روایت:الکافی جلد ۱ ش ۴۱۴

از الکتاب


آدرس: الكافي، جلد ۱، كِتَابُ التَّوْحِيدِ

عده من اصحابنا عن احمد بن محمد بن خالد عن ابن فضال عن ثعلبه بن ميمون عن حمزه بن محمد الطيار عن ابي عبد الله ع :


الکافی جلد ۱ ش ۴۱۳ حدیث الکافی جلد ۱ ش ۴۱۵
روایت شده از : امام جعفر صادق عليه السلام
کتاب : الکافی (ط - الاسلامیه) - جلد ۱
بخش : كتاب التوحيد
عنوان : حدیث امام جعفر صادق (ع) در کتاب الكافي جلد ۱ كِتَابُ التَّوْحِيدِ‏ بَابُ الْبَيَانِ وَ التَّعْرِيفِ وَ لُزُومِ الْحُجَّة
موضوعات :

ترجمه

کمره ای, اصول کافی ترجمه کمره ای جلد ۱, ۴۶۵

امام صادق (ع) در تفسير قول خداى عز و جل (۱۱۵سوره ۹): «خدا را شيوه نبوده است كه مردمى را گمراه كند و از راه به در برد پس از آنكه آنها را هدايت كرده است تا به جايى كه راه تقوى را براى آنها آشكار كرده باشد» (خدا قومى را به گمراهى نياندازد تا آنكه براى آنها آنچه وسيله پرهيزكارى است بيان كند) فرمود: تا آنكه به آنها معرفى كند آنچه او را خشنود مى‏كند و آنچه او را خشمگين مى‏سازد. و خدا فرموده (۸ سوره ۹۱): «به نفس بشر الهام كرد راه خلاف روى و راه تقوى را» فرمود: يعنى بيان كرد چه كند و چه نكند، و فرمود (۳ سوره ۸۶): «به راستى ما راه را به او نموديم، يا قدر بداند و يا ناسپاسى كند» امام فرمود: يعنى به او شناسانديم يا عمل كند يا ترك كند. محمد طيار گويد: پرسيدم از او تفسير قول خدا را (۱۷ سوره ۴۱): «و اما ثمود را رهنمائى كرديم ولى كورى و گمراهى را بر هدايت و ره‏جوئى ترجيح دادند و پسنديدند» فرمود: يعنى به آنها نموديم و شناسانديم و در روايتى است كه يعنى براى آنها بيان كرديم.

مصطفوى‏, اصول کافی ترجمه مصطفوی جلد ۱, ۲۲۹

طيار گويد: امام صادق (ع) در تفسير قول خداى عز و جل (۱۱۵ سوره ۹) «خدا پس از آنكه قومى را هدايت كرد بگمراهى نبرد تا آنچه وسيله پرهيزكاريست براى ايشان بيان كند» فرمود: يعنى تا بآنها معرفى كند آنچه او را خوشنود كند و آنچه او را خشمگين سازد و نيز در تفسير (۸ سوره ۹۱) «راه خلافكارى و تقوى را بنفس بشر الهام كرد» فرمود برايش بيان كرد: چه بكند و چه نكند و در تفسير (۳ سوره ۸۶) «ما راه را بانسان نموديم، او يا سپاسگزار شود و يا ناسپاس گردد» فرمود: راه را باو معرفى كرديم و او يا اخذ مى‏كند و يا ترك مينمايد، و پرسيد از قول خدا (۱۷ سوره ۴۱) «اما قوم ثمود را هدايت كرديم ولى آنها كور دلى را بر هدايت برگزيدند» امام فرمود: بايشان معرفى كرديم و آنها كوردلى را بر هدايت برگزيدند در صورتى كه ميشناختند و در روايت ديگرى است براى آنها بيان كرديم.

