الأنعام ١٣٦
ترجمه
الأنعام ١٣٥ | آیه ١٣٦ | الأنعام ١٣٧ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«ذَرَأَ»: آفرید. از نیستی به هستی آورد و افزون و پراکنده کرد. «الْحَرْثِ»: کِشت. زراعت. «الأنْعَامِ»: جمع نَعَم، چهارپایان (شتر، گاو، بز و گوسفند). «بِزَعْمِهِم»: به گمان خود. مراد این است که چنین پیشه و اندیشهای ساخته و پرداخته خود ایشان است. «شُرَکَآئِهِمْ»: مراد بتهای بتپرستان است که آنها را شریک خدا میدانستند. یا مراد رؤسای معابد و پردهداران و خدمتکاران است که آنان را در اموال خود شریک میدانستند.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
قُلْ أَ رَأَيْتُمْ مَا أَنْزَلَ... (۳) وَ يَجْعَلُونَ لِمَا لاَ يَعْلَمُونَ... (۳) وَ جَعَلُوا لَهُ مِنْ عِبَادِهِ... (۱)
مَا جَعَلَ اللَّهُ مِنْ بَحِيرَةٍ وَ... (۲) وَ يَجْعَلُونَ لِلَّهِ الْبَنَاتِ... (۱) وَ جَعَلُوا لَهُ مِنْ عِبَادِهِ... (۱) أَ لَکُمُ الذَّکَرُ وَ لَهُ الْأُنْثَى (۰) تِلْکَ إِذاً قِسْمَةٌ ضِيزَى (۰)
تفسیر
- آيات ۱۵۰ - ۱۳۶، سوره انعام
- بيان آيات شريفه ، كه متضمن احتجاج عليه مشركين در مورد قربانى كردن فرزندانشان در برابر بت ها، و بعض احكام در مورد خوردنى ها، مى باشد.
- مراد از نهى از اسراف در: (( و لا تسرفوا انه لا يحب المسرفين )) .
- خداوند متعال به مشيت تكوينى خود از هيچكس ايمان نخواسته است .
- رواياتى در مورد حق فقراء و مساكين در محصول زراعت .
- معناى : (( ثمانيه ازواج من الظاءن اثنين ... )) .
- در قيامت از جاهل سؤ ال مى شود: چرا علم نياموختى تا بدان عمل كنى ؟.
نکات آیه
۱- قرار دادن سهمى از زراعت و چهارپایان براى خدا و سهمى از آن براى شریکان موهوم او (مانند بت، جن و ...) از سنتهاى مشرکان در عصر جاهلیت (و جعلو الله مما ذراً ... فقالوا هذا لله) به قرینه آیه ۱۰۰ همین سوره (و جعلوالله شرکاء الجن)، از جمله عقاید موهوم مشرکان، شریک بودن جنیان با خداوند بوده است.
۲- سنت جاهلى مشرکان در قرار دادن سهمى از زراعت و چهارپایان براى خدا و سهمى براى شریکان خیالى او، بى اساس و بر پایه گمان بوده است. (و جعلو الله مما ذراً ... هذا لله بزعمهم) «زعم» به گمان و سخن بى اساس اطلاق مى شود. (مصباح اللغة).
۳- قرار دادن سهم براى خداوند، از آنچه خود آفریده، از پندارهاى پوچ مشرکان (و جعلو الله مما ذراً من الحرث و الأنعم نصیبا فقالوا هذا لله بزعمهم)
۴- کشاورزى و دامدارى از منابع درآمد مردم در عصر جاهلیت بوده است. (مما ذراً من الحرث و الأنعم)
۵- شرک، عقیده اى برخاسته از پندار و اوهام مشرکان است. (فقالوا هذا لله بزعمهم و هذا لشرکائنا فما کان لشرکائهم) منتسب کردن «شرکاء» به مشرکان و نه به خداوند، گویا اشاره بدین نکته باشد که آنچه را آنان شریک خدا مى پندارند به ساخته هاى ذهنى آنان مربوط است.
۶- مشرکان در کنار اعتقاد به بتها به «الله» نیز معتقد بودند. (فقالوا هذا لله بزعمهم و هذا لشرکائنا)
۷- مشرکان، آنچه از اموال را که سهم خداوند مى شمردند، براى شریکان (بتها) مصرف مى کردند. (فما کان لله فهو یصل إلى شرکائهم)
۸- مشرکان، مصرف اموال سهم شریکان پندارى خداوند را در راه خدا غیر مجاز و ناروا مى شمردند. (فما کان لشرکائهم فلایصل إلى الله و ما کان لله فهو یصل إلى شرکائهم)
۹- مصرف سهم خداوند براى بتها و دیگر شریکان خیالى و مصرف نکردن سهم بتها براى خداوند، از داوریهاى ناپسند مشرکان عصر جاهلى بوده است. (فما کان لشرکائهم ... ساء ما یحکمون) مراد از فعلهاى «یصل» و «لایصل»، آن گونه که مفسران گفته اند، در مقام خبر از انشاى مشرکان است. یعنى مشرکان آنچه را سهم خداوند تلقى مى نمودند، مصرفش را براى بتها (مانند مخارج بتکده و ...) مجاز مى دانستند، ولى عکس آن را روا نمى شمردند.
۱۰- داورى زشت و غلط مشرکان جاهلى در مقایسه خدا با بتها و ترجیج بتها بر او (فما کان لشرکائهم ... ساء ما یحکمون)
۱۱- داورى و سخن گفتن درباره خداوند، آنگاه که مبتنى بر حدس و گمان باشد، کارى نکوهیده است. (و جعلوالله ... ساء ما یحکمون)
موضوعات مرتبط
- اللّه: در جاهلیت ۶
- جاهلیت: منابع اقتصادى دوران جاهلیت ۴
- دامدارى: در جاهلیت ۴
- زکات: چهارپایان در جاهلیت ۱، ۲; زکات در جاهلیت ۳، ۹; زکات غلات در جاهلیت ۱، ۲
- شرک: بى منطقى شرک ۵; منشأ شرک ۵
- عقیده: باطل ۲، ۳، ۵، ۱۰
- قضاوت: سرزنش قضاوت ناپسند ۱۱; ظن در قضاوت ۱۱; قضاوت درباره خدا ۱۱; قضاوت ناپسند ۹
- کشاورزى: در جاهلیت ۴
- مشرکان: بت پرستى مشرکان ۶، ۱۰; بینش مشرکان ۳، ۵، ۸، ۱۰; عقیده مشرکان به اللّه ۶ ; عمل ناپسند مشرکان ۷; قضاوت مشرکان ۱۰; مشرکان دوران جاهلیت ۱، ۲، ۹، ۱۰; مشرکان و سهم المال بتها ۱، ۲، ۷، ۸، ۹; مشرکان و سهم المال خدا ۱، ۲، ۳، ۷، ۸، ۹