غافر ٩
کپی متن آیه |
---|
وَ قِهِمُ السَّيِّئَاتِ وَ مَنْ تَقِ السَّيِّئَاتِ يَوْمَئِذٍ فَقَدْ رَحِمْتَهُ وَ ذٰلِکَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ |
ترجمه
غافر ٨ | آیه ٩ | غافر ١٠ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«تَقِ» نگاهداری. به دور داری. «یَوْمَئِذٍ»: آن روز که قیامت است «السَّیِّئَاتُ»: بدیها. مراد عقوبتهای دنیوی و کیفرهای اخروی است. ذکر آن بعد از (عَذَابَ الْجَحِیمِ) از قبیل ذکر عام بعد از خاصّ است. «الْفَوْزُ»: رستگاری. نیل به مقصود و رسیدن به مراد.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
تفسیر
- آيات ۷ - ۱۲ سوره مؤ من
- حاملان عرش چه كسانى هستند
- توضيح استفغار و دعاى ملائكه حامل عرش و پيرامونيان عرش براى مؤ منان و پدران وهمسران و فرزندان ايشان
- مراد از سيئات در دعاى ملائكه براى تائبين و صالحين : وقهم السيئات ...
- دو نكته كه از دعاى ملائكه استفاده مى شود
- توضيحى در مورد عدم منافات درخواست مغفرت و بهشت براى تائبين و مؤ منين ، با اينكهبر خدا واجبست تائبين و مؤ منين را ببخشد و مؤ منان راداخل بهشت كند
- حكايت اعتراف بى حاصل كفار دوزخى به يقينشان به معاد و اقرارشان به گناهانشان ،براى نجات يافتن از عذاب
- مراد از دو اماته و دو احياء در سخن كفار در جهنم : ربنا امتنا اثنتين و احييتنا اثنتين ... و وجوهمختلف در اين باره
تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ قِهِمُ السَّيِّئاتِ وَ مَنْ تَقِ السَّيِّئاتِ يَوْمَئِذٍ فَقَدْ رَحِمْتَهُ وَ ذلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ «9»
(پروردگارا!) آنان را از بدىها (و كيفر اعمالشان) حفظ كن و هر كس را در آن روز از بدىها حفظ كنى، پس مشمول رحمتت ساختهاى؛ و اين همان رستگارى بزرگ است.
نکته ها
پیام ها
1- پاك بودن، هم به همت و ارادهى انسان نياز دارد، «نَهَى النَّفْسَ عَنِ الْهَوى» «1» و هم به دور بودن از افراد و مشاغل و مكانها و افراد بد، «فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ» «2»*، «فَلا تَقْعُدُوا مَعَهُمْ» «3» و هم به لطف و امداد الهى. «وَ قِهِمُ السَّيِّئاتِ»
2- رحمت الهى، تنها كاميابى مادى نيست، بيمه شدن از گناهان، يكى از آنهاست.
«وَ مَنْ تَقِ السَّيِّئاتِ يَوْمَئِذٍ فَقَدْ رَحِمْتَهُ»
3- رستگارى بزرگ، در صورتى است كه انسان از آفات معنوى و مادى، هر دو دور باشد. «السَّيِّئاتِ». (هم آفات معنوى سيّئه است. «مَنْ كَسَبَ سَيِّئَةً» «4» و هم آفات مادى. «وَ إِنْ تُصِبْكُمْ سَيِّئَةٌ يَفْرَحُوا بِها» «5» چنانكه حسنه، هم مصداق دنيوى دارد و هم اخروى. «رَبَّنا آتِنا فِي الدُّنْيا حَسَنَةً وَ فِي الْآخِرَةِ حَسَنَةً» «6»)
«1». نازعات، 40.
«2». مائده، 42.
«3». نساء، 140.
«4». بقره، 81.
«5». آلعمران، 120.
«6». بقره، 201.
