الإسراء ٥٩

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۲۹ آبان ۱۳۹۲، ساعت ۰۶:۱۹ توسط 127.0.0.1 (بحث) (Edited by QRobot)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)


ترجمه

هیچ چیز مانع ما نبود که این معجزات (درخواستی بهانه‌جویان) را بفرستیم جز اینکه پیشینیان (که همین درخواستها را داشتند، و با ایشان هماهنگ بودند)، آن را تکذیب کردند؛ (از جمله،) ما به (قوم) ثمود، ناقه دادیم؛ (معجزه‌ای) که روشنگر بود؛ اما بر آن ستم کردند (و ناقه را کشتند). ما معجزات را فقط برای بیم دادن (و اتمام حجت) می‌فرستیم.

|و [چيزى‌] ما را از فرستادن معجزات [درخواستى مشركان‌] باز نداشت جز اين كه پيشينيان، آن را دروغ پنداشتند و ما به قوم ثمود آن ماده شتر را به عنوان يك حجت روشن داديم ولى به آن ستم كردند، و ما معجزه‌ها را صرفا براى بيم دادن مى‌فرستيم
و [چيزى‌] ما را از فرستادن معجزات باز نداشت جز اينكه پيشينيان، آنها را به دروغ گرفتند، و به ثمود ماده‌شتر داديم كه [پديده‌اى‌] روشنگر بود، و[لى‌] به آن ستم كردند، و ما معجزه‌ها را جز براى بيم‌دادن [مردم‌] نمى‌فرستيم.
و ما را از فرستادن آیات و معجزات (دلخواه آنان) جز تکذیب پیشینیان چیزی مانع نبود، و به ثمود (قوم صالح) آن ناقه را که آیتی روشن بود (و همه مشاهده کردند) بدادیم، اما درباره آن ظلم کردند (و ناقه را پی نمودند)، و ما معجزات و آیات را جز برای آنکه (مردم از خدا) بترسند (و هدایت شوند) نمی‌فرستیم.
و [ای پیامبر!] هیچ چیز، ما را از فرستادن معجزات [که همواره مشرکان و کافران خواهانِ آنند] باز نداشت جز اینکه پیشینیان، آن معجزات را تکذیب کردند [و به این سبب نابود شدند؛ واینان هم اگر به سویشان آید، تکذیب می کنند ونابود می شوند.] و به قوم ثمود [ازلابلای سنگ های کوه] ناقه دادیم که معجزه ای روشن بود، ولی به آن ستم کردند [و او را از پا درآوردند وبه عذاب مبتلا شدند] و ما معجزات را جز برای هشدار دادن به مردم نمی فرستیم.
ما را از نزول معجزات باز نداشت، مگر اينكه پيشينيان تكذيبش مى‌كردند. به قوم ثمود به عنوان معجزه‌اى روشنگر ماده‌شتر را داديم. بر آن ستم كردند. و ما اين معجزات را جز براى ترسانيدن نمى‌فرستيم.
و چیزی ما را از فرستادن معجزات باز نداشت مگر [همین امر] که پیشینیان آن را تکذیب کردند، و به ثمود ماده شتری که نشانه‌ای روشنگر بود، بخشیدیم، ولی در حق آن ستم کردند و ما [این گونه‌] معجزات را جز برای بیم دادن نمی‌فرستیم‌
و ما را از فرستادن نشانه‌ها- معجزات دلخواهشان- باز نداشت مگر اينكه پيشينيان آن را دروغ انگاشتند، و به ثمود- قوم صالح- آن ماده‌شتر را حجت روشن داديم، پس به آن ستم كردند- آن را كشتند-. و ما نشانه‌ها را جز براى بيم‌كردن نمى‌فرستيم.
(قریشیان می‌خواهند، کوه صفا را طلا کنی، و کوههای پیرامون ایشان را از میان برداری و غیره). چیزی ما را از انجام این معجزات (مادی پیشنهادی) باز نمی‌دارد، مگر این که (ما قبلاً چنین معجزاتی را بر دست پیغمبران پیشین انجام داده‌ایم، و) گذشتگان آنها را (پس از مشاهده) تکذیب کرده‌اند. (سنّت ما هم بر این رفته است که پس از نمودن معجزات مادی، در صورت عدم پذیرش پیشنهادکنندگان، آنان را هلاک سازیم. از جمله) ما برای قوم ثمود شتر (از سنگ به در آوردیم و) به سویشان گسیل داشتیم که (معجزه‌ی هویدا و شکّ‌زدا و) روشنگری بود. امّا آنان نسبت بدان کفر ورزیدند (و آن را از جانب خدا ندیدند و کُشتند. اصولاً برنامه‌ی ما این نیست که هر کسی معجزه‌ای پیشنهاد کند پیغمبر وقت تسلیم او گردد) و ما معجزات را جز برای بیم دادن (مردم و اتمام حجّت) اجرا نمی‌سازیم.
و (چیزی) ما را از اینکه (خاتم پیامبران را) با نشانه‌ها (ی بصری) بفرستیم باز نداشت، جز اینکه پیشینیان، با آنها (همان) نشانه‌ها را تکذیب کردند. و به ثمود ماده شتر دادیم، در حالی‌که (نشانه‌ای) بینا کننده بود. پس به آن ستم کردند. و ما (پیامبران را) با (آن) نشانه‌ها جز برای ترساندن (مردمان) نمی‌فرستیم.
و بازنداشت ما را از آنکه فرستیم آیتها را جز آنکه تکذیب کردند بدانها پیشینیان و دادیم به ثمود اشتر را بینا پس ستم کردند بدان و نمی‌فرستیم آیتها را جز ترساندن را


