الأحزاب ٧٢

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۲۹ آبان ۱۳۹۲، ساعت ۰۷:۴۵ توسط 127.0.0.1 (بحث) (Edited by QRobot)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)


ترجمه

ما امانت (تعهّد، تکلیف، و ولایت الهیّه) را بر آسمانها و زمین و کوه‌ها عرضه داشتیم، آنها از حمل آن سر برتافتند، و از آن هراسیدند؛ امّا انسان آن را بر دوش کشید؛ او بسیار ظالم و جاهل بود، (چون قدر این مقام عظیم را نشناخت و به خود ستم کرد)!

|ما امانت [الهى و بار تكليف‌] را بر آسمان‌ها و زمين و كوه‌ها عرضه كرديم، و آنها [تكوينا] از پذيرفتن آن سرباز زدند و از آن هراسيدند، ولى انسان آن را بر دوش گرفت به راستى او ستمگرى نادان است
ما امانت [الهى و بار تكليف‌] را بر آسمانها و زمين و كوهها عرضه كرديم، پس، از برداشتن آن سر باز زدند و از آن هراسناك شدند، و[لى‌] انسان آن را برداشت؛ راستى او ستمگرى نادان بود.
ما بر آسمانها و زمین و کوههای عالم (و قوای عالی و دانی ممکنات) عرض امانت کردیم (و به آنها نور معرفت و طاعت و عشق و محبّت کامل حق یا بار تکلیف یا نماز و طهارت یا مقام خلافت و ولایت و امامت را ارائه دادیم) همه از تحمّل آن امتناع ورزیده و اندیشه کردند و انسان (ناتوان) آن را بپذیرفت، انسان هم (در مقام آزمایش و اداء امانت) بسیار ستمکار و نادان بود (که اکثر به راه جهل و عصیان شتافت).
یقیناً ما امانت را [که تکالیف شرعیه سعادت بخش است] بر آسمان ها و زمین و کوه ها عرضه کردیم و آنها از به عهده گرفتنش [به سبب اینکه استعدادش را نداشتند] امتناع ورزیدند و از آن ترسیدند، و انسان آن را پذیرفت بی تردید او [به علت ادا نکردن امانت] بسیار ستمکار، و [نسبت به سرانجام خیانت در امانت] بسیار نادان است.
ما اين امانت را بر آسمانها و زمين و كوه‌ها عرضه داشتيم، از تحمل آن سرباز زدند و از آن ترسيدند. انسان آن امانت بر دوش گرفت، كه او ستمكار و نادان بود.
ما امانت [خویش‌] را بر آسمانها و زمین و کوهها عرضه داشتیم، ولی از پذیرفتن آن سر باززدند، و از آن هراسیدند، و انسان آن را پذیرفت، که او [در حق خویش‌] ستمکار نادانی بود
همانا ما امانت را بر آسمانها و زمين و كوه‌ها عرضه كرديم، ولى از برداشتن- پذيرفتن- آن سر باز زدند و از آن ترسيدند و آدمى آن را برداشت- پذيرفت-، براستى كه او ستمگر و نادان است،
ما امانت (اختیار و اراده) را بر آسمانها و زمین و کوهها (و همه‌ی جهان خلقت) عرضه داشتیم (و انجام وظیفه‌ی اختیاری همراه با مسؤولیّت، و انجام وظیفه‌ی اجباری بدون مسؤولیّت را بدیشان پیشنهاد کردیم. جملگی آنها اجبار را بر اختیار برتری دادند) و از پذیرش امانت خودداری کردند و از آن ترسیدند، و حال این که انسان (این اعجوبه‌ی جهان) زیر بار آن رفت (و دارای موقعیّت بسیار ممتازی شد. امّا برخی از) آنان (پی به ارزش وجودی خود نمی‌برند و قدر این مقام رفیع را نمی‌دانند و) واقعاً ستمگر و نادانند.
ما همواره امانت (الهی و بار تکلیف) را بر آسمان‌ها و زمین و کوه‌ها نمایش دادیم، پس از خیانت در آن سر باز زدند و از آن با بزرگ داشتش هراسناک شدند، پس انسان به آن خیانت کرد؛ همواره او کانون ستم و نادانی بوده است.
همانا عرض کردیم سپرده را بر آسمانها و زمین و کوه‌ها پس نیارستند برداشتنش را و بیمناک شدند از آن و برداشتش انسان همانا او بوده است ستمگری نادان‌


