البقرة ٢٥
ترجمه
البقرة ٢٤ | آیه ٢٥ | البقرة ٢٦ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«جَنَّاتٍ»: جمع جَنَّة، باغها، مراد بهشت است. «مِن قَبْلُ»: پیشتر، در دنیا، یا در بهشت. «مُتَشَابِهاً»: همانند و همگون در خوبی و مزه و زیبائی. حال ضمیر (هِ) است. «أَزْوَاجٌ»: همسران. «مُطَهَّرَةٌ»: پاکیزه از عیوب زنان دنیا، از قبیل حیض و نِفاس. «خَالِدُونَ»: جاویدانان. سرمدیان.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
تفسیر
- آيات ۲۱ ۲۵بقره
- اعجاز و ماهيت آن
- اعجاز قرآن
- اعجاز قرآن فقط از نظر اسلوب كلام يا جهتى ديگر از جهات ، به تنهائى نيست
- عموميت اعجاز قرآن براى تمامى افراد انس و جن
- مزايايى كه قرآن مشتمل بر آن است فوق طاعت بشرى است
- طرح يك سؤ ال درباره تحدّى قرآن و پاسخ به آن
- تحدى قرآن به علم
- معارف قرآن كريم باقى و ابدى است و قانون تحول و تكامل آنرا كهنه نمى سازد
- تحدى بكسى كه قرآن بر وى نازل شده
- سخنان بى اساس دشمنان اسلام در اينكه پيامبر معارف و علوم را از ديگران آموخته است
- تحدى قرآن كريم به خبرهائيكه از غيب داده
- نمونه هاى ديگرى از آيات قرآنى كه درباره امور غيبى است
- اخبار از حقايق علمى كه در زمان نزول قرآن در هيچ جاى دنيا اثرى از آن وجود نداشته است
- تحدى قرآن باينكه اختلافى در آن نيست
- اشكال بر ادعاى عدم اختلاف در قرآن و پاسخ آن ۱۰۵
- رفع شبهه درباره نسخ كه در قرآن صورت گرفته
- تحدى قرآن به بلاغت
- نمونه هائى از معارضاتى كه با قرآن شده
- دو شبهه پيرامون اعجاز بلاغت قرآن
- اعتقاد به ((صرف )) درباره معجزه بودن قرآن
- نادرستى اعتقاد به صرف
- آياتى از قرآن كريم كه ظهور در خلاف اعتماد بر صرف دارد
- پاسخ به دو شبهه ياد شده و توضيح اينكه چگونه بلاغت قرآن معجزه است
- در محدوديت قوه مدركه انسان
- معارف قرآنى متكى بر حقايقى ثابت و لايتغير است و اختلاف و دگرگونى در آن راه ندارد
- شروط حصول بلاغت بتمام معناى كلمه
- حق يكى است و چون قرآن حق است ميان اجزاء آن اختلاف نيست
- معجزه در قرآن بچه معنا است ؟ و چه چيز حقيقت آنرا تفسير مى كند؟
- اثبات بى پايگى سخنان عالم نمايانى كه در صدد تاءويل آيات داله بر وقوع معجزه ، بر آمده اند در چند فصل
- ۱ قرآن قانون عليت عمومى را مى پذيرد
- ۲ قرآن حوادث خارق عادت را مى پذيرد
- دو فرق بين وقايع عادى و معجزه خارق عادت
- كارهاى خارق العاده و توجيه علماء روانكاو از آنها
- معجزه و خوارق عادات نيز مستند به علل و اسباب هستند
- آيه (قد جعل اللّه شى ء قدرا) دلالت دارد بر صحت احتمال دوم
- بيان اينكه فقط خداوند به نظام و ارتباط بين موجودات آگاهى دارد در آيات قرآنى
- ۳ قرآن در عين اينكه حوادث مادى را بعلل مادى نسبت ميدهد بخدا هم منسوب ميدارد
- ۴ قرآن كريم براى نفوس انبياء تاءثيرى در معجزات قائل است
- تمامى امور خارق العاده مستند به مبادئى نفسانى و مقتضياتى ارادى هستند
- ۵ قرآن كريم همانطور كه معجزات را بنفوس انبياء نسبت ميدهد، بخدا هم نسبت ميدهد.
- بيان اينكه اراده و فعل انسان موقوف به اراده و فعل خدا است
- ۶ قرآن معجزه را به سببى نسبت ميدهد كه هرگز مغلوب نميشود.
- تفاوت بين سحر و معجزات و كرامات
- اشكال بر حجيت معجزه
- بيان جهت اعجاز معجزات و پاسخ به اشكال مذكور
- ۷ قرآن كريم معجزه را برهان بر حقانيت رسالت ميداند، نه دليلى عاميانه .
