الأنعام ١٢٨
ترجمه
الأنعام ١٢٧ | آیه ١٢٨ | الأنعام ١٢٩ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«مَعْشَرَ»: گروه. دسته. جمعیّت. «إِسْتَکْثَرْتُمْ»: بسیاری را وسوسه کردید و گول زدید. «أَجَّلْتَ لَنَا»: برای ما معیّن و مقرّر کردی. «مَثْوَی»: مقرّ. جایگاه. «إِلاّ مَا»: جز مدّت زمانی که. جز کسانی که. این استثناء بیانگر این واقعیّت است که قادر مطلق خدا است و هرچه خواهد کند. و چه بسا این استثناء تعلیق به محال باشد (نگا: هود / و .
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
تفسیر
- آيات ۱۳۵ - ۱۲۸، سوره انعام
- بين قضاى الهى و اختيار انسان ، مزاحمتى نيست .
- سلطه و ولايت شياطين بر انسان ، قهرى نيست ، بلكه به اعتراف كفار در قيامت ، نتيجه معامله طرفينى است .
- بعثت پيامبران حجت را بر كافرين تمام كرده است .
- سه نكته كه از معناى آيه استفاده مى شود.
- سنت الهى چنان نيست كه مردم بى خبر را (قبل از اتمام حجت ) هلاك سازد.
- نفى جميع انحاء ظلم از خداى متعال در جمله : (( و ربك الغنى ذوالرحمة )) .
- (چند روايت درباره محبت ظالم ، انتقام از ظالم بدست ظالمى ديگر، آرزوى دراز).
تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ يَوْمَ يَحْشُرُهُمْ جَمِيعاً يا مَعْشَرَ الْجِنِّ قَدِ اسْتَكْثَرْتُمْ مِنَ الْإِنْسِ وَ قالَ أَوْلِياؤُهُمْ مِنَ الْإِنْسِ رَبَّنَا اسْتَمْتَعَ بَعْضُنا بِبَعْضٍ وَ بَلَغْنا أَجَلَنَا الَّذِي أَجَّلْتَ لَنا قالَ النَّارُ مَثْواكُمْ خالِدِينَ فِيها إِلَّا ما شاءَ اللَّهُ إِنَّ رَبَّكَ حَكِيمٌ عَلِيمٌ «128»
و (به ياد آوريد) روزى كه خداوند، همهى آنان را گرد مىآورد (سپس به جِنّيان خطاب مىفرمايد:) اى گروه جنّ! از انسانها (پيروان) بسيارى يافتيد. و دوستان ايشان از نسل بشر گفتند: پروردگارا! ما انسانها و شياطين از يكديگر بهره گرفتيم و اينك به سرانجامى كه برايمان قرار داده بودى رسيديم. خداوند مىفرمايد: آتش جايگاهتان است كه هميشه در آن خواهيد بود، مگر آنكه خداوند بخواهد (كه گروهى از شمارا ببخشايد).
همانا پروردگار تو حكيمى داناست.
نکته ها
در آيات قبل، به كارهاى شياطين و وسوسههايشان اشاره شد، در اينجا سرنوشت
جلد 2 - صفحه 553
وسوسهپذيرى از شياطين را كه دوزخ است، بيان مىكند. ضمناً به گفتهى قرآن، شيطان از جنّ است و جنّى كه مردم را گمراه كرده همان شيطان است.
پیام ها
1- به عاقبت كار خود بينديشيم. «وَ يَوْمَ» (هر كجا كلمهى «يَوْمَ» در آغاز آيه بكار رفته، مراد يادآورى چنين روزى است.)
