الرعد ١٤
ترجمه
الرعد ١٣ | آیه ١٤ | الرعد ١٥ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«دَعْوَةُ الْحَقِّ»: نیایش راستین. پرستش حقیقی. اضافه موصوف به صفت است. «لَهُ دَعْوَةُ الْحَقِّ»: شایسته نیایش و بایسته پرستش خدا است. سزاوار تقاضای نیاز، و درخور طلب اجابتِ دعا خدا است. «أَلَّذِینَ یَدْعُونَ مِن دُونِ اللهِ»: کسانی که جز خدا را به فریاد میخوانند و جز او را پرستش میکنند. «لا یَسْتَجِیبُونَ لَهُم بِشَیْءٍ»: اصلاً دعاهایشان را نمیشنوند و به فریادشان نمیرسند. نیازی از نیازهایشان را برآورده نمیسازند و کاری برایشان نمیکنند. «إِلاّ»: مگر. یعنی اجابت دعا و برآوردن نیاز توسّط پرستش شوندگان و به یاری خواندگان، چیزی جز همانند پاسخ و اجابت آب در برابر درخواست چنان فردی نیست. «مَا هُوَ بِبَالِغِهِ»: او به آب دسترسی پیدا نمیکند. آب به او یا به دهانش نمیرسد. «دُعَآءُ»: دعا. پرستش. «ضَلالٍ»: گمراهی و سرگشتگی. بیهودهکاری و پوچگرائی.
تفسیر
- آيات ۱۶ - ۷، سوره رعد
- تعريض و توهين كفار به قرآن
- خطاب (انما انت منذر) در پاسخ به كفار
- اشاره به سه تا از كارهاى رحم در ايام حملدر آيه شريفه
- وجوهى كه مفسرين در معناى (آنچه رحم ها كم و زياد مى كنند) گفته اند
- هر موجودى به امر و حكم خدا محدود به حد و مقدارى است
- معناى غيبت و شهادت و اينكه خداوند عالم الغيب و الشهادة است
- معناى ((كبير)) و ((متعال )) بودن خداى تعالى
- مراد از اينكه انسان نگهبانانى دارد كه او را از امر خداوند حفظ مى كنند
- ((معقبات )) همانگونه كه به امر خدا حفظ مى كنند از امر خدا نيز حفظ مى كنند
- مقصود از جمله : ((ان الله لايغير ما بقوم حتى يغيروا ما بانفسهم ))
- فقط بين اعمال خير و آثار نيك خارجى ملازمه هست
- پنج مساءله كه از توضيح آيه (له معقبات ...) روشن مى شود
- جهت و حكمت وجود تلازم بين اعمال صالح و نعمت ها و بهره مندى ها
- اختلاف شديد مفسرين در معناى آيه شريفه ((له معقبات ...))
- معناى دعا و بيان اينكه حق دعا (دعاى مستجاب ) براى خدا است و در برابر او نه غير او
- تمثيلى كه حال كسى را كه غير خدا را مى خواند بيان مى كند
- سه مطلب از تفسير آيه روشن گرديد
- ذلت حقيقى همه چيز در برابر خداى تعالى
- تذلل و تواضع همه موجودات در برابر خدا ذاتى است
- وجه فساد گفتار بعضى مفسرين در مراد از سجده
- وجه اسناد سجود به سايه ها
- وجه اختصاص سجود موجودات به صبح و شام
- جهت اختصاص جمله : ((و يسبح الرعد بحمده )) به بيان تسبيح رعد
- توحيد خالق به معناى توحيد رب است
- اعتقاد به وحدانيت خالق اعتقاد به ربوبيت ارباب و آله
- بحث روايتى
- رواياتى در ذيل جمله : ((انما انت منذر و لكل قوم هاد)) كه بر طبق آنها ((هادى )) على(عليه
- رواياتى در معناى : ((الله يعلم ما تحملكل اثنى و ما تغيض الارحام و ما تزداد))
- داستان عامر و اربد به نقل از ابن عباس
- چند روايت در ذيل آيه شريفه : ((له معقبات من بين يديه ...))
- رواياتى در بيان مراد از: ((ان الله لايغير ما بقوم حتى يغيروا ما بانفسهم ...))
- روايتى در مورد سجود هر كه در آسمانها و زمين است براى خدا
نکات آیه
۱- خواندن خدا و دعا کردن به درگاه او امرى حق و بجاست. (له دعوة الحق) «دعوة» به معناى خواندن و نیز درخواست کردن مى باشد. این کلمه در آیه شریفه موصوفى است که به صفتش (الحق) اضافه شده است ; یعنى: «الدعوة الحقة».