- جواب اشكال مطرح شده
- دو نوع عكس العمل مردم در انكار دعوى انبياء (ع )
- احتجاجاتى كه عليه رسول اكرم (ص ) شده و خداوند آنها را رد كرده است
- احتجاج بر توقع نزول فرشته و ديدن خداوند و ملائكه و رد آن در قرآن كريم
- درخواست معجزه بعنوان حجت و شاهد از انبياء براى پذيرش دعوت آنها
- بيان علت درخواست معجزه توسط امتهاى مختلف با ذكر يكمثل
- انحراف جمعى از اهل علم معاصر با تفسير مادى حقائق دينى و از آنجمله معجزه
- نتائجى كه اين گروه از تئوريها و فرضيات خود گرفته اند
- با عينك مادى معنويات و ماوراى طبيعت را نمى توان ديد
- ديدگاه دو گروه از اهل علم درباره حقايق نامبرده
- توضيح ((فاتقوا النار التى وقودها الناس والحجارة ...))
- آدمى در جهان ديگر جز آنچه خودش در اين جهان براى خود تهيه كرده چيزى ندارد
- بحث روايتى (شامل يك روايت درباره ((ازواج مطهره )))
نکات آیه
۱ - بشارت اهل ایمان به بهشت با توصیف و بیان نعمتهاى آن از وظایف تبلیغى پیامبر (ص) (و بشر الذین ءامنوا ... و هم فیها خلدون) «أنّ لهم ...» به تقدیر حرف «باء»، متعلق به «بشّر» است; یعنى: «بشّر الذین آمنوا بأنّ لهم ...»
۲ - تهدید و ترغیب از روشهاى قرآن، براى هدایت انسانها (فاتقوا النار ... و بشر الذین ءامنوا)
۳ - بهشت و نعمتهاى آن، پاداش کسانى است که به قرآن و پیامبر(ص) ایمان آورده و اعمال صالح انجام دهند. (و بشر الذین ءامنوا ... أن لهم جنت تجرى من تحت الأنهر) متعلق «آمنوا» به دلیل آیات قبل، قرآن و پیامبر(ص) است.
۴ - ایمان بدون عمل صالح و عمل صالح بدون ایمان، آدمى را به بهشت رهنمون نخواهد شد. (و بشر الذین ءامنوا و عملوا الصلحت أن لهم جنت) عطف «عملوا ...» بر «آمنوا» - بدون تکرار «الذین» - ظهور در این دارد که: دستیابى به بهشت در گرو جمع شدن هر دو وصف (ایمان و عمل) است.
۵ - بهشت داراى بوستانهاى فراوان است. (أن لهم جنّت) برداشت فوق با توجّه به جمع بودن کلمه «جنات»، استفاده شده است.
۶ - بهشت داراى نهرهاى متعدد و همواره جارى (تجرى من تحتها الأنهر) تعدد نهرها از جمع بودن کلمه «الأنهار» استفاده مى شود و فعل مضارع (تجرى) حکایت از جریان مداوم و مستمر نهرها دارد. گفتنى است که ضمیر در «تحتها» به «جنات» بر مى گردد و مراد از آن مى تواند، درختان و ساختمانهاى بهشت باشد.
۷ - بهشت داراى درختانى انبوه و میوه دار (أن لهم جنّت ... کلما رزقوا منها من ثمرة) «ثمرة» به میوه درختان گفته مى شود. بهشت و بستان را از آن جهت جنت مى گویند که پوشیده از درختان انبوه است.
۸ - میوه درختان بهشت از روزیهاى بهشتیان (کلما رزقوا منها من ثمرة رزقاً) «رزقاً» به معناى روزى است و مفعول دوم براى «رزقوا» مى باشد. ضمیر در «منها» به «جنات» بر مى گردد و «من ثمرة» به منزله بیان براى «منها» است.
۹ - روزى اهل بهشت، نتیجه و تجسم عقاید صحیح و اعمال صالحشان است. (کلما رزقوا منها من ثمرة رزقاً قالوا هذا الذى رزقنا من قبل) برداشت فوق بر این اساس است که: مراد از «من قبل» دنیا باشد. بر این مبنا، جمله «هذا الذى ...» دلالت مى کند که روزیهاى بهشت همان است که در دنیا به اهل ایمان داده شده بود. در توجیه این معنا (عینیت روزى بهشت با روزى دنیا) مى توان گفت، مقصود آن است که: نعمتهاى بهشت تجسم همان اعمال و عقاید اهل ایمان در دنیاست. روشن است که بر این مبنا، مراد از «الذى رزقنا» ایمان و عمل صالح است.
۱۰ - میوه ها و روزیهاى بهشت به نوعى، همسان و مشابه یکدیگرند. (کلما رزقوا منها من ثمرة رزقاً ... وأتوا به متشبها) ضمیر در «به» به «رزقاً» بر مى گردد و «متشابهاً» به معناى همسان است و حال براى این ضمیر مى باشد; یعنى، و روزیهاى بهشتى را به حضور مؤمنان مى آورند در حالى که همسان یکدیگرند. گفتنى است که برداشت فوق مبتنى بر این است که جمله «أتوا به ...» مستأنفه بیانیه باشد.
