الإسراء ٣٧

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۲۹ آبان ۱۳۹۲، ساعت ۰۶:۱۸ توسط 127.0.0.1 (بحث) (Edited by QRobot)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)


ترجمه

و روی زمین، با تکبر راه مرو! تو نمی‌توانی زمین را بشکافی، و طول قامتت هرگز به کوه‌ها نمی‌رسد!

|و در روى زمين به نخوت راه مرو، تو هرگز زمين را نخواهى شكافت و در بلندى به كوه‌ها نخواهى رسيد
و در [روى‌] زمين به نخوت گام برمدار، چرا كه هرگز زمين را نمى‌توانى شكافت، و در بلندى به كوهها نمى‌توانى رسيد.
و هرگز در زمین به کبر و ناز مرو و غرور و نخوت مفروش، که به نیرو زمین را نتوانی شکافت و به کوه در سربلندی نخواهی رسید.
و در زمین، با تکبّر و سرمستی راه مرو که تو هرگز نمی توانی [با قدم هایت] زمین را بشکافی، و هرگز در بلندی قامت نمی توانی به کوه ها برسی.
به خودپسندى بر زمين راه مرو، كه زمين را نخواهى شكافت و به بلندى كوه‌ها نخواهى رسيد.
و در زمین خرامان راه مرو، چرا که تو نه هرگز زمین را توانی شکافت و نه از بلندی هرگز سر به کوهها توانی رساند
و در زمين با بزرگ منشى و سرمستى راه مرو، كه تو زمين را نتوانى شكافت و در بلندى به كوه‌ها نتوانى رسيد.
و در روی زمین متکبّرانه و مغرورانه راه مرو. چرا که تو (با پای کوبیدن قلدرانه‌ات بر زمین) نمی‌توانی زمین را بشکافی، و (با گردن کشیدن جبّارانه‌ات بر آسمان، نمی‌توانی) به بلندای کوهها برسی. (آخر ذرّه‌ی ناچیزی انسان نام، در برابر کره‌ی زمین، و کره‌ی زمین در برابر مجموعه‌ی هستی، چه چیز بشمار آست؟!).
و در (روی) زمین به شادکامی، نخوت‌بار گام برمدار، (زیرا) تو بی‌چون زمین را هرگز نتوانی شکافت، و هرگز در بلند بالایی به کوه‌ها نتوانی رسید.
و راه مرو در زمین خرامان همانا تو نشکافی زمین را هرگز و نرسی کوه‌ها را به بلندی‌


الإسراء ٣٦ آیه ٣٧ الإسراء ٣٨
سوره : سوره الإسراء
نزول :
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ١٥
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«مَرَحاً»: خوشحالی فراوان. شادمانی زیاد، و توأم با خودپسندی و خود بزرگ‌بینی. مصدر است و حال بشمار است؛ یا این که مفعول مطلق فعل محذوف، و یا این که معفول‌له است. «لَن تَخْرِقَ»: پاره نخواهی کرد. نخواهی شکافت. «طُولاً»: تمییز یا این که حالِ فاعل است. یعنی از لحاظ بلندی یا گردن‌کشان و متطاولانه.

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر

نکات آیه

۱- خداوند، فراخوان مردمان به پرهیز از راه رفتن مغرورانه و برخاسته از خوشى و سرمستى فراوان (و لاتمش فى الأرض مرحًا) «مرح» به معنى شدت خوشحالى و بیش از اندازه است (مفردات راغب و لسان العرب).

۲- پرهیز از هرگونه تکبر و خوشى و سرمستى افراطى، امرى لازم و واجب است. (و لاتمش فى الأرض مرحًا) برداشت یاد شده، بر این اساس است که مراد از «لاتمش» احتمال دارد رفتار باشد که شامل همه حالتهاى انسان مى شود و نه راه رفتن

۳- انسانها، ناتوان تر از آنند که با غرور و گردن فرازى، بتوانند رخنه اى در زمین ایجاد کنند و یا قامت خود را به کوهها برسانند. (و لاتمش فى الأرض مرحًا إنک لن تخرق الأرض و لن تبلغ الجبال طولاً) «لن» براى نفى ابدى است و دلالت بر تعجیز دارد و در این آیه، حکایت از آن دارد که: انسان، از شکافتن زمین با گامهاى سرمستانه خود و عاجز و ناتوان است.

