الكهف ٢٦

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۲۹ آبان ۱۳۹۲، ساعت ۰۶:۲۵ توسط 127.0.0.1 (بحث) (Edited by QRobot)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)


ترجمه

بگو: «خداوند از مدّت توقفشان آگاهتر است؛ غیب آسمانها و زمین از آن اوست! راستی چه بینا و شنواست! آنها هیچ ولیّ و سرپرستی جز او ندارند! و او هیچ کس را در حکم خود شرکت نمی‌دهد!»

|بگو: خدا به مدتى كه درنگ كردند آگاه‌تر است. غيب آسمان‌ها و زمين خاص اوست. راستى، چه بينا و شنواست! آنان را جز او سرپرستى نيست، و او در حكم خود كسى را شريك نمى‌سازد
بگو: «خدا به آنچه درنگ كردند داناتر است. نهان آسمانها و زمين به او اختصاص دارد. وه! چه بينا و شنواست. براى آنان ياورى جز او نيست و هيچ كس را در فرمانروايى خود شريك نمى‌گيرد.»
بگو: خدا به زمان اقامت آنان (در غار کوه) داناتر است که او به همه اسرار غیب آسمانها و زمین محیط است، و چقدر هم بینا و شنواست! و هیچ کس جز او سرپرست و نگهبان خلق نیست واحدی را در حکم خود شریک نمی‌سازد.
بگو: خدا به مدتی که ماندند داناتر است، [برای اینکه] غیب آسمان ها و زمین ویژه اوست، چه بینا و چه شنواست، برای اهل آسمان ها و زمین سرپرست و یاوری جز او نیست و احدی را در فرمانروایی اش بر جهان هستی شریک نمی گیرد.
بگو: خداوند داناتر است كه چند سال آرميدند. غيب آسمانها و زمين از آنِ اوست. چه بيناست و چه شنواست. جز او دوستى ندارند و كس را در فرمان خود شريك نسازد.
بگو خداوند به مدت ماندنشان داناتر است، علم غیب آسمانها و زمین خاص اوست، چقدر بینا و چقدر شنواست، ایشان را جز او سروری نیست، و در فرمانروایی خود کسی را شریک نمی‌سازد
بگو: خدا داناتر است بدانچه- به مدتى كه- درنگ كردند، او راست نهان و ناپيداى آسمانها و زمين چه بيناست او و چه شنواست! آنان- اهل آسمانها و زمين- را جز او هيچ يار و سرپرستى نيست، و هيچ كس را در حكم و فرمان خويش انباز نسازد.
بگو: خدا (از همگان) آگاه‌تر از مدّتی است که اصحاب کهف (در غار زنده و در حال خواب) ماندند (و برایتان بیان گردید. لذا به گفتگوهای مختلف در این‌باره خاتمه دهید). تنها او است که غیب آسمانها و زمین را می‌داند (و از مجموعه‌ی جهان هستی و از جمله مدّت ماندگاری اصحاب کهف باخبر است). شگفتا او چه بینا و شنوا است! (او همه چیز را می‌بیند و همه‌چیز را می‌شنود! ساکنان آسمانها و زمین) بجز خدا برایشان سرپرستی نیست (که عهده‌دار امور آنان شود) و در فرماندهی و قضاوت خود کسی را انباز نمی‌گرداند.
بگو: «خدا به آنچه درنگ کردند داناتر است. (علم و قدرت بر) نهان آسمان‌ها و زمین به او اختصاص دارد. وه! چه بینا و شنواست! برای آنان سروری جز او نیست و هیچ کس را در (هیچ‌گونه) حکمش (در تکوین و تشریع) هرگز شریک نمی‌کند.»
بگو خدا داناتر است بدانچه ماندند وی را است ناپیدای آسمانها و زمین چه بینا و چه شنوا است نیستشان جز او دوستی و شریک نگرداند در حکم خویش کسی را


الكهف ٢٥ آیه ٢٦ الكهف ٢٧
سوره : سوره الكهف
نزول :
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٢٦
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«أَبْصِرْ بِهِ وَ أَسْمِعْ!»: این دو فعل، صیغه تعجّبند، و در اینجا مراد خبر دادن از عظمت علم خدا است که انسان را در شگفتی فرو می‌برد. «حُکْمِهِ»: فرماندهی خود. قضاوت خود.


