البقرة ٩٣

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۲۹ آبان ۱۳۹۲، ساعت ۰۳:۳۶ توسط 127.0.0.1 (بحث) (Edited by QRobot)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)


ترجمه

و (به یاد آورید) زمانی را که از شما پیمان گرفتیم؛ و کوه طور را بالای سر شما برافراشتیم؛ (و گفتیم:) «این دستوراتی را که به شما داده‌ایم محکم بگیرید، و درست بشنوید!» آنها گفتند: «شنیدیم؛ ولی مخالفت کردیم.» و دلهای آنها، بر اثر کفرشان، با محبت گوساله آمیخته شد. بگو: «ایمان شما، چه فرمان بدی به شما می‌دهد، اگر ایمان دارید!»

و آن‌گاه كه از شما پيمان گرفتيم و كوه طور را [به علامت جدّيت موضوع‌] بر فرازتان بداشتيم [و گفتيم:] آنچه به شما داده‌ايم محكم بگيريد و گوش فرا دهيد. گفتند: شنيديم و [به دل گفتند] نافرمانى كرديم! آرى، در اثر كفرشان دل به گوساله باختند. بگو: اگر دعوى اي
و آنگاه كه از شما پيمان محكم گرفتيم، و [كوه‌] طور را بر فراز شما برافراشتيم، [و گفتيم:] «آنچه را به شما داده‌ايم به جد و جهد بگيريد، و [به دستورهاى آن‌] گوش فرا دهيد.» گفتند: «شنيديم و نافرمانى كرديم.» و بر اثر كفرشان، [مِهر ]گوساله در دلشان سرشته شد. بگو: «اگر مؤمنيد [بدانيد كه‌] ايمانتان شما را به بد چيزى وامى‌دارد.»
و (به یاد آرید) وقتی که از شما پیمان گرفتیم و کوه طور را بر فراز شما بداشتیم که باید آنچه را به شما فرستادیم با ایمان محکم بپذیرید و (سخن حق) بشنوید، شما گفتید: خواهیم شنید و (در نیّت گرفتید که در عمل) عصیان خواهیم کرد. و دلهای آنان از عشق به گوساله پر شد از آن رو که به خدا کافر بودند. بگو: ایمان شما سخت شما را به کار بد و کردار زشت می‌گمارد، اگر ایمان داشته باشید.
و [یاد کنید] زمانی که از شما [برای پیروی از موسی] پیمان گرفتیم، و کوه طور را بالای سرتان برافراشتیم [و گفتیم:] آنچه را [چون تورات] به شما دادیم با قدرت و قوّت دریافت کنید [و دستورهای ما و پیامبرتان را بشنوید، به ظاهر] گفتند: شنیدیم و [در باطن گفتند:] نافرمانی کردیم. و به سبب کفرشان دوستی گوساله با دل هایشان در آمیخت. بگو: اگر شما مؤمن هستید [و ایمانتان شما را به این همه ظلم و جنایت و فساد فرمان می دهد] پس بد چیزی است آنچه ایمانتان به آن فرمان می دهد.
و با شما پيمان بستيم و كوه طور را بر فراز سرتان بداشتيم. اكنون آنچه را كه برايتان فرستاده‌ايم با ايمان استوار بگيريد و كلام خدا را بشنويد. گفتند: شنيديم و به كار نخواهيم بست. بر اثر كفرشان عشق گوساله در دلشان جاى گرفت. بگو: اگر بدانچه مى‌گوييد باور داريد، باورتان شما را به بدكارى وا مى‌دارد.
و یاد کنید که از شما پیمان گرفتیم و [کوه‌] طور را برفراز شما برافراشتیم [و گفتیم‌] آنچه به شما داده‌ایم، به جد و جهد بگیرید و گوش شنوا داشته باشید، گفتند شنیدیم و [در دل گفتند] سرپیچیدیم [و نشنیده گرفتیم‌] و بر اثر کفرشان مهر گوساله در دلشان سرشته شد، بگو اگر مؤمن باشید چه بد است آنچه "ایمان" شما به آن فرمان می‌دهد
و [ياد كنيد] هنگامى كه از شما پيمان گرفتيم و كوه طور را بالاى سرتان بداشتيم، [و گفتيم:] آنچه را به شما داده‌ايم با همه نيرو و توان بگيريد و بشنويد [و فرمان بريد]. گفتند: شنيديم و نافرمانى كرديم و دلهاشان به سبب كفرشان، از [دوستى‌] گوساله سيراب شد. بگو: اگر شما اهل ايمانيد، ايمانتان شما را به بد چيزى فرمان مى‌دهد.
(به یاد آورید) آن گاه را که از شما پیمان گرفتیم و (موسی تورات را بیاورد و دیدید که تکالیف و وظائف دشواری دربر دارد و شما از انجام آنها سر باز زدید. ما برای نشان دادن صدق تورات و فوائد تعالیم آن) کوه طور را بالای سرتان (همچون سایه‌بانی) نگاه داشتیم (و شما چنین انگاشتید که کوه بر سرتان فرو می‌ریزد. بدین هنگام به شما گفتیم:) آنچه را به شما داده‌ایم، محکم برگیرید و با قدرت هرچه بیشتر بدان عمل کنید. (در این هنگام اعلان آمادگی کردند و) گفتند: شنیدیم، ولی (به زبان عمل گفتند:) نافرمانی کردیم! (ایمان به دلهایشان ننشسته بود. زیرا) دلهایشان بر اثر کفر، با (محبّت) گوساله آبیاری شده بود. بگو: ایمانتان شما را به انجام بدترین چیز دستور می‌دهد اگر (گمان می‌کنید که) شما مؤمن هستید.
و چون پیمانتان را گرفتیم و (کوه) طور را بر فرازتان برافراشتیم (و گفتیم:) «آنچه را به شما داده‌ایم با نیرویی (فزاینده) در برگیرید و (به دستورهای آن) گوش فرا دهید»، گفتند: «شنیدیم و نافرمانی کردیم.» و بر اثر کفرشان، (مِهر) گوساله در دل‌ها‌شان سرشته شد. بگو: «اگر مؤمن بوده‌اید، بدا (به) آنچه ایمانتان شما را بدان فرمان می‌دهد.»
و هنگامی که گرفتیم پیمان شما را و برافراشتیم بر فراز شما طور را بگیرید آنچه را به شما دادیم به نیرومندی و بشنوید گفتند شنیدیم و نافرمانی کردیم و نوشانیده شدند در دلهای خود گوساله را (دوستی گوساله با دلشان آمیخته شد) به کفرشان بگو چه زشت است آنچه فرمانتان دهد ایمانتان اگر هستید مؤمنان‌


