سبإ ٥٤

از الکتاب
کپی متن آیه
وَ حِيلَ‌ بَيْنَهُمْ‌ وَ بَيْنَ‌ مَا يَشْتَهُونَ‌ کَمَا فُعِلَ‌ بِأَشْيَاعِهِمْ‌ مِنْ‌ قَبْلُ‌ إِنَّهُمْ‌ کَانُوا فِي‌ شَکٍ‌ مُرِيبٍ‌

ترجمه

(سرانجام) میان آنها و خواسته‌هایشان جدایی افکنده شد، همان گونه که با پیروان (و هم‌مسلکان) آنها از قبل عمل شد، چرا که آنها در شک و تردید بودند!

|و ميان آنها و آنچه از لذايذ مى‌خواستند جدايى افتاد، همان‌گونه كه پيش‌تر با امثال ايشان چنين رفتار شد، زيرا آنها [در باره‌ى رستاخيز] سخت در ترديد بودند
و ميان آنان و ميان آنچه [به آرزو] مى‌خواستند حايلى قرار مى‌گيرد؛ همان گونه كه از ديرباز با امثال ايشان چنين رفت، زيرا آنها [نيز] در دودلىِ سختى بودند.
و (امروز) میان آنها و آرزوهایشان (که به دنیا بر گردند یا توبه و ایمانشان را بپذیرند تا از عذاب رهایی یابند) به کلی دوری و مباینت افکندند چنان که به امثال آنها از امم گذشته که آنها هم در شک و ریب بودند نیز چنین کردند.
و [در نتیجه] میان آنان و همه خواسته هایشان [به وسیله مرگ] جدایی انداخته شد، همان گونه که پیش از این با هم کیشانشان رفتار شد؛ زیرا آنان همواره [نسبت به حق] در تردیدی سخت بودند.
ميان آنها و آن آرزو كه دارند جدايى افتاد. همچنان كه با ديگران كه چنين مى‌انديشيدند و سخت در ترديد بودند، نيز چنين شد.
و بین آنان و آنچه خوش دارند، فاصله افتد، چنانکه پیشترها در حق همانندانشان هم چنین شده بود که آنان سخت در شک بودند
و ميان آنان و آنچه آرزو كنند- از لذتهاى مادى دنيا- جدايى افتد چنانكه با همانندان آنها نيز پيش از اين چنين رفتار شد، كه آنان نيز [در باره رستاخيز] سخت در شك و ترديد بودند.
میان ایشان و آنچه آرزو دارند (که پذیرش ایمان ایشان و نجات از عذاب است) جدائی افکنده می‌شود، همان گونه که با گروههای همسان و همکیش آنان قبلاً چنین عمل شده است. آخر ایشان (در جهان) سراپا در شکّ بوده‌اند (و زندگی را پیوسته با ظنّ و گمان به سر برده‌اند و اینک چنین سرنوشتی باید داشته باشند).
و میان آنان و میان آنچه اشتها دارند فاصله‌ای قرار گرفت؛ همان گونه که از دیرباز با امثال ایشان چنان رفت. به‌راستی اینان در شکی (به گمانشان) مستند بوده‌اند.
و جدائی افکنده شد میان ایشان و میان آنچه هوس کردند بدانسان که شد به پیروانشان از پیش که ایشان بودند در شکی شک‌آورنده‌

A barrier will be placed between them and what they desire, as was done formerly with their counterparts. They were in disturbing doubt.
ترتیل:
ترجمه:
سبإ ٥٣ آیه ٥٤ سبإ ٥٥
سوره : سوره سبإ
نزول : ١١ بعثت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ١٧
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«حِیلَ»: حائل و مانع انداخته شده است. فاصله و جدائی افکنده شده است. «مَا»: آنچه. مراد پذیرش ایمان اخروی و رهائی از دوزخ است یا بازگشت به جهان و انجام کارهای شایسته در آن است (نگا: سجده / ). یا رهائی از بلاهای بزرگ آسمانی و عذاب استیصال جهانی است (نگا: غافر / - ). «أَشْیَاع»: جمع شیعَة، مراد اَمثال و اَقران است (نگا: انعام / ). «مُرِیبٍ»: شکّ‌انداز. به دودلی افکنده. این واژه صفت و برای مبالغه و تأکید است. مثل: شِعْرٌ شاعِرٌ.

