الأحزاب ٤: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
(Edited by QRobot)
 
(افزودن سال نزول)
خط ۱۶: خط ۱۶:
|-|معزی=ننهاد خدا برای مردی دودل در اندرونش و نگردانید خدا همسران شما را آنان که ظهار کنید از ایشان مادران شما و نگردانید پسرخواندگان شما را فرزندان شما این گفتار شما است با دهانهای شما و خدا گوید حقّ را و او است هدایت‌کننده به راه‌
|-|معزی=ننهاد خدا برای مردی دودل در اندرونش و نگردانید خدا همسران شما را آنان که ظهار کنید از ایشان مادران شما و نگردانید پسرخواندگان شما را فرزندان شما این گفتار شما است با دهانهای شما و خدا گوید حقّ را و او است هدایت‌کننده به راه‌
|-|</tabber><br />
|-|</tabber><br />
{{آيه | سوره = سوره الأحزاب | نزول = | نام = [[شماره آیه در سوره::4|٤]] | قبلی = الأحزاب ٣ | بعدی = الأحزاب ٥  | کلمه = [[تعداد کلمات::32|٣٢]] | حرف =  }}
{{آيه | سوره = سوره الأحزاب | نزول = [[نازل شده در سال::17|٥ هجرت]] | نام = [[شماره آیه در سوره::4|٤]] | قبلی = الأحزاب ٣ | بعدی = الأحزاب ٥  | کلمه = [[تعداد کلمات::32|٣٢]] | حرف =  }}
===معنی کلمات و عبارات===
===معنی کلمات و عبارات===
«قَلْبَیْنِ»: دو دل. «مَا جَعَلَ اللهُ لِرَجُلٍ ...»: مراد این است که همان گونه که خداوند برای کسی دو پدر، و یا دو مادر قرار نداده است، به کسی هم دو دل نداده است. «جَوْف»: درون. داخل. «تُظَاهِرُونَ مِنْهُنَّ»: بدانان می‌گوئید که پشت شما همچون پشت مادرم است. این کار را «ظِهار» می‌گویند. در جاهلیّت با گفتن (أَنتِ عَلَیَّ کَظَهْرِ أُمّی)، همسر برای ابد برای مرد حرام، و با این گفته همسر به منزله مادر او پنداشته می‌شد و آن را طلاق بدون رجعت بشمار می‌آوردند. حکم ظِهار در اسلام در سوره مجادله، آیات - خواهد آمد. «أَدْعِیَآءَ»: جمع دَعِیّ، فرزندخوانده‌ها.
«قَلْبَیْنِ»: دو دل. «مَا جَعَلَ اللهُ لِرَجُلٍ ...»: مراد این است که همان گونه که خداوند برای کسی دو پدر، و یا دو مادر قرار نداده است، به کسی هم دو دل نداده است. «جَوْف»: درون. داخل. «تُظَاهِرُونَ مِنْهُنَّ»: بدانان می‌گوئید که پشت شما همچون پشت مادرم است. این کار را «ظِهار» می‌گویند. در جاهلیّت با گفتن (أَنتِ عَلَیَّ کَظَهْرِ أُمّی)، همسر برای ابد برای مرد حرام، و با این گفته همسر به منزله مادر او پنداشته می‌شد و آن را طلاق بدون رجعت بشمار می‌آوردند. حکم ظِهار در اسلام در سوره مجادله، آیات - خواهد آمد. «أَدْعِیَآءَ»: جمع دَعِیّ، فرزندخوانده‌ها.

نسخهٔ ‏۳۱ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۵:۱۳


ترجمه

خداوند برای هیچ کس دو دل در درونش نیافریده؛ و هرگز همسرانتان را که مورد «ظهار» قرارمی‌دهید مادران شما قرار نداده؛ و (نیز) فرزندخوانده‌های شما را فرزند حقیقی شما قرارنداده است؛ این سخن شماست که به دهان خود می‌گویید (سخنی باطل و بی‌پایه)؛ امّا خداوند حقّ را می‌گوید و او به راه راست هدایت می‌کند.

