الرعد ١٤

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۳۱ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۴:۵۵ توسط 127.0.0.1 (بحث) (افزودن سال نزول)


ترجمه

دعوت حق از آن اوست! و کسانی را که (مشرکان) غیر از خدا می‌خوانند، (هرگز) به دعوت آنها پاسخ نمی‌گویند! آنها همچون کسی هستند که کفهای (دست) خود را به سوی آب می‌گشاید تا آب به دهانش برسد، و هرگز نخواهد رسید! و دعای کافران، جز در ضلال (و گمراهی) نیست!

|دعوت حق [و راستين‌] از آن اوست، و معبودهايى را كه به جاى خدا مى‌خوانند هيچ جوابى به آنها نمى‌دهند، مگر مانند كسى كه دو دستش را به سوى آب باز كرده كه آب به دهانش رسد، اما نمى‌رسد، و دعوت كافران جز در گمراهى نيست
دعوت حق براى اوست. و كسانى كه [مشركان‌] جز او مى‌خوانند، هيچ جوابى به آنان نمى‌دهند، مگر مانند كسى كه دو دستش را به سوى آب بگشايد تا [آب‌] به دهانش برسد، در حالى كه [آب‌] به [دهان‌] او نخواهد رسيد، و دعاى كافران جز بر هدر نباشد.
دعوت خدا (و رسولانش) به حق و حقیقت است و بتهایی که مشرکان به جای خدا می‌خوانند هیچ حاجتی را از آنها برنیاورند و تنها مانند آن کس‌اند که به سوی آبی دست دراز کند که بیاشامد ولی آب به دهانش نرسد، و دعای کافران جز در (حرمان و) ضلالت نیست.
دعوت حق [که اجابتش مایه سعادت دنیا و آخرت است] فقط ویژه خداست. و کسانی را که مشرکان به جای خدا می خوانند، چیزی [از درخواست ها و نیازهایشان را] برای آنان برآورده نمی کنند [درخواست این بی خردان از بتان بی جان و جاندار نیست] مگر مانند کسی که دو دستش را به سوی آبی [که با آن فاصله زیادی دارد] می گشاید تا آب به دهانش برسد و حال آنکه هرگز نخواهد رسید، و دعا و درخواست کافران [از غیر خدا] جز در گمراهی و تباهی [که به نتیجه و هدف نمی رسد] نیست.
خاص اوست خواندن راستين. آنان كه جز او را مى‌خوانند هيچ پاسخشان نمى‌گويند. همانند كسى كه دو دست به سوى آب برد تا آب به دهان رساند و نتواند كه آب به دهان رساند. و دعاى كافران جز به گمراهى نيست.
فراخواندن راستین او راست، و کسانی که [مشرکان‌] به جای او می‌خوانند [و می‌پرستند] به آنان هیچ‌گونه پاسخی نمی‌دهند، مگر همانند کسی که گشاینده دستان خویش به سوی آب است، تا آن را به دهانش برساند و رساننده آن نیست، و دعای کافران جز بیراه نیست‌
تنها او راست دعوت حقّ و آنان كه جز او را مى‌خوانند، [آن پرستيدگان‌] هيچ پاسخى بديشان ندهند [و هيچ نيازى از آنان بر نياورند] مگر مانند كسى كه دو دست خويش به سوى آب گشاده تا [آب‌] به دهانش برسد ولى به دهان او رسنده نيست. و خواندن كافران جز در گمراهى- بى‌حاصلى- نباشد.
خدا است که شایسته‌ی نیایش و دعا است. کسانی که جز او دیگران را به یاری می‌خوانند، به هیچ وجه دعاهایشان را اجابت نمی‌نمایند و کمترین نیازشان را برآورده نمی‌کنند. آنان (که غیر خدا را به فریاد می‌خوانند، و به جای آفریدگار، از آفریدگان برآوردن نیازهایشان را درخواست می‌نمایند) به کسی می‌مانند که (برکنار آبی دور از دسترس نشسته باشد و) کف دستهایش را باز و به سوی آب دراز کرده باشد (و آن آب را به سوی خود بخوانَد) تا آب به دهان او برسد، و هرگز آب به دهانش نرسد. دعای کافران (و پرستش ایشان) جز سرگشتگی و بیهوده‌کاری نیست.
دعوت حق تنها برای اوست و کسانی که جز او را می‌خوانند، آنان هیچ گونه اجابتی برایشان نمی‌کنند؛ مگر مانند کسی که دو دستش را به سوی آب گشاینده است تا (آب) به دهانش برسد، در حالی که (به آب) هرگز رسنده نیست. و درخواست کافران جز در (ژرفای) گمراهی نیست.
وی را است دعوت حق و آنان را که خوانند جز او اجابت نکنندشان به چیزی مگر مانند گشاینده دستهای خویش بسوی آب تا برسد به دهانش و نیست رسنده بدان و نیست دعوت کافران مگر در گمراهی‌


الرعد ١٣ آیه ١٤ الرعد ١٥
سوره : سوره الرعد
نزول : ٧ هجرت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٣٠
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«دَعْوَةُ الْحَقِّ»: نیایش راستین. پرستش حقیقی. اضافه موصوف به صفت است. «لَهُ دَعْوَةُ الْحَقِّ»: شایسته نیایش و بایسته پرستش خدا است. سزاوار تقاضای نیاز، و درخور طلب اجابتِ دعا خدا است. «أَلَّذِینَ یَدْعُونَ مِن دُونِ اللهِ»: کسانی که جز خدا را به فریاد می‌خوانند و جز او را پرستش می‌کنند. «لا یَسْتَجِیبُونَ لَهُم بِشَیْءٍ»: اصلاً دعاهایشان را نمی‌شنوند و به فریادشان نمی‌رسند. نیازی از نیازهایشان را برآورده نمی‌سازند و کاری برایشان نمی‌کنند. «إِلاّ»: مگر. یعنی اجابت دعا و برآوردن نیاز توسّط پرستش شوندگان و به یاری خواندگان، چیزی جز همانند پاسخ و اجابت آب در برابر درخواست چنان فردی نیست. «مَا هُوَ بِبَالِغِهِ»: او به آب دسترسی پیدا نمی‌کند. آب به او یا به دهانش نمی‌رسد. «دُعَآءُ»: دعا. پرستش. «ضَلالٍ»: گمراهی و سرگشتگی. بیهوده‌کاری و پوچگرائی.