2- جنّ، مكلّف و مختار است و مورد خطاب و توبيخ وكيفر و پاداش قرار مىگيرد. «يا مَعْشَرَ الْجِنِّ»
3- شيطان، به گمراه كردن گروه كم راضى نيست و گروه زيادى از انسانها را منحرف كرده است. «قَدِ اسْتَكْثَرْتُمْ مِنَ الْإِنْسِ» در آيهاى ديگر مىفرمايد: «وَ لَقَدْ أَضَلَّ مِنْكُمْ جِبِلًّا كَثِيراً أَ فَلَمْ تَكُونُوا تَعْقِلُونَ» «1»
4- در قيامت، جنّ اغواگر پاسخى در برابر توبيخ ندارد و تنها پيروان انسانى او سخن مىگويند. يا مَعْشَرَ الْجِنِ ... قالَ أَوْلِياؤُهُمْ مِنَ الْإِنْسِ
5- بهرهگيرى انسان و جنّ از يكديگر طرفينى است. «اسْتَمْتَعَ بَعْضُنا بِبَعْضٍ»
6- در قيامت، انسان و جنّ، همگى محشور مىشوند. «جَمِيعاً»
7- پيروى از وسوسههاى شيطانى، به تدريج انسان را به ولايتپذيرى از او وامىدارد. «أَوْلِياؤُهُمْ»
8- همهى منحرفان، كيفر يكسان ندارند و باقىماندن در آتش، وابسته به ارادهى خداوند است. «إِلَّا ما شاءَ اللَّهُ»
9- احكام دادگاه الهى، بر مبناى علم و حكمت است. «حَكِيمٌ عَلِيمٌ»
«1». يس، 62.
تفسير نور(10جلدى)، ج2، ص: 554
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
وَ يَوْمَ يَحْشُرُهُمْ جَمِيعاً يا مَعْشَرَ الْجِنِّ قَدِ اسْتَكْثَرْتُمْ مِنَ الْإِنْسِ وَ قالَ أَوْلِياؤُهُمْ مِنَ الْإِنْسِ رَبَّنَا اسْتَمْتَعَ بَعْضُنا بِبَعْضٍ وَ بَلَغْنا أَجَلَنَا الَّذِي أَجَّلْتَ لَنا قالَ النَّارُ مَثْواكُمْ خالِدِينَ فِيها إِلاَّ ما شاءَ اللَّهُ إِنَّ رَبَّكَ حَكِيمٌ عَلِيمٌ (128)
و يوم نحشرهم جميعا: و ياد كن روزى را كه حشر كنم جن و انس را تماما. و حفص «يَحْشُرُهُمْ» خوانده «1»، يعنى حشر مىفرمايد خداوند همه مكلفان را و گوئيم: يا مَعْشَرَ الْجِنِّ قَدِ اسْتَكْثَرْتُمْ مِنَ الْإِنْسِ: اى گروه جن، بتحقيق بسيار خواستيد گمراهى آدميان را، يا بسيار يافتيد ايشان را كه پيرو شما باشند و بدان جهت محشور شدند با شما وَ قالَ أَوْلِياؤُهُمْ مِنَ الْإِنْسِ: و گويند دوستان شياطين از آدميان و آنها كه تابع شدند رَبَّنَا اسْتَمْتَعَ بَعْضُنا بِبَعْضٍ: پروردگار ما، منتفع و بهرهمند شدند برخى از آدميان به بعض از جن به اين وجه كه پيروى ايشان كردند بر شهوات و مستلذات نفسانيه: 1- نفع گرفتند جن از انس به اين طريق كه آنها را مطيع خود ساختند. 2- مراد استمتاع آنكه در معصيت معاون يكديگرند كه جن آدميان را به گناه وسوسه نمايند و آدميان پيروى كنند وَ بَلَغْنا
«1» يعنى بالياء خوانده، ولى ديگران غير از حفص با نون خواندهاند: «نحشرهم» مجمع البيان ج 2 ص 365.
تفسير اثنا عشرى، ج3، ص: 376
أَجَلَنَا الَّذِي أَجَّلْتَ لَنا: و گويند بار خدايا رسيديم به وقتى كه مقرر كرده بودى، يعنى مرگ يا بعث از قبور. اين اعتراف آنهاست به آنچه نموده باشند از طاعت ايشان و اتباع هوى و تكذيب بعث و تحسر بر حال خود. پس گويند اكنون حال ما چگونه خواهد بود قالَ النَّارُ مَثْواكُمْ خالِدِينَ فِيها: جواب فرمايد: اى گمراهان، جهنم جاى شما است در حالتى كه دائم و مخلد باشيد در آن إِلَّا ما شاءَ اللَّهُ.