خداوند براى هيچ مردى در درونش دو دل ننهاده است، و آن زنانتان را كه ظهار مى‌كنيد [و آنها را مادران خود مى‌خوانيد در واقع‌] مادران شما نگردانيده، و پسر خواندگانتان را پسران [واقعى‌] شما قرار نداده است. اين، گفتار شما با دهان [و زبانتان‌] است، ولى خدا حق
خداوند براى هيچ مردى در درونش دو دل ننهاده است، و آن همسرانتان را كه مورد «ظهار» قرار مى‌دهيد مادران شما نگردانيده، و پسرخواندگانتان را پسران [واقعى‌] شما قرار نداده است. اين، گفتار شما به زبان شماست، و[لى‌] خدا حقيقت را مى‌گويد، و او[ست كه‌] به راه راست هدايت مى‌كند.
خدا در درون یک مرد دو قلب (و دو مبدأ ادراک و اراده) قرار نداده و نیز زنانتان را که مادر بخوانید مادر شما و پسر دیگری را که فرزند بخوانید پسر شما قرار نداده، این گفتار شما زبانی و غیر واقع است، و خدا سخن به حقّ می‌گوید و اوست که (شما را) به راه حقیقت راهنمایی می‌کند.
خدا برای هیچ مردی در درونش دو قلب قرار نداده، و همسرانتان را که همواره با آنان «ظهار» می کنید [یعنی بر پایه فرهنگ جاهلی با خواندن صیغه ای خاص آنان را به منزله مادرانتان به شمار آورده بر خود حرام می نمایید] مادران شما نگردانیده، و پسر خواندگانتان را پسران [واقعی] شما ننموده است. این سخن [باطل و بی پایه] شماست که به زبان شما [جاری] است، و خدا همواره حق را می گوید، و همواره راه پسر [درست و راست که شما را به سعادت می رساند] می نمایاند.
خدا در درون هيچ مردى دو قلب ننهاده است. و زنانتان را كه مادر خود مى‌خوانيد مادرتان قرار نداد و فرزندخواندگانتان را فرزندانتان نساخت. اينها چيزهايى است كه به زبان مى‌گوييد و سخن حق از آن خداست و اوست كه راه مى‌نمايد.
خداوند برای هیچ مردی دو دل در درونش ننهاده است، و همسرانتان را که با آنان ظهار می‌کنید مادر [حقیقی‌] شما نگردانده است، و پسر خواندگانتان را نیز فرزند [حقیقی‌] شما نگردانده است این سخن شماست که [ندانسته‌] به زبان می‌آورید، و خداوند حق را می‌گوید و به راه [راست‌] هدایت می‌کند
خدا براى هيچ مردى دو دل در درون او ننهاده است و زنانتان را كه آنان را ظهار مى‌كنيد مادرانتان نگردانيده و پسرخواندگانتان را پسرانتان نساخته است، اين گفتار شماست كه به دهان خويش مى‌گوييد: و خدا راست و درست مى‌گويد و اوست كه راه مى‌نمايد.
خداوند دو دل را در درون کسی قرار نداده است (همان گونه که کسی دو پدر و یا مادر ندارد). خداوند هرگز همسرانتان را با اظهار «ظِهار» مادران شما نمی‌سازد، و فرزندخواندگانتان را فرزندان حقیقی شما نمی‌نماید. این سخنی است که شما به زبان می‌گوئید (چرا که رابطه‌ی پدری و فرزندی یک رابطه‌ی طبیعی است و با الفاظ و قراردادها و شعارها هرگز حاصل نمی‌شود). خداوند حق می‌گوید و به راه راست راهنمائی می‌کند.
خدا برای هیچ مردی در درونش دو دل ننهاده است و آن همسرانتان را که مورد «ظهار» قرار می‌دهید، مادرانتان نگردانیده و پسرخواندگانتان را پسرانتان قرار نداده. این سخنانتان است با دهان‌هایتان (و نه از روی واقعیت)؛ و خدا تمامی حق را می‌گوید و او به راه راست رهبری می‌کند.
ننهاد خدا برای مردی دودل در اندرونش و نگردانید خدا همسران شما را آنان که ظهار کنید از ایشان مادران شما و نگردانید پسرخواندگان شما را فرزندان شما این گفتار شما است با دهانهای شما و خدا گوید حقّ را و او است هدایت‌کننده به راه‌