الأحزاب ٧١ آیه ٧٢ الأحزاب ٧٣
سوره : سوره الأحزاب
نزول :
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٢٢
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«الأَمَانَةَ»: مراد از امانت، اختیار و اراده است که مدار تکالیف شرعیّه و در نتیجه تعهّد و مسؤولیّت است. پذیرش این امانت، بزرگترین افتخار و امتیاز انسان است، و با رعایت آن خوشبخت و با ترک آن بدبخت خواهد بود. بیان این نکته ضروری است که همه موجودات عالم در برابر فرمان خدا خاضع و ساجدند و به صورت اجبار، نه اختیار به انجام وظیفه مشغولند و مسیر واحدی را برابر قوانین طبیعی و تکوینی می‌پیمایند، بجز انسان که با اراده و اختیار به انجام وظیفه می‌پردازد و اگر تکالیف شرعیّه را به جای آورد، سیر صعودی و سرانجام سعادت سرمدی دارد، و اگر غفلت نمود و طاعات و عبادات را رها کرد، سیر نزولی و سرانجام شقاوت ابدی دارد. البتّه جنّیان نیز در حمل امانت برابر آیات قرآن همچون انسانند (نگا: انعام / اعراف / ذاریات / ). لذا در اینجا مراد از «انسان» دو گروه انس و جنّ است. امّا چون آیه مورد نظر، موضوع آن انسان است، تنها از انسان سخن رفته است (نگا: المصحف المیسّر). «أَبَیْنَ»: خودداری کردند. سر باز زدند. مراد اِباءِ عجز و قصور است؛ نه عصیان و فجور. یعنی خویشتن را مستعدّ این کار عظیم ندیدند و اظهار ناتوانی کردند؛ نه این که سرکشی کنند و مخالفت ورزند. «ظَلُوماً»: (نگا: ابراهیم / ). «جَهُول»: بسیار نادان. صیغه مبالغه جاهل است. «إِنَّهُ کَانَ ظَلُوماً جَهُولاً»: این قید متوجّه (حَمَلَهَا الإِنسَانُ) نیست، بلکه مربوط به جمله محذوفی است و تقدیر چنین است: (حَمَلَهَا الإِنسَانُ فَلَمْ یُحْسِنْ حَمْلَها، وَ لَمْ یُؤَدِّهَا عَلی وَجْهِها). به عبارت دیگر، این وصف درباره جنس انسان نیست و بلکه متوجّه برخی از انسانها بوده و مراد کسانی است که مقام بزرگ و ارزشهای والای انسانی را فراموش کنند و خود را اسیر و بنده این خاکدان نمایند. روی هم رفته این آیه بیانگر عظمت و سعادت و برتری انسانهای انسان، بر سایر موجودات جهان، و حقارت و شقاوت و فروتری انسانهای ناانسان، از همه مخلوقات یزدان است.

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر

نکات آیه

۱ - خداوند، تکالیف دین را، به عنوان امانت به آسمان ها و زمین و کوه ها سپرد و آنان از قبول آن، سر باز زدند. (إنّا عرضنا الأمانة على السموت و الأرض و الجبال فأبین أن یحملنها) لام در «لیعذّب...» در آیه بعد، براى تعلیل عرضه امانت است. ذکر منافق مشرک و مؤمن در آن آیه، به دنبال تعلیل «لیعذّب» قرینه است که مراد از «الأمانة» در این آیه، چیزى است که افراد درباره آن، به سه گروه تقسیم مى شوند و آن، همانا تکالیف دینى است. گفتنى است که آیه پیش که درباره اطاعت از خدا و رسول است، نیز مى تواند قرینه بر برداشت بالا، باشد; چه این که اطاعت از خدا و پیامبر(ص)، وقتى میسّر است که به تکالیف ارائه شده از سوى آنان عمل شود.

۲ - امانت عرضه شده الهى بر آسمان ها، زمین و کوه ها و انسان ها، بس عظیم و سنگین است. (إنّا عرضنا الأمانة على السموت و الأرض و الجبال فأبین أن یحملنها و أشفقن منها و حملها الإنسن) تعبیر «أبین أن یحملنها و أشفقن منها» و تعلیل قبول امانت از سوى انسان به «إنّه کان ظلوماً جهولاً» حکایت مى کند که آن امانت، بس عظیم و سنگین است.

۳ - عالم، آسمان هاى متعدد دارد. (السموت)

۴ - آسمان ها و زمین و کوه ها، از قبول امانت الهى، مى ترسیدند. (إنّا عرضنا الأمانة على السموت و الأرض و الجبال فأبین أن یحملنها و أشفقن منها)

۵ - خوددارى آسمان ها و زمین و کوه ها از قبول امانت الهى، همراه با شفقت و ترس بود. (إنّا عرضنا الأمانة على السموت و الأرض و الجبال فأبین أن یحملنها و أشفقن منها)

۶ - آسمان ها و زمین و کوه ها داراى نوعى شعورند. (إنّا عرضنا الأمانة على السموت و الأرض و الجبال فأبین أن یحملنها و أشفقن منها) خوددارى از پذیرش امانت الهى، حکایت از نوعى شعور و ادراک مى کند.

۷ - انسان، امانت عرضه شده الهى را قبول کرد و از پذیرش آن خوددارى نکرد. (إنّا عرضنا الأمانة ... و حملها الإنسن)

۸ - انسان، موجودى ظلم پیشه و بس نادان است. (و حملها الإنسن إنّه کان ظلومًا جهولاً)

۹ - ظلم و جهل آدمى، سبب شد که امانت الهى را بپذیرد. (الأمانة ... و حملها الإنسن إنّه کان ظلومًا جهولاً)

۱۰ - انسان ها، داراى توانایى و استعدادى به مراتب فراتر از عظیم ترین موجودات طبیعى عالم اند. (إنّا عرضنا الأمانة على السموت و ... فأبین أن یحملنها و ... و حملها الإنسن) ترس آسمان ها و... از پذیرش امانت الهى و قبول آن از سوى انسان حکایت از توانایى و استعداد برتر انسان ها از موجودات یاد شده مى کند.