تفسیر

نکات آیه

۱- خواندن خدا و دعا کردن به درگاه او امرى حق و بجاست. (له دعوة الحق) «دعوة» به معناى خواندن و نیز درخواست کردن مى باشد. این کلمه در آیه شریفه موصوفى است که به صفتش (الحق) اضافه شده است ; یعنى: «الدعوة الحقة».

۲- خواندن معبودهاى دروغین و درخواست کردن از آنها ، کردارى بیهوده و باطل است. (له دعوة الحق) تقدیم «له» بر «دعوة الحق» حاکى از حصر است ; یعنى ، دعوت حق تنها از آنِ اوست نه از آن غیر او. و مراد از غیر او به قرینه جمله بعد معبودهایى است که مشرکان آنان را مى خواندند و مى پرستیدند.

۳- تنها خداوند بر اجابت درخواستهاى بندگان تواناست. (له دعوة الحق) جمله «لایستجیبون لهم بشىء إلاّ کبسط ...» بیانگر ملاک و معیار دعوت حق است. بنابراین حق بودن خواندن خداوند به این دلیل است که او هم آگاه به درخواستهاست و هم توانا بر اجابت آنها.

۴- خدایان دروغین ، از اجابت کردن درخواستها ناتوانند. (والذین یدعون من دونه لایستجیبون لهم بشىء) مراد از ضمیر «یدعون» و «لهم» مشرکان است و ضمیرى که باید به موصول (الذین) باز گردد محذوف مى باشد. بنابراین «والذین یدعون ...» ; یعنى ، آن چیزه او کسانى که مشرکان آنان را مى خوانند، ایشان را اجابت نمى کنند به کمترین اجابتى.

۵- توانایى بر رفع نیاز بندگان و اجابت درخواستها و دعاهاى آنان ، نشانه خدایى است. (له دعوة الحق والذین یدعون من دونه لایستجیبون لهم بشىء)

۶- مَثَل درخواست کننده از خدایان دروغین مثل تشنه اى است که از راه دور دستان خود را به طرف آب دراز مى کند تا آب، خود به کام او برسد که هرگز چنین نمى شود. (إلاّ کبسط کفیه إلى الماء لیبلغ فاه و ما هو ببلغه) برخى عبارت «إلاّ کبسط» را استثنا از استجابت گرفته اند و گفته اند تقدیر کلام چنین است: «لایستجیبون بشىء من الأستجابة إلاّ استجابة کإستجابة الماء لباسط کفیه إلى الماء». و برخى آن را استثنا از «الذین یدعون» دانسته اند و گفته اند تقدیر کلام چنین مى شود: «الذین یدعون من دونه لیسوا إلاّ کباسط کفیه إلى الماء». قابل ذکر است که ضمیر در «لیبلغ» به «الماء» و ضمیر در «فاه» (دهانش) به «باسط» برمى گردد. و ضمیر «هو» به «الماء» و ضمیر در «ببالغه» به «فاه» ارجاع مى شود.

۷- درخواست کفرپیشگان از معبودهاى دروغین و دعا به پیشگاه آنان ، همواره تباه و بى ثمر است. (و ما دعاء الکفرین إلاّ فى ضلل) از معانى «ضلال» تباهى و نابودى است. تباهى و نابودى را به صورت ظرفى براى دعا قرار دادن (فى ضلال) براى رساندن این معناست که: آن دعا کاملاً از میان رفته و نابود شده است. گویا نابودى همه جوانب آن را فرا گرفته است.

۸- خواندن غیر خدا و درخواست حاجت کردن از غیر او کفر است. (له دعوة الحق ... و ما دعاء الکفرین إلاّ فى ضلل)

روایات و احادیث

۹- «عن على بن أبى طالب(ع) فى قوله: «له دعوة الحق» قال: التوحید ، لا إله إلاّ الله ;[۱] از على بن ابى طالب(ع) روایت شده که درباره قول خدا: «له دعوة الحق» فرمود: مقصود توحید و لا إله إلاّ الله است».

موضوعات مرتبط

  • الوهیت: قدرت در الوهیت ۵; ملاک الوهیت ۵
  • بندگان: تأمین نیاز بندگان ۵
  • تشبیهات قرآن: تشبیه به تشنگان ۶; تشبیه درخواست از معبودان باطل ۶
  • توحید: اهمیت توحید ۹
  • حق: مراد از دعوت حق ۹
  • خدا: اختصاصات خدا ۳
  • خواسته ها: درخواست از غیر خدا ۸
  • دعا: اجابت دعا ۵; حقانیت دعا ۱; دعاى مردود ۲ ; منشأ اجابت دعا ۳، ۴
  • عمل: عمل ناپسند ۲
  • قرآن: تشبیهات قرآن ۶
  • کفر: موارد کفر ۸
  • معبودان باطل: بى تأثیرى درخواست از معبودان باطل ۲، ۷; عجز معبودان باطل ۴; معبودان باطل و اجابت دعا ۴

منابع

  1. الدرالمنثور ، ج ۴ ، ص ۶۲۸ ; تفسیرطبرى ، ج ۸ ، ص ۱۲۸.