البقرة ٩٢ آیه ٩٣ البقرة ٩٤
سوره : سوره البقرة
نزول :
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٣٢
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«سَمِعْنَا وَ عَصَیْنَا»: شنیدیم و فرمان نبردیم! البتّه چنین سخنی را با زبان اداء نکرده‌اند، ولی چون به عهد خود وفا ننموده‌اند انگار که چنین گفته‌اند. خلاصه کردارشان خلاف گفتارشان بوده است و اعمالشان اقوالشان را تکذیب کرده است. «وَ أُشْرِبُوا فِی قُلُوبِهِمُ الْعِجْلَ»: دلهایشان از عشق گوساله لبریز گردیده بود. در اینجا حذف مضاف شده است و مضافٌ‌الیه در جای مضاف به کار رفته است. تقدیر چنین است: حُبَّ الْعِجْلِ. «بِکُفْرِهِمْ»: به سبب کفرشان.


تفسیر

نکات آیه

۱ - خداوند، براى پذیرش تورات و عمل به دستورات آن از بنى اسرائیل پیمان گرفت. (و إذ أخذنا میثقکم ... خذوا ما ءاتینکم بقوة) میثاق به معناى پیمان مؤکد است و جمله «خذوا ...» بیانگر مورد میثاق مى باشد. گرفتن کتابهاى آسمانى (خذوا ...) به این است که پذیرفته شود و به احکام آن عمل گردد.