الإسراء ٥٨ آیه ٥٩ الإسراء ٦٠
سوره : سوره الإسراء
نزول :
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٢٤
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«أَن نُّرْسِلَ بِالآیَاتِ»: مراد معجزاتی است که قریش پیشنهاد می‌کردند و می‌خواستند (نگا: اسراء / - ). «مُبْصِرَةً»: روشنگر و شکّ‌برانداز. معجزه‌ای که هرکس درباره آن بیندیشد، بینش به هم رساند و بصیرت پیدا کند. حال ناقه است. «ظَلَمُوا بِهَا»: به سبب باور نکردن به معجزه بودن آن شتر، به خود ستم کردند. منکر آن شدند و در حق آن ستم کردند. «تَخْوِیفاً»: بیم دادن. مفعول‌له است.

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر

نکات آیه

۱- هیچ مانعى از جانب خداوند، براى فرستادن معجزات نیست. (و ما منعنا أن نرسل بالأیت) مقصود از «الأیات» به قرینه «و آتینا ثمود الناقة» - که درباره معجزه ناقه است - معجزات است.

۲- برخى از معجزات درخواستى امتهاى پیشین، از سوى خداوند به آنان اعطا گردید. (و ما منعنا أن نرسل ... إلاّ أن کذّب بها الأوّلون) معجزه از کلمه «الأیات» - به قرینه ذکر «ناقة» پس از آن - استفاده مى شود و از اینکه خداوند فرمود: «تکذیب پیشینیان مانع ارسال معجزه از سوى ما شد» حکایت از این دارد که خداوند، به خواست آنان براى معجزه جواب مثبت داده است.

۳- مشرکان و کفار، معجزات متعددى را از پیامبراکرم(ص) درخواست کردند. (و ما منعنا ... إلاّ أن کذّب بها الأوّلون) از اینکه خداوند با صراحت تمام به مشرکان مى گوید: «ما هر چه معجزه براى پیشینیان فرستادیم، آنها را تکذیب کردند و این مانع ارسال معجزه شد» نشان مى دهد که مشرکان صدراسلام، درخواستهاى متعدد و مکررى براى معجزه داشته اند.

۴- خداوند، به درخواستهاى متعدد معجزه از سوى مشرکان بهانه جوى عصر پیامبر(ص) پاسخ منفى داد. (و ما منعنا أن نرسل بالأیت إلاّ أن کذّب بها الأوّلون)

۵- تکذیبها و برخوردهاى نارواى پیشینیان با معجزات الهى، سبب محرومیت نسلهاى بعد از دریافت آن (و ما منعنا أن نرسل بالأیت إلاّ أن کذّب بها الأوّلون)

۶- رفتار و عقاید پیشینیان و نیاکان، در محرومیت و یا برخوردارى از امکانات معنوى و مادى آیندگان و اسلاف، نقش اساسى دارد. (و ما منعنا أن نرسل بالأیت إلاّ أن کذّب بها الأوّلون)

۷- امتهاى مشرک و کافر پیشین، پس از مشاهده معجزات درخواستیشان، آنها را مورد انکار و تکذیب قرار دادند. (و ما منعنا أن نرسل بالأیت إلاّ أن کذّب بها الأوّلون)

۸- تکذیب معجزات درخواستى از سوى امتهاى پیشین، دلیل بهانه جویى و بى صداقتى تقاضا کنندگان معجزات متعدد است. (و ما منعنا أن نرسل بالأیت إلاّ أن کذّب بها الأوّلون) از اینکه تکذیب معجزات درخواستى (اقتراحى) از سوى پیشینیان، دلیل امتناع خداوند از ارائه معجزات براى امتهاى بعدى مطرح شده است مى تواند نشان از بى صداقتى و بهانه جویى این امتها باشد و خداوند به همین دلیل به معجزات درخواستى اینها، پاسخ منفى داده است.

