نتایج جستجو

عمل به تکلیف ۱۳ ریا: خطر ریا ۱۰ صداقت: آثار صداقت ۸; اهمیت صداقت ۵، ۷; درخواست صداقت ۵، ۷، ۹; زمینه صداقت ۶; منشأ صداقت ۱۱ عمل: آغاز عمل ۵، ۶، ۷; اخلاص

ذکر انبیا ۹; ذکر قصه ادریس (ع) ۱ راستگویى: ارزش راستگویى ۷ صداقت: آثار صداقت ۶، ۸; ارزش صداقت ۷ صدّیقان ۳: عبرت: عوامل عبرت ۲ قرآن: قصص قرآن ۱ محمد(ص):

ابراهیم(ع) ۱; عوامل ذکر ابراهیم(ع) ۷ راستگویى: ارزش راستگویى ۸ صداقت: آثار صداقت ۱۰; ارزش صداقت ۸ عبرت: عوامل عبرت ۳ قرآن: قصص قرآن ۱ محمد(ص): مسؤولیت محمد(ص)

آثار صداقت رهبران ۶ قوم لوط: دعوت از قوم لوط ۱، ۴ گناه: دعوت به ترک گناه ۱ لوط(ع): امانتدارى لوط(ع) ۴; خواسته هاى لوط(ع) ۴; دعوتهاى لوط(ع)۱; صداقت لوط(ع)

مکانًا علیًّا) ۲- صداقت کامل حضرت ادریس(ع)، زمینه ساز نیل او به مقامى رفیع (إنّه کان صدّیقًا نبیًّا . و رفعنه مکانًا علیًّا) ۳- صداقت، زمینه ساز رشد و ترقى

رهبران ۶; صداقت رهبران ۶ قوم عاد: دعوت از قوم عاد ۱ گناه: دعوت به ترک گناه ۱ هود(ع): امانتدارى هود(ع) ۲; خواسته هاى هود(ع) ۲; دعوتهاى هود(ع)۱; صداقت هود(ع)

۴ رهبران: امانتدارى رهبران ۶; صداقت رهبران ۶ صالح(ع): امانتدارى صالح(ع) ۲; خواسته هاى صالح(ع) ۲; دعوتهاى صالح(ع)۱; صداقت صالح(ع) ۲; قصه صالح(ع) ۱، ۲ قوم

عاد ۱۱ مبلغان: مبلغان و مزد تبلیغ ۴; نشانه هاى صداقت مبلغان ۴ مصلحان: مصلحان و مزد تبلیغ ۴; نشانه هاى صداقت مصلحان ۴ هود(ع): پاداش هود(ع) ۵; دعوتهاى هود(ع)

بشر بودن صالح(ع) ۲; درخواست معجزه از صالح(ع) ۶; شک در صداقت صالح(ع) ۷; شک در نبوت صالح(ع) ۷; صداقت صالح(ع) ۵; فلسفه تکذیب صالح(ع) ۳، ۴; قصه صالح(ع) ۴، ۵،

معناى کسى مى دانند که عملش تصدیق کننده سخن و اعتقاد او است، و نمونه کامل صداقت است. صدق‌ (۱۵۵ بار) نَبِيّا کَان إِنّه وَ الْکِتَاب فِي إِذ قَال اذْکُر رَفَعْنَاه

معناى کسى مى دانند که عملش تصدیق کننده سخن و اعتقاد او است، و نمونه کامل صداقت است. صدق‌ (۱۵۵ بار) لَنَا مِن فَلَو حَمِيم لا أَن شَافِعِين وَ کَرّة فَنَکُون

صبر ۶ صداقت: ارزش صداقت ۶ عدد چهل: ۱۱ عدد هفتاد: ۸، ۱۰ متقین: استغفار متقین ۱ ; انفاق متقین ۱ ; تهجد متقین ۱، ۷ ; خضوع متقین ۱ ; صبر متقین ۱ ; صداقت متقین

از جمله معانى اى که براى «بِرّ» ذکر شده، «صلاح و درست کارى»، «اطاعت» و «صداقت» است. (لسان العرب) ۳ - سفیران الهى و واسطه هاى ابلاغ قرآن، فرشتگانى ارجمند

۲; توطئه برادران یوسف۲; گریه برادران یوسف ۱ حقانیت: دلایل حقانیت ۳ صداقت: دلایل صداقت ۳ گریه: آثار گریه ۳; احکام گریه ۴; گریه جایز ۴ یوسف(ع): قصه یوسف(ع)