تنبيه- در اين استثناء چند قول است: 1- آنكه خواهد از يك نوع عذاب به نوعى ديگر منتقل سازد. 2- به مقدار حشر و مدت محاسبه اعمال. 3- ابن عباس گفته: استثناء از وعيد كفار است كه مبهم واقع شده و بعد مقطوع نموده به آيه «إِنَّ اللَّهَ لا يَغْفِرُ أَنْ يُشْرَكَ بِهِ»*. «1» 4- استثناء از روز قيامت، زيرا آيه «وَ يَوْمَ يَحْشُرُهُمْ جَمِيعاً» روز قيامت است. إِنَّ رَبَّكَ حَكِيمٌ عَلِيمٌ: بدرستى كه پروردگار تو حكيم است در آنچه فرمايد با جن و انس، و عليم است به افعال و اعمال ايشان.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
وَ يَوْمَ يَحْشُرُهُمْ جَمِيعاً يا مَعْشَرَ الْجِنِّ قَدِ اسْتَكْثَرْتُمْ مِنَ الْإِنْسِ وَ قالَ أَوْلِياؤُهُمْ مِنَ الْإِنْسِ رَبَّنَا اسْتَمْتَعَ بَعْضُنا بِبَعْضٍ وَ بَلَغْنا أَجَلَنَا الَّذِي أَجَّلْتَ لَنا قالَ النَّارُ مَثْواكُمْ خالِدِينَ فِيها إِلاَّ ما شاءَ اللَّهُ إِنَّ رَبَّكَ حَكِيمٌ عَلِيمٌ (128)
ترجمه
و روز كه جمع كند ايشان را تمامى ميگويد اى گروه جنّ بتحقيق بسيار گمراه گردانيديد شما از آدميان و گويند دوستان آنها از آدميان پروردگار ما برخوردار شدند برخى از ما ببرخى و رسيديم ما باجلمان كه تعيين كردى از براى ما گويد آتش مسكن شما است جاودانيانيد در آن مگر آنچه خواهد خدا بدرستيكه پروردگار تو درست كردار دانا است.
تفسير
روز قيامت كه تمام جنّ و انس در پيشگاه الهى حاضر و مجتمع ميگردند خطاب عتاب آميز از مصدر جلال نسبت بشياطين جن صادر ميشود باين مضمون كه شما
جلد 2 صفحه 381
چه بسيار از مردم را گمراه نموديد و پيرو خود كرديد و كسانيكه دوست و پيرو آنها بودند در دنيا از مردم از طرف خودشان و آنها عرضه ميدارند پروردگارا ما از آنها بهره برديم در دنيا كه بدلالت و امر آنها بشهوات خودمان نائل شديم و آنها هم بهره بردند از ما كه ما را مطيع خودشان نمودند و بمقصودشان رسيدند و بالاخره همگى در موقع مقرر در پيشگاه تو حاضر شديم و منتظر فرمانيم جواب ميرسد مقرّ شما جهنم است كه بايد هميشه در آن باشيد مگر وقتى كه خدا بخواهد شما را از جهنم بيرون بياورد و ببهشت ببرد اگر مؤمن باشيد همانا خداوند افعالش بر وفق حكمت و عدالت است و عالم است كه بمقدار استحقاق هر كس را عذاب ميفرمايد و زياده را روا ندارد و قمى ره فرموده است هر كس دوست بدارد قوميرا او از آنها است اگر چه از جنس آنها نباشد و مراد از اجل بالغ قيامت است و بعضى گفتهاند استثناء باعتبار زمان محاسبه يا انتقال بزمهرير است كه از شدت سرما مايل بعود در جهنم ميشوند و نحشرهم بصيغه متكلّم مع الغير نيز قرائت شده است.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
وَ يَومَ يَحشُرُهُم جَمِيعاً يا مَعشَرَ الجِنِّ قَدِ استَكثَرتُم مِنَ الإِنسِ وَ قالَ أَولِياؤُهُم مِنَ الإِنسِ رَبَّنَا استَمتَعَ بَعضُنا بِبَعضٍ وَ بَلَغنا أَجَلَنَا الَّذِي أَجَّلتَ لَنا قالَ النّارُ مَثواكُم خالِدِينَ فِيها إِلاّ ما شاءَ اللّهُ إِنَّ رَبَّكَ حَكِيمٌ عَلِيمٌ (128)
و روزي که خداوند محشور ميكند جميع آنها را اي طائفه جن هراينه شما زيادتر از طائفه انس هستيد و گفتند دوستان آنها از انس پروردگار ما بعض ما از بعض ديگر استفاده و بهرهبرداري كردند و رسيديم ما بآخرين مدت عمرمان
جلد 7 - صفحه 202
آن مدتي که تو معين فرمودي از براي ما خداوند فرمود آتش جايگاه شما است هميشه در آن مخلّد هستيد مگر آنچه را خدا بخواهد محققا پروردگار تو حكيم عليم است.
