الملك ١٩
کپی متن آیه |
---|
أَ وَ لَمْ يَرَوْا إِلَى الطَّيْرِ فَوْقَهُمْ صَافَّاتٍ وَ يَقْبِضْنَ مَا يُمْسِکُهُنَ إِلاَّ الرَّحْمٰنُ إِنَّهُ بِکُلِ شَيْءٍ بَصِيرٌ |
ترجمه
الملك ١٨ | آیه ١٩ | الملك ٢٠ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«صَآفَّاتٍ»: گسترده بالان (نگا: نور / ). «یَقْبِضْنَ»: بالها را فراهم میآورند. بالها را باز و بسته میکنند. «مَا یُمْسِکُهُنَّ»: (نگا: نحل / ).
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
تفسیر
- آيات ۱۵ - ۲۲، سوره ملك
- پاره اى از نشانه هاى تدبير الهى
- ذكر آيت پرواز پرندگان (اولم يروا الى الطير....)) و بيان وجه اينكه فرمود جز خداكسى طيور را در فضا نگه نمى دارد
- تمثيلى براى بيان حال مؤ من طالب بصيرت و كافرجاهل و لجوج تمثيلى براى بيان حال مؤ من طالب بصيرت و كافرجاهل و لجوج
- (روايتى دال بر اينكه قلب بر چهار قسم است ، درذيل آيه ((افمن يمشى مكبا على وجهه ...))
تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ لَقَدْ كَذَّبَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ فَكَيْفَ كانَ نَكِيرِ «18» أَ وَ لَمْ يَرَوْا إِلَى الطَّيْرِ فَوْقَهُمْ صافَّاتٍ وَ يَقْبِضْنَ ما يُمْسِكُهُنَّ إِلَّا الرَّحْمنُ إِنَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ بَصِيرٌ «19»
همانا كسانىكه قبل از آنان بودند، انبيا را تكذيب كردند، پس (بنگر كه) كيفر من چگونه بود. آيا پرندگانى را كه بر فراز آنان، در حالى كه بالهاى خود را گسترده و جمع مىكنند (و در پروازند) نمىبينند؟ هيچ كس جز خداوند رحمن آنها را (در آسمان) نگاه نمىدارد. همانا او به هر چيز بينا است.
نکته ها
پرندگان با دارا بودن حركات دسته جمعى و طىّ مسافتهاى طولانى در چهار فصل، نشستنها و پروازهاى متوالى و بدون محدوديّت مكانى، امّا عدم سقوط و تصادم با يكديگر، نشانه هايى از عظمت و قدرت الهى هستند.
«1». نوح، 11.
جلد 10 - صفحه 157
«صافات» به صورت اسم فاعل آمده است، يعنى پرنده با بالهاى باز پرواز مىكند، ولى كلمه «يَقْبِضْنَ» به صورت فعل آمده، زيرا پرنده گاهى بالهاى خود را جمع مىكند.
پیام ها
1- تهديدهاى خداوند را جدى بگيريم. (قهر خداوند درباره پيشينيان عملى شده است، قارون به زمين فرو رفت و بر قوم لوط از آسمان سنگريزه باريد. پس شما از تاريخ آنان عبرت بگيريد.) «فَكَيْفَ كانَ نَكِيرِ»
2- خداوند، پيامبرش را در برابر تكذيب مردم دلدارى مىدهد. «لَقَدْ كَذَّبَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ»
3- تاريخ گذشته، چراغ راه آيندگان است. «كَذَّبَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ»
4- تكذيب انبيا، رمز قهر الهى است. كَذَّبَ ... فَكَيْفَ كانَ نَكِيرِ
5- ابزارهاى مادّى شما را مغرور نكند. (گرچه پرنده از طريق بال زدن پرواز مىكند ولى آنچه او را در هوا نگاه مىدارد، قدرت خداوند است.) «ما يُمْسِكُهُنَّ إِلَّا الرَّحْمنُ»
6- هيچ چيز را براى خدا شريك قرار ندهيد. «إِلَّا الرَّحْمنُ»
7- نعمتهاى الهى بر اساس رحمت است. «ما يُمْسِكُهُنَّ إِلَّا الرَّحْمنُ»
8- نظام هستى، زير نظر خداوند اداره مىشود. «إِنَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ بَصِيرٌ»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
أَ وَ لَمْ يَرَوْا إِلَى الطَّيْرِ فَوْقَهُمْ صافَّاتٍ وَ يَقْبِضْنَ ما يُمْسِكُهُنَّ إِلاَّ الرَّحْمنُ إِنَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ بَصِيرٌ «19»
پس تنبيه فرمايد به قدرت خود به ارسال عذاب:
أَ وَ لَمْ يَرَوْا إِلَى الطَّيْرِ: آيا نمىبينند و نگاه نمىكنند به سوى مرغان، فَوْقَهُمْ صافَّاتٍ: كه بالاى سر ايشان، معلق بر هوا در حالتى كه صفها كشيدهاند، يعنى بالهاى خود را گسترانيدهاند در هوا نزد طيران، چه هرگاه بالهاى خود پهن كنند، صف قوايم خود نمايند، وَ يَقْبِضْنَ: و فراهم مىگيرند بالهاى خود را وقتى كه بر پهلوى خود مىزنند.
