سبإ ٥٣

از الکتاب
کپی متن آیه
وَ قَدْ کَفَرُوا بِهِ‌ مِنْ‌ قَبْلُ‌ وَ يَقْذِفُونَ‌ بِالْغَيْبِ‌ مِنْ‌ مَکَانٍ‌ بَعِيدٍ

ترجمه

آنها پیش از این (که در نهایت آزادی بودند) به آن کافر شدند و دورا دور، و غائبانه (و بدون آگاهی). نسبت‌های ناروا می‌دادند.

|و حال آن كه پيش از اين منكر آن شدند، و از جايى دور به ناديدنى، تير انكار مى‌افكندند
و حال آنكه پيش از اين منكر او شدند، و از جايى دور، به ناديده [تير تهمت‌] مى‌افكندند.
در صورتی که آنها پیش از این به حق کافر بودند و از جایی دور (از مقام علم و یقین) نسبت ناروا (ی جنون و سحر و کذب به رسول حق) می‌دادند.
[اینان] پیش از این [که در دنیا می زیستند] به حق کافر شدند، و ناآگاهانه و دور از معرفت و علم [درباره حق به عنوان اینکه شعر، جادو، افسانه خرافی و دورغ ساختگی است] سخن پراکنی می کردند.
پيش از اين به او كافر شده بودند و به گمان خويش به او تهمت مى‌زدند.
و پیشتر هم به آن انکار ورزیده بودند، و از دور دستها، تیری در تاریکی می‌اندازند
و حال آنكه پيش از اين به آن كافر شدند، و از جايگاهى دور- در دنيا- به ناديده- از روى جهل و گمان- سخن مى‌پراكندند.
و حال این که قبلاً (در زمان حیات که از عقل و اختیار و اراده برخوردار بوده‌اند) حقّ را نپذیرفته‌اند، و بلکه دورادور به جهان غیب نسبتهای ناروائی زده‌اند (و نبوّت و قیامت و بهشت و دوزخ و بالأخره جهان ماوراء طبیعت را به تمسخر گرفته‌اند).
حال آنکه از پیش همواره منکر آن شدند و از جایی دور، به غیب (تیر تهمت به تاریکی) می‌افکنند.
حالی که کفر ورزیدند بدان از پیش و می‌افکنند به ناپیدا از جایگاهی دور

They have rejected it in the past, and made allegations from a far-off place.
ترتیل:
ترجمه:
سبإ ٥٢ آیه ٥٣ سبإ ٥٤
سوره : سوره سبإ
نزول : ١١ بعثت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ١٢
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«بِهِ»: (نگا: سبأ / ). «یَقْذِفُونَ بِالْغَیْبِ»: نسبتهای ناروائی به جهان غیب می‌دادند و سخنان نادرستی درباره آن اظهار می‌کردند. گمانهای نادرستی درباره ماوراء طبیعت داشتند. «مَکَانٍ بَعیدٍ»: دورادور. نقطه دور دست. مراد دور از حقیقت است.

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر


تفسیر نور (محسن قرائتی)


وَ قَدْ كَفَرُوا بِهِ مِنْ قَبْلُ وَ يَقْذِفُونَ بِالْغَيْبِ مِنْ مَكانٍ بَعِيدٍ «53»

در حالى كه پيش از اين به آن كفر ورزيدند و از دور دست‌ها تير در تاريكى مى‌انداختند. (و به پيامبر اسلام تهمت‌ها مى‌زدند.)

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



وَ قَدْ كَفَرُوا بِهِ مِنْ قَبْلُ وَ يَقْذِفُونَ بِالْغَيْبِ مِنْ مَكانٍ بَعِيدٍ (53)


«3» تفسير مجمع البيان، (1403 هجرى)، ج 4 ص 397.

