الطور ١٧

از الکتاب
کپی متن آیه
إِنَ‌ الْمُتَّقِينَ‌ فِي‌ جَنَّاتٍ‌ وَ نَعِيمٍ‌

ترجمه

ولی پرهیزگاران در میان باغهای بهشت و نعمتهای فراوان جای دارند،

|بى‌شك پرهيزگاران در باغ‌ها و ناز و نعمت‌اند
پرهيزگاران در باغهايى و [در] ناز و نعمتند.
متقیان هم در باغهای بهشت پر نعمتند.
بی تردید پرهیزکاران در بهشت ها و نعمتی فراوان اند.
پرهيزگاران در بهشتها و نعمتند.
پرهیزگاران در بوستانها و ناز و نعمت‌اند
همانا پرهيزگاران در بوستانها و نعمتها باشند.
امّا پرهیزگاران در میان باغهای بهشت و نعمتهای فراوان جای دارند.
پرهیزگاران بی‌گمان در باغ‌هایی و (در) ناز و نعمتی می‌باشند.
همانا پرهیزکارانند در باغها و نعمتها

But the righteous will be amid gardens and bliss.
ترتیل:
ترجمه:
الطور ١٦ آیه ١٧ الطور ١٨
سوره : سوره الطور
نزول : ٤ بعثت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٦
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«جَنَّاتٍ وَ نَعِیمٍ»: تنوین این واژه‌ها بیانگر کثرت و عظمت است.


تفسیر


تفسیر نور (محسن قرائتی)


إِنَّ الْمُتَّقِينَ فِي جَنَّاتٍ وَ نَعِيمٍ «17»

همانا پرهيزگاران در باغ‌ها (ى بهشت) و نعمت فراوان هستند.

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



إِنَّ الْمُتَّقِينَ فِي جَنَّاتٍ وَ نَعِيمٍ «17»

بعد از ذكر حالات جهنميان احوال متقيان را بيان فرمايد:

إِنَّ الْمُتَّقِينَ‌: بدرستى كه پرهيزكاران از كفر و شرك و عصيان، فِي جَنَّاتٍ وَ نَعِيمٍ‌: در بوستانها باشند و چه بوستانها و در نعمتها و چه نعمتها و بوستانهائى كه در نضارت و كرامت به مرتبه كمال فوق كمال كه وصف آن در عقول بشر نگنجد.

جلد 12 - صفحه 299


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


إِنَّ الْمُتَّقِينَ فِي جَنَّاتٍ وَ نَعِيمٍ «17» فاكِهِينَ بِما آتاهُمْ رَبُّهُمْ وَ وَقاهُمْ رَبُّهُمْ عَذابَ الْجَحِيمِ «18» كُلُوا وَ اشْرَبُوا هَنِيئاً بِما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ «19» مُتَّكِئِينَ عَلى‌ سُرُرٍ مَصْفُوفَةٍ وَ زَوَّجْناهُمْ بِحُورٍ عِينٍ «20» وَ الَّذِينَ آمَنُوا وَ اتَّبَعَتْهُمْ ذُرِّيَّتُهُمْ بِإِيمانٍ أَلْحَقْنا بِهِمْ ذُرِّيَّتَهُمْ وَ ما أَلَتْناهُمْ مِنْ عَمَلِهِمْ مِنْ شَيْ‌ءٍ كُلُّ امْرِئٍ بِما كَسَبَ رَهِينٌ «21»

وَ أَمْدَدْناهُمْ بِفاكِهَةٍ وَ لَحْمٍ مِمَّا يَشْتَهُونَ «22» يَتَنازَعُونَ فِيها كَأْساً لا لَغْوٌ فِيها وَ لا تَأْثِيمٌ «23» وَ يَطُوفُ عَلَيْهِمْ غِلْمانٌ لَهُمْ كَأَنَّهُمْ لُؤْلُؤٌ مَكْنُونٌ «24» وَ أَقْبَلَ بَعْضُهُمْ عَلى‌ بَعْضٍ يَتَساءَلُونَ «25» قالُوا إِنَّا كُنَّا قَبْلُ فِي أَهْلِنا مُشْفِقِينَ «26»

فَمَنَّ اللَّهُ عَلَيْنا وَ وَقانا عَذابَ السَّمُومِ «27» إِنَّا كُنَّا مِنْ قَبْلُ نَدْعُوهُ إِنَّهُ هُوَ الْبَرُّ الرَّحِيمُ «28»