۲ - خداوند، کوه طور را بر فراز سر بنى اسرائیل قرار داد. (و رفعنا فوقکم الطور) «الطور» نام کوهى است (مفردات راغب). الطور - چنانچه از ابن عباس نقل شده - همان کوهى است که موسى(ع) در آن مناجات مى کرد (مجمع البیان). قابل ذکر است که «طور» به مطلق کوه نیز گفته مى شود.

۳ - پذیرش میثاق الهى، هدف از بر افراشتن کوه طور بر سر بنى اسرائیل بود. (و إذ أخذنا میثقکم و رفعنا فوقکم الطور) وقوع جمله «رفعنا ...» در میان جمله هاى «أخذنا میثاقکم» و «خذوا ما اتیناکم» و بیان نکردن هدف و غایتى براى برافراشتن کوه مى نمایاند که: همان پذیرش میثاق و اطاعت از فرمان الهى (خذوا ...) هدف و غایت بر افراشتن کوه باشد. (اقتباس از المیزان)

۴ - تورات، کتابى از جانب خدا و عطا شده به بنى اسرائیل (خذوا ما ءاتینکم) مراد از «ما اتیناکم» (آنچه را به شما دادیم) تورات است.

۵ - بنى اسرائیل، براى پذیرش تورات و عمل به فرمانهاى آن لجاجت کرده و سرسختى نشان مى دادند. (و رفعنا فوقکم الطور خذوا ما ءاتینکم) از اینکه خداوند با تهدید و ارعاب (قرار دادن کوه بر سر بنى اسرائیل) از قوم موسى خواست تا تورات را بپذیرند و براى عمل کردن به آن پیمان بسپارند. برداشت فوق به دست مى آید.

۶ - پذیرش تورات با جدیت تمام و استوارسازى رفتار و اندیشه ها بر اساس آن، فرمان خداوند به بنى اسرائیل (خذوا ما ءاتینکم بقوة)

۷ - پایبندى به میثاقهاى خدا، از وظایف ضرورى بندگان است. (و إذ أخذنا میثقکم و رفعنا فوقکم الطور خذوا ما ءاتینکم)

۸ - پذیرش تعالیم و برنامه هاى کتابهاى آسمانى و عمل به آنها، از پیمانهاى خداوند با بندگان است. (و إذ أخذنا میثقکم ... خذوا ما ءاتینکم بقوة)

۹ - ضرورت صلابت و جدیت در دیندارى و اهتمام به کتابهاى آسمانى (خذوا ما ءاتینکم بقوة)

۱۰ - قرار گرفتن کوه طور بر بالاى سر بنى اسرائیل، معجزه و رخدادى شایسته به یادداشتن (و إذ أخذنا میثقکم و رفعنا فوقکم الطور) «إذ» مفعول براى فعل مقدر «أذکروا» مى باشد و بر این اساس برداشت فوق استفاده مى گردد.

۱۱ - فهمیدن فرمانهاى خدا و موسى(ع) و به کار بستن آن فرمانها، از پیمانهاى خدا با بنى اسرائیل (و إذ أخذنا میثقکم ... واسمعوا) چون جمله «سمعنا و عصینا» (گوش سپردیم و سرپیچى کردیم) در جواب «اسمعوا» (گوش بسپارید) قرار گرفته است، معلوم مى شود مراد از گوش سپارى (اسمعوا) فهمیدن و اطاعت کردن است. متعلق «اسمعوا» به قرینه مقام، فرمانهاى خدا و دستورات موسى(ع) مى باشد.

۱۲ - قوم موسى، على رغم اظهار پذیرش تورات و پیمانشان بر گوش سپارى به فرمانهاى خدا و موسى(ع)، تمرد کرده و عصیانگر شدند. (قالوا سمعنا و عصینا)

۱۳ - قوم موسى، آشکارا و علنى و بدون هیچ پرده پوشى، از فرمانهاى تورات و موسى(ع) سرپیچى کردند. (قالوا سمعنا و عصینا) بعید به نظر مى رسد که قوم موسى در پاسخ به پیروى از فرمانهاى خدا و موسى(ع) - خصوصاً با قرار گرفتن طور بر بالاى سر ایشان - اظهار کنند که «ما نافرمانى مى کنیم». بنابراین «قالوا سمعنا و عصینا» بیان مى دارد که اظهار اطاعت کردند و در عمل نافرمانى کردند، ولى از آن جا که نافرمانى اینان بسیار علنى و بدون پرده پوشى بوده، گویابه زبان آوردند که ما عصیان مى کنیم.