جلد 8 - صفحه 224
4- توفيق مصونيّت از گناه را بايد از خدا خواست. «وَ قِهِمُ السَّيِّئاتِ»
5- رستگارى را هنر خود ندانيم بلكه لطف و رحمت او بدانيم. «فَقَدْ رَحِمْتَهُ وَ ذلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ»
6- رستگارى، در رفاه دنيوى نيست بلكه در تقواست. مَنْ تَقِ السَّيِّئاتِ ... ذلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
وَ قِهِمُ السَّيِّئاتِ وَ مَنْ تَقِ السَّيِّئاتِ يَوْمَئِذٍ فَقَدْ رَحِمْتَهُ وَ ذلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ «9»
«1» سفينة البحار ج 2 ص 547 بنقل از كافى و نور الثقلين، ج 4، ص 511، ح 10.
جلد 11 - صفحه 284
وَ قِهِمُ السَّيِّئاتِ: و نگهدار ايشان را از عقوبات، وَ مَنْ تَقِ السَّيِّئاتِ يَوْمَئِذٍ:
و هر كه را نگهدارى از عقوبات در روز جزا، فَقَدْ رَحِمْتَهُ: پس بدرستى كه بخشش فرمودى او را و به روضه بهشت رسانيدى، يا هر كه را به الطاف خود از ارشاد و هدايت و توفيق در دنيا بازداشتى او را از معاصى، پس رحم نمودى او را كه از عذاب برهانيدى. وَ ذلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ: و آن بازداشتن تو از عقوبت، فيروزى بزرگى و ظفر بزرگوارى است، چه آن مستلزم سعادت جاودانى و نعمت نامتناهى است.
در كافى: بدرستى كه خداى تعالى عطا فرموده به تائبين سه خصلت را كه اگر هر يك از آن عطا شود به جميع اهل آسمان و زمين هر آينه تماما نجات يابند، بعد آيه شريفه تلاوت نمود: «رَبَّنا وَسِعْتَ كُلَّ شَيْءٍ ...» «1».
تنبيه:
آيات شريفه بشارت بزرگى است براى مؤمنين تائبين كه مقام جلالت آنها به مرتبهاى است كه ملائكه حمله عرش براى آنها طلب آمرزش و طلب نمايند براى آنها رحمت و علم و دخول بهشت عدن را براى ايشان و پدران آنها و ذرارى ايشان، و البته درخواست ملائكه معصومين در درگاه الهى پذيرفته خواهد شد. بنابراين زهى سعادت كسانى كه خود را مشمول اين آيات مقرر، و بدا به حال كسانى كه بعد از اين ابلاغ به سوء اختيار، خود را از اين فوز عظيم محروم سازند.
تتمه:
تأويل آيه شريفه: على بن ابراهيم قمى رحمه اللّه روايت نموده كه «الّذين يحملون العرش» يعنى رسول اللّه و اوصياى بعد از او است كه حامل علم خدا مىباشند، و «من حوله» يعنى ملائكه، «و الذين امنوا» يعنى شيعه آل محمد، «و الذين تابوا» يعنى توبه نمودند از ولايت فلان و فلان و بنى اميه، «و اتبعوا سبيلك» يعنى پيروى نمودند ولايت ولى اللّه را «2».
«1» اصول الكافى (چ 1388 ق- تهران) ج 2 ص 315 روايت 5.
«2» تفسير قمى (چ نجف 1387 ق) ح 2 ص 255.