بيان: صف عبارت است از وضع اشياى متواليه بر خط مستقيم، و قبض جمع شىء است از حال بسط. پس طيور نزد طيران، بسط كنندهاند بالهاى خود را آنا فآنا و تارة بعد تارة قبض بر اوطارى مىشود مانند شناور بر روى آب پرندگان در هوا پرواز كنند.
ما يُمْسِكُهُنَ: باز نمىدارد ايشان را در هوا برخلاف طبع، يا در حال قبض و بسط بالها از افتادن نگه نمىدارد، إِلَّا الرَّحْمنُ: مگر خداى بزرگ بخشاينده كه به قدرت كامله خود، هر يك از طيور را شكلى و هيئتى و طبعى خاص داده و اسباب طيران و جولان ايشان را در هوا مهيا ساخته. إِنَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ بَصِيرٌ:
بدرستى كه خداى تعالى به همه چيزها بينا و داناست، به آنكه خلق غرايب نمايد و تدبير عجائب فرمايد. شبههاى نيست در آنكه ذاتى كه قادر باشد بر نگهداشتن طيور بر هوا و منع افتادن ايشان، هر آينه بر همه چيز قادر خواهد بود.
جلد 13 - صفحه 249
تبصره: از جمله غرائب خلقت سبحانى، آفرينش طيور است. حضرت صادق عليه السّلام در حديث مفضل فرمايد: تأمل كن در جسم پرندگان و خلقت آنها، زيرا حق تعالى چون مقدر فرموده كه در هوا پرواز كنند، جسمش را سبك آفريده، و خلقتش را مندمج و درهم گردانيده. و از چهار پاى حيوانات دو پا، و از پنج انگشت چهار داده، و براى دفع بول و سرگين، يك سوراخ مقرر، و سينهاش را باريك و تنگ گردانيده كه هوا را به آسانى بشكافد به هيئتى كه سينه كشتى را مىسازند. و دو بال و دمش را پرهاى دراز محكم كه آلت پروازى باشد، و جميع بدنش را لباس پر پوشانده كه هوا در ميان آن داخل شود و در هوا بايستد، و طعمه آن دانه و گوشت باشد بدون جائيدن، لذا دندان نداده، و بجاى آن منقار صلب خشكى به او عطا نموده كه غذاى خود را به آن برگيرد و از دريدن گوشت نشكند.