جلد 5 صفحه 75

ترجمه‌

همانا پرهيزكاران در بهشتها و نعمتند

با آنكه متنعّم و شاد مانند بآنچه داده است بايشان پروردگارشان و نگاه داشت آنان را پروردگارشان از عذاب دوزخ‌

بخوريد و بياشاميد گواراى شما باد بپاداش آنچه كه ميكردند

تكيه‌زدگان بر تختهاى رديف هم نهاده و تزويج نموديم ايشانرا با زنان سفيد پوست درشت چشم‌

و آنانكه ايمان آوردند و پيرو شدند از ايشان فرزندانشان در ايمان ملحق ساختيم بايشان فرزندانشان را و كم نكرديم از جزاى عملشان چيزى هر مردى بآنچه كسب كرده در گرو است‌

و پيوسته دهيم بايشان ميوه و گوشت از آنچه رغبت و ميل ميكنند

ميگيرند از يكديگر در آن بهشتها جام شرابى را كه نه بيهوده‌گوئى در آن معمول است و نه كار زشت كردن‌

و ميگردند گرد ايشان پسرانى كه مخصوص ايشانند تو گوئى آنان مرواريد در صدف پنهانند

و روى آورند بعضيشان بر بعضى از يكديگر ميپرسند گويند

همانا ما بوديم پيش از اين در ميان كسانمان ترسندگان‌

پس منّت نهاد خدا بر ما و محفوظ داشت ما را از عذاب آتش سوزان‌

همانا ما از اين پيش ميخوانديم او را همانا او است نيكوكار مهربان.

تفسير

خداوند متعال بر حسب معمول در كلام خود بعد از احوال كفّار بيان فرموده است احوال اهل ايمان و تقوى را كه در باغهاى پردرخت و نعمتهاى گوناگون متنعّم و متلذّذ و شاد مانند كه خداوند آنها را از عذاب دوزخ حفظ فرمود و بچنين فوز عظيم كه بوصف در نيايد نائل شدند و بآنها گفته ميشود بخوريد و بياشاميد گواراى وجود شما براى آنكه كسانى بوديد در دنيا كه بوظايف خود عمل مينموديد و اينها پاداش شما است كه در مقابل كار شما و باستحقاق بشما رسيده است و ايشان بر تختهائى كه رديف يكديگر قرار داده شده نشسته و بر بالشها تكيه داده‌اند و خداوند دختران سفيد پوست آهوى چشم را كه سياهى‌


جلد 5 صفحه 76

آن بر سفيدى غالب و درشت خوشحالت باشد براى آنان تزويج و جفت قرار داده و ساير اوصاف كمال و جمال آنها قبلا كرارا ذكر شده است و كسانيكه ايمان آوردند و اولاد ايشان به تبع آنها قبول اسلام نمودند اگر چه اعتقاد آنها كامل نباشد و عملشان كمتر از پدرانشان باشد صغير باشند يا كبير خداوند باحترام پدرانشان و براى خشنودى آنها ذريّه و نسل آنانرا ملحق بايشان فرموده هم درجه آنها در بهشت قرار ميدهد و در مقابل اين كرامت چيزى از پاداش اعمال آنها كاسته نميفرمايد بلكه صرف تفضّل است و در كافى و فقيه و توحيد از امام صادق عليه السّلام و در حديث نبوى اينمعنى نقل شده و از چند روايت معتبر استفاده ميشود كه اطفال اهل ايمان در بهشت تحت تربيت حضرت ابراهيم و ساره قرار ميگيرند و از درخت مخصوصى تغذّى مينمايند و روز قيامت ملبّس و معطّر بپدرانشان هديه داده ميشوند و اين روايات در ذيل اين آيه و در تفسير آن وارد شده است و فرد اكمل اين الحاق تبعيّت ذريّه طاهره پيغمبر صلى اللّه عليه و آله و سلّم و امير المؤمنين عليه السّلام است در درجات آن دو و در بعضى از روايات به اين معنى اشاره و بكمتر نبودن ائمه اطهار از امير المؤمنين عليه السّلام در حجيّت قول و اطاعت امر بنصّ پيغمبر صلى اللّه عليه و آله و سلّم تصريح شده است و پس از اين براى آنكه فرزندان مغرور بعمل پدران خود نشوند ميفرمايد هر كس در گرو عمل خود ميباشد اگر عملش خوب شد آزاد ميگردد و اگر عملش بد شد هلاك ميشود بلى اگر عمل پسر خوب و عمل پدر خوبتر باشد براى كرامت پدر پسر را با او محشور خواهند نمود و باز عود باحوال اهل تقوى نموده ميفرمايد پى در پى براى ايشان از انواع ميوجات و اقسام گوشتهاى پرندگان و چرندگان حلال گوشت هر چه مايل باشند و اشتها داشته باشند حاضر و آماده ميگردد و جامهاى شراب طهور بهشتى را بيكديگر تعارف نموده و از هم ميگيرند و مى‌نوشند بدون آنكه در بين سخن لغو و ناروائى گفته شود يا بعد كار زشتى از ايشان صادر گردد كه معمول شراب خواران دنيا است يعنى آن جام نه موجب ياوه‌گوئى ميشود نه موجب گناه و كأس مؤنّث مجازى است و پسران خوش صورتى گرد ايشان براى خدمتگزارى ميگردند كه مملوك آنانند و در سفيدى و صفا و جلوه مانند مرواريدى‌