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر


تفسیر نور (محسن قرائتی)


وَ حِيلَ بَيْنَهُمْ وَ بَيْنَ ما يَشْتَهُونَ كَما فُعِلَ بِأَشْياعِهِمْ مِنْ قَبْلُ إِنَّهُمْ كانُوا فِي شَكٍّ مُرِيبٍ «54»

(سرانجام) ميان آنان و آن چه مى‌خواستند جدايى افتاد، همان گونه كه از دير باز با امثال ايشان چنين شد، زيرا آنان در شك و ترديد سختى بودند.

پیام ها

1- كسانى كه ديروز به پيامبر و قرآن تهمت مى‌زدند، امروز كه در تنگنا قرار گرفته‌اند ايمان مى‌آورند ولى چه سود؟ «وَ قَدْ كَفَرُوا- وَ يَقْذِفُونَ»

2- كفّار از پيامبر و قرآن، شناخت روشنى نداشتند؛ تهمت‌هاى آنان مانند تير انداختن در تاريكى و پرتاب از راه دور بود. «يَقْذِفُونَ بِالْغَيْبِ مِنْ مَكانٍ بَعِيدٍ»

«و الحمد لِلّه ربّ العالمين»

جلد 7 - صفحه 468

سوره‌ى فاطر

اين سوره در مكّه نازل شده و چهل و پنج آيه دارد.

«فاطر» يكى از صفات خداوند است كه به معناى آفريننده مى‌باشد. نام اين سوره از آيه اول آن گرفته شده كه خداوند را به عنوان‌ «فاطِرِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ» معرّفى مى‌نمايد.

همانند ديگر سوره‌هاى مكّى، سخن از مبدأ و معاد و مبارزه باشرك، محور اصلى مباحث اين سوره را تشكيل مى‌دهد.

جلد 7 - صفحه 469

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ‌

به نام خداوند بخشنده‌ى مهربان‌

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



وَ حِيلَ بَيْنَهُمْ وَ بَيْنَ ما يَشْتَهُونَ كَما فُعِلَ بِأَشْياعِهِمْ مِنْ قَبْلُ إِنَّهُمْ كانُوا فِي شَكٍّ مُرِيبٍ (54)

وَ حِيلَ بَيْنَهُمْ وَ بَيْنَ ما يَشْتَهُونَ‌: و حائل و مانع شد ميان ايشان و تمناى آنان از نفع ايمان يا نجات از آتش و رسيدن به ثواب، كَما فُعِلَ بِأَشْياعِهِمْ مِنْ قَبْلُ‌:

چنانچه بجا آورده شد همين عمل به اشباه و اتباع ايشان از كافران پيش از اين، يعنى ايمان و توبه را از آنها قبول نكردند و محروم ماندند، إِنَّهُمْ كانُوا فِي شَكٍّ مُرِيبٍ‌: بدرستى كه ايشان بودند در شك و تهمت افكنده و مضطرب سازنده، يا ايشان در امر پيغمبر، يا در آخرت و وقوع عذاب بسيار شك كننده بودند.

جلد 10 - صفحه 554

فهرست مجلدات تفسير اثنى عشرى‌

تفسير اثنى عشرى مشتمل است بر چهارده جلد به نام نامى چهارده معصوم عليهم السّلام:

جلد اول. مشتمل بر دو سوره: سوره فاتحه، سوره بقره.

جلد دوم. مشتمل بر دو سوره: سوره آل عمران، سوره نساء.

جلد سوم. مشتمل بر دو سوره: سوره مائده، سوره انعام.

جلد چهارم. مشتمل بر دو سوره: سوره اعراف، سوره انفال.

جلد پنجم. مشتمل بر دو سوره: سوره توبه، سوره يونس.

جلد ششم. مشتمل بر سه سوره: سوره هود، سوره يوسف، سوره رعد.

جلد هفتم. مشتمل بر چهار سوره: سوره ابراهيم، سوره حجر، سوره نحل سوره بنى اسرائيل.

جلد هشتم. مشتمل بر چهار سوره: سوره كهف، سوره مريم، سوره طه، سوره انبياء.

جلد نهم. مشتمل بر پنج سوره: سوره حج، سوره مومنون، سوره نور سوره فرقان، سوره شعراء.

جلد دهم. مشتمل بر هشت سوره: سوره نمل، سوره قصص، سوره عنكبوت، سوره روم، سوره لقمان، سوره سجده، سوره احزاب، سوره السباء

جلد 10 - صفحه 555

جلد يازدهم. مشتمل بر نه سوره: سوره فاطر، سوره يس، سوره الصافات، سوره ص، سوره زمر، سوره مومن، سوره سجده، سوره شورى سوره زخرف.

