يونس ٧٢
ترجمه
يونس ٧١ | آیه ٧٢ | يونس ٧٣ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«الْمُسْلِمِینَ»: مطیعان و فرمانبرداران. تسلیمکنندگان خود به خدا.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
لاَ شَرِيکَ لَهُ وَ بِذٰلِکَ... (۲) لاَ شَرِيکَ لَهُ وَ بِذٰلِکَ... (۲) إِنَّمَا أُمِرْتُ أَنْ أَعْبُدَ رَبَ... (۳)
إِذْ قَالَ لَهُ رَبُّهُ أَسْلِمْ... (۱) وَ وَصَّى بِهَا إِبْرَاهِيمُ بَنِيهِ... (۱) وَ أَنْزَلْنَا إِلَيْکَ الْکِتَابَ... (۱) وَ إِذْ أَوْحَيْتُ إِلَى... (۱) قُلْ إِنَ صَلاَتِي وَ نُسُکِي وَ... (۰) وَ مَا تَنْقِمُ مِنَّا إِلاَّ أَنْ... (۱) وَ قَالَ مُوسَى يَا قَوْمِ إِنْ... (۲) رَبِ قَدْ آتَيْتَنِي مِنَ الْمُلْکِ... (۲) قِيلَ لَهَا ادْخُلِي الصَّرْحَ... (۱) إِنَّا أَنْزَلْنَا التَّوْرَاةَ فِيهَا... (۲)
تفسیر
تفسیر نور (محسن قرائتی)
فَإِنْ تَوَلَّيْتُمْ فَما سَأَلْتُكُمْ مِنْ أَجْرٍ إِنْ أَجْرِيَ إِلَّا عَلَى اللَّهِ وَ أُمِرْتُ أَنْ أَكُونَ مِنَ الْمُسْلِمِينَ «72»
پس اگر (به دعوت الهى) پشت كرديد، من از شما اجرتى نخواستهام. پاداش من تنها بر خداست و من مأمورم كه تسليم فرمان او باشم.
نکته ها
نگرانىها اغلب يا به خاطر جان است، يا مال. در آيهى قبل، بيم نداشتنِ پيامبران از توطئهى دشمنان در مورد جان خود مطرح بود، در اين آيه بىتوقّعى آنان نسبت به مال و پاداش از سوى مردم است.
پیام ها
1- پذيرش يا سرپيچى مردم از دعوت پيامبران، اثر مادّى براى انبيا ندارد. «فَما سَأَلْتُكُمْ مِنْ أَجْرٍ»
«1». تلاوت اين آيات از سوى مسلمانان كه در مكّه در اقليّت بودند، نشان روح بلند و شجاعت كامل پيامبر است.
جلد 3 - صفحه 602
2- مبلّغِ موّفق و مؤثّر كسى است كه چشم به مال مردم نداشته باشد و اين را به مردم اعلام كند. «فَما سَأَلْتُكُمْ مِنْ أَجْرٍ»
3- انبيا هيچ گونه پاداشى از مردم نمىخواستند، نه مال، نه خدمات و امثال آن.
«فَما سَأَلْتُكُمْ مِنْ أَجْرٍ»
4- اگر همهى مردم از دين اعراض كنند، در رهبر الهى تاثيرى ندارد، بلكه او تسليم دين خداست. «فَإِنْ تَوَلَّيْتُمْ، أَكُونَ مِنَ الْمُسْلِمِينَ»
5- كسى كه به پاداش اخروى عقيده دارد، به راحتى دل از پاداشهاى دنيوى مىكَند. «إِنْ أَجْرِيَ إِلَّا عَلَى اللَّهِ»
6- مأموريّت همهى پيامبران، تسليم بودن در برابر حقّ است. «مِنَ الْمُسْلِمِينَ»
7- كسى كه مىخواهد مردم را به تسليمِ خدا وادارد بايد خودش تسليم باشد.