جلد 11 - صفحه 285
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
وَ كَذلِكَ حَقَّتْ كَلِمَةُ رَبِّكَ عَلَى الَّذِينَ كَفَرُوا أَنَّهُمْ أَصْحابُ النَّارِ «6» الَّذِينَ يَحْمِلُونَ الْعَرْشَ وَ مَنْ حَوْلَهُ يُسَبِّحُونَ بِحَمْدِ رَبِّهِمْ وَ يُؤْمِنُونَ بِهِ وَ يَسْتَغْفِرُونَ لِلَّذِينَ آمَنُوا رَبَّنا وَسِعْتَ كُلَّ شَيْءٍ رَحْمَةً وَ عِلْماً فَاغْفِرْ لِلَّذِينَ تابُوا وَ اتَّبَعُوا سَبِيلَكَ وَ قِهِمْ عَذابَ الْجَحِيمِ «7» رَبَّنا وَ أَدْخِلْهُمْ جَنَّاتِ عَدْنٍ الَّتِي وَعَدْتَهُمْ وَ مَنْ صَلَحَ مِنْ آبائِهِمْ وَ أَزْواجِهِمْ وَ ذُرِّيَّاتِهِمْ إِنَّكَ أَنْتَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ «8» وَ قِهِمُ السَّيِّئاتِ وَ مَنْ تَقِ السَّيِّئاتِ يَوْمَئِذٍ فَقَدْ رَحِمْتَهُ وَ ذلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ «9» إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا يُنادَوْنَ لَمَقْتُ اللَّهِ أَكْبَرُ مِنْ مَقْتِكُمْ أَنْفُسَكُمْ إِذْ تُدْعَوْنَ إِلَى الْإِيمانِ فَتَكْفُرُونَ «10»
ترجمه
و همچنين واجب شد حكم پروردگارت بر كسانيكه كافر شدند همانا آنها اهل آتشند
آنانكه حمل ميكنند عرش را و آنانكه در اطراف آنند تنزيه ميكنند بستايش پروردگارشان و ميگروند باو و آمرزش مىطلبند براى آنانكه ايمان آوردند پروردگارا احاطه دارى بر همه چيز ببخشش و دانش پس بيامرز آنان را كه توبه كردند و پيروى نمودند راه تو را و نگهدار آنان را از عذاب دوزخ
پروردگارا و داخل كن ايشان را در بهشتهاى اقامتگاه هميشگى كه وعده دادى بآنان و هر كه را كه شايسته باشد از پدرانشان و زنانشان و اولادشان همانا تو ارجمند درست كردارى
و نگهدارشان از بدىها و هر كه را كه نگهدارى از بديها در چنين روز پس بتحقيق رحمت نمودى او را و اين است آن كاميابى بزرگ
همانا آنها كه كافر شدند ندا كرده ميشوند كه هر آينه دشمنى خدا بزرگتر بود از دشمنى شما با خودتان در وقتى كه خوانده ميشديد بسوى ايمان پس كافر ميشديد.
تفسير
- خداوند متعال در تعقيب آيات سابقه ميفرمايد و چنانچه امم سالفه كه با انبياء عظام مخالفت نمودند مستحق عذاب الهى شدند كفار مكه هم كه با خاتم ايشان معاندت ورزيدند محكوم بحكم الهى گشتند كه از ملازمين
جلد 4 صفحه 517
آتش جهنم باشند و قمى ره از امام باقر عليه السّلام نقل نموده كه مراد بنى اميهاند و ملائكه عظيم الشّأنى كه حمله عرش الهى هستند و ملائكهئى كه در اطراف آن طواف مينمايند و آنانرا كرّ و بيان خوانند تسبيح مينمايند خدا را بحمد و ثنا و معتقدند بيگانگى او و طلب مغفرت مينمايند از خدا براى اهل ايمان بتوحيد خدا و نبوّت محمد مصطفى و امامت ائمه هدى چنانچه از حضرت رضا و حضرت صادق عليهما السلام نقل شده كه استغفار آنها مخصوص بشيعيان است و معمولا قبل از دعا بايد ثناى الهى را بجا آورد لذا عرضه ميدارند پروردگارا رحمت و علم تو بر همه چيز احاطه دارد پس بيامرز كسانى را