۱۴ - قلبها و دلهاى یهودیان عصر موسى آکنده از عشق به گوساله پرستى بود. (و أشربوا فى قلوبهم العجل) اشراب «مصدر أشربوا» به معناى آمیختن و نفوذ دادن است. مراد از «عجل» (گوساله) به قرینه «فى قلوبهم» محبّت و عشق گوساله است نه خود گوساله. آوردن «عجل» به جاى «محبّت عجل»، بیانگر این است که: محبّت گوساله چنان با قلبهاى آنان عجین شده بود که گویا خود گوساله در دلهاى آنان جاى داشت.

۱۵ - وجود ریشه هاى کفر در قوم موسى، منشأ عشق ورزى آنان به پرستش گوساله شد. (و أشربوا فى قلوبهم العجل)

۱۶ - تمرد و سرپیچى قوم موسى از فرمانهاى تورات و دستورات موسى، برخاسته از شوق آنان به گوساله پرستى بود. (و عصینا و أشربوا فى قلوبهم العجل) جمله «و أشربوا ...» حال معلله است; یعنى، بیان مى دارد که علت عصیان و نافرمانى یهود، عشقشان به گوساله پرستى بوده است.

۱۷ - اشتیاق قوم موسى به گوساله پرستى، تعیین کننده موضعگیریهاى آنان در برابر فرمانهاى الهى بود. (و عصینا و أشربوا فى قلوبهم العجل)

۱۸ - اعمال نارواى یهود در طول تاریخ (کشتن پیامبران، گوساله پرستى و ...) نشانه ایمان نداشتن آنان حتى به پیامبران بنى اسرائیل و کتابهاى آسمانى خویش است. (قالوا نؤمن بما أنزل علینا ... قل بئسما یأمرکم به إیمنکم إن کنتم مؤمنین) چون جمله «قل بئسما ...» (اگر ایمان دارید، ایمانتان شما را به کارهاى ناروایى واداشته است) در جواب «نؤمن بما أنزل علینا» قرار گرفته، بیانگر آن است که: شما یهودیان به کتابهاى آسمانى ایمان ندارید که چنین اعمال ناپسندى را مرتکب مى شوید.

۱۹ - کتابهاى آسمانى و ادیان الهى، هرگز آدمیان را به کارهاى ناروا فرا نمى خوانند. (بئسما یأمرکم به إیمنکم إن کنتم مؤمنین)

۲۰ - ادعاى ایمان به کتابهاى آسمانى و پیامبران الهى، ناسازگار با گرایش به اعمال نارواست. (بئسما یأمرکم به إیمنکم إن کنتم مؤمنین)

۲۱ - اعمال و رفتار انسانها، بیانگر افکار و عقاید آنان است. (بئسما یأمرکم به إیمنکم إن کنتم مؤمنین)

روایات و احادیث

۲۲ - از امام باقر(ع) درباره سخن خداوند که فرموده: «و اشربوا فى قلوبهم العجل بکفرهم» روایت شده که فرموده است: «فعمد موسى(ع) فبرد العجل من أنفه الى طرف ذنبه ثم احرقه بالنار فذرّه فى الیمّ قال: فکانت احدهم لیقع فى الماء و ما به إلیه من حاجة فیتعرض بذالک للرماد فیشربه و هو قول اللّه: و اشربوا فى قلوبهم العجل بکفرهم;[۱] موسى(ع) قصد [نابودى] گوساله [سامرى] را نمود; پس او را با سوهان از بینى تا دم برید. سپس او را در آتش سوزاند و خاکسترش را به دریا ریخت. در این هنگام بعضى از گوساله پرستان وارد آب شده در حالى که نیازى به آب هم نداشتند و قصد آنان خاکستر گوساله بود. پس خاکستر [مخلوط با آب را]مى نوشیدند و این سخن خداست که مى فرماید: و اشربوا فى قلوبهم العجل بکفرهم».