جلد 5 صفحه 77

هستند كه تازه از صدف بيرون آمده در مجمع از پيغمبر صلى اللّه عليه و آله و سلّم نقل نموده كه پرسيدند خدمتگزاران كه مانند لؤلؤ باشند پس آنها چگونه خواهند بود فرمود قسم بخدائيكه جان من در دست قدرت او است فضيلت مخدوم بر خادم مانند فضيلت ماه شب چهارده است بر ساير ستارگان و در ضمن با يكديگر صحبت ميكنند يكى برفقايش ميگويد حال شما در دنيا چگونه بود كه به اين مقام رسيديد آنها جواب ميدهند ما در دنيا در بين كسانمان خدا ترس بوديم پس او بر ما منّت نهاد و ما را از عذاب آتش سوزان يا نافذ در مسامات بدن مانند باد سام نجات داد و حفظ فرمود ما در دنيا خدا را بيگانگى ميخوانديم و باخلاص عبادت ميكرديم و او محسن و نيكوكار و مهربان بر بندگان است لذا ما را باين نعم بى‌پايان متنعّم فرموده و باين مقامات عاليات فائز ساخته است.

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


إِن‌َّ المُتَّقِين‌َ فِي‌ جَنّات‌ٍ وَ نَعِيم‌ٍ «17»

محققا متقين‌ ‌در‌ بهشت‌ها و نعمت‌هاي‌ الهي‌ هستند.

مكرر ‌در‌ مكرر مراتب‌ تقوي‌ ‌را‌ تذكر داده‌ايم‌ اولين‌ مرتبه‌ تقواي‌ ‌از‌ عقايد فاسده‌ ‌که‌ مرادف‌ ‌با‌ ايمان‌ ‌است‌ سپس‌ تقواي‌ ‌از‌ كبار معاصي‌ ‌ثم‌ ‌از‌ صفات‌ خبيثه‌ ‌ثم‌ ‌از‌ كليه‌ معاصي‌ ‌ثم‌ ‌از‌ ‌ما زاد ‌از‌ ضروريات‌ معاش‌ ‌ثم‌ ‌از‌ توجه‌ ‌به‌ ‌غير‌ ‌خدا‌ و كلمه‌ المتقين‌ جمع‌ محلي‌ ‌به‌ الف‌ و لام‌ افاده‌ عموم‌ دارد شامل‌ جميع‌ مراتب‌ مي‌شود ‌که‌ مؤمن‌ ‌هر‌ ‌که‌ هست‌ و ‌هر‌ چه‌ هست‌ ‌در‌ جنات‌ ‌است‌ و ‌لو‌ آلوده‌ ‌به‌ معاصي‌ ‌باشد‌ زيرا معاصي‌ ‌او‌ ‌ يا ‌ بليات‌ دنيوي‌ تدارك‌ ‌شده‌ ‌ يا ‌ ‌به‌ توبه‌ آمرزيده‌ ‌شده‌ ‌ يا ‌ بسختي‌ جان‌ دادن‌ ‌ يا ‌ ‌به‌ عذاب‌ قبر ‌ يا ‌ ‌به‌ دعاء مؤمنين‌ ‌ يا ‌ ‌در‌ عالم‌ برزخ‌ ‌ يا ‌ فرداي‌ قيامت‌ ‌به‌ شفاعت‌ شفعاء تدارك‌ مي‌شود و گفتيم‌ ‌که‌ عمده ضرر معاصي‌ ضعف‌ ايمان‌ پا خداي‌ نخواسته‌

جلد 16 - صفحه 298

زوال‌ ايمان‌ و تسلط شيطان‌ و قساوت‌ قلب‌ و اشباه‌ اينها ‌است‌.

