خاطر نعمت هایش (ربّ أوزعنى أن أشکر نعمتک)

۸ - علم و قدرت، دو نعمت بزرگ الهى و درخور شکر و سپاس (و لقد ءاتینا داود و سلیمن علمًا... و أوتینا من کلّ شىء... و قال ربّ أوزعنى أن أشکر نعمتک)

۹ - شکرگزارى و بندگى به درگاه خدا، نیازمند امداد الهى (ربّ أوزعنى أن أشکر نعمتک)

۱۰ - پدر و مادر سلیمان، برخوردار از نعمت هاى ویژه الهى (نعمتک التى أنعمت علىّ و على ولدىّ)

۱۱ - لزوم سپاس گزارى انسان به درگاه خدا به خاطر نعمت هاى عطا شده از سوى او به پدر و مادرش (ربّ أوزعنى أن أشکر نعمتک التى أنعمت علىّ و على ولدىّ)

۱۲ - تأثیر مثبت و سازنده برخوردارى پدر و مادر از نعمت هاى الهى در سعادت و سرنوشت فرزندان (ربّ أوزعنى أن أشکر نعمتک ... و على ولدىّ) شکر و سپاس حضرت سلیمان(ع) به خاطر برخوردار بودن پدر و مادرش از نعمت هاى الهى، گویاى این حقیقت است که این برخوردارى در سعادت و سرنوشت او مؤثر بوده است.

۱۳ - دعاى سلیمان به درگاه الهى براى توفیق در انجام عمل صالح و جلب خشنودى خدا (و أن أعمل صلحًا ترضه)

۱۴ - لزوم به کارگیرى علم و قدرت، در مسیر صلاح و سازندگى و جلب رضایت خداوند (و لقد ءاتینا داود۰ و سلیمن علمًا ... و أوتینا من کلّ شىء... و أن أعمل صلحًا ترضه)

۱۵ - جلب رضا و خشنودى خدا، آرمان مردان الهى (و أن أعمل صلحًا ترضه)

۱۶ - اهمیت ریشه داشتن صلاح و شایستگى در روح و سرشت آدمى و نه صرفاً ظهور سطحى آن در کردار (و أن أعمل صلحًا ترضه) قید «ترضاه» نشان مى دهد که هر عمل نیکى صرفاً به دلیل نیک بودن ارزشمند نیست; بلکه عمل صالح، آن گاه ارزش پیدا مى کند که مورد پسند خداوند قرار گیرد و آن در صورتى است که صلاح و شایستگى در ژرفاى وجود آدمى راه یابد و او عمل را صرفاً براى رضاى خدا انجام دهد.

۱۷ - عمل صالح و جلب رضاى الهى، نمود بارز شکر نعمت هاى او (أن أشکر نعمتک ... و أن أعمل صلحًا ترضه) عبارت «و أن أعمل...» مى تواند عطف تفسیرى براى «أن أشکر نعمتک» باشد; یعنى، پروردگارا به من شکر نعمتت (انجام عمل صالح) را الهام فرما.

۱۸ - دعاى سلیمان به درگاه خدا، براى قرار گرفتن در زمره بندگان صالح (و أدخلنى برحمتک فى عبادک الصلحین)

۱۹ - عبودیت و بندگى خدا، شرف و مقامى والا در بینش سلیمان(ع) (و أدخلنى برحمتک فى عبادک الصلحین)

۲۰ - قرار گرفتن در زمره صالحان، منوط به عمل نیک و رحمت ویژه الهى (و أن أعمل صلحًا ترضه وأدخلنى برحمتک فى عبادک الصلحین)

۲۱ - مقام بندگان صالح، بالاترین جایگاه کمالى انسان (أن أشکر نعمتک ... و أن أعمل صلحًا... و أدخلنى برحمتک فى عبادک الصلحین) برداشت یاد شده با توجه به این نکته است که سلیمان(ع) مقام «عباد صالح» را به عنوان آخرین و عالى ترین آرزوى خود مطرح کرده است.

