البلد ٥

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۳۱ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۵:۳۶ توسط 127.0.0.1 (بحث) (افزودن سال نزول)


ترجمه

آیا او گمان می‌کند که هیچ کس نمی‌تواند بر او دست یابد؟!

آيا مى‌پندارد كه هيچ كس نمى‌تواند بر او دست يابد
آيا پندارد كه هيچ كس هرگز بر او دست نتواند يافت؟
آیا انسان پندارد که هیچ کس بر او توانایی ندارد؟
آیا گمان می کند که هرگز کسی بر او دست نیابد؟!
آيا مى‌پندارد كه كس بر او چيره نگردد؟
آیا می‌پندارد که هرگز کسی بر او دست ندارد؟
آيا مى‌پندارد كه هرگز هيچ كس بر او توانا نيست- كه سركشى و نافرمانى مى‌كند-؟
آیا انسان (با وجود این همه درد و رنجی که بدان گرفتار است و نشانه‌ی ضعف او است) گمان می‌برد هرگز کسی بر او توانائی ندارد و بدو دست نمی‌یابد؟ (لذا هر کاری را بکند بازخواست نمی‌شود و از قلمرو مجازات در امن و امان است!).
آیا پندارد (که) هیچ کس هرگز بر او دست نتواند یافت‌؟
آیا پندارد که توانائی ندارد هرگز بر او کسی‌


البلد ٤ آیه ٥ البلد ٦
سوره : سوره البلد
نزول : ٣ بعثت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٧
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«أَنْ»: مخفّف از مثقّله است، و تقدیر جمله چنین است: أَنَّهُ لَن یَقْدِرَ عَلیْهِ أَحَدٌ ... مفهوم آیه این است: کافر گمان می‌برد هرگونه فسق و فجوری را مرتکب شود، بازخواستی در میان نیست، و از قلمرو مجازات الهی برکنار است، و کسی نمی‌تواند قدرت و یا ثروت وی را پس بگیرد. در صورتی که زندگیِ آمیخته با درد و رنجِ انسان، دلیل بر ضعف و ناتوانی او در برابر خدا است.


تفسیر

نکات آیه

۱ - رفتار برخى از انسان ها، بسان کسى است که خود را شکست ناپذیر و تواناترین موجود مى پندارد. (أیحسب أن لن یقدر علیه أحد) فاعل «یحسب» ضمیرى است که به «الإنسان» در آیه قبل برمى گردد و به قرینه آیات بعد، روى سخن با مؤمنان حقیقى نیست; بلکه کافران و یا آنها و منافقان مورد نظر هستند. بنابراین باید گفت: عموم «الإنسان»، یا عموم عرفى است و مراد بیشتر مردمى است که در زمان نزول این آیات، در مکه بوده و از زمره مؤمنان حقیقى نبودند و یا ارجاع ضمیر به آن، به صورت استخدام بوده و تنها بخشى از افرادِ مرجع ضمیر، مقصود هستند.

۲ - وجود قدرتى برتر و غالب در برابر تمام انسان ها، حتى در اوج قدرت مندى آنان (أیحسب أن لن یقدر علیه أحد)

۳ - خودبزرگ بینى و افتخار به قدرت، مذموم و مورد نکوهش خداوند (أیحسب أن لن یقدر علیه أحد)

۴ - اعتقاد به آفریننده بودن خداوند، ناسازگار با پندار عجز براى او در برابر انسان (خلقنا الإنسن ... أیحسب أن لن یقدر علیه أحد)

۵ - توجه به همراه بودن زندگانى با سختى ها، مایه پى بردن انسان به ضعف خویش در برابر خداوند (فى کبد . أیحسب أن لن یقدر علیه أحد)

۶ - آمیخته بودن زندگانى انسان با رنج و سختى، نشان برخوردار نبودن او از برترین قدرت (الإنسن فى کبد . أیحسب أن لن یقدر علیه أحد) ارتباط این آیه با آیه قبل، گویاى آن است که بیان دشوارى هاى زندگانى انسان، براى اثبات مقهور بودن وى و بى پایه بودن خود برتربینى او است.

۷ - توجه به عجز انسان در برابر قدرت خداوند، مانع انکار معاد (أیحسب أن لن یقدر علیه أحد) جمله «أهلکت مالاً لبداً» (در آیه بعد)، مى تواند حاکى از آن باشد که گوینده آن، به این دلیل انفاق ها را اتلاف مال مى داند که منکر پاداش پس از مرگ است. در این صورت آیه شریفه، ریشه آن پندار را مى زند و مى گوید: مگر انسان گمان مى کند که کسى قادر نیست او را حیات بخشیده و به او پاداش دهد که مى گوید: انفاق هایم مایه اتلاف اموالم شد؟ آرى خداوند بر اعاده او قدرتمند است; گرچه انفاق هاى چنین شخصى در آن روز پاداشى نخواهد داشت.

۸ - فریفته شدن به ثروت و قدرت، زمینه ساز انکار معاد (أیحسب أن لن یقدر علیه أحد) مفاد آیه شریفه، ممکن است این باشد که فرد قدرتمند، نباید گمان کند که کسى قادر بر زنده ساختن و محاسبه و عذاب او نیست. هم چنین به قرینه آیه بعد، فرد ثروتمند را از فریفته شدن به ثروت خویش و پندار رهایى از حساب و نظارت خداوند، برحذر داشته شده است.

۹ - آفرینش نخست انسان، دلیل قدرت خداوند بر اعاده حیات او است. (لقد خلقنا الإنسن ... أیحسب أن لن یقدر علیه أحد) چنانچه در این آیه، سخن از قدرت خداوند بر معاد باشد، تعبیر «لقد خلقنا» در آیه قبل، براى رفع استبعاد معاد خواهد بود.

موضوعات مرتبط

  • انسان: ادعاى شکست ناپذیرى انسان ۱; خلقت انسان ۹; رنجهاى انسان ۶; سختى انسان ۶; صفات انسان ۱; عجب انسان ها ۱; عجز انسان ۵; نشانه هاى عجز انسان ۶
  • تنبه: موجبات تنبه ۵
  • ثروت اندوزى: آثار ثروت اندوزى ۸
  • خدا: دلایل قدرت خدا ۴، ۹; رد عجز خدا ۴; سرزنشهاى خدا ۳; قدرت خدا ۵
  • ذکر: آثار ذکر ۵، ۷; ذکر سختى انسان ۵; ذکر عجز انسان ۷; ذکر قدرت خدا ۷
  • عجب: سرزنش عجب ۳
  • عقیده: عقیده به خالقیت خدا ۴
  • قدرت: قدرت برتر ۲
  • قدرت طلبى: آثار قدرت طلبى ۸
  • معاد: دلایل معاد ۹; زمینه تکذیب معاد ۸; موانع تکذیب معاد ۷

منابع