و چون دانه را درست و گوشت را خام مىخورد، حرارت زيادى در اندرون او قرار داده كه طعمه را بدون جائيدن در اندك زمانى حل نمايد، چنانچه مىبينى بعضى هستههاى ميوهها در جوف آدمى درست بيرون آيد، و در جوف مرغان، آب شود. و مقرر نموده براى نسل، تخم و جوجه گذارند، زيرا اگر در شكمش بود، سنگين مىشد براى پريدن. و باز براى قدرت نمائى خلقت خفاش را بر خلاف پرندگان آفريده كه حامله شود و ميزايد و بچهاش با خودش باشد. تأمل نما در مرغى كه هميشه در هوا پرواز كند، به روى تخم خود مدتى كمى مىخوابد تا جوجه درآيد. و پس از بيرون آمدن، باد در دهان جوجه مىدمد تا چينهدانش گشاده شود براى غذا، و ابتدا دانه را مادر در چينهدان خود جمع، و براى بچه برمىگرداند، و حال آنكه شعور ندارد. با اين وصف به تدبير حكيم عليم، آثار قدرت سبحانى در او ظاهر گردد كه عقول را حيران گرداند.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
إِنَّ الَّذِينَ يَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ بِالْغَيْبِ لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَ أَجْرٌ كَبِيرٌ «12» وَ أَسِرُّوا قَوْلَكُمْ أَوِ اجْهَرُوا بِهِ إِنَّهُ عَلِيمٌ بِذاتِ الصُّدُورِ «13» أَ لا يَعْلَمُ مَنْ خَلَقَ وَ هُوَ اللَّطِيفُ الْخَبِيرُ «14» هُوَ الَّذِي جَعَلَ لَكُمُ الْأَرْضَ ذَلُولاً فَامْشُوا فِي مَناكِبِها وَ كُلُوا مِنْ رِزْقِهِ وَ إِلَيْهِ النُّشُورُ «15» أَ أَمِنْتُمْ مَنْ فِي السَّماءِ أَنْ يَخْسِفَ بِكُمُ الْأَرْضَ فَإِذا هِيَ تَمُورُ «16»
أَمْ أَمِنْتُمْ مَنْ فِي السَّماءِ أَنْ يُرْسِلَ عَلَيْكُمْ حاصِباً فَسَتَعْلَمُونَ كَيْفَ نَذِيرِ «17» وَ لَقَدْ كَذَّبَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ فَكَيْفَ كانَ نَكِيرِ «18» أَ وَ لَمْ يَرَوْا إِلَى الطَّيْرِ فَوْقَهُمْ صافَّاتٍ وَ يَقْبِضْنَ ما يُمْسِكُهُنَّ إِلاَّ الرَّحْمنُ إِنَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ بَصِيرٌ «19» أَمَّنْ هذَا الَّذِي هُوَ جُنْدٌ لَكُمْ يَنْصُرُكُمْ مِنْ دُونِ الرَّحْمنِ إِنِ الْكافِرُونَ إِلاَّ فِي غُرُورٍ «20» أَمَّنْ هذَا الَّذِي يَرْزُقُكُمْ إِنْ أَمْسَكَ رِزْقَهُ بَلْ لَجُّوا فِي عُتُوٍّ وَ نُفُورٍ «21»
جلد 5 صفحه 240
ترجمه
همانا آنانكه ميترسند از پروردگارشان در حاليكه غائب از انظارند براى ايشان است آمرزش و مزدى بزرگ
و پنهان سازيد سخن خود را يا آشكار كنيد آنرا همانا او دانا است بآنچه در سينهها است
آيا نميداند آنكه آفريد خلق را و او است عالم بدقائق و رقائق و آگاه از امور
و او است آنكه قرار داد براى شما زمين را نرم و آرام پس برويد در جوانب و اطراف آن و بخوريد از روزى او و بسوى او است بازگشت
آيا ايمن شديد از كسانيكه در آسمانند كه فرو برند شما را بزمين پس آنگاه آن بحركت درآيد
يا ايمن شديد از كسانيكه در آسمانند كه بفرستند بر شما باديرا كه در آن سنگ ريزه باشد پس زود باشد كه خواهيد دانست چگونه است بيم دادن
من و بتحقيق تكذيب كردند آنانكه بودند پيش از آنها پس چگونه بود انكار من بعقوبت
آيا نظر نكردند به پرندگان بالاى سرشان گسترانندگانند بالها را و جمع ميكنند كه نگاه نميدارد آنها را مگر خداى بخشاينده همانا او بهمه چيز بينا است
آيا كيست اين آنچنان كسيكه او لشگر است براى شما كه يارى كند شما را بغير از خدا نيستند كافران مگر در فريب شيطان
آيا كيست اين آنچنان كسى است كه روزى دهد شما را اگر باز گيرد روزى خود را از شما خدا بلكه ستيزه و لجاج نمودند در سركشى و رميدن از حقّ.