جلد دوازدهم. مشتمل بر سيزده سوره: سوره الدخان، سوره الجاثيه، سوره الاحقاف، سوره محمد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم، سوره الفتح، سوره الحجرات، سوره ق، سوره و الذاريات، سوره الطور، سوره النجم، سوره القمر، سوره الرحمن، سوره الواقعه.

جلد سيزدهم. مشتمل بر بيست و يك سوره: سوره الحديد، سوره المجادله، سوره الحشر، سوره الممتحنه، سوره الصف، سوره الجمعه، سوره المنافقين، سوره التغابن، سوره الطلاق، سوره التحريم، سوره الملك، سوره ن، سوره الحاقه، سوره المعارج، سوره نوح، سوره الجن، سوره المزمل، سوره المدثر، سوره القيمه، سوره الدهر، سوره المرسلات.

جلد چهاردهم. مشتمل بر سى و هفت سوره: سوره النبأ، سوره النازعات، سوره عبس، سوره التكوير، سوره الانفطار، سوره المطففين، سوره الانشقاق سوره البروج، سوره الطّارق، سوره الاعلى سوره الغاشيه، سوره الفجر سوره البلد، سوره الشّمس، سوره الليل، سوره الضّحى، سوره الم نشرح، سوره التين، سوره اقرء، سوره القدر، سوره البينه، سوره الزّلزال، سوره العاديات، سوره القارعه، سوره التكاثر سوره و العصر سوره الهمزه سوره سوره الفيل، سوره قريش، سوره الماعون، سوره الكوثر، سوره الكافرون، سوره سوره النصر، سوره تبت، سوره الاخلاص، سوره الفلق، سوره الناس.


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


وَ لَوْ تَرى‌ إِذْ فَزِعُوا فَلا فَوْتَ وَ أُخِذُوا مِنْ مَكانٍ قَرِيبٍ (51) وَ قالُوا آمَنَّا بِهِ وَ أَنَّى لَهُمُ التَّناوُشُ مِنْ مَكانٍ بَعِيدٍ (52) وَ قَدْ كَفَرُوا بِهِ مِنْ قَبْلُ وَ يَقْذِفُونَ بِالْغَيْبِ مِنْ مَكانٍ بَعِيدٍ (53) وَ حِيلَ بَيْنَهُمْ وَ بَيْنَ ما يَشْتَهُونَ كَما فُعِلَ بِأَشْياعِهِمْ مِنْ قَبْلُ إِنَّهُمْ كانُوا فِي شَكٍّ مُرِيبٍ (54)

ترجمه‌

و اگر به بينى هنگاميكه ترسان شوند پس از دست نروند و گرفته شوند از مكانى نزديك‌

و گويند ايمان آورديم بآن و از كجا باشد برايشان نائل‌


جلد 4 صفحه 372

شدن از جاى دور

و بتحقيق كافر شدند بآن از پيش و مى‌افكنند بجاى پنهان از جاى دور

و جدائى افكنده شود ميانشان و ميان آنچه ميخواستند چنان كه بجا آورده شد بهمكارانشان پيش از اين همانا آنها بودند در شكى متزلزل كننده.

تفسير

خداوند متعال باز بنغمه ديگرى از كفّار تهديد فرموده كه خطاب بپيغمبر خود فرموده ميفرمايد و اگر به بينى تو وقتى را كه بفزع در آيند و هراسان شوند در وقت مرگ يا بعث براى حشر يا در جنگ بدر بر حسب اختلاف اقوال مفسّرين هر آينه ديده‌ئى امر عجيبى را پس هيچ يك از دست عزرائيل يا صور احضار اسرافيل يا شمشير اهل ايمان و امير ايشان نميتوانند فرار كنند و گرفته ميشوند از جاى نزديك كه بستر و بالين يا قبر و قالب مثال يا ميدان جنگ باشد يا بدست خدا كه بهمه بر هر تقدير نزديك است و در آنوقت گويند ايمان آورديم ما به پيغمبر يا قرآن و كجا و چگونه ممكن باشد تناول و وصول بنفع ايمان براى آنها از جاى دور كه عالم آخرت يا برزخ يا مشاهده عذاب باشد كه بيرون است از زمان تكليف و از انظار اهل اين عالم با آنكه قبلا كافر شدند بحق با مشاهده آيات آن و هر نسبت ناروائى را كه دلشان خواست از سحر و شعر و جنون و كذب و غيرها به پيغمبر و قرآن دادند با آنكه از باطن امر خبردار نبودند مانند كسيكه سنگى بنقطه ناپديدى از جاى دورى بيندازد كه البتّه بهدف نخواهد رسيد و در آنروز و آنهنگام حائل شود عذاب بين آنها و تمام مشتهيات و آمال و آرزوهاشان كه نه بدنيا برميگردند و نه ايمان آنها پذيرفته ميشود و نه از جهنّم نجات پيدا ميكنند و نه به بهشت ميروند چنانچه با اقوام سابقه كه انبياء را تكذيب نمودند همين معامله شد و بعذاب الهى گرفتار شدند چون آنها هم مانند اينها شكّاك و بد گمان به انبياء و اولياء بودند و در مسلك و مرام با هم شركت داشتند و باين مناسبت اطلاق اشياع بر آنها شده و توصيف شك بمريب ظاهرا براى تأكيد است مانند عجب عجيب و شعر شاعر و ظلّ ظليل و امثال اينها و محتمل است براى تقييد شك بموجب تزلزل و اتّهام و تشويش خاطر باشد در هر حال آنچه تاكنون ذكر شد بمقتضاى ظاهر آيات شريفه و اقوال مفسّرين بود ولى بمقتضاى روايات از