«أَنْزَلَ اللَّهُ إِلَيْكَ» مى‌گفتند: «نُزِّلَ عَلَيْهِ» 3- كفّار، نشانه‌ى صداقت پيامبر را نزول فرشته مى‌دانستند، ولى اين بهانه‌اى بيش نبود، زيرا در جاى ديگر

به تنهایى به اندازه همه ثمودیان و چهارپایانشان، آب مى نوشید. انبیا: دلایل صداقت انبیا ۲ صالح(ع): آب آشامیدنى شتر صالح(ع) ۴; شتر صالح(ع) ۳; عظمت شتر صالح(ع)

بطلان شرک ۵ عقیده: عقیده باطل ۵ قرآن: تهمت افسانه به قرآن ۶; تنزیه قرآن ۲; صداقت قرآن ۲; قرآن از کتب آسمانى ۳; وحیانیت قرآن ۳ قیامت: حتمیت قیامت ۱ کافران:

خدا ۲ سختى: آثار ابتلا به سختى ۵، ۷، ۸، ۹، ۱۱ شرک: ظهور بطلان شرک ۷ صداقت: آثار صداقت ۹، ۱۱ عذاب: آثار رؤیت عذاب ۳، ۷ فطرت: احیاى فطرت ۲ ; زمینه اختفاى فطرت

طَیِّبَةً إِنَّکَ سَمِیعُ الدُّعاءِ). تفسیر آیات ۱ - اعتماد کامل حضرت زکریا به صداقت حضرت مریم (س) (هنا لک دعا زکریا ربّه) پس از پاسخ مریم، حضرت زکریا تسلیم گفته

بوده است. تفسیر آیات ۱- داور ماجراى یوسف(ع) و زلیخا ، کذب ادعاى زلیخا و صداقت یوسف(ع) را منوط به پاره شدن پیراهن از پشتِ سر دانست. (و إن کان ... و هو من

(و نزع یده فإذا هى بیضاء للنظرین) موسى(ع): ارائه معجزه موسى(ع) ۴; دلایل صداقت موسى(ع) ۲; دلایل نبوت موسى(ع) ۲; شگفتى یدبیضاى موسى(ع) ۳; قصه موسى(ع) ۴;

ابزار امتحان ۱، ۴; امتحان با شتر صالح(ع) ۱; امتحان با معجزه ۴ انبیا: دلایل صداقت انبیا ۵; عوامل رفع تهمت از انبیا ۵ خدا: امتحانهاى خدا ۴; علم غیب خدا ۸; وعده هاى

رهبرى۶ سخن: منشأ سخن باطل ۵ گمراهى: منشأ گمراهى ۵ محمد(ص): تبلیغ محمد(ص) ۲; صداقت محمد(ص) ۱; عصمت محمد(ص) ۲; فضایل محمد(ص) ۲; محمد(ص) و هواپرستى ۱; منشأ عصمت

اختصاصات خدا ۱۰ ; افعال خدا ۳ ; حتمیّت وعده خدا ۷، ۹ ; حقّانیت وعده خدا ۹ ; صداقت خدا ۹، ۱۰ ذکر: آثار ذکر ۸ شیطان: ولایت شیطان ۴ عمل: آثار عمل ۸ ; اهمیّت عمل

جن مؤمن ۳; هدایتگرى جن مؤمن ۱ حق: واقعیت حق ۱۲; هدایت به حق ۹، ۱۱ صداقت: واقعیت صداقت ۱۲ قرآن: اهمیت قرآن ۷; تبلیغ قرآن ۱، ۲; دلایل وحیانیت قرآن ۱۰; نقش

یوسف به کنعان ۵; برادران یوسف و یعقوب(ع) ۳، ۴; خواسته هاى برادران یوسف ۴; صداقت برادران یوسف ۶; ظن برادران یوسف ۳ بنیامین: اتهام دزدى به بنیامین ۶; درخواست

اجتماعى ۳: معامله: اجتناب از خیانت در معامله ۳; احکام معامله ۱، ۲; ارزش صداقت در معامله ۸; ترازو در معامله ۲ واجبات ۱: بحارالأنوار، ج ۲۴، ص ۱۸۷، ح ۱.