۹- مشرکان و کافران طول تاریخ، داراى جبهه اى واحد و انگیزه و عملکردى همگون در برخورد با آیات الهى و معجزه هاى انبیا (و ما منعنا أن نرسل بالأیت إلاّ أن کذّب بها الأوّلون) تعبیر «الأوّلون» نشان مى دهد که مشرکان دوره هاى بعد، دنباله رو اسلاف خویشند و سرایت دادن حکم پیشینیان به نسلهاى بعدى، بیانگر انگیزه و عملکرد واحد آنان است.

۱۰- آمدن معجزه الهى براى مردم، مشروط به وجود زمینه پذیرش در میان آنان است. (و ما منعنا أن نرسل بالأیت إلاّ أن کذّب بها الأوّلون) خداوند، تکذیب معجزات از سوى پیشینیان را فلسفه عدم ارسال معجزه در میان امتهاى بعدى معرفى مى کند و این بیانگر حاکمیت روحیه حق ناپذیرى پیشینیان در میان مردم بعدى است و نشان مى دهد که ارسال معجزه، نیاز به زمینه و آمادگى دارد.

۱۱- تقاضاى قوم ثمود در اعطاى معجزه مورد نظرشان (ناقه = شتر ماده) از سوى خداوند اجابت شد. (و ءاتینا ثمود الناقة)

۱۲- «ناقة» معجزه اى روشنگر و اثبات کننده حق براى قوم ثمود بود. (و ءاتینا ثمود الناقة مبصرة) «مبصرة» به صیغه اسم فاعل و متعدى است و معناى آن چنین است: ناقه ثمود براى ایجاد بینش و بصیرت در مردم بود.

۱۳- قوم ثمود، نسبت به معجزه الهى (ناقه) عکس العمل ناروا داشته و با آن ظالمانه برخورد کردند. (و ءاتینا ثمود الناقة مبصرة فظلموا بها)

۱۴- تکذیب معجزات و آیات الهى، ظلم به آنهاست. (کذّب بها الأوّلون ... فظلموا بها)

۱۵- قوم ثمود، از مصداقهاى روشن و بارز تکذیب کنندگان معجزات الهى بودند. (کذّب بها الأوّلون و ءاتینا ثمود الناقة مبصرة فظلموا بها)

۱۶- ناقه قوم ثمود، از جمله آیات الهى براى اخطار به آنان به خاطر حق ناپذیریشان (و ءاتینا ثمود الناقة ... و ما نرسل بالأیت إلاّ تخویفًا)

۱۷- بیم دادن انسانها از حق ناپذیرى، تنها هدف خداوند از فرستادن معجزات (و ما نرسل بالأیت إلاّ تخویفًا)

۱۸- اعطاى معجزه به امتهاى حق ناپذیر و تکذیب کننده آیات الهى، کارى بیهوده و دور از ساحت خداست. (و ما منعنا أن نرسل ... و ما نرسل بالأیت إلاّ تخویفًا) عبارت «و ما نرسل بالأیات إلاّ تخویفاً»(ما معجزات را جز براى بیم دادن نفرستادیم) مى تواند توضیحى باشد براى امتناع خداوند از ارائه معجزه به امتهاى بعدى به خاطر تکذیب شدن معجزات توسط پیشینیان. با این بیان که هدف از ارائه معجزه بیم دادن است. وقتى امتها آن را تکذیب کنند، ارائه آن لغو و بیهوده خواهد بود و چنین امرى از ساحت خداوند به دور است.

۱۹- ظهور برخى آیات و معجزات الهى براى امتها در هر عصر و زمانى، تنها به منظور بیم دادن به آنان است. (و ما نرسل بالأیت إلاّ تخویفًا) مضارع بودن «نرسل» و استفاده تبعیض از باى «بالأیات» مفید این معناست که: هر چند به معجزات اقتراحى پاسخ نمى گوییم; اما براى هشدار دادن به جوامع، هر از چند گاه، آیاتى بیم دهنده خواهیم فرستاد.