وَ يَومَ يَحشُرُهُم سياهي قرآن بياء است و ضمير مرجعش خداوند است و بعضي بنون قرائت كردهاند و مكرر گفتهايم که قرائت بر خلاف سياهي اعتبار ندارد و مستند باجتهاد قاري است و استحسان او مدرك خبري ندارد چه رسد بتواتر و قطع بسند و مرجع ضمير هم تمام افراد جن و انس از اول خلقت تا انقراض عالم بخصوص با تأكيد بلفظ جميعا و يوم حشر روز قيامت است که خلق اولين و آخرين مجتمع ميشوند.
يا مَعشَرَ الجِنِّ خطاب بطائفه جنّ است مخاطب بالكسر خدا است كانّه ميفرمايد و يقول يا معشر الجن، و پيغمبر اكرم صلّي اللّه عليه و آله و سلّم بلكه بسياري از انبياء سلف مبعوث بر كافّه جنّ و انس هستند حتي شيطان مريد مكلف بايمان بپيغمبر (ص) و اطاعت آن بزرگوار است و اطاعت اوصياء آن حضرت و مأمور شدن بسجده آدم هم براي اينکه بوده که بايد در تحت اطاعت او باشي بلكه استفاده ميشود که جميع ملائكه هم مأمورند در تحت اطاعت خلفاء اللّه باشند از انبياء و اوصياء و كساني که منكر وجود جن هستند و شيطان را بنفس امّاره تفسير كردند منكر قرآن و ضروري دين و كافر و نجس هستند و نصوص قرآن بر اينکه مطلب ناطق است مثل وَ الجَانَّ خَلَقناهُ مِن قَبلُ مِن نارِ السَّمُومِ حجر آيه 27، بضميمه قول شيطان خَلَقتَنِي مِن نارٍ اعراف آيه 11، و مثل أَنَّهُ استَمَعَ نَفَرٌ مِنَ الجِنِّ الي آخر الآيات سوره جنّ آيه 2، و موارد ديگر و اخبار در اينکه باب اكثر از حد تواتر است.
و طائفه جنّ سه قبيله هستند: 1- شياطين شيطان و ذريه او و اينها اكثريت دارند و عده آنها بسيار است که در حديث است انسان اگر بخواهد صدقه دهد هفتاد
جلد 7 - صفحه 203
شيطان او را منع ميكنند و امير المؤمنين عليه السّلام فرمود بآن ملعون که انس بوده يا يزيد اصبحي که پرسيد ريش من چند مو دارد فرمود زير هر مويي شيطانيست که تو را اغواء ميكند. 2- كفار جن هستند و اينها هم بسيار هستند. 3- مؤمنين جنّ هستند که در طرف اقليت هستند.
قَدِ استَكثَرتُم مِنَ الإِنسِ بلكه مدت زماني چندين هزار سال پيش از انس خلق شدهاند و اعمار آنها هم اطول از اعمار بني آدم و نسل آنها هم زيادتر از نسل اينها است.
وَ قالَ أَولِياؤُهُم مِنَ الإِنسِ که كهنه و جادوگران و سحره که تماس با جن داشتند و تسخير جن ميكردند و اجنه بطرف آسمانها ميرفتند و استراق سمع از ملائكه ميكردند و باينها خبر ميدادند تا زمان ولادت حضرت عيسي عليه السّلام از آسمان چهارم ببالا ممنوع شدند تا زمان ولادت حضرت خاتم الانبياء صلّي اللّه عليه و آله و سلّم بكلي ممنوع شدند چنانچه ميفرمايد وَ حَفِظناها مِن كُلِّ شَيطانٍ رَجِيمٍ إِلّا مَنِ استَرَقَ السَّمعَ فَأَتبَعَهُ شِهابٌ مُبِينٌ حجر آيه 18، و نيز ميفرمايد وَ حِفظاً مِن كُلِّ شَيطانٍ مارِدٍ، الي قوله تعالي: إِلّا مَن خَطِفَ الخَطفَةَ فَأَتبَعَهُ شِهابٌ ثاقِبٌ و الصافات آيه 7- 10، و لذا علم كهانت و سحر باطل شد، و ممكن است فساق و فجار و كفار باشند که بوساوس شياطين اغواء ميشوند چنانچه در قرآن از آن حكايت ميفرمايد قالَ فَبِعِزَّتِكَ لَأُغوِيَنَّهُم أَجمَعِينَ إِلّا عِبادَكَ مِنهُمُ المُخلَصِينَ، الي قوله تعالي:
لَأَملَأَنَّ جَهَنَّمَ مِنكَ وَ مِمَّن تَبِعَكَ مِنهُم أَجمَعِينَ ص آيه 83- 85، و بالجمله اولياء جن و شياطين بسيار هستند.