أُمِرْتُ ... مِنَ الْمُسْلِمِينَ
8- گرچه امروز مردم اعراض مىكنند، امّا خداوند بندگانِ تسليم و مؤمنان واقعى در تاريخ كم ندارد، تو به آنان ملحق شو. «مِنَ الْمُسْلِمِينَ»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
فَإِنْ تَوَلَّيْتُمْ فَما سَأَلْتُكُمْ مِنْ أَجْرٍ إِنْ أَجْرِيَ إِلاَّ عَلَى اللَّهِ وَ أُمِرْتُ أَنْ أَكُونَ مِنَ الْمُسْلِمِينَ (72)
فَإِنْ تَوَلَّيْتُمْ: پس اگر اعراض كنيد از حق و اتباع آن، و قبول نكنيد و تأمل و تدبر ننمائيد. فَما سَأَلْتُكُمْ مِنْ أَجْرٍ: پس سؤال نكنم شما را اجرى، يعنى بر اين دعوت كه شما را نمايم، مزدى و مالى طمع ندارم. إِنْ أَجْرِيَ إِلَّا عَلَى اللَّهِ:
نيست اجر من بر كسى مگر بر خداى تعالى در قيام به امر رسالت. وَ أُمِرْتُ أَنْ أَكُونَ مِنَ الْمُسْلِمِينَ: و مأمور شدم تا از جمله مسلمانان باشم و متابعت شما را نكنم، خواه اينكه قبول كنيد يا امتناع نمائيد؛ يا مأمور به تسليم هستم به آنچه از شما در دعوت به من وارد آيد.
تنبيه- آيه شريفه در مقام بيان غناى آن حضرت است از قوم، و اظهار آنكه مرا در اين دعوت غرض، نفع شما است نه منفعت خود، و اجر من هم بر خداى تعالى باشد. و وقتى انسان استغناى طبع و قطع طمع نمايد، كلام او در تأثير به قلوب اقوى خواهد بود، و اين دستورى است براى مبلغين اسلام كه در مقام دعوت، غنى و بىنيازى به خرج داده، هيچ طمعى از مردم نداشته، و براى رضاى الهى اقدام به تبليغ احكام سبحانى نموده، ثواب و اجر خود را از فضل و رحمت غنى على الاطلاق خواستار باشند.
ج5، ص 367
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
وَ اتْلُ عَلَيْهِمْ نَبَأَ نُوحٍ إِذْ قالَ لِقَوْمِهِ يا قَوْمِ إِنْ كانَ كَبُرَ عَلَيْكُمْ مَقامِي وَ تَذْكِيرِي بِآياتِ اللَّهِ فَعَلَى اللَّهِ تَوَكَّلْتُ فَأَجْمِعُوا أَمْرَكُمْ وَ شُرَكاءَكُمْ ثُمَّ لا يَكُنْ أَمْرُكُمْ عَلَيْكُمْ غُمَّةً ثُمَّ اقْضُوا إِلَيَّ وَ لا تُنْظِرُونِ (71) فَإِنْ تَوَلَّيْتُمْ فَما سَأَلْتُكُمْ مِنْ أَجْرٍ إِنْ أَجْرِيَ إِلاَّ عَلَى اللَّهِ وَ أُمِرْتُ أَنْ أَكُونَ مِنَ الْمُسْلِمِينَ (72) فَكَذَّبُوهُ فَنَجَّيْناهُ وَ مَنْ مَعَهُ فِي الْفُلْكِ وَ جَعَلْناهُمْ خَلائِفَ وَ أَغْرَقْنَا الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآياتِنا فَانْظُرْ كَيْفَ كانَ عاقِبَةُ الْمُنْذَرِينَ (73)
ترجمه
و بخوان بر ايشان خبر نوح را چون گفت به قومش اى قوم من اگر بوده باشد گران بر شما اقامت من و تذكّر دادن من بآيتهاى خدا پس بر خدا توكّل كردم پس جمع آورى كنيد كارتانرا با شريكانتان پس نبايد باشد كار شما بر شما پوشيده پس ادا كنيد بسوى من و مهلت مدهيد
مرا پس اگر اعراض نموديد پس نخواستم از شما هيچ مزدى نيست مزد من مگر با خدا و مأمور شدم كه باشم از مسلمانان
پس تكذيب نمودند او را پس نجات داديم او را و هر كه بود با او در كشتى و قرار داديم ايشانرا جانشينان و غرق نموديم آنانرا كه تكذيب كردند آيتهاى ما را پس بنگر چگونه بود انجام كار بيم داده شدگان.