كه توبه نمودند از كفر و خلاف و عصيان و پيروى نمودند از دين اسلام و مذهب اثنى عشرى و حفظ فرما ايشانرا از عذاب جهنم و اين دلالت دارد بر آنكه پذيرفتن توبه بر خداوند واجب نيست بلكه منوط باختيار و تفضّل الهى است و الّا احتياج بدعا و مسئلت ملائكه نداشت و از خداوند ميخواهند كه ايشان را با تمام كسان صالحشان داخل در بهشت جاويد فرمايد بر حسب وعدهئى كه بآنها فرموده بتوسط انبياء و اولياء تا سرورشان كامل و نعمت بهشت بر آنها گواراتر گردد چون خداوند عزيز است و بايد عزّت اهل ايمان را بدرجه كمال برساند و حكيم است و حكمت اقتضاى چنين مرحمتى باهل ايمان دارد و نيز از خدا ميخواهند كه ايشان را از شرور و بديها مخصوصا بديهاى آخرت كه فوق بديها است محفوظ فرمايد چون كسيكه از عقوبات روز قيامت كه سختترين عقوبتها است محفوظ ماند حقّا مشمول رحمت الهى شده و برستگارى بزرگ فائز گشته و محتمل است مراد از سيّئات معاصى باشد چون كسيكه از معاصى و تبعات آنها محفوظ ماند كاملا كامياب و فائز شده و چون كفار نامه اعمال خود و عقوبات آنها را مشاهده نمايند خودشان از خودشان بدشان مىآيد و با نفس امّاره بسوئشان بغض شديد پيدا ميكنند پس ملائكه دوزخ بآنها ميگويند بغض و خشم خداوند بر شما وقتى كه پيغمبران شما را بايمان دعوت مينمودند و اجابت نميكرديد بيشتر بود از بغض و خشم شما امروز بر خودتان و قمى ره فرموده مراد از كسانيكه حمل مينمايند عرش را پيغمبر صلّى اللّه عليه و اله و سلّم و اوصياء بعد از اويند كه حمل مينمايند علم حق را و كسانيكه در گرد عرشند ملائكه ميباشند و كسانيكه
جلد 4 صفحه 518
ايمان آوردند شيعيان آل محمد صلى اللّه عليه و اله ميباشند كه توبه نمودند از ولايت كسانيكه غصب حق ايشان را نمودند و سبيل الهى ولايت ولىّ خدا است و صلحاء كسانى هستند كه قبول ولايت على عليه السّلام را كه صلاح ايشان در آن بوده نمودهاند و رحمت خدا در روز قيامت است و فوز عظيم براى كسانى است كه نجات يافتند از ولايت كسانيكه غصب مقام آنحضرت را نمودند و مراد از عرش در ضمن آية الكرسى و غيرها ذكر شده است.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
وَ قِهِمُ السَّيِّئاتِ وَ مَن تَقِ السَّيِّئاتِ يَومَئِذٍ فَقَد رَحِمتَهُ وَ ذلِكَ هُوَ الفَوزُ العَظِيمُ «9»
و بازدار آنها را از معاصي و سيّئات و كسي را که تو باز داري از سيّئات پس به تحقيق رحم فرمودهاي او را و اينکه فوز عظيمي است.
وَ قِهِمُ السَّيِّئاتِ تقوي مراتبي دارد از عقائد فاسده و صفات خبيثه و ملكات رذيله و اعمال قبيحه و افعال سيّئه و كلمه السيّئات جمع محلّي بالف و لام عموم دارد شامل جميع اينها ميشود و حفظ الهي توفيق و تأييد او است و الهامات خاصّه و ايجاد اسباب و مرقّبات و تمام اينها از شئون رحمت است که مشمول رحمتهاي خود ميفرمايد مشروط به اينكه بنده هم در مقام باشد.
وَ مَن تَقِ السَّيِّئاتِ يَومَئِذٍ فَقَد رَحِمتَهُ و كسي که ايمان و تقوي داشته باشد البتّه مورد رحمه الهي ميشود.
