روایت:من لايحضره الفقيه جلد ۴ ش ۳۴۹

از الکتاب


آدرس: من لا يحضره الفقيه، جلد ۴، كِتَابُ الدِّيَات

و روي محمد بن اسماعيل عن ابي شبل قال :

حَضَرْتُ‏ يُونُسَ اَلشَّيْبَانِيَ‏ وَ أَبُو عَبْدِ اَللَّهِ ع‏ يُخْبِرُهُ بِالدِّيَاتِ فَقُلْتُ لَهُ فَإِنَّ اَلنُّطْفَةَ خَرَجَتْ مُتَخَضْخِضَةً بِالدَّمِ‏ قَالَ قَدْ عَلِقَتْ‏ إِنْ كَانَ دَمٌ صَافٍ فَفِيهِ أَرْبَعُونَ وَ إِنْ كَانَ دَمٌ أَسْوَدُ فَلاَ شَيْ‏ءَ عَلَيْهِ إِلاَّ اَلتَّعْزِيرَ لِأَنَّهُ مَا كَانَ مِنْ دَمٍ صَافٍ فَذَلِكَ لِلْوَلَدِ وَ مَا كَانَ مِنْ دَمٍ أَسْوَدَ فَإِنَّمَا ذَلِكَ مِنَ اَلْجَوْفِ قَالَ‏ أَبُو شِبْلٍ‏ فَإِنَّ اَلْعَلَقَةَ قَدْ صَارَتْ فِيهَا شِبْهُ اَلْعِرْقِ مِنَ اَللَّحْمِ قَالَ فِيهِ اِثْنَانِ وَ أَرْبَعُونَ اَلْعُشْرُ قُلْتُ فَإِنَّ عُشْرَ أَرْبَعِينَ أَرْبَعَةٌ قَالَ إِنَّمَا هُوَ عُشْرُ اَلْمُضْغَةِ لِأَنَّهُ إِنَّمَا ذَهَبَ عُشْرُهَا وَ كُلَّمَا زَادَتْ زِيدَ حَتَّى تَبْلُغَ اَلسِّتِّينَ قَالَ قُلْتُ فَإِنِّي رَأَيْتُ فِي اَلْمُضْغَةِ شِبْهَ اَلْعُقْدَةِ عَظْماً يَابِساً قَالَ فَذَاكَ اَلْعَظْمُ اَلَّذِي أَوَّلُ مَا يُبْتَدَأُ فِيهِ أَرْبَعَةُ دَنَانِيرَ فَإِنْ زَادَ فَزِدْ أَرْبَعَةً حَتَّى يُتِمَّ اَلثَّمَانِينَ وَ كَذَلِكَ إِذَا كُسِيَ اَلْعَظْمُ لَحْماً فَكَذَلِكَ قَالَ قُلْتُ فَإِذَا وَكَزَهَا فَسَقَطَ اَلصَّبِيُّ لاَ يُدْرَى أَ حَيٌّ كَانَ أَمْ لاَ قَالَ هَيْهَاتَ يَا أَبَا شِبْلٍ‏ إِذَا ذَهَبَتِ اَلْخَمْسَةُ اَلْأَشْهُرِ فَقَدْ صَارَتْ فِيهِ اَلْحَيَاةُ وَ اِسْتَوْجَبَ‏ اَلدِّيَةَ


من لايحضره الفقيه جلد ۴ ش ۳۴۸ حدیث من لايحضره الفقيه جلد ۴ ش ۳۵۰
روایت شده از : امام جعفر صادق عليه السلام
کتاب : من لايحضره الفقيه - جلد ۴
بخش : كتاب الديات
عنوان : حدیث امام جعفر صادق (ع) در کتاب من لا يحضره الفقيه جلد ۴ كِتَابُ الدِّيَات‏‏‏ بَابُ دِيَةِ النُّطْفَةِ وَ الْعَلَقَةِ وَ الْمُضْغَةِ وَ الْعَظْمِ وَ الْجَنِين‏
موضوعات :

ترجمه

‏محمد جواد غفارى, من لا يحضره الفقيه - جلد ۵ - ترجمه على اكبر و محمد جواد غفارى و صدر بلاغى, ۵۳۴

عبد اللَّه بن سعيد (ظ) ابو شبل گويد: من نزد يونس شيبانى حاضر بودم كه امام صادق عليه السّلام مقدار ديه‏ها را به او ميگفت، من عرض كردم: نطفه خارج شد و داراى رگ رگهاى خون متحرّك است؟ فرمود: علقه شده است، اكنون اگر خون صاف است چهل دينار ديه دارد، و اگر خون سياه است ديه‏اى ندارد مگر تعزير كردن عامل آن زيرا اگر خون بسته صاف باشد آبستنى است، امّا اگر خون سياه بود آن از درون رحم است و فرزند نيست. ابو شبل گفت: اگر در علقه رگهائى شبيه رگى از گوشت پديد آيد چه؟ فرمود: در آن چهل و دو دينار است يك عشر، عرض كردم عشر چهل، چهار است (نه دو)؟ فرمود: جز اين نيست كه اين يك دهم از مضغه است و عشر مقدار ميان علقه و مضغه «دو» است، و اين از آن جهت است كه عشر آن مقدار از ميان رفته و صورت مضغه‏گى بخود گرفته و هر قدر پيشتر رود اضافه مى‏گردد تا برسد به شصت دينار ديه مضغه، گويد: عرضكردم: در مضغه من چيزى شبيه بگره‏اى از استخوان ديدم، فرمود: همان استخوان است كه در ابتدا و آغاز امر چهار دينار، هر چه زياد شود تو نيز چهار بيفزا تا برسد به هشتاد، و همچنين وقتى باستخوان‏بندى گوشت آمد و همين طور، گويد: عرضكردم: چنان كه شخصى بر او زد و كودك سقط شد، و معلوم نبود زنده بوده يا نه چه؟ فرمود: هيهات اى ابا شبل هر گاه پنج ماه گذشت و روح حيوانى در او بدميد آنگاه ديه‏اش كامل است.


شرح

آیات مرتبط (بر اساس موضوع)

احادیث مرتبط (بر اساس موضوع)