۲۲ - نیاز همه انسان ها حتى پیامبران، به دعا براى کسب توفیق از درگاه خدا (و قال ربّ أوزعنى أن أشکر ... و أن أعمل صلحًا ترضیه و أدخلنى)

۲۳ - شکوه و اقتدار مادى، رنگ باخته و غیرقابل اتکا در مقایسه با مقام صالحان، در نزد مردان الهى (و أدخلنى برحمتک فى عبادک الصلحین) برداشت یاد شده مبتنى بر این نکته است که سلیمان(ع) با داشتن همه امکانات، باز آرزوى مقام صالحان را داشت.

روایات و احادیث

۲۴ - «عن جعفربن محمد(ع) قال: لما قالت النملة «یا أیّها النمل ادخلوا مساکنکم...» حملت الریح صوت النملة إلى سلیمان(ع)...;[۱] از امام باقر(ع) روایت شده که فرمود: هنگامى که آن مورچه [به سایر مورچگان] گفت: «یا أیّها النمل ادخلوا مساکنکم...» باد صداى آن مورچه را به سلیمان رسانید...».

موضوعات مرتبط

  • ارزشها :۲۱
  • اصلاح: اهمیت تعمیق اصلاح ۱۶; زمینه اصلاح ۱۴
  • امکانات مادى: بى ارزشى امکانات مادى ۲۳
  • انبیا: تبسم انبیا ۲; روش خنده انبیا ۲
  • انسان: نیازهاى معنوى انسان ۲۲
  • اولیاءالله: آرزوى اولیاءالله ۱۵; بینش اولیاءالله ۲۳
  • بندگان خدا: مقامات بندگان خدا ۲۱
  • خدا: آثار امدادهاى خدا ۹; آثار رحمت خدا ۲۰; آثار رضایت خدا ۱۷; اهمیت رضایت خدا ۱۵; درخواست رضایت خدا ۱۳; زمینه رضایت خدا ۱۴
  • سلیمان(ع): بینش سلیمان(ع) ۶، ۱۹; تبسم سلیمان(ع) ۱; تکلم ملکه مورچگان قصه سلیمان(ع) ۲۴; دعاى سلیمان(ع) ۵، ۱۳، ۱۸; سرور سلیمان(ع) ۴; شکرگزارى سلیمان(ع) ۴; علم سلیمان(ع) ۳، ۴; قصه سلیمان(ع) ۱، ۴، ۲۴; نعمتهاى سلیمان(ع) ۶; نعمتهاى والدین سلیمان(ع) ۶، ۱۰
  • شکر: اهمیت شکر نعمت ۷; توفیق شکر نعمت ۵; زمینه شکر ۹; شکر نعمت ۸، ۱۱; نشانه هاى شکر نعمت ۱۷
  • صالحان: ارزش مقامات صالحان ۲۳; درخواست مقامات صالحان۱۸; زمینه مقامات صالحان ۲۰; مقامات صالحان ۲۱
  • عبودیت: درخواست عبودیت ۱۸; زمینه عبودیت ۹; مقام عبودیت ۱۹
  • علم: کیفیت استفاده از علم ۱۴
  • عمل صالح: آثار عمل صالح ۱۷، ۲۰; درخواست عمل صالح ۱۳
  • فرزند: عوامل سعادت فرزند ۱۲
  • قدرت: کیفیت استفاده از قدرت ۱۴
  • مورچگان: تکلم مورچگان ۳، ۴
  • نعمت: مراتب نعمت ۸; مشمولان نعمت ۱۰; منشأ نعمت ۶; نعمت علم ۸; نعمت قدرت ۸
  • نیازها: نیاز به دعا ۲۲
  • والدین: شکر نعمتهاى والدین ۱۱; نقش نعمتهاى والدین ۱۲

منابع

  1. عیون أخبارالرضا، ج ۲، ص ۷۸، ب ۳۲، ح ۸.