جلد 10 - صفحه 553

وَ قَدْ كَفَرُوا بِهِ‌: و حال آنكه ايمان نياوردند به پيغمبر يا به خدا يا به بعث، وَ يَقْذِفُونَ بِالْغَيْبِ‌: و مى‌افكندند به پوشيدنى سخنان نالايق را، يعنى به گمان سخنانى مى‌گفتند كه علم به آن نداشتند و بر آنها مخفى بود كه آن اسناد سحر و كذب و جنون بود به پيغمبر و طعن به قرآن. يا مى‌گفتند كه ما معذب نشويم، چه خدا اكرام ما نموده در دنيا به انواع نعم، و ما مستحق آن هستيم، پس ما را به عذاب شديد گرفتار نخواهد كرد، بلكه در آخرت مانند دنيا متنعم هستيم و اين قذفى بود به غيب از «مكان بعيد». چنانچه رمى به نشانه دور نخواهد رسيد، همچنين اين گمان اينها واقع نخواهد داشت هر چند جهد كنند.


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


وَ لَوْ تَرى‌ إِذْ فَزِعُوا فَلا فَوْتَ وَ أُخِذُوا مِنْ مَكانٍ قَرِيبٍ (51) وَ قالُوا آمَنَّا بِهِ وَ أَنَّى لَهُمُ التَّناوُشُ مِنْ مَكانٍ بَعِيدٍ (52) وَ قَدْ كَفَرُوا بِهِ مِنْ قَبْلُ وَ يَقْذِفُونَ بِالْغَيْبِ مِنْ مَكانٍ بَعِيدٍ (53) وَ حِيلَ بَيْنَهُمْ وَ بَيْنَ ما يَشْتَهُونَ كَما فُعِلَ بِأَشْياعِهِمْ مِنْ قَبْلُ إِنَّهُمْ كانُوا فِي شَكٍّ مُرِيبٍ (54)

ترجمه‌

و اگر به بينى هنگاميكه ترسان شوند پس از دست نروند و گرفته شوند از مكانى نزديك‌

و گويند ايمان آورديم بآن و از كجا باشد برايشان نائل‌


جلد 4 صفحه 372

شدن از جاى دور

و بتحقيق كافر شدند بآن از پيش و مى‌افكنند بجاى پنهان از جاى دور

و جدائى افكنده شود ميانشان و ميان آنچه ميخواستند چنان كه بجا آورده شد بهمكارانشان پيش از اين همانا آنها بودند در شكى متزلزل كننده.

تفسير

خداوند متعال باز بنغمه ديگرى از كفّار تهديد فرموده كه خطاب بپيغمبر خود فرموده ميفرمايد و اگر به بينى تو وقتى را كه بفزع در آيند و هراسان شوند در وقت مرگ يا بعث براى حشر يا در جنگ بدر بر حسب اختلاف اقوال مفسّرين هر آينه ديده‌ئى امر عجيبى را پس هيچ يك از دست عزرائيل يا صور احضار اسرافيل يا شمشير اهل ايمان و امير ايشان نميتوانند فرار كنند و گرفته ميشوند از جاى نزديك كه بستر و بالين يا قبر و قالب مثال يا ميدان جنگ باشد يا بدست خدا كه بهمه بر هر تقدير نزديك است و در آنوقت گويند ايمان آورديم ما به پيغمبر يا قرآن و كجا و چگونه ممكن باشد تناول و وصول بنفع ايمان براى آنها از جاى دور كه عالم آخرت يا برزخ يا مشاهده عذاب باشد كه بيرون است از زمان تكليف و از انظار اهل اين عالم با آنكه قبلا كافر شدند بحق با مشاهده آيات آن و هر نسبت ناروائى را كه دلشان خواست از سحر و شعر و جنون و كذب و غيرها به پيغمبر و قرآن دادند با آنكه از باطن امر خبردار نبودند مانند كسيكه سنگى بنقطه ناپديدى از جاى دورى بيندازد كه البتّه بهدف نخواهد رسيد و در آنروز و آنهنگام حائل شود عذاب بين آنها و تمام مشتهيات و آمال و آرزوهاشان كه نه بدنيا برميگردند و نه ايمان آنها پذيرفته ميشود و نه از جهنّم نجات پيدا ميكنند و نه به بهشت ميروند چنانچه با اقوام سابقه كه انبياء را تكذيب نمودند همين معامله شد و بعذاب الهى گرفتار شدند چون آنها هم مانند اينها شكّاك و بد گمان به انبياء و اولياء بودند و در مسلك و مرام با هم شركت داشتند و باين مناسبت اطلاق اشياع بر آنها شده و توصيف شك بمريب ظاهرا براى تأكيد است مانند عجب عجيب و شعر شاعر و ظلّ ظليل و امثال اينها و محتمل است براى تقييد شك بموجب تزلزل و اتّهام و تشويش خاطر باشد در هر حال آنچه تاكنون ذكر شد بمقتضاى ظاهر آيات شريفه و اقوال مفسّرين بود ولى بمقتضاى روايات از