رَبَّنَا استَمتَعَ بَعضُنا بِبَعضٍ استمتاع بهرهبرداريست و مراد لذائذ دنيويست از مال و منال و مأكول و منكوح و مشروب و رياست و جاه و مقام هم بعض انس از بعض ديگر يا از بعض شياطين يا از كفار جن چنانچه فرداي قيامت بآنها خطاب
جلد 7 - صفحه 204
ميشود أَذهَبتُم طَيِّباتِكُم فِي حَياتِكُمُ الدُّنيا وَ استَمتَعتُم بِها فَاليَومَ تُجزَونَ عَذابَ الهُونِ احقاف آيه 19 وَ بَلَغنا أَجَلَنَا تا رسيديم بآخر عمر که اجل ما در رسيد و از دنيا رحلت كرديم كنايه از اينكه اگر قبل از بلوغ اجل متنبه شده بودند و موفق بتوبه و ايمان شده بودند نجات داشتند و لو يك عمر طولاني در كفر و فسق و شهوتراني بسر برده بودند الَّذِي أَجَّلتَ لَنا انسان و بني الجان قبل از خلقت ساعات عمر بلكه دقائق و آنات آن و روزي آن از ملبوس و منكوح و مأكول و مشروب و غير اينها معين و مقدر شده و تا نفس آخر نرسد نميميرد و تا آخرين روزي را درك نكند از دنيا نميرود از پيغمبر اكرم صلّي اللّه عليه و آله و سلّم است فرمود
(روح القدس نفس في روعي انّه لا يموت نفس حتي تستكمل رزقه.)
قالَ النّارُ مَثواكُم خطاب بتمام شياطين و كفار جنّ و انس و فسّاق و و فجّار که اتباع شيطان هستند و مثوي جايگاه است خالِدِينَ فِيها که ديگر تمام شدن ندارد و آمدي از براي آن نيست إِلّا ما شاءَ اللّهُ که فساق مؤمنين از جن و انس هستند که باغواي شياطين مرتكب معاصي شدند بسا مورد شفاعت و مغفرت و رحمت الهي شوند و از آتش نجات يابند اگر با ايمان از دنيا روند.
إِنَّ رَبَّكَ حَكِيمٌ ميداند كي قابل شفاعت و مغفرت است و كي لياقت ندارد عليم بتمام خصوصيات هر كس دانا است.
برگزیده تفسیر نمونه
نکات آیه
۱- خداوند در روز قیامت تمامى جن و انس را گرد مى آورد. (و یوم یحشرهم جمیعا یمعشر الجن قد استکثرتم من الإنس)
۲- گمراهان براى حسابرسى و جزاى عملکردشان در روز قیامت برانگیخته خواهند شد. (و من یرد أن یضله ... و یوم یحشرهم جمیعا یمعشر الجن)
۳- یادآورى قیامت، از روشهاى قرآن براى انذار و تبلیغ است. (کذلک یجعل الله الرجس على الذین لا یؤمنون ... و یوم یحشرهم جمیعا) «یوم»، ظرف و متعلق به فعلى محذوف مانند «اذکر» است. یعنى آن روز را به مردم یادآورى کن.
۴- جنیان موجوداتى داراى اراده و اختیار و تکلیف هستند. (یمعشر الجن قد استکثرتم من الإنس) بازخواست شدن جنیان در قیامت، بیانگر مکلف بودن آنان و برخوردارى آنان از اختیار است.
۵- جنیان و انسانها در قیامت مورد بازخواست مشترک قرار خواهند گرفت. (یمعشر الجن ... و قال أولیاؤهم من الإنس)
۶- جنیان داراى قدرت نفوذ و سلطه بر آدمیان هستند. (یمعشر الجن قد استکثرتم من الإنس)
۷- جنیان اغواگر در برابر بازخواست خداوند از آنان به سبب گمراه ساختن آدمیان، هیچ عذر و پاسخى ندارند. (یمعشر الجن قد استکثرتم من الإنس و قال أولیاؤهم من الإنس) نقل پاسخ آدمیان به جاى پاسخ جنیان، که مستقیماً مورد سؤال بودند، مى تواند اشاره به درماندگى آنان از پاسخ و اعتذار باشد.