۱۱ - هرگاه میوه اى از درختان بهشت چیده شود، میوه اى همانند آن بر آن درختان نمایان مى شود. (کلما رزقوا منها من ثمرة رزقاً قالوا ... وأتوا به متشبها) برداشت فوق مبتنى بر این است که: جمله «أتوا به ...» عطف بر «قالوا ...» باشد که در نتیجه «أتوا به ....» جواب شرط (کلما رزقوا ...) خواهد بود.
۱۲ - بهشتیان در بهره گیرى از میوه ها و روزى هاى بهشت، کمترین رنج و محنت را نخواهند برد. (کلما رزقوا منها ... وأتوا به متشبها) مجهول آوردن کلمه «رزقوا» و «أتوا» اشاره به این دارد که: خدمتکارانى در بهشت روزیها و میوه ها را در اختیار بهشتیان قرار مى دهند.
۱۳ - بهشتیان در بهشت، همسرانى پاک و مطهر خواهند داشت. (و لهم فیها ازوج مطهرة)
۱۴ - بهشت جایگاهى است زوال ناپذیر و بهشتیان در آن جاودان خواهند بود. (و هم فیها خلدون)
۱۵ - بهشت داراى بعد مکانى و زمانى* (أن لهم جنت تجرى من تحتها الأنهر کلما رزقوا منها) «کلما» به معناى هرگاه، بر وجود بعد زمانى دلالت دارد و کلمه «تحتها» از بعد مکانى حکایت مى کند.
روایات و احادیث
۱۶ - سلیم گوید: «قلت [لعلىّ بن ابى طالب (ع) ]: ... فمن لقى اللّه عارفاً بامامه مطیعاً له من اهل الجنة هو؟ قال: نعم إذا لقى اللّه و هو مؤمن من الذین قال اللّه عز و جل: «الذین آمنوا و عملوا الصالحات» ...;[۱] به على (ع) عرض کردم آیا کسى که خدا را ملاقات بکند در حالى که امام خود را شناخته و او را اطاعت کرده باشد، اهل بهشت است؟ فرمود: آرى، هر کس خدا را ملاقات کند در حالى که مؤمن باشد جزو کسانى است که خداوند فرموده: «ایمان آورده و عمل صالح انجام داده اند ...».
۱۷ - «سئل الصادق (ع) عن قول اللّه عز و جل «لهم فیها أزواج مطهرة» قال: الأزواج المطهرة اللاتى لایحضن و لایحدثن;[۲] از امام صادق (ع) درباره سخن خداى عز و جل که مى فرماید: «براى مؤمنان در بهشت همسران پاکیزه هست» سؤال شد فرمود: یعنى همسران بهشتى آلوده به حیض و حدث نمى شوند».
موضوعات مرتبط
- امامت: اهمیّت امامت ۱۶
- ایمان: ایمان بى عمل صالح ۴; پاداش ایمان به قرآن ۳; پاداش ایمان به محمّد(ص) ۳
- بهشت: ابعاد بهشت ۱۵; استفاده از میوه هاى بهشت ۱۲; استفاده از نعمتهاى بهشت ۱۲; باغهاى بهشت ۵; بشارت بهشت ۱; بُعد زمانى بهشت ۱۵; بُعد مکانى بهشت ۱۵; پاکى همسران بهشتى ۱۳; جاودانگى بهشت ۱۴; درختان بهشت ۷; طهارت همسران بهشتى ۱۳، ۱۷; موجبات بهشت ۳، ۴; میوه هاى بهشت ۷، ۸; نعمتهاى بهشت ۱، ۳، ۵، ۶، ۷، ۱۳; نهرهاى بهشت ۶; ویژگیهاى میوه هاى بهشت ۱۰، ۱۱; ویژگیهاى نعمتهاى بهشت ۱۰; همانندى میوه هاى بهشت ۱۰، ۱۱; همانند نعمتهاى بهشت ۱۰
- بهشتیان: ۳، ۱۶ جاودانگى بهشتیان ۱۴; روزى بهشتیان ۸، ۹
- رهبرى: اهمیّت رهبرى ۱۶
- عقیده: تجسم عقیده ۹
- عمل صالح: آثار عمل صالح ۹; پاداش عمل صالح ۳; تجسم عمل صالح ۹; عمل صالح بى ایمان ۴
- مؤمنان: بشارت به مؤمنان ۱; پاداش مؤمنان ۳; مؤمنان عامل ۱۶
- محمّد(ص): تبلیغ محمّد(ص) ۱; مسؤولیت محمّد(ص) ۱
- هدایت: انذار در هدایت ۲; تشویق در هدایت ۲; روش هدایت ۲