جلد 4 صفحه 373

صيحه آسمانى است و اخذ كفار از مكان قريب بدون فوت احدى خسف است كه از زير قدمهاى عساكر سفيانى در زمين بيداء كه بين مدينه و مكه است در وقت ظهور امام زمان واقع ميشود و ايمانشان بآنحضرت بعد از نزول امر قبول نميشود در ثواب الاعمال و مجمع از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه كسيكه دو سوره حمد يعنى سوره سبا و فاطر را در يك شب بخواند خداوند او را حفظ و نگهدارى فرمايد و اگر در روز آنشب هم بخواند هيچ مكروهى در آنروز باو نرسد و خداوند از خير دنيا و آخرت بقدرى باو عطا ميفرمايد كه بر قلبش خطور نكرده و آرزويش را ننموده باشد و الحمد للّه رب العالمين و صلّى اللّه على محمد و آله الطاهرين.


جلد 4 صفحه 374

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


وَ قَد كَفَرُوا بِه‌ِ مِن‌ قَبل‌ُ وَ يَقذِفُون‌َ بِالغَيب‌ِ مِن‌ مَكان‌ٍ بَعِيدٍ (53)

و حال‌ ‌آن‌ ‌که‌ كافر شدند باو ‌از‌ قبل‌ الموت‌ و پرتاب‌ مي‌كردند ‌به‌ امر غيبي‌ ‌که‌ قيامت‌ ‌باشد‌ ‌که‌ انكار مي‌ كردند ‌به‌ احتمالات‌ بعيده‌.

وَ قَد كَفَرُوا بِه‌ِ مِن‌ قَبل‌ُ ‌اينکه‌ تمناي‌ عود ‌به‌ دنيا ‌ يا ‌ تأخير اجل‌ ‌که‌ ‌از‌ ‌آنها‌ پذيرفته‌ نمي‌شود ‌براي‌ ‌اينکه‌ ‌است‌ ‌که‌ قبل‌ الموت‌ ‌آن‌ چه‌ ‌به‌ ‌آنها‌ گفتند ايمان‌ نياوردند و كافر ‌به‌ توحيد و رسالت‌ و معاد و اسلام‌ شدند و علت‌ ديگر ‌که‌ باعث‌ عدم‌ قبولي‌ توبه‌ ‌آنها‌ حين‌ الموت‌ و عدم‌ رجوع‌ ‌آنها‌ ‌به‌ دنيا ‌اينکه‌ ‌است‌ ‌که‌:

وَ يَقذِفُون‌َ بِالغَيب‌ِ قذف‌ انداختن‌ ‌است‌ «و بالغيب‌» امور آينده‌ ‌است‌، اين‌ها پيش‌ ‌خود‌ بدون‌ مدركي‌ منكر شريعت‌ و نشر و حشر شدند و همين‌ كلمات‌ ‌را‌ مي‌انداختند ‌در‌ مقابل‌ اسلام‌ و مسلمين‌.

مِن‌ مَكان‌ٍ بَعِيدٍ ‌يعني‌ بسيار دور ‌است‌ ‌از‌ ذهن‌ انكار ‌آنها‌ زيرا مسئله معاد ‌از‌ ضروريات‌ جميع‌ اديان‌ ‌است‌ و احتمال‌ نبودنش‌ بسيار ضعيف‌ ‌حتي‌ جاي‌ توهم‌ ‌هم‌ ندارد چه‌ رسد ‌به‌ ظن‌ و يقين‌.

583

برگزیده تفسیر نمونه


(آیه 52)- در این آیه حال آنها را به هنگام گرفتار شدن در چنگال مجازات الهی بیان کرده، می‌فرماید: «آنها می‌گویند: ما به آن (قرآن و آورنده‌اش و مبدأ و معاد) ایمان آوردیم» (وَ قالُوا آمَنَّا بِهِ).