تفسير
روايت شده كه مشركين مكّه در ميان خودشان سخنانى ميگفتند و خداوند پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم را از آن مطّلع ميفرمود پس با خود گفتند آهسته سخن گوئيد تا خداى محمد نشنود و خداوند در اين آيات تنبيه بجهل آنها فرموده و بنابراين ظاهرا مراد آنستكه كسانيكه باطنا از خدا ميترسند و در وقتى كه مخفى از انظارند معصيت خدا را نميكنند يا عبادت خدا را مينمايند چون عمل آنها از
جلد 5 صفحه 241
ريا و سمعه و ترس از خلق دور و بخلوص نزديك است براى آنان آمرزش گناه و اجر عظيم اخروى است اگر چه گفتهاند مراد از بالغيب خداى ناديده و غائب از انظار است ولى اينجا بقرينه آيات آتيه و شأن نزول مذكور آنمعنى انسب است و لذا ميفرمايد و چه پنهان و آهسته كنيد سخن خودتان را چه آشكار و بلند خداوند از باطن قلب شما آگاه است آيا كسيكه مردم را خلق نموده و او عالم بدقائق و رقائق امور و آگاه از اسرار و افكار است سخن آهسته آنها را نميداند تا چه اندازه شما در جهالت و نادانى هستيد و بعضى لطيف را بلطف تدبير و دقت تقدير تفسير نمودهاند خداوند آنذات كثير البركاتى است كه زمين را براى مردم نرم و آرام و رام يعنى قابل قبول هر تصرّفى فرموده از كشت و زرع و حفر و بنا و غيرها و در نتيجه مردم در اطراف و جوانب آن از كوه و دشت كه بمنزله مناكب و پشتهاى مراكب و دوابّند براى سير و سياحت رفت و آمد مينمايند برخصت خداوند و از منافع و ارزاق آن بهرهمند ميشوند بترغيب او و بازگشت همه دسته جمعى بحضور اقدس الهى است و هر كس را بمقتضاى حال و اعمال پاداش و كيفر خواهد داد آنچه ذكر شد مستفاد از ظاهر آيه و بيان مفسّرين مبنى بر اصول قديمه است ولى بنابر حركت زمين كه از اصول جديده است ممكن است گفته شود خداوند تشبيه فرموده زمين را در سرعت حركت و محسوس نبودن آن بشتر راهوار هموار بطوريكه حركت آن بر راكب مشهود نشود چون ذلول بر چنين شترى اطلاق ميشود و بنابراين سير در مناكب اين قسم شتر ترشيح لطيفى است كه بر ارباب ذوق لطف آن پوشيده نيست و اينمعنى بمراتب الطف از معناى سابق است و در مقام تهديد كفّار قريش و مشركين مكّه كه روى خطاب متوجّه بآنها بود فرموده آيا ايمن شديد شما از غضب آنكس كه ايادى قدرت او كه ملائكه ميباشند در مافوق شمايند و اگر بخواهد زمين را امر ميكند مانند قارون و اموالش شما را در خود فرو برد در وقتى كه بلرزه در آيد يا ايمن شديد از آنكس كه بفرستد بر شما باد تند مشتمل بر سنگ ريزه را مانند قوم لوط پس بعد از اين خواهيد دانست دنباله انذار و تخويف و تهديد مرا آنانكه قبل از شما انبيا را تكذيب نمودند از
جلد 5 صفحه 242
قبيل قوم نوح و عاد و ثمود چگونه بود بد آمدن من از اعمالشان و مجازاتم آنها را اگر قدرت خداوند در عالم نافذ نباشد پرندگانرا كه مردم ميبينند در هوا طيران ميكنند و بالهاشانرا ميگشايند و ميبندند چه چيز آنها را نگهميدارد كه نمىافتند بزمين با آنكه جسم ثقيلند و طبعا ميل بمركز زمين دارند جز عنايت خداى بخشنده مهربان كه بآنها قوّه و قدرت و وسائل پريدن و نگهدارى خودشان را داده و ميبيند آنها را و مراقب احوالشان است و ميداند چگونه خلق كند آنها را آيا كيست اين بت آنچنان جسم بىشعورى كه او لشگر و نيروى شما است بگمان خودتان كه يارى كند شما را غير از خدا واضح است كه نميتواند كمك كند چه رسد كه در مقابل لشگر الهى قيام نمايد و مانع از نفوذ اراده او شود اينها فقط فريب شيطان را خوردهاند كه چنين عقائد ناروائى نسبت به بتها دارند آيا كيست اين بت آنچنان كسى است كه روزى دهد شما را اگر خدا قطع كند روزى شما را بقطع باران و غيره خودشان هم ميدانند كه بتها چنين هنرى ندارند ولى لجاج و عناد و ستيزگى موجب شده كه باقى ماندند در سركشى و طغيان و رميدن و تنفّر نمودن از ذكر حق و قبول حقيقت.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
أَ وَ لَم يَرَوا إِلَي الطَّيرِ فَوقَهُم صافّاتٍ وَ يَقبِضنَ ما يُمسِكُهُنَّ إِلاَّ الرَّحمنُ إِنَّهُ بِكُلِّ شَيءٍ بَصِيرٌ «19»
آيا نظر نميكنند بسوي اينکه پرندگان که بالاي سر آنها پرواز ميكنند بالهاي خود را باز ميكنند و بعضي باز نگهميدارند و بعضي بهم ميزنند باز و بسته نگهداري نميكند آنها را مگر خداي رحمن محققا او بهر چيزي بينا است.