۴- خصلتهاى درونى آدمى، پایه رفتار و کردار اوست. (و لاتمش فى الأرض مرحًا) «مرحاً» حال براى ضمیر فاعلى «لاتمش» است و بر تأثیر آن حالت، در رفتار و راه رفتن دلالت مى کند.

۵- توجه انسان به ضعف و ناتوانى خویش در برابر مظاهر طبیعت، زداینده غرور و تکبّر وى است. (و لاتمش فى الأرض مرحًا إنک لن تخرق الأرض و لن تبلغ الجبال طولاً) جمله «إنک لن تخرق...» در مقام تعلیل براى جمله «لاتمش» است; یعنى، اى انسان چون نمى توانى با گامهاى خود زمین را بشکافى یا قامت خود را به کوهها برسانى، پس نباید مغرور و سرمست شوى. توجه دادن به این ضعف و ناتوانى، مى تواند بازدارنده از غرور و تکبر آدمى شود.

۶- غفلت از ضعف و ناتوانى خویش، زمینه گرفتار آمدن به خصلتهاى ناپسند است. (و لاتمش فى الأرض مرحًا إنک لن تخرق الأرض و لن تبلغ الجبال طولاً)

۷- توجه به استحکام مظاهر طبیعت و ضعف خویش در برابر آنها، مایه عبرت و پندگیرى است. (لن تخرق الأرض و لن تبلغ الجبال طولاً) ذکر «إنک لن تخرق الأرض و ...» در واقع توجه دادن به استحکام مظاهر طبیعت و متقابلاً ضعف انسان است که مى تواند براى آدمى، عبرت آموز باشد.

۸- پایه هاى غرور، بنا شده بر سراب پندارهاى بى اساس (و لاتمش فى الأرض مرحًا إنک لن تخرق الأرض و لن تبلغ الجبال طولاً)

روایات و احادیث

۹- «عن أبى جعفر(ع):... بعث الله محمداً و ...أنزل علیه فى سورة بنى اسرائیل بمکة ... و أنزل نهیاً عن أشیاء حذّر علیها و لم یغلّظ فیها و لم یتواعد علیها و قال:... «و لاتمش فى الأرض مرحاً إنک لن تخرق الارض و لن تبلغ الجبال طولاً...»...;[۱] از امام باقر(ع) روایت شده است که فرمود:... خداوند حضرت محمد(ص) را برانگیخت و ... بر او آیاتى از سوره بنى اسرائیل را در مکه نازل فرمود ... که در آن آیات از چیزهایى نهى شده که پرهیز از آنها لازم است; لکن در آن نهیها غلظت و شدت نشان نداده و بر مرتکبین آنها وعید عذاب نداده است و فرمود: ... و لاتمش فى الأرض مرحاًإنک لن تخرق الأرض و لن تبلغ الجبال طولاً...»...».

موضوعات مرتبط

  • احکام ۲:
  • اخلاق: زمینه رذایل اخلاقى ۶
  • انسان: تکبّر انسان ۳; صفات انسان ۴; عبرت از عجز انسان ها ۷; عجز انسان ۳
  • بینش: آثار بینش غلط ۸
  • تکبّر: اجتناب از تکبّر ۱; احکام تکبّر ۲; منشأ تکبّر ۸; موانع تکبّر ۵; نهى از تکبّر ۹; وجوب اجتناب از تکبّر ۲
  • خدا: دعوتهاى خدا ۱; نواهى خدا ۹
  • ذکر: آثار ذکر استحکام طبیعت ۷; آثار ذکر عجز انسانها ۵
  • رفتار: پایه هاى رفتار ۴
  • زمین: شکافتن زمین ۳
  • سرور: اجتناب از افراط در سرور ۱، ۲
  • عبرت: عوامل عبرت ۷
  • غفلت: آثار غفلت از عجز ۶
  • واجبات ۲:

منابع

  1. کافى، ج ۲، ص ۳۰، ح ۱; بحارالأنوار، ج ۶۶، ص ۸۷، ح ۳۰.