فِي‌ جَنّات‌ٍ جمع‌ جنت‌ شامل‌ تمام‌ جنات‌ مي‌شود جنة الخلد، دار ‌السلام‌ جنة العدل‌ و ‌غير‌ اينها.

وَ نَعِيم‌ٍ نعم‌ الهيه‌ بسيار ‌است‌ وَ إِن‌ تَعُدُّوا نِعمَةَ اللّه‌ِ لا تُحصُوها ابراهيم‌ آيه 27 نمل‌ ‌آيه‌ 18 بالاخص‌ نعم‌ بهشت‌ ‌که‌ تمام‌ شدن‌ ندارد و ‌به‌ آخر نمي‌رسد ‌آن‌ ‌هم‌ چه‌ نعمت‌هايي‌ ‌که‌ فِيها ما تَشتَهِيه‌ِ الأَنفُس‌ُ وَ تَلَذُّ الأَعيُن‌ُ وَ أَنتُم‌ فِيها خالِدُون‌َ زخرف‌ ‌آيه‌ 17 و ‌در‌ حديث‌

(و ‌ما خطر ‌علي‌ قلب‌ بشر).

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 17)- پاداش پرهیزکاران! به دنبال بحثهائی که در آیات قبل، پیرامون کیفرهای مجرمان و عذابهای دردناک آنها گذشت در اینجا به نقطه مقابل آنها یعنی مواهب فراوان و پاداشهای بی‌کران مؤمنان و پرهیزکاران اشاره می‌کند، تا در یک مقایسه روشن موقعیت هر کدام واضحتر شود.

ج4، ص561

نخست می‌گوید: «ولی پرهیزکاران در میان باغهای بهشت و نعمتهای فراوان جای دارند» (إِنَّ الْمُتَّقِینَ فِی جَنَّاتٍ وَ نَعِیمٍ).

تعبیر به «متقین» (پرهیزکاران) به جای «مؤمنین» به خاطر آن است که این عنوان هم ایمان را در بردارد، و هم جنبه‌های عمل صالح را، بخصوص این که «تقوا» در یک مرحله مقدمه و پایه ایمان است.

نکات آیه

۱ - بهشت، جایگاه حتمى تقواپیشگان (إنّ المتّقین فى جنّ-ت و نعیم)

۲ - باغ هاى بهشت، پوشیده از درختان (إنّ المتّقین فى جنّ-ت) «جنّة» (مفرد «جنّات») به باغ پوشیده از درختان گفته مى شود.

۳ - بهشت تقواپیشگان، سرشار از نعمت است. (إنّ المتّقین فى جنّ-ت و نعیم) واژه «نعیم» به معناى نعمت بسیار و فراوان است.

۴ - تقوا، اصلى ترین شرط ورود به بهشت و بارزترین ویژگى بهشتیان (إنّ المتّقین فى جنّ-ت و نعیم)

۵ - بى تقوایى و هواپرستى، بزرگ ترین مشکل تکذیب کنندگان دین در قیامت (فویل یومئذ للمکذّبین ... هذه النار الّتى کنتم بها تکذّبون ... إنّ المتّقین فى جنّ-ت و نعیم) در این آیات، «متّقین» جبهه مقابل «مکذّبین» قرار گرفته است. از این تقابل مطلب استفاده مى شود.

۶ - مقایسه فرجام نیک تقواپیشگان با سرنوشت شوم کافران، شیوه بهینه هدایت خلق (اصلوها ... إنّ المتّقین فى جنّ-ت و نعیم) از این که خداوند در هدایت خلق، به ترسیم هر دو فرجام پرداخته است; مطلب بالا برداشت مى شود.

۷ - بهشت، متشکل از باغ هاى بسیار با درختانى انبوه و نعمت هاى گسترده و گوناگون (إنّ المتّقین فى جنّ-ت و نعیم)

موضوعات مرتبط

  • بهشت: باغهاى بهشت ۲; تنوع نعمتهاى بهشت ۷; درختان بهشت ۲، ۷; شرایط ورود به بهشت ۴; صفات بهشت ۷; نعمتهاى بهشت ۲، ۳
  • بهشتیان: ویژگیهاى بهشتیان ۴
  • تقوا: آثار تقوا ۴
  • دین: بى تقوایى مکذبان دین ۵; مشکلات اخروى مکذبان دین ۵; هواپرستى مکذبان دین ۵
  • کافران: فرجام شوم کافران ۶
  • متقین: حسن فرجام متقین ۶; فرجام متقین ۱; قیاس متقین با کافران ۶; متقین در بهشت ۱، ۳
  • هدایت: روش هدایت ۶

منابع