روایت:الکافی جلد ۱ ش ۷۸۰

از الکتاب


آدرس: الكافي، جلد ۱، كِتَابُ الْحُجَّة

و في نسخه الصفواني علي بن ابراهيم عن ابيه عن حنان بن سدير عن فليح بن ابي بكر الشيباني قال :

وَ اَللَّهِ إِنِّي لَجَالِسٌ عِنْدَ عَلِيِّ بْنِ اَلْحُسَيْنِ‏ وَ عِنْدَهُ وُلْدُهُ إِذْ جَاءَهُ‏ جَابِرُ بْنُ عَبْدِ اَللَّهِ اَلْأَنْصَارِيُ‏ فَسَلَّمَ عَلَيْهِ ثُمَّ أَخَذَ بِيَدِ أَبِي جَعْفَرٍ ع‏ فَخَلاَ بِهِ فَقَالَ إِنَ‏ رَسُولَ اَللَّهِ ص‏ أَخْبَرَنِي أَنِّي سَأُدْرِكُ رَجُلاً مِنْ أَهْلِ بَيْتِهِ يُقَالُ لَهُ‏ مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيٍ‏ يُكَنَّى‏ أَبَا جَعْفَرٍ فَإِذَا أَدْرَكْتَهُ فَأَقْرِئْهُ مِنِّي اَلسَّلاَمَ قَالَ وَ مَضَى‏ جَابِرٌ وَ رَجَعَ‏ أَبُو جَعْفَرٍ ع‏ فَجَلَسَ مَعَ أَبِيهِ‏ عَلِيِّ بْنِ اَلْحُسَيْنِ ع‏ وَ إِخْوَتِهِ فَلَمَّا صَلَّى اَلْمَغْرِبَ قَالَ‏ عَلِيُّ بْنُ اَلْحُسَيْنِ‏ لِأَبِي جَعْفَرٍ ع‏ أَيَّ شَيْ‏ءٍ قَالَ لَكَ‏ جَابِرُ بْنُ عَبْدِ اَللَّهِ اَلْأَنْصَارِيُ‏ فَقَالَ قَالَ إِنَ‏ رَسُولَ اَللَّهِ ص‏ قَالَ إِنَّكَ سَتُدْرِكُ رَجُلاً مِنْ أَهْلِ بَيْتِيَ اِسْمُهُ‏ مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيٍ‏ يُكَنَّى‏ أَبَا جَعْفَرٍ فَأَقْرِئْهُ مِنِّي اَلسَّلاَمَ فَقَالَ لَهُ أَبُوهُ هَنِيئاً لَكَ يَا بُنَيَّ مَا خَصَّكَ اَللَّهُ بِهِ مِنْ‏ رَسُولِهِ‏ مِنْ بَيْنِ أَهْلِ بَيْتِكَ لاَ تُطْلِعْ إِخْوَتَكَ عَلَى هَذَا فَيَكِيدُوا لَكَ كَيْداً كَمَا كَادُوا إِخْوَةُ يُوسُفَ‏ لِيُوسُفَ ع‏


الکافی جلد ۱ ش ۷۷۹ حدیث الکافی جلد ۱ ش ۷۸۱
روایت شده از : امام محمّد باقر عليه السلام
کتاب : الکافی (ط - الاسلامیه) - جلد ۱
بخش : كتاب الحجة
عنوان : حدیث در کتاب الكافي جلد ۱ كِتَابُ الْحُجَّة‏ بَابُ الْإِشَارَةِ وَ النَّصِّ عَلَى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْهِمَا
موضوعات :

ترجمه

کمره ای, اصول کافی ترجمه کمره ای جلد ۲, ۴۵۱

فليح بن ابى بكر شيبانى گويد: به خدا من خدمت على بن الحسين (ع) نشسته بودم و فرزندانش نزد او بودند كه جابر بن عبد الله انصارى خدمت او آمد و بر او سلام كرد و دست ابى جعفر امام باقر (ع) را گرفت و با او خلوت كرد و پس از آن گفت: به راستى رسول خدا (ص) به من خبر داده كه من محققاً مردى از خاندان او را درك مى‏كنم كه او را محمد بن على گويند و كينه‏اش ابا جعفر است و چون او را درك كردى سلام مرا به او برسان، گويد: جابر رفت و ابو جعفر نزد ما برگشت و با پدرش على بن الحسين (ع) و برادرانش نشست و چون نماز مغرب را خواند، على‏ بن الحسين (ع) به ابو جعفر فرمود: جابر بن عبد الله انصارى با تو چه گفت؟ پاسخ داد كه به من گفت: رسول خدا (ص) فرموده: تو محققاً مردى از خاندان مرا كه نامش محمد بن على و كينه‏اش ابو جعفر است درك مى‏كنى، سلام مرا به او برسان، پدرش به او فرمود: گوارا باد بر تو اى پسر جانم آنچه را خدا از طرف رسولش در ميان خاندان نبوت به تو اختصاص داده است، مبادا برادران خود را از اين موضوع مطّلع كنى تا برايت مكرى انديشند چنان كه برادران يوسف براى يوسف نمودند.