جلد 17 - صفحه 107
أَ وَ لَم يَرَوا دو نحوه رؤيت داريم يكي رؤيت بچشم سر و ديگر رؤيت بچشم قلب که فكر و تأمل باشد و درك كند مثل فرمايش امير المؤمنين:
(ما رأيت شيئا الا و رأيت اللّه قبله و بعده و معه)
و از حضرت سؤال كردند: هل رأيت ربك: فرمود:
ما أعبد ربا لم أره.
إِلَي الطَّيرِ مراد جنس طير است که شامل ميشود از پشه تا عنقا، و اينکه طيور گاهي بالهاي خود را باز نگه ميدارند و گاهي بر هم ميگذارند و اينکه طيور دائما طاهر و پاك هستند و لكن در حليت أكل و حرمت آن مختلف هستند اگر باز نگهداشتن آنها در حال پرواز بيشتر از بهم زدن آنها است محرم الاكل مثل كلاغ، و اگر بهم زدن بيشتر از باز نگهداشتن است مثل كبوتر و گنجشك محلل الاكل است و خداوند متعال هوا را براي آنها مثل آب دريا براي حيوانات آبي قرار داده که در جو هوا حركت و سير ميكنند و در حال سكون بايد بر جسمي قرار گيرند نميتوانند در هوا سكونت كنند.
فَوقَهُم که اينکه طيور تمام بالاي سر انسان پرواز ميكنند و بسا طيوري که آن قدر بالا ميروند که ديگر ديده نميشوند و بسرعت تا روي زمين ميآيند و سقوط نميكنند و خداوند بهر يك چشم بصيرت داده که مأكول خود را از دور مشاهده ميكند و مستقيما بر او مينشيند، و بسا از زير چندين حجاب مشاهده ميكند پشه خون را از ميان رگ و گوشت و پوست مشاهده ميكند و چه قوه و قدرتي باو داده که با نيش خود اينکه حجابها را سوراخ ميكند با اينكه نيش او مجوف است که خون را ميمكد، در حديث است: براي معرفت بصفت رزاقيت خداي متعال اينكه اينکه طيور صبح از آشيانه بيرون ميآيند گرسنه شام در آشيانه ميروند سير و شبعان نه مثل معاويه که هر چه ميخورد سير نميشود در اثر نفرين پيغمبر که خودش ميگويد: مللت و ما شبعت و ضرب المثل شده که شاعر ميگويد:
و صاحب لي بطنه كالهاويةبرگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 19)- به این پرندگان بالای سر خود بنگرید! در آیات آغاز این سوره به هنگامی که بحث از قدرت و مالکیت خداوند بود سخن از آسمانهای هفتگانه و ستارگان و کواکب آنها به میان آمد، در این آیه همین مسأله قدرت با ذکر یکی از موجودات به ظاهر کوچک عالم هستی تعقیب میشود، میفرماید: «آیا به پرندگانی که بالای سرشان است و گاه بالهای خود را گسترده و گاه جمع میکنند نگاه نکردند؟! (ا و لم یروا الی الطیر فوقهم صافات و یقبضن). همه پرواز میکنند اما هر کدام برنامه مخصوصی دارند.
این اجسام سنگین بر خلاف قانون جاذبه از زمین برمیخیزند، و به راحتی تمام بر فراز آسمان، ساعتها، و گاه هفتهها و ماهها پشت سر هم به حرکت سریع و نرم خود ادامه میدهند، بیآنکه هیچ مشکلی داشته باشند.