(و شهد شاهد من أهلها إن کان قمیصه قُدّ) ۱۱- داور ماجراى یوسف(ع) و زلیخا، صداقت زلیخا و دروغ گویى یوسف(ع) را منوط به پاره شدن پیراهن یوسف(ع) از پیشِ رو دانست

شديد [و مسلمانى نيافتيد] دو تن از غير [همكيشان‌] شما شاهد باشند، و اگر [در صداقت آنها] شك كرديد آنها را ن اى كسانى كه ايمان آورده‌ايد، هنگامى كه يكى از شما

رحمت خدا ۱۰ رحمت: مشمولان رحمت ۹، ۱۰، ۱۳، ۱۷; مشمولان رحمت خاص ۲۰ صداقت: اهمیت صداقت ۱۹ عفت: اهمیت عفت ۱۹ علم: اهمیت اظهار علم ۱۹ علما: قدرت علماى محسن

حکایت مى کند که انجام دهندگان آن اعمال مستحق عذابند. ۱۳ - قوم لوط، درباره صداقت لوط(ع) و وعده عذاب او ناباور بودند. (ائتنا بعذاب اللّه إن کنت من الصدقین)

ملاک دروغ ۱۰ رسولان خدا :۶ عقیده: آثار مخالفت با عقیده ۱۰ محمد(ص): گواهان صداقت محمد(ص) ۷; گواهان نبوت محمد(ص) ۷; مقامات محمد(ص) ۶; نبوت محمد(ص) ۶ منافقان:

آثار اعراض از حق ۵ خدا: آثار ربوبیت خدا ۲; افعال خدا ۷; خالقیت خدا ۳; دلایل صداقت خدا ۱۰ رحمت: حق طلبى مشمولان رحمت ۱; مشمولان رحمت ۱۱; مشمولان رحمت و اختلاف

نشانه‌ی عظمت و ریاست او باشد؟) و یا چرا فرشتگان همراه او نیامده‌اند (تا صداقت گفتار و ادّعای رسالت او را تأیید کنند و برای پیروزی او بکوشند و بجنگند؟)

مشمولان رضایت خدا ۲۲ زندگى: جاودانگى زندگى اخروى ۲۰ شیطان: حزب شیطان ۲۶ صداقت: آثار صداقت ۳۰ قلب: نقش قلب ۹، ۱۱ کفر: آثار کفر ۳۰ مؤمنان: ابزار تقویت مؤمنان ۱۳;

زندگان، خانه غمها، محل آزمودن دوستان وشماتت دشمنان است. «1» پادشاه وقتى پى به صداقت و امانت يوسف مى‌برد و در او خيانتى نمى‌يابد، او را براى خود برمى‌گزيند. اگر

11- به همه‌ى كسانى كه ادّعاى صداقت دارند و شعار صداقت مى‌دهند، اطمينان نكنيد. لَنَقُولَنَ‌ ... إِنَّا لَصادِقُونَ‌ 12- صداقت را حتّى قاتلان انبيا، يك شرف

گفته مى‌شود كه سر تا پا راستى و درستى است و دل و زبان و عمل او يكى است و صداقت جزء خلق و خوى او شده است. در قرآن، اين لقب به كسانى همچون ابراهيم، ادريس،

زندگی من در میان شما گواه این حقیقت است که هرگز راه خیانت نپوییدم و جز حق و صداقت در بساط نداشتم. تفسیر آیات ۱ - تأکید هود(ع) بر رسالت الهى خویش براى قومش

تكذيب كردند، آنان اهل دوزخند. كسانى كه پس از فهميدن حقّ، شجاعانه وصريح وبا صداقت به آن اقرار كنند و از جوّ وهم كيشان نهراسند، از بهترين نيكوكارانند. چون هم

مؤمنين را از عداوت و مقصود آنها مطلع فرمود تا از آنها در حذر باشند و از صداقت و رفاقت با آنها اجتناب نمايند و كسيكه دوست و مدبّر امور و معين و ناصر او

differed about. ترتیل: ترجمه: «بَیِّنَاتٍ»: معجزاتی دالّ بر حقّانیّت پیغمبران و صداقت دین خدا. دلائل و براهین روشن. «الأمْرِ»: کار و بار دین و احکام آن، و امر

نبايد در اختيار عموم بگذارند. نظير مسائل اقتصادى، مانند: كمبود گندم و .... صداقت خوب است؛ ولى صراحت، همه جا مفيد نيست. اخبار و اطّلاعات، بايد رده‌بندى و طبقه‌بندى

يا نشناختند پيغمبر خودشان محمد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم را بامانت و صداقت و شرافت و ساير صفات حسنه كه لايق شأن انبياء است لذا منكر نبوّت او شدند يا

يا نشناختند پيغمبر خودشان محمد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم را بامانت و صداقت و شرافت و ساير صفات حسنه كه لايق شأن انبياء است لذا منكر نبوّت او شدند يا