محمدعلى اردكانى, تحفة الأولياء( ترجمه أصول كافى) - جلد ۱, ۵۱۱

چند نفر از اصحاب ما روايت كرده‏اند از احمد بن محمد بن خالد، از ابن فضّال، از ثَعلبه بن ميمون، از حمزة بن محمد طيّار، از امام جعفر صادق عليه السلام در قول خداى عزّوجلّ:

«وَ ما كانَ اللَّهُ لِيُضِلَّ قَوْماً بَعْدَ إِذْ هَداهُمْ حَتَّى يُبَيِّنَ لَهُمْ ما يَتَّقُونَ» «۱»، يعنى: «و نيست خدا كه اضلال فرمايد (مراد آن است كه در حكمت آن جناب روا نيست كه گروهى را باطل و هلاك و ضايع گرداند كه نام ضلالت و گمراهى را بر ايشان گذارد) و بعد از آن‏كه ايشان را راه راست نموده باشد (و به اسلام هدايت فرموده باشد)، تا روشن سازد از براى ايشان آنچه را كه واجب است كه از آن پرهيز كنند»، كه آن حضرت فرمود: «معنى آن است كه تا بشناساند به ايشان آنچه او را خشنود مى‏گرداند، و آنچه او را به خشم مى‏آورد» (يعنى آنچه پرهيز از آن بايد نمود؛ خواه‏

__________________________________________________

(۱). توبه، ۱۱۵.

پرهيز از فعل آن باشد؛ چون شرب خمر و لواط و زنا و غير آن، از محرمات و خواه پرهيز از ترك آن باشد؛ چون نماز و روزه و خمس و زكات و حج و غير آن، از واجبات). و فرموده است كه: «فَأَلْهَمَها فُجُورَها وَ تَقْواها» «۱»؛ «پس الهام داد خدا نفس را نابكارى و بى باكى آن و پرهيزگارى و نيكوكارى و فرمان‏بردارى آن را». حضرت فرمود: «يعنى بيان فرمود از براى نفس، آنچه را كه مى‏آورد و آنچه را كه وا مى‏گذارد» (يعنى آنچه بايد كه بياورد و واگذارد، او را اعلام فرموده، و راه خير و شر و طريق طاعت و معصيت را به او شناسانيده و او را در ميان اين دو راه مخير ساخته تا اگر خواهد اختيار خير كند، مستحق ثواب شود، يا اختيار شر كند، مستوجب عذاب و عقاب گردد). و فرموده كه: «إِنَّا هَدَيْناهُ السَّبِيلَ إِمَّا شاكِراً وَ إِمَّا كَفُوراً» «۲»، يعنى: «به درستى كه ما راه راست به آدمى نموديم (به بيان و ارشاد و انواع الطاف تا راه حق را از راه باطل بداند و صواب را از خطا و خير را از شر تميز دهد، به اعطاى سمع و بصر كه آلت ادراك آنها است. و اشاره است به هر دو قسم دليل از نقلى و عقلى)، در حالتى كه اين آدمى يا شكر كننده يا كافر است». و حضرت فرمود كه: «آدمى را تعريف كرديم و خير و شر را به او شناسانيدم و آدمى، يا فراگيرنده و يا واگذارنده است». و حمزه مى‏گويد كه: آن حضرت را سؤال كردم از قول آن جناب «وَ أَمَّا ثَمُودُ فَهَدَيْناهُمْ فَاسْتَحَبُّوا الْعَمى‏ عَلَى الْهُدى‏» «۳»، يعنى: «و اما قبيله ثمود- كه قوم صالح‏اند- پس راه راست را به ايشان نموديم و ايشان را هدايت فرموديم، پس ايشان نابينايى ضلالت كفر را بر هدايت و راه راست ايمان برگزيدند». و حضرت فرمود كه: «يعنى ايشان را شناسا گردانيديم، پس كورى را بر هدايت برگزيدند و حال آن‏كه مى‏شناختند و مى‏دانستند». در روايتى، به جاى عَرَّفناهم (كه ترجمه آن گذشت)، بَيَّنَّا لَهم، كه ترجمه آن اين است كه: «بيان و روشن كرديم از براى ايشان»، واقع شده (و به حسب اصل معنى، تفاوتى ندارند). __________________________________________________

(۱). شمس، ۸.
(۲). دهر، ۲.
(۳). فصّلت، ۱۷.


شرح

آیات مرتبط (بر اساس موضوع)

احادیث مرتبط (بر اساس موضوع)