۲۰- بیم و اخطار، از هدفهاى تربیتى - هدایتى قرآن (و ما نرسل بالأیت إلاّ تخویفًا ... و نخوّفهم)

۲۱- معجزه، فعل خداست. (و ما نرسل بالأیت إلاّ تخویفًا)

روایات و احادیث

۲۲- «عن أبى جعفر(ع) فى قوله: «و ما منعنا أن نرسل بالأیات» و ذلک أن محمداً(ص) سأله قومه أن یأتیهم بآیة فنزل جبرئیل قال: إن الله یقول: «و ما منعنا أن نرسل بالأیات إلى قومک إلاّ أن کذب بها الأوّلون» و کنّاإذا أرسلنا إلى قریة آیة فلم یؤمنوا بها أهلکناهم فلذلک أخّرنا عن قومک الأیات;[۱] از امام باقر(ع) در باره سخن خداوند «و ما نرسل بالأیات» روایت شده است که فرمود: داستان این بود که: قوم محمد از آن حضرت درخواست کردند که معجزه اى براى آنان بیاورد، پس جبرئیل نازل شد و گفت: خدا مى فرماید: «و ما منعنا أن نرسل بالأیات ...» و سنت ما چنین بوده است که هرگاه معجزه اى را به سوى قریه اى فرستادیم و آنان به آن ایمان نیاوردند، آنان را هلاک کردیم. پس به خاطر همین، فرستادن معجزات را براى قومت به تأخیر انداختیم».

موضوعات مرتبط

  • آیات خدا: تکذیب آیات خدا ۱۴; ظلم به آیات خدا ۱۴; فلسفه ارائه آیات خدا ۱۹; معجزه براى مکذبان ۱۸; هماهنگى مکذبان آیات خدا۹
  • آیندگان: عوامل محرومیّت آیندگان ۶
  • امّتها: اهمیت انذار امّتها ۱۹
  • امّتهاى پیشین: نقش عقیده امّتهاى پیشین ۶; نقش عمل امّتهاى پیشین ۶; بهانه جویى امّتهاى پیشین ۸; خواسته هاى ۲، ۷، ۸; دروغگویى امّتهاى پیشین ۸
  • امکانات مادى: عوامل محرومیّت از امکانات مادى ۶
  • امکانات معنوى: عوامل محرومیّت از امکانات معنوى ۶
  • تربیت: انذار در تربیت ۲۰; ترس در تربیت ۲۰; روش تربیت ۲۰
  • حق: انذار حق ناپذیران ۱۷; معجزه براى حق ناپذیران ۱۸
  • خدا: افعال خدا ۲۱; تنزیه خدا ۱۸
  • صالح(ع): شتر صالح(ع) ۱۱، ۱۳; شترصالح(ع) از آیات خدا ۱۶; فلسفه معجزه صالح(ع) ۱۶; نقش شتر صالح(ع) ۱۲، ۱۶
  • قوم ثمود: اثبات حق بر قوم ثمود ۱۲; انذار قوم ثمود ۱۶; تاریخ قوم ثمود ۱۳; حق ناپذیرى قوم ثمود ۱۶; خواسته هاى قوم ثمود ۱۱; ظلم قوم ثمود ۱; عمل ناپسند قوم ثمود ۱۳; قوم ثمود و تکذیب معجزه ۱۵
  • کافران: خواسته هاى صدراسلام کافران ۳; هماهنگى کافران ۹
  • محمد(ص): درخواست معجزه از محمد(ص) ۳
  • مسلمانان: فلسفه رد خواسته هاى مسلمانان صدراسلام ۲۲
  • مشرکان: خواسته هاى مشرکان صدراسلام ۳، ۴; هماهنگى مشرکان ۹
  • معجزه: آثار تکذیب معجزه ۵; ارائه معجزه ۱; تکذیب معجزه ۸، ۱۴; ردّ معجزه اقتراحى ۴; زمینه قبول معجزه ۱۰; شرایط معجزه ۱۰; عوامل محرومیت از معجزه ۵; فلسفه ردّ معجزه اقتراحى ۲۲; فلسفه معجزه ۱۷، ۱۹; معجزه اقتراحى ۲، ۳، ۷، ۸، ۱۱; منشأ معجزه ۲۱; مکذبان معجزه ۷، ۱۵; هماهنگى مکذبان معجزه ۹
  • نیاکان: نقش عقیده نیاکان ۶; نقش عمل نیاکان ۶
  • هدایت: روش هدایت ۲۰ و [یاد کن] هنگامى را که به تو گفتیم همانا پروردگارت به مردم احاطه دارد. و آن رؤیایى را که به تو نمایاندیم و [نیز ]آن درخت نفرین شده در قرآن را جز براى آزمایش مردم قرار ندادیم. و آنان را مى ترسانیم، ولى جز به طغیان بزرگ آنها نمى افزاید.

منابع

  1. تفسیر قمى، ج ۲، ص ۲۱; نورالثقلین، ج ۳، ص ۱۷۹- ، ح ۲۷۳.

[[رده:روش هدایت و [یاد کن] هنگامى را که به تو گفتیم همانا پروردگارت به مردم احاطه دارد. و آن رؤیایى را که به تو نمایاندیم و [نیز ]آن درخت نفرین شده در قرآن را جز براى آزمایش مردم قرار ندادیم. و آنان را مى ترسانیم ولى جز به طغیان بزرگ آنها نمى افزاید.]]