جلد 4 صفحه 373

صيحه آسمانى است و اخذ كفار از مكان قريب بدون فوت احدى خسف است كه از زير قدمهاى عساكر سفيانى در زمين بيداء كه بين مدينه و مكه است در وقت ظهور امام زمان واقع ميشود و ايمانشان بآنحضرت بعد از نزول امر قبول نميشود در ثواب الاعمال و مجمع از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه كسيكه دو سوره حمد يعنى سوره سبا و فاطر را در يك شب بخواند خداوند او را حفظ و نگهدارى فرمايد و اگر در روز آنشب هم بخواند هيچ مكروهى در آنروز باو نرسد و خداوند از خير دنيا و آخرت بقدرى باو عطا ميفرمايد كه بر قلبش خطور نكرده و آرزويش را ننموده باشد و الحمد للّه رب العالمين و صلّى اللّه على محمد و آله الطاهرين.


جلد 4 صفحه 374

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


وَ حِيل‌َ بَينَهُم‌ وَ بَين‌َ ما يَشتَهُون‌َ كَما فُعِل‌َ بِأَشياعِهِم‌ مِن‌ قَبل‌ُ إِنَّهُم‌ كانُوا فِي‌ شَك‌ٍّ مُرِيب‌ٍ (54)

و حائل‌ مي‌شود ‌بين‌ ‌آنها‌ و ‌بين‌ مشتهيات‌ ‌آنها‌.

مرگ‌ حائل‌ مي‌شود ‌بين‌ ‌آنها‌ و هواهاي‌ نفساني‌ و زخارف‌ دنيوي‌ ‌ يا ‌ حائل‌ مي‌شود ‌بين‌ ‌آنها‌ و قبولي‌ توبه‌ ‌ يا ‌ حائل‌ مي‌شود ‌بين‌ ‌آنها‌ و رجوع‌ ‌به‌ دنيا غرض‌ ‌اينکه‌ ‌که‌ ديگر ‌هر‌ چه‌ بخواهند و تمنا كنند ممنوع‌ مي‌شوند.

كَما فُعِل‌َ بِأَشياعِهِم‌ مِن‌ قَبل‌ُ إِنَّهُم‌ كانُوا فِي‌ شَك‌ٍّ مُرِيب‌ٍ همان‌ نحوي‌ ‌که‌ معامله‌ شد ‌به‌ ‌هم‌ مسلكان‌ ‌آنها‌ ‌از‌ مشركين‌ ‌از‌ پيش‌ ‌آنها‌ ‌که‌ ‌آنها‌ ‌هم‌ بودند ‌در‌ شك‌ و ريب‌.

‌هم‌ مسلكان‌ ‌آنها‌ مشركين‌ زمان‌ نوح‌ ‌که‌ ‌به‌ غرق‌ هلاك‌ شدند، زمان‌ هود ‌به‌ باد تلف‌، شدند، زمان‌ صالح‌ ‌به‌ صيحه‌، زمان‌ لوط ‌به‌ خسف‌ و امطار حجاره‌، زمان‌ شعيب‌ ‌به‌ صاعقه‌، زمان‌ موسي‌ ‌به‌ غرق‌، قوم‌ ابرهه‌ ‌به‌ ابابيل‌ و حجاره سجيل‌.

كَما فُعِل‌َ بِأَشياعِهِم‌ و امثالهم‌ ‌از‌ مشركين‌.

مِن‌ قَبل‌ُ همين‌ نحو اين‌ها ‌هم‌ بترسند ‌از‌ ‌اينکه‌ نوع‌ بلاها.