تفسير
پيغمبر اكرم مأمور شد از جانب خداوند كه شمّهاى از قصّه حضرت نوح عليه السّلام را با گروهى كه مبعوث بر آنها شده بود بسمع اهل شرك زمان خود برساند باين تقريب كه آنحضرت پس از سالهاى متمادى اقامت در ميان آنها و ارشاد و موعظه و نصح و تحذير با كمال ملايمت فرمود اى قوم من اگر مقام و منزل يا اقامت من در بين شما و قيام من بامر دعوت بحقّ و متذكّر كردن من شما را بادلّه توحيد بر شما شاق و بطبع شما گران است اعتماد و وثوق و توكّل من بخدا است شما تصميم خودتان را بگيريد و با شركاء خودتان در دين باطل يا شركائى كه براى خدا قرار داديد همدست شويد و از آنها استنصار نمائيد و پس از تهيّه تمام وسائل مبارزه بدون مهلت با تمام قوا براى اعدام من قيام و اقدام نمائيد و آنها را در باره من بكار بريد و نتيجه اين عمل آنستكه از ترديد بيرون ميآئيد و از غم و اندوه و عقده دلى كه از من داريد خارج
جلد 3 صفحه 35
ميشويد و تكليف روشن ميشود و امر شما بر شما مستور و پوشيده نميماند چون مراد از لفظ غمّه يا ضيق و شدّت و كربت است و يا مستوريّت و اگر موجب اعراض شما از من و مواعظم آنستكه تصوّر ميكنيد من از شما اجر و مزدى بر ارشاد و وعظ و اداء رسالت طلب مينمايم نه چنين است بهيچ وجه من از شما انتظار كمك مالى ندارم اجر و مزد و ثواب دعوت من با خدا است و براى انجام اين امر از طرف خداوند مأموريّت دارم و مأمورم كه مطيع و منقاد و فرمانبردار او باشم و به اقبال و ادبار شما ترتيب اثر ندهم و جز به لطف او اميدوار و جز از قهر او خائف نباشم و ميدانم كه او حافظ و نگهبان و معين و ناصر من است پس از اتمام حجّت باز قوم مانند روز اوّل تكذيب آنحضرت را نمودند و خداوند بوسيله كشتى او و همراهانش را نجات داد و جانشين غرق شدگان فرمود در زمين و سايرين بطوفان عالمگير غرق شدند و اثرى از آنها باقى نماند پس بايد بنظر عبرت در اين واقعه تاريخى نگريست و با دعوت انبياء عظام مخالفت ننمود و سهل انگارى نكرد و دنيا و آخرت را از دست نداد كه صبر خدا زياد و قهر او شديد است.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
فَإِن تَوَلَّيتُم فَما سَأَلتُكُم مِن أَجرٍ إِن أَجرِيَ إِلاّ عَلَي اللّهِ وَ أُمِرتُ أَن أَكُونَ مِنَ المُسلِمِينَ (72)
پس اگر اعراض ميكنيد بتوهّم اينكه من از شما توقعي داشته باشم من از شما سؤال اجر و مزد نميكنم نيست مزد من مگر بر خدا که مرا فرستاده و مأمور شدهام اينكه بوده باشم از مسلمين.
