روایت:من لايحضره الفقيه جلد ۱ ش ۲۸۷۷

از الکتاب


آدرس: من لا يحضره الفقيه، جلد ۱، أَبْوَابُ الصَّلَاةِ وَ حُدُودِهَا-بَابُ صَلَاةِ الْخَوْفِ وَ الْمُطَارَدَةِ وَ الْمُوَاقَفَةِ وَ الْمُسَايَفَة

روي عبد الرحمن بن ابي عبد الله عن الصادق ع انه قال :


من لايحضره الفقيه جلد ۱ ش ۲۸۷۶ حدیث من لايحضره الفقيه جلد ۱ ش ۲۸۷۸
روایت شده از : حضرت محمد صلی الله علیه و آله
کتاب : من لايحضره الفقيه - جلد ۱
بخش : أبواب الصلاة و حدودها-باب صلاة الخوف و المطاردة و المواقفة و المسايفة
عنوان : حدیث حضرت محمد (ص) در کتاب من لا يحضره الفقيه جلد ۱ أَبْوَابُ الصَّلَاةِ وَ حُدُودِهَا-بَابُ صَلَاةِ الْخَوْفِ وَ الْمُطَارَدَةِ وَ الْمُوَاقَفَةِ وَ الْمُسَايَفَة
موضوعات :

ترجمه

‏محمد جواد غفارى, من لا يحضره الفقيه - جلد ۲ - ترجمه على اكبر و محمد جواد غفارى و صدر بلاغى, ۱۴۴

عبد الرّحمن بن أبى عبد اللَّه از امام صادق عليه السّلام روايت كرده كه آن حضرت فرمود: رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله در جنگ (غزوه) ذات الرّقاع (كه يكى از غزوات معروف است و در سال چهارم يا پنجم هجرى در غطفان از سرزمين نجد بوقوع پيوست) با اصحاب خود نماز كرد، و آن نماز باين ترتيب بود كه رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله اصحابش را به دو دسته تقسيم فرمود، يك دسته را براى روياروئى با دشمن فرستاد، و دسته ديگر را به نماز در پشت سر خود نگه داشت، پس آن حضرت تكبير احرام گفت و ايشان نيز تكبير گفتند، و خود به قراءت پرداخت و آنان ساكت ماندند، پس آن حضرت به ركوع رفت و ايشان نيز بركوع رفتند و آن حضرت بسجده رفت و آنان بسجده رفتند. آنگاه رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله بپا ايستاد، و مأمومين براى خودشان يك ركعت نماز كردند (يعنى از آن حضرت جدا شده و يك ركعت گزاردند) آنگاه عدّه از ايشان بر جمعى ديگر سلام دادند و بعد از نماز جهت جايگزينى بسوى ياران خود رفته و بجاى آنان در مقابل دشمن قرار گرفتند، پس ياران ديگر (دسته دوم) آمدند و پشت سر رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله بنماز ايستادند، و آن حضرت تكبير گفت و آنان نيز تكبير گفتند، و آن حضرت قراءت كرد و ايشان خاموش ماندند، و بعد آن حضرت به ركوع رفت و ايشان نيز بر ركوع رفتند، پس بسجده رفت ايشان نيز چنين كردند: آنگاه رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله نشست و تشهّد خواند و بايشان سلام داد، بعد آنان برخاسته و يك ركعت براى خودشان (جدا از پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله) بجا آوردند و به يك ديگر سلام دادند. و خداوند تعالى به پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله اين آيات «وَ إِذا كُنْتَ فِيهِمْ فَأَقَمْتَ لَهُمُ الصَّلاةَ- تا آخر آيات» را خطاب فرموده كه معنى آن اينست: (اى پيغمبر هر گاه در ميان قشونى باشى كه با دشمنان ميجنگند و بخواهى كه بر آنها نماز را بر پا دارى پس سپاه را دو قسمت كن با يك بخش نماز كن يا يك قسمت از آنان بايد با تو نماز كنند در حالى كه اسلحه خود را همراه دارند، و در آن هنگام كه بسجده ميروند آن دسته ديگر بايد پشت سر شما به مراقبت و محافظت بايستند (و يك ركعت كه با تو خواندند ركعت ديگر را فرادى كنند و بروند و جايگزين دسته ديگر شده) و گروه ديگر كه نماز نكرده‏اند بيايند و با تو نماز كنند، و اينان نيز در هنگام نماز بايد سپر و كلاه خود و زره و سلاحهايشان را با خود نگه دارند. كافران دوست دارند كه هر گاه شما از سلاحها و اسباب خود غافل شويد به يك حمله ناگهانى و هماهنگ بر شما يورش آورند. و اگر شما را آزارى و زحمتى از باران رسد يا بيمار باشيد باكى نيست كه اسلحه خود را بهنگام نماز بر زمين گذاريد ولى وسائل خود مانند سپر و خود و جوشن را با خويشتن نگه داريد و نماز كنيد البتّه خداوند براى كافران عذابى خواركننده آماده ساخته است. و چون نماز را بپايان رسانديد پس ذكر خدا كنيد بر پا ايستاده و نشسته و آنگاه كه بر پهلو خفته‏ايد در همه حال ياد خدا كنيد، و چون از هراس دشمن و آسيب او ايمن شديد و اطمينان يافتيد در وطن خود آنگاه نماز را با آداب كامل و تمام بپا داريد كه نماز در وقتهاى معيّن بر مؤمنان مقرّر و نوشته شده است). اينست نماز خوفى كه خداوند عزّ و جلّ پيامبرش را صلّى اللَّه عليه و آله بدان امر فرموده است.


شرح

آیات مرتبط (بر اساس موضوع)

احادیث مرتبط (بر اساس موضوع)