مصطفوى‏, اصول کافی ترجمه مصطفوی جلد ۲, ۷۷

و در نسخه صفوانى است: شيبانى گويد: بخدا كه من در خدمت على بن الحسين بودم و فرزندانش هم حضور داشتند كه جابر ابن عبد اللَّه انصارى خدمت آن حضرت رسيد و سلام كرد، سپس دست ابى جعفر (امام باقر) عليه السلام را گرفت و با او خلوت كرد و عرضكرد: همانا رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله بمن خبر داد كه من مردى از اهل بيت او را كه نامش محمد بن على و كنيه‏اش ابا جعفر است درك ميكنم، و فرمود: چون خدمتش رسيدى، او را از جانب من سلام برسان، شيبانى گويد: جابر برفت و ابو جعفر عليه السلام آمد و نزد پدرش على بن الحسين عليه السلام با برادرانش نشست، و چون نماز مغرب را گزارد، على بن الحسين به ابى جعفر عليهم السلام فرمود: جابر بن عبد اللَّه انصارى بتو چه گفت؟ جوابداد: او گفت: رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله فرمود: تو مردى از اهل بيت مرا كه نامش محمد بن على و كينه‏اش ابا جعفر است درك ميكنى، سلام مرا باو برسان. پدرش باو فرمود: پسر جانم! امتياز و خصوصيتى را كه خدا توسط پيغمبرش از ميان اهل بيتش تنها بتو داده بر تو گوارا باد. برادرانت را از اين مطلب آگاه مكن، مبادا در باره تو مكرى انديشند، چنان كه برادران يوسف براى يوسف انديشيدند. (اين حديث چنان كه گفتيم تنها در نسخه صفوانى است و مناسب است كه در باب بعد ذكر شود).

محمدعلى اردكانى, تحفة الأولياء( ترجمه أصول كافى) - جلد ۲, ۷۳

و در نسخه صفوانى است كه على بن ابراهيم، از پدرش، از حنان بن سدير، از فُلَيح بن ابى بكر شيبانى روايت كرده است كه گفت: به خدا سوگند، كه من در خدمت حضرت على بن الحسين نشسته بودم و پسرش حضرت باقر عليه السلام در نزد آن حضرت بود، در هنگامى كه جابر بن عبداللَّه انصارى به خدمت آن حضرت آمد و بر او سلام كرد، پس دست امام محمد باقر عليه السلام را گرفت، و با آن حضرت خلوت نمود و عرض كرد كه: رسول خدا صلى الله عليه و آله مرا خبر داد كه زود باشد كه مردى را از اهل بيت آن حضرت دريابم كه او را محمد بن على مى‏گويند و كُنيتش ابوجعفر مى‏باشد. و آن حضرت عليه السلام فرمود كه چون او را دريابى، سلام مرا به او برسان. باب در بيان اشاره و نصّ بر ابوجعفر حضرت امام محمد باقر راوى مى‏گويد كه: جابر رفت و حضرت باقر عليه السلام برگشت و با پدرش على بن الحسين عليه السلام و برادران خود، نشست و چون نماز شام به جا آورده شد، على بن الحسين عليه السلام به حضرت باقر عليه السلام فرمود كه: «جابر بن عبداللَّه انصارى چه چيز به تو گفت؟». حضرت باقر عليه السلام عرض كرد كه: «جابر گفت كه: رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود كه: زود باشد كه مردى را از اهل بيت من دريابى كه نامش محمد بن على و كُنيتش ابوجعفر باشد، چون او را دريابى، سلام مرا به او برسان». پدرش به او فرمود كه: «اى فرزند دلبند من، گوارا باد تو را آنچه خدا تو را به آن مخصوص ساخته از رسول خويش در ميان اهل بيت. اى فرزند، برادران خود را بر اين مطلّع مكن كه از براى تو مكرى مى‏كنند؛ چنانچه برادران يوسف با يوسف عليه السلام مكر كردند».


شرح

آیات مرتبط (بر اساس موضوع)

احادیث مرتبط (بر اساس موضوع)