وَ ذلِكَ هُوَ الفَوزُ العَظِيمُ است هم در دنيا و هم حين النّزع و هم در برزخ و هم در قيامت و صحراي محشر و دخول در جنّت چه فوزيست بالاتر و عظيمتر از اينکه فوز عظيم الهي.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 9)- سپس آنها در چهارمین دعایشان در حق مؤمنان چنین میگویند:
«و آنها را از بدیها نگاهدار که هر کس را در آن روز از بدیها نگاهداری مشمول رحمتت ساختهای» (وَ قِهِمُ السَّیِّئاتِ وَ مَنْ تَقِ السَّیِّئاتِ یَوْمَئِذٍ فَقَدْ رَحِمْتَهُ).
و بالأخره دعای خود را با این جمله پر معنی پایان میدهند: «و این است همان رستگاری عظیم» (وَ ذلِکَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ).
چه فوز و نجاتی از این برتر که گناهان انسان بخشوده شود، عذاب و بدیها از او دور گردد، مشمول رحمت الهی شود، و در بهشت جاویدانش قدم بگذارد و بستگان مورد علاقهاش نیز به او ملحق گردند.
ج4، ص257
نکات آیه
۱ - نگه داشتن مؤمنان تائب و صالحان، از بدى ها و ناراحتى هاى روز قیامت، دعا و درخواست فرشتگان عرش الهى از خداوند (و قهم السیّئات) الف و لام جنس در «السیّئات» مفید استغراق و عموم است و مقصود از آن در آیه شریفه، بدى ها و ناراحتى هایى است که یا بر اثر گناهان و لغزش هاى خود انسان و یا به خاطر شرایط سخت روز قیامت براى آدمى پدید مى آید.
۲ - مؤمنان تائب و صالحان، مشمول رحمت الهى در قیامت در سایه دعا و درخواست فرشتگان (و قهم السیّئات و من تق السیّئات یومئذ فقد رحمته)
۳ - رحمت الهى، مایه نجات انسان از بدى ها و ناراحتى هاى روز قیامت (و من تق السیّئات یومئذ فقد رحمته)
۴ - نجات مؤمنان و صالحان از بدى ها و ناراحتى هاى روز قیامت، برخاسته از رحمت و لطف الهى است; نه از استحقاق آنان. (و من تق السیّئات یومئذ فقد رحمته) یادآورى و تصریح فرشتگان به این که حفظ مؤمنان از ناراحتى هاى قیامت نشانگر این است که آنان مورد رحمت و لطف الهى قرار گرفته اند; مى تواند حکایت از حقیقت یاد شده داشته باشد.
۵ - رهایى از ناراحتى هاى روز قیامت و بهره مندى از رحمت خداوند، نشانه رستگارى و کامیابى است. (و من تق السیّئات یومئذ فقد رحمته و ذلک هو الفوز العظیم)
موضوعات مرتبط
- تائبان: دعا براى تائبان ۱; فضایل تائبان ۲
- خدا: آثار رحمت خدا ۳، ۴; آثار لطف خدا ۴; رحمت خدا ۵
- رحمت: مشمولان رحمت ۲
- رستگارى: نشانه هاى رستگارى ۵
- صالحان: دعا براى صالحان ۱; صالحان در قیامت ۴; فضایل صالحان ۲; مصونیت صالحان ۴
- عرش: دعاى حاملان عرش ۱
- قیامت: عوامل مصونیت از اهوال قیامت ۳، ۴، ۵; مصونیت از اندوه قیامت ۱
- مؤمنان: دعا براى مؤمنان ۱; فضایل مؤمنان ۲; مصونیت مؤمنان ۱، ۴; مؤمنان در قیامت ۴
- ملائکه: آثار دعاى ملائکه ۲; دعاى ملائکه ۱
منابع