تفسیر

نکات آیه

۱- مدّت درنگ اصحاب کهف در غار، میان مردم عصر پیامبر(ص) مورد اختلاف بود. (قل اللّه أعلم) جمله «قل اللّه...» نشانه آن است که برخى از مردم، در باره مدّت بیان شده در آیه قبل، تشکیک کرده و نظرى غیر آن را مطرح ساخته بودند. پیامبر(ص) در پاسخ آنان، با بیان علم برتر الهى به زمان بندى یاد شده، تأکید کرده و تردید در آن را مردود دانسته است.

۲- اِخبار خداوند از مدّت خواب اصحاب کهف، متکى بر علم برترش است و قابل قیاس با دیگر نظریه ها نیست. (قل اللّه أعلم بما لبثوا)

۳- خداوند، راهنماى پیامبر(ص) در پاسخ گویى به اظهارنظرهاى ناصحیح مردم است. (قل اللّه أعلم)

۴- آسمان ها و زمین، حاوى حقایقى نهفته و اسرارى نهان از غیر خدا (له غیب السموت و الأرض)

۵- حقایق نهانى آسمان ها و زمین، در انحصار مالکیت خداوند است. (له غیب السموت و الأرض) تقدیم «له» دلالت بر حصر مى کند و حرف «لام» در آن، براى تملیک است.

۶- تنها خداوند بر تمام اسرار هستى آگاه است. (قل اللّه أعلم بما لبثوا له غیب السموت و الأرض) جمله «له غیب...» - به قرینه «اللّه أعلم» - علاوه بر بیان مالکیت خداوند بر اسرار هستى، بر آگاهى فراگیر او نیز دلالت دارد.

۷- مالکیت یگانه خداوند بر هستى، دلیل قابل قیاس نبودن علم او با علوم ادعایى بشر است. (قل اللّه أعلم بما لبثوا له غیب السموت و الأرض) جمله «له غیب...» برهانى است که «اللّه أعلم» را تثبیت مى کند.

۸- محدودیت شناخت انسان به ظواهر امور، دلیل قابل اعتماد نبودن آراى وى در قبال رأى خداوند است. (اللّه أعلم ... له غیب السموت و الأرض) خداوند، براى پایان بخشیدن به بحث ها و رد و ایرادهاى بشرى در زمینه مسائلى که خود، به صراحت، نظر خویش را بیان داشته، به این نکته اشاره کرده است که علم اش، قابل مقایسه با علم بشر نیست; زیرا، او مالک غیب است و بشر گرفتار ظاهر.

۹- جهان هستى حاوى آسمان هایى متعدد است. (غیب السموت)

۱۰- ماجراى اصحاب کهف، رازى است که دست یافتن بشر به زوایاى آن، جز با وحى، ممکن نیست. (قل اللّه أعلم بما لبثوا له غیب السموت و الأرض)

۱۱- خداوند نسبت به حقایق پنهان هستى، تیزبین و بسیار شنوا است. (له غیب ... أبصر به و أسمع) به قرینه «أبصربه»، پس از «أسمع» نیز «به» در تقدیر است و هر دو، صیغه تعجب اند; یعنى، خداوند، چه بسیار بینا و شنوا است!

۱۲- مالکیت یگانه خداوند بر هستى، دلیل آگاهى ژرف او بر تمامى دیدنى ها و شنیدنى ها است. (له غیب السموت و الأرض أبصر به و أسمع)

۱۳- خداوند - به دلیل مالکیت انحصارى و بینایى و شنوایى ژرف - تنها مرجع شایسته، براى دریافت اطلاعات صحیح در باره حیات انسان هاى پیشین است. (قل اللّه أعلم بما لبثوا له غیب ... أبصر به و أسمع)

۱۴- اصحاب کهف، تدبیر کننده و سرپرستى جز خداوند نداشتند. (ما لهم من دونه من ولىّ) مراد از ضمیر در «لهم» اصحاب کهف است.