۲- خواندن معبودهاى دروغین و درخواست کردن از آنها ، کردارى بیهوده و باطل است. (له دعوة الحق) تقدیم «له» بر «دعوة الحق» حاکى از حصر است ; یعنى ، دعوت حق تنها از آنِ اوست نه از آن غیر او. و مراد از غیر او به قرینه جمله بعد معبودهایى است که مشرکان آنان را مى خواندند و مى پرستیدند.
۳- تنها خداوند بر اجابت درخواستهاى بندگان تواناست. (له دعوة الحق) جمله «لایستجیبون لهم بشىء إلاّ کبسط ...» بیانگر ملاک و معیار دعوت حق است. بنابراین حق بودن خواندن خداوند به این دلیل است که او هم آگاه به درخواستهاست و هم توانا بر اجابت آنها.
۴- خدایان دروغین ، از اجابت کردن درخواستها ناتوانند. (والذین یدعون من دونه لایستجیبون لهم بشىء) مراد از ضمیر «یدعون» و «لهم» مشرکان است و ضمیرى که باید به موصول (الذین) باز گردد محذوف مى باشد. بنابراین «والذین یدعون ...» ; یعنى ، آن چیزه او کسانى که مشرکان آنان را مى خوانند، ایشان را اجابت نمى کنند به کمترین اجابتى.
۵- توانایى بر رفع نیاز بندگان و اجابت درخواستها و دعاهاى آنان ، نشانه خدایى است. (له دعوة الحق والذین یدعون من دونه لایستجیبون لهم بشىء)
۶- مَثَل درخواست کننده از خدایان دروغین مثل تشنه اى است که از راه دور دستان خود را به طرف آب دراز مى کند تا آب، خود به کام او برسد که هرگز چنین نمى شود. (إلاّ کبسط کفیه إلى الماء لیبلغ فاه و ما هو ببلغه) برخى عبارت «إلاّ کبسط» را استثنا از استجابت گرفته اند و گفته اند تقدیر کلام چنین است: «لایستجیبون بشىء من الأستجابة إلاّ استجابة کإستجابة الماء لباسط کفیه إلى الماء». و برخى آن را استثنا از «الذین یدعون» دانسته اند و گفته اند تقدیر کلام چنین مى شود: «الذین یدعون من دونه لیسوا إلاّ کباسط کفیه إلى الماء». قابل ذکر است که ضمیر در «لیبلغ» به «الماء» و ضمیر در «فاه» (دهانش) به «باسط» برمى گردد. و ضمیر «هو» به «الماء» و ضمیر در «ببالغه» به «فاه» ارجاع مى شود.
۷- درخواست کفرپیشگان از معبودهاى دروغین و دعا به پیشگاه آنان ، همواره تباه و بى ثمر است. (و ما دعاء الکفرین إلاّ فى ضلل) از معانى «ضلال» تباهى و نابودى است. تباهى و نابودى را به صورت ظرفى براى دعا قرار دادن (فى ضلال) براى رساندن این معناست که: آن دعا کاملاً از میان رفته و نابود شده است. گویا نابودى همه جوانب آن را فرا گرفته است.
۸- خواندن غیر خدا و درخواست حاجت کردن از غیر او کفر است. (له دعوة الحق ... و ما دعاء الکفرین إلاّ فى ضلل)
روایات و احادیث
۹- «عن على بن أبى طالب(ع) فى قوله: «له دعوة الحق» قال: التوحید ، لا إله إلاّ الله ;[۱] از على بن ابى طالب(ع) روایت شده که درباره قول خدا: «له دعوة الحق» فرمود: مقصود توحید و لا إله إلاّ الله است».
موضوعات مرتبط
- الوهیت: قدرت در الوهیت ۵; ملاک الوهیت ۵
- بندگان: تأمین نیاز بندگان ۵
- تشبیهات قرآن: تشبیه به تشنگان ۶; تشبیه درخواست از معبودان باطل ۶
- توحید: اهمیت توحید ۹
- حق: مراد از دعوت حق ۹
- خدا: اختصاصات خدا ۳
- خواسته ها: درخواست از غیر خدا ۸
- دعا: اجابت دعا ۵; حقانیت دعا ۱; دعاى مردود ۲ ; منشأ اجابت دعا ۳، ۴
- عمل: عمل ناپسند ۲
- قرآن: تشبیهات قرآن ۶
- کفر: موارد کفر ۸
- معبودان باطل: بى تأثیرى درخواست از معبودان باطل ۲، ۷; عجز معبودان باطل ۴; معبودان باطل و اجابت دعا ۴
منابع
- ↑ الدرالمنثور ، ج ۴ ، ص ۶۲۸ ; تفسیرطبرى ، ج ۸ ، ص ۱۲۸.