الأحزاب ٣ آیه ٤ الأحزاب ٥
سوره : سوره الأحزاب
نزول : ٥ هجرت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٣٢
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«قَلْبَیْنِ»: دو دل. «مَا جَعَلَ اللهُ لِرَجُلٍ ...»: مراد این است که همان گونه که خداوند برای کسی دو پدر، و یا دو مادر قرار نداده است، به کسی هم دو دل نداده است. «جَوْف»: درون. داخل. «تُظَاهِرُونَ مِنْهُنَّ»: بدانان می‌گوئید که پشت شما همچون پشت مادرم است. این کار را «ظِهار» می‌گویند. در جاهلیّت با گفتن (أَنتِ عَلَیَّ کَظَهْرِ أُمّی)، همسر برای ابد برای مرد حرام، و با این گفته همسر به منزله مادر او پنداشته می‌شد و آن را طلاق بدون رجعت بشمار می‌آوردند. حکم ظِهار در اسلام در سوره مجادله، آیات - خواهد آمد. «أَدْعِیَآءَ»: جمع دَعِیّ، فرزندخوانده‌ها.

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر

نکات آیه

۱ - خداوند، براى هیچ کس، دو قلب قرار نداده است. (ما جعل اللّه لرجل من قلبین فى جوفه)

۲ - دفاع خداوند، از شخصیت پیامبر(ص) در مقابل نارواگویى هاى کافران (ما جعل اللّه لرجل من قلبین فى جوفه) این آیه در سیاق آیات مربوط به پیامبر(ص) قرار دارد و مى تواند با آن آیات، ربط معنوى داشته باشد. در شأن نزول آیه آورده شده است که کسى مدّعىِ داشتن دو قلب بود و با آن، خود را از پیامبر(ص) برتر مى دانست. خداوند، با نفى سخن او برترى دیگران را از پیامبر(ص) نفى و از آن حضرت دفاع کرده است.

۳ - التزام به دو امر حق و باطل، در یک زمان، ممکن نیست. (و لاتطع الکفرین ... و اتّبع ما یوحى إلیک من ربّک ... ما جعل اللّه لرجل من قلبین فى جوفه) احتمال دارد ذکر «ما جعل اللّه لرجل...» براى تبیین امر لزوم تبعیت از وحى و نهى از اطاعت از کافران و منافقان باشد; یعنى، آیه مى گوید تبعیت همزمان از تعالیم وحى و خواسته هاى کافران، قابل جمع نیست; چون انسان داراى دو قلب نیست که با یکى، این و با دیگرى، آن را قبول کند.

۴ - خداوند، ساختار وجودى انسان را، شکل و سامان داده است. (ما جعل اللّه لرجل من قلبین فى جوفه)

۵ - هر قلبى، کارکرد خود را دارد و تصمیمى غیر از قلب دیگرى مى گیرد. (ما جعل اللّه لرجل من قلبین فى جوفه) این فراز، در صورتى که به آیات قبل و یا بعد ربط داشته باشد، در صدد بیان این نکته است که همان گونه که دو قلب، در درون یک شخص قرار نمى گیرد، دو اعتقاد و یا دو پدرى و یا دو مادرى براى یک نفر ممکن نیست. و این، حکایت از آن دارد که کارکردِ هر قلبى، انحصارى است و اگر نه، جایى براى این تمثیل باقى نمى ماند.

۶ - ظِهار، هیچ گاه، همسر مرد را، در مقام مادر او، قرار نخواهد داد. (و ما جعل أزوجکم الّ--ى تظهرون منهنّ أمّهتکم)

۷ - در جاهلیت، ظِهار همسر از سوى شوهر، امرى رایج بوده است. (و ما جعل أزوجکم الّ--ى تظهرون منهنّ أمّهتکم) از کاربرد فعل مضارع «تظاهرون» - که دلالت بر استمرار دارد - استفاده مى شود که ظِهار، امر متداولى بوده است.

۸ - ظِهار، از بدعت هاى عصر جاهلى بود و منشأ الهى نداشت. (و ما جعل أزوجکم الّ--ى تظهرون منهنّ أمّهتکم... ذلکم قولکم بأفوهکم) این که خداوند ظِهار را از خود نفى کرده، حاکى است که چنین امرى، از بدعت هاى دوران جاهلیت بوده است.

۹ - در عصر جاهلیت، مردان، با ظِهار همسر خود، او را در ردیف مادر خود قرار داده و با او، ترک مراوده مى کردند. (و ما جعل أزوجکم الّ--ى تظهرون منهنّ أمّهتکم) این که خداوند فرموده است، ظِهار، همسر را در منزلت مادر قرار نمى دهد، به دست مى آید که مردان، با ظِهارِ همسر، مى خواسته اند با آنان ترک مراوده کنند; چون، بر این باور بودند که خلوت با مادر قطعاً، امر نادرستى است.