۸- جنیان در تلاشند با گسترش نفوذ خود بر آدمیان تعداد بیشترى از آنان را گمراه کنند. (یمعشر الجن قد استکثرتم من الإنس) در لسان العرب آمده است: «استکثر من الشى» رغب فى الکثیر منه یعنى در انبوهى از آن میل و رغبت کرد. لذا «استکثرتم من الإنس» در آیه که خطاب به جنیان است یعنى شما در بسیارى از آدمیان میل و رغبت کردید تا آنان را گمراه سازید.
۹- جنیان اغواگر در صدد تبدیل هر چه بیشتر آدمیان به شیطانهاى اغواگر مانند خود هستند.* (یمعشر الجن قد استکثرتم من الإنس) «استکثار» به معنى طلب زیادتى است، لذا از معانى محتمل در «استکثرتم من الانس» آن است که استکثار از آن جهت باشد که شیطانها در صددند از آدمیان نیز هر چه بیشتر شیطان تولید کنند.
۱۰- آدمیان باید در برابر وسوسه هاى جنیان و اغواگرى آنها هشیار بوده و از خود حراست کنند. (یمعشر الجن قد استکثرتم من الإنس) خبر دادن خداوند از سیطره و عملکرد جنیان، هشدارى به آدمیان است تا دشمن خویش را بشناسند و تدابیر لازم را در برابر او به کار برند.
۱۱- نوعى دوستى و ارتباط و تبعیت میان برخى از آدمیان گمراه و جن (شیطانها) برقرار است. (و قال أولیاؤهم من الإنس)
۱۲- پیروان شیاطین جن، دوستان آنان هستند. (یمعشر الجن قد استکثرتم من الإنس و قال أولیاؤهم من الإنس)
۱۳- جنیان اغواگر و انسانهاى پیرو آنها براى انحراف و گمراهى از یکدیگر بهره مى برند. (و قال أولیاؤهم من الإنس ربنا استمتع بعضنا ببعض) «استمتع» به معناى طلب تمتع و بهره جویى است و مراد از «بعض»، برخى از جنیان و انسانها هستند، چون بناى سخن نیز سؤال از روابط متقابل این دو گروه در دنیاست.
۱۴- وجود خواسته ها و لذتهاى نفسانى در جن (شیطان) (قد استکثرتم استمتع بعضنا ببعض)
۱۵- جنیان از اغواى آدمیان بهره و لذت مى برند. (و قال أولیاؤهم من الإنس ربنا استمتع بعضنا ببعض)
۱۶- انسانها از گمراه شدن توسط جنیان لذت و بهره مى برند. (و قال أولیاؤهم من الإنس ربنا استمتع بعضنا ببعض)
۱۷- انسان و جن داراى اجل (عمرى) تعیین شده از سوى خداوند هستند. (و بلغنا أجلنا الذى أجلت لنا)
۱۸- اعتراف گمراهان در قیامت به تبعیت از خواهشهاى نفسانى خویش تا آخرین لحظه عمر (ربنا استمتع بعضنا ببعض و بلغنا أجلنا الذى أجلت لنا) جمله «و بلغنا»، پس از «ربنا استمتع ... »، بیان استمرار بهره گیرى گمراهان از تمتعات دنیا تا لحظه رسیدن اجل است. بنابراین عمر آنها در این منظور صرف شده است.
۱۹- فعلیت یافتن توانهاى گمراهان در راستاى گرایشهاى نفسانى (و بلغنا أجلنا الذى أجلت لنا) «اجل» به معنى پایان وقت و فرصت است. جمله «و بلغنا اجلنا ... » ممکن است کنایه از مرتبه و درجه باشد. بر این اساس معنى «و بلغنا اجلنا ... » یعنى به آن مرتبه و جایگاهى رسیدیم که براى ما مقدر کردى.
۲۰- جایگاه ابدى جنیان اغواگر (شیطانها) و انسانهاى پیرو ایشان آتش دوزخ است. (قال النار مثویکم خلدین فیها) «مثوى» اسم مکان و به معنى جایگاه و محل استقرار است. (راغب).