موضوعات مرتبط

  • ادیان: تعالیم ادیان ۱۹
  • اطاعت: اطاعت از خدا ۱۱
  • انسان: تکلیف انسان ۷; عهد خدا با انسان ها ۸
  • ایمان: آثار ایمان ۲۰; ایمان به انبیا ۲۰; ایمان به کتب آسمانى ۲۰; ایمان و عمل ناپسند ۲۰; متعلق ایمان ۲۰
  • بنى اسرائیل: آثار کفر بنى اسرائیل ۱۵; آثار گوساله پرستى بنى اسرائیل ۱۶، ۱۷; اعطاى تورات به بنى اسرائیل ۴; بنى اسرائیل دوران موسى (ع) ۱۴; بنى اسرائیل و اوامر خدا ۱۲، ۱۷; بنى اسرائیل و تورات ۱، ۵، ۶، ۱۲، ۱۳; بنى اسرائیل و موسى(ع) ۱۲، ۱۳; تاریخ بنى اسرائیل ۲، ۱۰، ۱۳، ۱۴، ۱۵; تکلیف بنى اسرائیل ۶; عصیان بنى اسرائیل ۱۲، ۱۳; عوامل عصیان بنى اسرائیل ۱۶; عهد خدا با بنى اسرائیل ۱، ۳، ۱۱; عهد شکنى بنى اسرائیل ۱۲; گرایشهاى بنى اسرائیل ۱۶، ۱۷; گوساله پرستى بنى اسرائیل ۱۴، ۲۲; لجاجت بنى اسرائیل ۵; منشأ گوساله پرستى بنى اسرائیل ۱۵
  • تورات: تورات از کتب آسمانى ۴; عمل به تورات ۱، ۵، ۶; قبول تورات ۱، ۶; نقش تورات ۶
  • جهان بینى: جهان بینى و ایدئولوژى ۱۶، ۱۷، ۲۱
  • خدا: اوامر خدا ۶; عطایاى خدا ۴; عهد خدا ۱، ۳، ۸، ۱۱; فهم اوامر خدا ۱۱; وفاى به عهد خدا ۷
  • دیندارى: ثبات در دیندارى ۹
  • ذکر: ذکر تاریخ ۱۰; ذکر معجزه کوه طور ۱۰
  • رفتار: پایه هاى رفتار ۱۶، ۱۷، ۲۱; ملاکهاى تصحیح رفتار ۶
  • عصیان: عصیان از اوامر خدا ۱۲; عصیان از تورات ۱۶
  • عصیانگران: ۱۲
  • عقیده: مظاهر عقیده ۲۱; ملاکهاى تصحیح عقیده ۶
  • عمل: عمل به اوامر خدا ۱۱
  • کتب آسمانى: اهمیّت کتب آسمانى ۹; تعالیم کتب آسمانى ۱۹; عمل به کتب آسمانى ۸; قبول کتب آسمانى ۸
  • کفر: کفر به انبیا ۱۸; کفر به کتب آسمانى ۱۸
  • کوه طور: بالا رفتن کوه طور ۲; فلسفه بالارفتن کوه طور ۳; کوه طور و بنى اسرائیل ۲، ۱۰
  • گوساله سامرى: سوزاندن گوساله سامرى ۲۲
  • موسى(ع): عصیان از اوامر موسى(ع) ۱۲، ۱۳، ۱۶; عمل به اوامر موسى(ع) ۱۱
  • یهود: عمل ناپسند یهود ۱۸; کفر یهود ۱۸; گوساله پرستى یهود ۱۸; یهود و انبیاى بنى اسرائیل ۱۸; یهود و قتل انبیا ۱۸; یهود و کتب آسمانى ۱۸

منابع

  1. تفسیر عیاشى، ج ۱، ص ۵۱، ح ۷۳; نورالثقلین، ج ۱، ص ۱۰۲، ح ۲۸۵.