چه کسی بدن آنها را به گونهای آفریده که به راحتی در هوا سیر میکنند؟! و چه کسی این قدرت را به بالهای آنها بخشیده؟
لذا در پایان آیه میافزاید: «جز خداوند رحمان کسی آنها را بر فراز آسمان نگه نمیدارد، چرا که او به هر چیز بیناست،» و نیاز هر مخلوقی را میداند (ما یمسکهن الا الرحمن انه بکل شیء بصیر).
اوست که وسائل و نیروهای مختلف را برای پرواز در اختیار آنها گذارده،
ج5، ص239
نگهدارنده پرندگان در آسمان، همان نگهدارنده زمین و موجودات دیگر است و هر زمان اراده کند نه پرنده قدرت پرواز دارد و نه زمین آرامش خود را حفظ میکند.
نکات آیه
۱ - پرواز پرندگان در فضا و بر فراز انسان ها، از شگفتى هاى آفرینش (أولم یروا إلى الطیر فوقهم صفّ-ت و یقبضن)
۲ - پرواز طیور و پرندگان در فضا، بدون سقوط بر زمین، از آیات قدرت و جلوه هاى رحمانیت خداوند (أولم یروا إلى الطیر ... ما یمسکهنّ إلاّ الرحمن)
۳ - باز و بسته شدن بال هاى پرندگان بر فراز زمین، از برجسته ترین جلوه هاى قدرت و رحمانیت خداوند برداشت یاد شده، از اختصاص به ذکر یافتن «باز و بسته شدن بال هاى پرندگان در فضا» به دست مى آید. (أولم یروا إلى الطیر ... ما یمسکهنّ إلاّ الرحمن)
۴ - رحمان، از اوصاف خداوند (الرحمن)
۵ - پرواز پرندگان بر فراز زمین، دلیل و نشانه توانایى خداوند بر عذاب و هلاکت کافران (فکیف کان نکیر . أولم یروا إلى الطیر ... ما یمسکهنّ إلاّ الرحمن) ذکر پرواز پرندگان به عنوان نشانه قدرت خداى رحمان - پس از یادآورى کیفر و عذاب کافران پیشین - مى تواند به منظور ارائه نمونه و جلوه اى از قدرت همه جانبه خداوند در جهان باشد.
۶ - خداوند، نسبت به هر چیزى آگاه و بینا است. (إنّه بکلّ شىء بصیر)
۷ - پرواز پرندگان بر فراز انسان ها، جلوه آگاهى و بینایى مطلق خداوند (أولم یروا إلى الطیر ...إنّه بکلّ شىء بصیر)
۸ - کفر و تکذیب دین، برخاسته از تأمل نکردن و نیندیشیدن در آیات الهى در طبیعت است. (و لقد کذّب الذین من قبلهم ... أولم یروا إلى الطیر ... إنّه بکلّ شىء بصیر) از سرزنش شدن کافران تکذیب گر، به خاطر تأمل نکردن در پدیده هاى طبیعت (مانند پرندگان) مى توان مطلب یاد شده را به دست آورد.
۹ - طبیعت، بستر خداشناسى است. (أولم یروا إلى الطیر ... ما یمسکهنّ إلاّ الرحمن إنّه بکلّ شىء بصیر)
موضوعات مرتبط
- آفرینش: شگفتیهاى آفرینش ۱
- آیات خدا: آیات آفاقى ۹
- اسماء و صفات: رحمان ۴
- پرندگان: بال پرندگان ۳; پرواز پرندگان ۲، ۳، ۵، ۷; شگفتى پرواز پرندگان ۱
- تعقل: آثار عدم تعقل در آفرینش ۸; آثار عدم تعقل در آیات خدا ۸
- خدا: بصیرت خدا ۶; دلایل خدا شناسى ۹; نشانه هاى بصیرت خدا ۷; نشانه هاى رحمانیت خدا ۲، ۳; نشانه هاى علم خدا ۷; نشانه هاى قدرت خدا ۲، ۳، ۵; وسعت علم خدا ۶
- دین: منشأ تکذیب دین ۸
- شناخت: منابع شناخت ۹
- طبیعت: نقش طبیعت ۹
- کافران: عذاب کافران ۵; هلاکت کافران ۵
- کفر: منشأ کفر ۸
منابع