البلد ٥
ترجمه
البلد ٤ | آیه ٥ | البلد ٦ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«أَنْ»: مخفّف از مثقّله است، و تقدیر جمله چنین است: أَنَّهُ لَن یَقْدِرَ عَلیْهِ أَحَدٌ ... مفهوم آیه این است: کافر گمان میبرد هرگونه فسق و فجوری را مرتکب شود، بازخواستی در میان نیست، و از قلمرو مجازات الهی برکنار است، و کسی نمیتواند قدرت و یا ثروت وی را پس بگیرد. در صورتی که زندگیِ آمیخته با درد و رنجِ انسان، دلیل بر ضعف و ناتوانی او در برابر خدا است.
تفسیر
- آيات ۱ - ۲۰، سوره بلد
- حقيقتى درباره خلقت انسان كه سوره مباركه بلد بيان مى كند صفحه
- سه وحه در معناى آيه : ((و انت حلّ بهذا البلد))
- بيان اينكه سوگند ((و والد و ما ولد)) سوگند به ابراهيم واسمعيل (عليهما السّلام ) است
- چند قول ديگر درباره مراد از ((والد و ما ولد))
- خلقت انسان در ((كبد)) و آميخته بودن حيات او با رنج و خستگى
- حكايت منت گذارى كسى كه مقدارى از مال خود را انفاق نموده ، مى گويد:مال هنگفتى را تلف كردم
- رد و انكار لازمه سخن كسى كه انفاق از مال بر او گران آمده گفت : ((اهلكت مالا لبدا))
- معناى ((عقبه )) و وجه تفسير آن به ((فك رقبه )) و ((اطعام در روز قحطى ))
- رواياتى درباره قسم به شهر مكه ، مراد از (( والد و ما ولد))
- رواياتى در ذيل ((هديناه النجدين )) و درباره اطعام مسكين و آزاد كردن برده
نکات آیه
۱ - رفتار برخى از انسان ها، بسان کسى است که خود را شکست ناپذیر و تواناترین موجود مى پندارد. (أیحسب أن لن یقدر علیه أحد) فاعل «یحسب» ضمیرى است که به «الإنسان» در آیه قبل برمى گردد و به قرینه آیات بعد، روى سخن با مؤمنان حقیقى نیست; بلکه کافران و یا آنها و منافقان مورد نظر هستند. بنابراین باید گفت: عموم «الإنسان»، یا عموم عرفى است و مراد بیشتر مردمى است که در زمان نزول این آیات، در مکه بوده و از زمره مؤمنان حقیقى نبودند و یا ارجاع ضمیر به آن، به صورت استخدام بوده و تنها بخشى از افرادِ مرجع ضمیر، مقصود هستند.
۲ - وجود قدرتى برتر و غالب در برابر تمام انسان ها، حتى در اوج قدرت مندى آنان (أیحسب أن لن یقدر علیه أحد)
۳ - خودبزرگ بینى و افتخار به قدرت، مذموم و مورد نکوهش خداوند (أیحسب أن لن یقدر علیه أحد)
۴ - اعتقاد به آفریننده بودن خداوند، ناسازگار با پندار عجز براى او در برابر انسان (خلقنا الإنسن ... أیحسب أن لن یقدر علیه أحد)
۵ - توجه به همراه بودن زندگانى با سختى ها، مایه پى بردن انسان به ضعف خویش در برابر خداوند (فى کبد . أیحسب أن لن یقدر علیه أحد)
۶ - آمیخته بودن زندگانى انسان با رنج و سختى، نشان برخوردار نبودن او از برترین قدرت (الإنسن فى کبد . أیحسب أن لن یقدر علیه أحد) ارتباط این آیه با آیه قبل، گویاى آن است که بیان دشوارى هاى زندگانى انسان، براى اثبات مقهور بودن وى و بى پایه بودن خود برتربینى او است.
۷ - توجه به عجز انسان در برابر قدرت خداوند، مانع انکار معاد (أیحسب أن لن یقدر علیه أحد) جمله «أهلکت مالاً لبداً» (در آیه بعد)، مى تواند حاکى از آن باشد که گوینده آن، به این دلیل انفاق ها را اتلاف مال مى داند که منکر پاداش پس از مرگ است. در این صورت آیه شریفه، ریشه آن پندار را مى زند و مى گوید: مگر انسان گمان مى کند که کسى قادر نیست او را حیات بخشیده و به او پاداش دهد که مى گوید: انفاق هایم مایه اتلاف اموالم شد؟ آرى خداوند بر اعاده او قدرتمند است; گرچه انفاق هاى چنین شخصى در آن روز پاداشى نخواهد داشت.
۸ - فریفته شدن به ثروت و قدرت، زمینه ساز انکار معاد (أیحسب أن لن یقدر علیه أحد) مفاد آیه شریفه، ممکن است این باشد که فرد قدرتمند، نباید گمان کند که کسى قادر بر زنده ساختن و محاسبه و عذاب او نیست. هم چنین به قرینه آیه بعد، فرد ثروتمند را از فریفته شدن به ثروت خویش و پندار رهایى از حساب و نظارت خداوند، برحذر داشته شده است.
۹ - آفرینش نخست انسان، دلیل قدرت خداوند بر اعاده حیات او است. (لقد خلقنا الإنسن ... أیحسب أن لن یقدر علیه أحد) چنانچه در این آیه، سخن از قدرت خداوند بر معاد باشد، تعبیر «لقد خلقنا» در آیه قبل، براى رفع استبعاد معاد خواهد بود.
موضوعات مرتبط
- انسان: ادعاى شکست ناپذیرى انسان ۱; خلقت انسان ۹; رنجهاى انسان ۶; سختى انسان ۶; صفات انسان ۱; عجب انسان ها ۱; عجز انسان ۵; نشانه هاى عجز انسان ۶
- تنبه: موجبات تنبه ۵
- ثروت اندوزى: آثار ثروت اندوزى ۸
- خدا: دلایل قدرت خدا ۴، ۹; رد عجز خدا ۴; سرزنشهاى خدا ۳; قدرت خدا ۵
- ذکر: آثار ذکر ۵، ۷; ذکر سختى انسان ۵; ذکر عجز انسان ۷; ذکر قدرت خدا ۷
- عجب: سرزنش عجب ۳
- عقیده: عقیده به خالقیت خدا ۴
- قدرت: قدرت برتر ۲
- قدرت طلبى: آثار قدرت طلبى ۸
- معاد: دلایل معاد ۹; زمینه تکذیب معاد ۸; موانع تکذیب معاد ۷