فَإِن تَوَلَّيتُم پس اعراض از من منشأش يكي از دو چيز است يا توهّم ميكنيد که من با دنياي شما كاري دارم يا از شما توقع اجر و مزدي ميكنم بدانيد فَما سَأَلتُكُم مِن أَجرٍ هيچگونه توقعي ندارم چون اهل دنيا نسبت بعلماء و انبياء و ائمه [ع]
جلد 10 - صفحه 429
سوء ظني دارند و اينها را توهّم ميكنند که گرگ آنها باشند و ميخواهند آنها را پاره كند و بلع كنند حتي ميگويند
همچه حمال باسباب جهان زاهد شهربرگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 72)- در این آیه بیان دیگری از نوح برای اثبات حقانیت خویش نقل شده، آنجا که میگوید: «اگر شما از دعوت من سرپیچی کنید (من زیانی نمیبرم چرا که) من از شما اجر و پاداشی نخواستم» (فَإِنْ تَوَلَّیْتُمْ فَما سَأَلْتُکُمْ مِنْ أَجْرٍ).
«چرا که اجر و پاداش من تنها بر خداست» (إِنْ أَجْرِیَ إِلَّا عَلَی اللَّهِ).
برای او کار میکنم و تنها از او پاداش میخواهم «و من مأمورم که از مسلمین (تسلیم شدگان در برابر فرمان خدا) باشم» (وَ أُمِرْتُ أَنْ أَکُونَ مِنَ الْمُسْلِمِینَ).
نکات آیه
۱ - حضرت نوح (ع) حجت را بر قومش تمام کرده و آنان بى هیچ دلیلى از او رو گردانیده و از پذیرش دعوتش سر باز مى زدند. (فإن تولیتم فما سألتکم من أجر) این آیه ادامه آیه قبل است که براى بیان تحدى حضرت نوح (ع) و تمام کردن حجت خود بر قومش مى باشد.
۲ - حضرت نوح (ع)، براى انجام رسالت خویش، از مردم کمترین مزدى مطالبه نمى کرد. (فإن تولیتم فما سألتکم من أجر)
۳ - حضرت نوح (ع) خود را فرستاده خداوند دانسته و اجر و مزد خود را نیز تنها بر عهده او اعلام کرد. (إن کان کبر علیکم مقامى و تذکیرى بأیت اللّه ... فإن تولیتم فما سألتکم من أجر إن أجرى إلا على اللّه)
۴ - مزد و پاداش دعوت به حق و تبلیغ دین، بر عهده خداست. (إن أجرى إلا على اللّه)
۵ - حضرت نوح (ع) در امر دعوت، تسلیم خدا بوده و تنها به فرمان او عمل مى کرد. (و أمرت أن أکون من المسلمین)
۶ - تسلیم بودن در برابر فرمان خداوند، مرتبه اى از مقامات انبیاى الهى است. (أمرت أن أکون من المسلمین)
۷ - حضرت نوح (ع) در برابر نارضایتى قومش نسبت به دعوت او، عزم راسخ خویش را اعلام کرد و بر ادامه سرسختانه راه خود اصرار و تأکید ورزید. (فأجمعوا أمرکم و شرکاءکم ... و أمرت أن أکون من المسلمین)
موضوعات مرتبط
- انبیا: انقیاد انبیا ۶ ; مقامات انبیا ۶
- تبلیغ: استقامت در تبلیغ ۷
- حق: پاداش دعوت به حق ۴
- دین: پاداش تبلیغ دین ۴
- عصیان: عصیان از نوح (ع) ۱
- قوم نوح: اتمام حجت بر قوم نوح ۱ ; عصیان قوم نوح ۱
- نوح (ع): اتمام حجت نوح (ع) ۱ ; اجرت رسالت نوح (ع) ۲، ۳ ; استقامت نوح (ع) ۷ ; انقیاد نوح (ع) ۵ ; دعوت نوح (ع) ۵ ; عصیان از نوح (ع) ۱ ; قصه نوح (ع) ۷ ; نبوت نوح (ع) ۳ ; نوح (ع) و ناخشنودى قوم نوح ۷ ; ویژگیهاى دعوت نوح (ع) ۲