إِنَّهُم‌ كانُوا فِي‌ شَك‌ٍّ مُرِيب‌ٍ ‌خود‌ ‌را‌ ‌به‌ ريب‌ انداختند، هيچ‌ مدرك‌ علمي‌ نداشتند.

تم‌ّ بحمد اللّه‌ و الصّلاة ‌علي‌ ‌رسول‌ اللّه‌ و اللّعن‌ ‌علي‌ اعداء اللّه‌.

برگزیده تفسیر نمونه


(آیه 53)- آنها چگونه می‌توانند در این لحظه‌ای که همه چیز پایان گرفته در مقام جبران خطاهای خویش برآیند و ایمان بیاورند «در حالی که پیش از آن (در همان حالتی که در نهایت اختیار و آزادی اراده بودند) به آن کافر شدند»؟! (وَ قَدْ کَفَرُوا بِهِ مِنْ قَبْلُ).

نه تنها کافر شدند بلکه انواع اتهامات را به پیامبر اسلام و تعلیمات او بستند و «در باره جهان غیب (عالم ماوراء طبیعت، و قیامت و نبوت پیامبر) داوریهای نادرستی می‌کردند و از نقطه دوردستی نسبتهایی به آن می‌دادند» (وَ یَقْذِفُونَ بِالْغَیْبِ مِنْ مَکانٍ بَعِیدٍ).

ج4، ص54

نکات آیه

۱ - بین مشرکان و لذت هاى دنیوى شان، پس از مرگ فاصله مى افتد. (و حیل بینهم و بین ما یشتهون) این که مراد از «ما یشتهون» چیست احتمال هاى گوناگونى وجود دارد; از جمله آنها لذت ها و مال و اموال دنیایى است.

۲ - مشرکان صدراسلام و پیشتر از آنها، در پى لذت هاى دنیوى بوده اند. (و حیل بینهم و بین ما یشتهون)

۳ - با مرگ مشرکان، فرصت ایمان آوردن از آنان گرفته شده و دیگر جایى براى آن نمى ماند. (و لو ترى إذ فزعوا ... و قالوا ءامنّا به ... و حیل بینهم و بین ما یشتهون) احتمال دارد مراد از «ما یشتهون» - به قرینه ذکر ایمان مشرکان با مشاهده عذاب و یا قیامت در آیات پیشین - علاقه به ایمان باشد.

۴ - مشرکانِ ملت هاى پیشین نیز، گرفتار عذاب شدند و بین آنان و لذت هاى دنیوى شان جدایى برگشت ناپذیر افتاد. (و حیل بینهم و بین ما یشتهون کما فعل بأشیاعهم من قبل) «اشیاع» (جمع «شیعة») به معناى پیروان است و در آیه - به قرینه «من قبل» - مراد کسانى است که مشابهت فکرى با مشرکان بعدى داشته اند.

۵ - مشرکان، همواره در تردید و شکى آمیخته با بدگمانى بودند. (إنّهم کانوا فى شکّ مریب) «شکّ» تردید ذهن به نحو مساوى بین دو چیز و «ریب» شک همراه با تهمت است (الفروق اللغویة).

۶ - شک و دودلى آمیخته با بدگمانى مشرکان پیشین، به بعث و قیامت باعث گرفتار شدن آنان به عذاب (و حیل بینهم و بین ما یشتهون کما فعل بأشیاعهم ... إنّهم کانوا فى شکّ مریب)

۷ - شک و دودلى مداوم در عقیده، امر مطلوب و پسندیده اى نیست و پى آمد ناگوارى دارد. (کما فعل بأشیاعهم ... إنهم کانوا فى شکّ مریب)

موضوعات مرتبط

  • اقوام پیشین: تاریخ اقوام پیشین ۴; شک اقوام پیشین ۶; عذاب اقوام پیشین ۴، ۶; لذایذ دنیوى اقوام پیشین ۴; مشرکان اقوام پیشین ۴
  • ایمان: فرصت ایمان ۳
  • عذاب: موجبات عذاب ۶
  • عقیده: آثار شک در عقیده ۷; ناپسندى شک در عقیده ۷
  • فرجام: زمینه شومى فرجام ۷
  • قیامت: آثار شک به قیامت ۶
  • مرگ: آثار مرگ ۱، ۳
  • مشرکان: سوءظن مشرکان ۵; شک مشرکان ۵; لذایذ دنیوى مشرکان ۱، ۲، ۴; لذایذ دنیوى مشرکان صدراسلام ۲; مرگ مشرکان ۱، ۳

منابع