۱۰ - فرزندخوانده شدگان، هیچ گاه، فرزند حقیقى نیستند. (و ما جعل أدعیاءکم أبناءکم) «أدعیاء» جمع «دعى» و صفت مشبهه، به معناى اسم مفعول است. مراد از آن، نسبت دادن ادعایى فرزند (و یا هر چیزى) به شخص است.

۱۱ - در جاهلیت، فرزندخوانده شدگان، فرزند حقیقى تلقى مى شدند. (و ما جعل أدعیاءکم أبناءکم) آیه، ناظر به واقعیتى موجود در عصر ظهور اسلام و باقى مانده از دوران جاهلى است. چنان که نوع مفسران، به آن تصریح کرده اند، آیه درباره زیدبن حارثه، پسرخوانده رسول اللّه(ص) نازل شده است.

۱۲ - فرزند حقیقى تلقّى شدن فرزند خوانده شدگان، در عصر جاهلیت، خودساخته بود و منشأ الهى نداشت. (و ما جعل أدعیاءکم أبناءکم ذلکم قولکم بأفوهکم)

۱۳ - ظِهار همسر، تنها سخنى بیش نیست و در واقعیت تأثیر ندارد. (و ما جعل أزوجکم الّ--ى تظهرون منهنّ أمّهتکم ... ذلکم قولکم بأفوهکم)

۱۴ - ادعاى فرزند حقیقى بودن فرزندخوانده، تنها سخنى بیش نیست و در واقعیت تأثیر ندارد. (و ما جعل أدعیاءکم أبناءکم ذلکم قولکم بأفوهکم)

۱۵ - تشریع و گفتار خداوند، مطابق با حق و واقعیت است. (و اللّه یقول الحقّ)

۱۶ - بایسته است که انسان ها، به جاى حکم هاى ساختگى خود، به احکام الهى پابند باشند. (ذلکم قولکم بأفوهکم و اللّه یقول الحقّ و هو یهدى السبیل)

۱۷ - گفتارها و اظهار نظرها، وقتى متقن و پذیرفتنى است که مطابق با واقع و حق باشد. (ذلکم قولکم بأفوهکم و اللّه یقول الحقّ)

۱۸ - احکام، وقتى شرعى و قابل عمل اند که خداوند، آنها را تشریع و یا امضا کرده باشد. (و ما جعل أزوجکم الّ--ى تظهرون منهنّ أمّهتکم و ما جعل أدعیاءکم أبناءکم ذلکم قولکم بأفوهکم و اللّه یقول الحقّ)

۱۹ - خداوند، هدایت کننده انسان ها به راه درست است. (و هو یهدى السبیل)

موضوعات مرتبط

  • احکام: احکام امضایى ۱۸; ملاک اعتبار احکام ۱۸
  • انسان: خلقت انسان ۴; مسؤولیت انسان ۱۶; وحدت قلب انسان ۱
  • بدعت: اعراض از بدعت ۱۶
  • تشریع: حقانیت تشریع ۱۵; منشأ تشریع ۱۸
  • جاهلیت: رسوم جاهلیت ۷، ۱۱، ۱۲; ظهار در جاهلیت ۷، ۸، ۹; فرزندخواندگى در جاهلیت ۱۱، ۱۲
  • حق: تضاد حق و باطل ۳; ملاک تشریع حق ۱۸
  • خدا: افعال خدا ۱، ۴; حقانیت کلام خدا ۱۵; هدایتگرى خدا ۱۹
  • سخن: ملاک حقانیت سخن ۱۷
  • صراط مستقیم: هدایت به صراط مستقیم ۱۹
  • ظهار: آثار ظهار ۶، ۹، ۱۳; احکام ظهار ۱۳; بدعت ظهار ۸; منشأ ظهار ۸
  • فرزندخواندگى: احکام فرزندخواندگى ۱۰، ۱۴; ادعاى فرزندخواندگى ۱۴; بدعت فرزندخواندگى ۱۲; منشأ فرزندخواندگى ۱۲
  • قلب: نقش قلب ۵
  • کافران: کافران و محمد(ص) ۲
  • محمد(ص): دفاع از محمد(ص) ۲
  • هدایت: منشأ هدایت ۱۹
  • همسر: مادر قرار دادن همسر ۶، ۹

منابع