۲۱- خلود و عدم خلود دوزخیان وابسته به مشیت خداوند است. (خلدین فیها إلا ما شاء الله)
۲۲- سزاواران خلود در جهنم ممکن است با مشیت خداوند از آن رهایى یابند. (خلدین فیها إلا ما شاء الله)
۲۳- خداوند، حکیم (استوارى اتقان بخش) و علیم (بسیار دانا) است. (إن ربک حکیم علیم)
۲۴- افعال خداوند بر اساس علم و حکمت اوست. (قال النار مثویکم ... إن ربک حکیم علیم)
۲۵- مشیت الهى سرچشمه گرفته از علم و حکمت اوست. (إلا ما شاء الله إن ربک حکیم علیم)
۲۶- علم و حکمت شرط لازم براى ربوبیت است. (إن ربک حکیم علیم)
موضوعات مرتبط
- اجل: مسمّى ۱۷
- اسماء و صفات: حکیم ۲۳ ; علیم ۲۳
- انذار: روش انذار ۳
- انسان: اجل انسان ۱۷ ; انسان و جنیان ۱۱ ; انسان ها در قیامت ۵ ; حشر اخروى انسان ها ۱ ; لذایذ انسان ۱۶ ; مسؤولیت انسان ۱۰ ; مؤاخذه اخروى انسان ها ۵ ; هشدار به انسان ۱۰
- تبلیغ: روش تبلیغ ۳
- جنیان: اجل جنیان ۱۷ ; اختیار جنیان ۴ ; اراده جنیان ۴ ; اطاعت از جنیان ۱۱ ; اغواگرى جنیان ۷، ۸، ۹، ۱۰ ; پیروان جنیان اغواگر ۱۳ ; تکلیف جنیان ۴ ; تمایلات جنیان ۱۴ ; جنیان اغواگر ۷ ; جنیان در قیامت ۵ ; جنیان و اغواى انسان ۱۵ ; جنیان و انسان ۶، ۸، ۹، ۱۳ ; حشر اخروى جنیان ۱ ; رابطه با جنیان ۱۱ ; سلطه جنیان ۶ ; عذاب جنیان اغواگر ۲۰ ; فرجام جنیان اغواگر ۲۰ ; قدرت جنیان ۶ ; لذایذ جنیان ۱۴، ۱۵ ; مؤاخذه اخروى جنیان ۵ ; مؤاخذه جنیان ۷ ; نقش جنیان اغواگر ۸، ۹، ۱۳
- جهنم: جاودانگى در جهنم ۲۰ ; نجات از جهنم ۲۲
- جهنمیان:۲۰ جاودانگى جهنمیان ۲۰ ۲۱، ۲۲ ; نجات جهنمیان ۲۰ ۲۲
- حکمت: اهمیت حکمت ۲۶
- خدا: افعال خدا ۱، ۲۴ ; حکمت خدا ۲۴، ۲۵ ; علم خدا ۲۴، ۲۵ ; مشیّت خدا ۲۱، ۲۲ ; منشأ مشیّت خدا ۲۵
- دوستى: با جنیان ۱۱
- ذکر: قیامت ۳
- ربوبیت: شرایط ربوبیت ۲۶
- شیاطین: پیروان شیاطین ۱۲ ; دوستان شیاطین ۱۲ ; شیاطین انسى ۹ ; شیاطین جنى ۱۲ ; عذاب پیروان شیاطین ۲۰ ; عذاب شیاطین ۲۰ ; فرجام پیروان شیاطین ۲۰ ; فرجام شیاطین ۲۰
- شیطان: تمایلات شیطان ۱۴ ; لذایذ شیطان ۱۴
- عذاب: اهل عذاب ۲۰
- علم: اهمیت علم ۲۶
- قیامت: اقرار به گمراهى در قیامت ۱۸ ; حسابرسى در قیامت ۲، ۵ ; حشر در قیامت ۱
- گمراهان: اقرار اخروى گمراهان ۱۸ ; حشر اخروى گمراهان ۲ ; گرایشهاى گمراهان ۱۹ ; گمراهان در قیامت ۱۸ ; مؤاخذه اخروى گمراهان ۲ ; هواپرستى گمراهان ۱۸
- گمراهى: التذاذ از گمراهى ۱۵، ۱۶ ; عوامل گمراهى ۱۳، ۱۶
- هواپرستى: آثار هواپرستى ۱۸