«ولی چگونه آنها می‌توانند از آن فاصله دور دسترسی به آن پیدا کنند»؟! (وَ أَنَّی لَهُمُ التَّناوُشُ مِنْ مَکانٍ بَعِیدٍ).

آری! با فرارسیدن مرگ و عذاب استیصال درهای بازگشت بکلی بسته می‌شود، و میان انسان و جبران خلاف کاریهای گذشته گویی سدّ محکمی ایجاد می‌گردد، به همین دلیل اظهار ایمان در آن هنگام گویی از نقطه دور دستی انجام می‌گیرد.

اصولا چنین ایمانی که جنبه اضطراری دارد، ارزشی ندارد.

نکات آیه

۱ - مشرکان، پیش از نزول عذاب بر آنان، منکر آن بودند. (و لو ترى إذ فزعوا ... و قالوا ءامنّا به ... و قد کفروا به من قبل)

۲ - مشرکان، در دنیا به پیامبر(ص) کافر بودند; ولى در قیامت به آن حضرت اظهار ایمان مى کنند. (و لو ترى إذ فزعوا ... و قالوا ءامنّا به ... و قد کفروا به من قبل)

۳ - مشرکان به حشر و معاد، کفر ورزیده و منکر آن بودند. (و لو ترى إذ فزعوا ... و قالوا ءامنّا به ... و قد کفروا به)

۴ - کفر در دنیا، فزع و نگرانى را در قیامت به دنبال دارد. (و لو ترى إذ فزعوا ... و قد کفروا به من قبل)

۵ - مشرکان، بدون این که درباره قیامت و حشر آگاهى داشته باشند، آن را انکار مى کنند. (و قال الذین کفروا لاتأتینا الساعة ... و یقذفون بالغیب) متعلق «یقذفون بالغیب» ذکر نشده و به قرینه مقام مى تواند حشر، پیامبر(ص) و قرآن باشد. برداشت یاد شده بنابر احتمال اول است. گفتنى است که مراد از «یقذفون بالغیب» و براساس تخمین و ناآگاهانه اظهار نظر کردن است.

۶ - نسبت دادن ساختگى بودن قرآن از سوى مشرکان، ناآگاهانه و به دور از علم بوده است. (قالوا ما هذا إلاّ سحر مبین ... و قد کفروا به من قبل و یقذفون بالغیب)

۷ - نسبت دادن جنون به پیامبر(ص) از سوى مشرکان، حدس و گمان و به دور از علم و آگاهى بود. (أفترى على اللّه أم به جِنّة ... ما بصاحبکم من جِنّة ... و قد کفروا به من قبل و یقذفون بالغیب)

۸ - نسبت دادن شریک به خداوند از ناحیه مشرکان، ناآگاهانه و از روى حدس و تخمین است. (و یوم یحشرهم ... ثمّ یقول للملئکة أهؤلاء إیّاکم کانوا یعبدون ... و قد کفروا به من قبل و یقذفون بالغیب)

۹ - حدس و تخمین مشرکان درباره حشر و قیامت، بسیار دور از واقعیت بوده است. (و قد کفروا به من قبل و یقذفون بالغیب من مکان بعید)

موضوعات مرتبط

  • ایمان: ایمان به محمد(ص) ۲
  • حشر: مکذبان حشر ۳، ۵
  • خدا: خدا و شریک ۸
  • عذاب: تکذیب عذاب ۱
  • قرآن: تهمت ساختگى به قرآن ۶
  • قیامت: مکذبان قیامت ۵
  • کفر: آثار کفر ۴
  • محمد(ص): تکذیب محمد(ص) ۲; تهمت جنون به محمد(ص) ۷
  • مشرکان: بینش مشرکان ۱، ۳; تهمتهاى مشرکان ۶، ۷; جهل مشرکان ۵، ۶، ۸، ۹; حدس مشرکان ۷، ۸; خطاى حدس مشرکان ۹; مشرکان در آخرت ۲; مشرکان در دنیا ۲; مشرکان و حشر ۹; مشرکان و محمد(ص) ۲; مشرکان و قیامت ۹
  • معاد: مکذبان معاد ۳
  • نگرانى: عوامل نگرانى اخروى ۴

منابع