۱۵- ولایت و نظارت یگانه خدا بر اصحاب کهف، دلیل علم برتر الهى و عدم آگاهى دیگران به زوایاى سرگذشت آنان است. (قل اللّه أعلم بما لبثوا ... ما لهم من دونه من ولىّ)

۱۶- موجودات آسمان ها و زمین، فاقد ولىّ و سرپرستى جز خدا (له غیب السموت و الأرض ... ما لهم من دونه من ولىّ) محتمل است که ضمیر «لهم» - به قرینه «السموات و الأرض» - به موجوداتى که در آن ها است، بازگردد. در چنین مواردى، اهمیت عقلا، دیگران را تحت الشعاع قرار مى دهد و ضمیر، مناسب آنان آورده مى شود.

۱۷- شایستگى براى ولایت و سرپرستى موجودات، در انحصار مالک آگاه و هوشمند جهان هستى است. (له غیب السموت و الأرض أبصر به و أسمع ما لهم من دونه من ولىّ)

۱۸- حاکمیت و فرمان روایى بر آسمان ها و زمین، در انحصار خداوند است. (و لایشرک فى حکمه أحدًا)

۱۹- خداوند در فرماندهى بر هستى، احدى را شریک خود نمى سازد. (و لایشرک فى حکمه أحدًا)

۲۰- قضاوت ها و فرامین الهى، منزه از دخالت غیر او و مصون از تأثیر اظهارنظرهاى دیگران است. (و لایشرک فى حکمه أحدًا) «حکم»،این است که در باره اثبات و نفى خصوصیات چیزى، نظر دهى، چه با الزام کردن دیگران بر پذیرش آن همراه باشد و چه همراه نباشد (مفردات راغب).

موضوعات مرتبط

  • آسمان: تعدد آسمان ها ۹; حاکم آسمان ها ۱۸; غیب آسمان ها ۴; مالک غیب آسمان ها ۵; ولایت بر موجودات آسمان ها ۱۶
  • آفرینش: رازهاى آفرینش ۶; مالک آفرینش ۷
  • اصحاب کهف: آگاهى از قصه اصحاب کهف ۱۰، ۱۵; اختلاف در مدت خواب اصحاب کهف ۱; مدبر اصحاب کهف ۱۴; مدت خواب اصحاب کهف ۲; ولایت بر اصحاب کهف ۱۴، ۱۵
  • انسان: محدودیت علم انسان ۸
  • تاریخ: منابع تاریخ ۱۳
  • توحید: توحید افعالى ۱۹، ۲۰
  • خدا: آثار بصیرت خدا ۱۳; آثار شنوایى خدا ۱۳; آثار مالکیت خدا ۷، ۱۲ ، ۱۳; آثار ولایت خدا ۱۵; اختصاصات خدا ۲، ۶، ۷، ۱۳، ۱۶، ۱۷، ۱۸; بصیرت خدا ۱۱; تعالیم خدا ۳; تنزیه اوامر خدا ۲۰; تنزیه قضاوتهاى خدا ۲۰; حاکمیت خدا ۱۸، ۱۹; دلایل برترى علم خدا ۷، ۱۵; دلایل بصیرت خدا ۱۲; دلایل شنوایى خدا ۱۲; دلایل علم غیب خدا ۱۲; شنوایى خدا ۱۱; علم خدا ۲; علم غیب خدا ۶، ۱۱; مالکیت خدا ۵; مصونیت اوامر خدا ۲۰; مصونیت قضاوتهاى خدا ۲۰; منشأ اخبار خدا ۲; هدایتهاى خدا ۳
  • زمین: حاکم زمین ۱۸; غیب زمین ۴; مالک غیب زمین ۵
  • سطحى نگرى: آثار سطحى نگرى ۸
  • علم: محدوده اعتبار علم ۸
  • محمد(ص): معلم محمد(ص) ۳; هدایت محمد(ص) ۳
  • مردم: مردم مقارن بعثت و اصحاب کهف ۱
  • موجودات: ولایت بر موجودات ۱۶، ۱۷
  • وحى: نقش وحى ۱۰
  • ولایت: ملاک ولایت ۱۷
  • ولایت خدا: مشمولان ولایت خدا ۱۴، ۶
  • ولىّ: آگاهى ولىّ ۱۷

منابع