۱۱ - انسان، موجودى مسؤولیت پذیر است. (عرضنا الأمانة على السموت ... فأبین ... و حملها الإنسن)

۱۲ - انسان ها، به رغم پذیرش امانت الهى، آگاهى همه جانبه از آن نداشتند. (و حملها الإنسن إنّه کان ... جهولاً)

روایات و احادیث

۱۳ - «و من کلام له (أمیرالمؤمنین) کان یوصى به أصحابه: ... ثمّ أداء الأمانة فقد خاب من لیس من أهلها انّها عرضت على السماوات المبنیة و الأرضین المدحوّة و الجبال ذات الطول المنصوبة فلا أطول و لا أعرض و لا أعلى و لا أعظم منها و لو امتنع شىء بطول أو عرض أو قوّة أو عزّ لأمتنعن و لکن أشفقن من العقوبة و غفلن ما جهل من هو أضعف منهنّ و هو الإنسان إنّه کان ظلوماً جهولاً;[۱] امیرالمؤمنین در ضمن سفارش هایى به اصحاب خود فرمود: ...(شما را سفارش مى کنم) به اداى امانت! پس کسى که اهل اداى امانت نباشد، محروم مى شود. این امانت بر آسمان هاى برافراشته و زمین هاى گسترده و کوه هاى بلند و ایستاده که از آنها طولانى تر و عریض تر و بلندتر نبود، عرضه شد. اگر موجودى به خاطر طول یا عرض یا قدرت یا عزت، مى توانست امانت را نپذیرد و آسمان ها و زمین هم به همان علّت نمى پذیرفتند و لکن آنها، از عقوبت آن هراس نمودند و دانستند آنچه را که انسانِ جاهل، از آن غافل بود. همانا انسان بسیار ظالم و جاهل است».

۱۴ - «و فى الحدیث: إنّ علیّاً(ع) إذا حضر وقت الصلاة یتململ و یتزلزل و یتلّون فقیل له: ما لک یا أمیرالمؤمنین؟ فیقول جاء وقت الصلاة وقت أمانة عرضها اللّه على السماوات و الأرض فأبین أن یحملنها و أشفقن منها;[۲] روایت شده که على(ع) هنگامى که وقت نماز مى رسید، ناآرام و لرزان و رنگ به رنگ مى شد. پس به آن حضرت گفته شد: چه شده شما را اى امیرالمؤمنین؟ فرمود: وقت نماز رسیده است! وقت امانتى که بر آسمان ها و زمین عرضه شد و آنها از حمل آن سربرتافتند و از آن هراسیدند».

موضوعات مرتبط

  • آسمان: امانت عرضه شده به آسمان ها ۱۴; امتناع آسمان ها از تکلیف ۱; امتناع آسمان ها از قبول امانت ۴، ۵; اهمیت امانت عرضه شده بر آسمان ۲; ترس آسمان ها ۴، ۵; تعدد آسمان ها ۳; شعور آسمان ها ۶; عرضه امانت به آسمان ها ۱; عرضه تکلیف به آسمان ها ۱
  • امانت: اداى امانت ۱۳
  • انسان: استعداد انسان ۱۰; انسان و امانت خدا ۷; انسان و قبول امانت خدا ۷، ۹، ۱۲; جهل انسان ۸; جهل انسان به امانت خدا ۱۲; ظلم انسان ۸; عرضه امانت به انسان ۷; قدرت انسان ۱۰; مسؤولیت پذیرى انسان ۱۱
  • جهل: آثار جهل ۹
  • زمین: امانت عرضه شده به زمین ۱۴; امتناع زمین از تکلیف ۱; امتناع زمین از قبول امانت ۴، ۵; اهمیت امانت عرضه شده بر زمین ۲; ترس زمین ۴، ۵; شعور زمین ۶; عرضه امانت به زمین ۱; عرضه تکلیف به زمین ۱
  • ظلم: آثار ظلم ۹
  • کوهها: امتناع کوهها از تکلیف ۱; امتناع کوهها از قبول امانت ۴، ۵; اهمیت امانت عرضه شده به کوهها ۲; ترس کوهها ۴، ۵; شعور کوهها ۶; عرضه امانت به کوهها ۱; عرضه تکلیف به کوهها ۱
  • نماز: نقش نماز ۱۴

منابع

  1. نهج البلاغه، خطبه ۱۹۹; نورالثقلین، ج ۴- ، ص ۳۱۲، ح ۲۶۳.
  2. عوالى اللئالى، ج ۱، ص ۳۲۴، ح ۶۲; نورالثقلین، ج ۴، ص ۳۱۳، ح ۲۶۵.