فرمودند. «2» اهمّيت امانت در روايات‌ به نماز و روزه و حجّ مردم ننگريد، به صداقت و امانتدارى آنان بنگريد. «3» پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله در آخرين لحظه‌هاى

علنى داشتند؛ امّا ده‌ها قرن بدنام شدند.) فِي نادِيكُمُ الْمُنْكَرَ ... 8- صداقت و راستگويى حتّى در ديد منحرفان نيز كار خوبى است. «إِنْ كُنْتَ مِنَ الصَّادِقِينَ»

الأبرار لفى نعیم) از جمله معانى ذکر شده براى «برّ»، صلاح و درست کارى، اطاعت و صداقت است(لسان العرب). «نعیم»; یعنى، نعمت فراوان (مفردات راغب) نکره بودن «نعیم»،

تمام كسانى است كه شعار مى‌دهند ولى عمل نمى‌كنند. 1- ايمان بايد با عمل و صداقت همراه باشد وگرنه مستحقّ سرزنش و توبيخ است. (تمام آيه) 2- قبل از اين كه انتقاد

برادرانه بود. «أَخُوهُمْ» (حتّى كلمه‌ى «ابوهم» نياورده تا عمق صفا و تواضع و صداقت را بيان كند). 3- تقوا، سرلوحه‌ى دعوت انبيا است. «أَ لا تَتَّقُونَ» 4- دعوت

يا نشناختند پيغمبر خودشان محمد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم را بامانت و صداقت و شرافت و ساير صفات حسنه كه لايق شأن انبياء است لذا منكر نبوّت او شدند يا

فرمودند. «2» اهمّيت امانت در روايات‌ به نماز و روزه و حجّ مردم ننگريد، به صداقت و امانتدارى آنان بنگريد. «3» پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله در آخرين لحظه‌هاى

تأنيث. اين آيه را دو گونه تفسير كرده‌اند: طبق يك تفسير سخن از بى‌وفائى و عدم صداقت اهل كتاب و مشركان است و در تفسير ديگر سخن از اتمام حجت براى آنان است. ادعاى

وجود ندارد یا این که کسى تکذیب گفتار خویش را از دیگران نمى شنود; زیرا همگان صداقت یکدیگر را باور دارند. ۷ - نوشندگان شراب بهشتى، منزّه از زبان گشودن به هذیان

ناله مى‌زنند كه ما را از دوزخ نجات بده تا عمل صالح انجام دهيم، در سخن خود صداقت ندارند. «إِنَّهُ عَلِيمٌ بِذاتِ الصُّدُورِ» 2- ايمان به اين‌كه خداوند همه

از «ءایات» مى تواند آیات قرآنى باشد و مى تواند معجزات و دلایلى باشد که بر صداقت پیامبر(ص) و آسمانى بودن قرآن دلالت دارد. برداشت فوق ناظر به احتمال اول است

و به واقعیّت نزدیکتر است. مراد از ترجیح سخن گوینده دوم این نیست که او به صداقت و راستی نزدیکتر است؛ بلکه مراد این است که او بهتر درجه پشیمانی و اندازه هراس

را رضا داده باشيم. نكته: «ولى» بر معنى اخير مأخوذ از موالات است به معنى صداقت و خلّت، و «موالات» از «ولى» مشتق است به معنى قرب چنانچه «معادات» از «عدو»

خطبه 5. «3». مقتل خوارزمى، ج 2، ص 241. جلد 10 - صفحه 36 الْمَوْتَ» 5- معيار صداقت در ادّعاى ايمان، آمادگى براى مرگ است. «فَتَمَنَّوُا الْمَوْتَ إِنْ كُنْتُمْ

«احسن الشّعر اکذبه بهترین شعر دروغ آمیزترین آن است»! در حالی که در وحی جز صداقت چیزی نیست. 4- سر انجام به تعبیر زیبای یکی از مفسران: «شعر» مجموعه شوقهایی

تأنيث. اين آيه را دو گونه تفسير كرده‌اند: طبق يك تفسير سخن از بى‌وفائى و عدم صداقت اهل كتاب و مشركان است و در تفسير ديگر سخن از اتمام حجت براى آنان است. ادعاى

دنيا بر آخرت خطرناك است، زيرا دنياگرايى مانع عبادت، انفاق، جهاد، كسب حلال، صداقت و انجام تكاليف شرعى مى‌شود. 1- دنياگرايى، زمينه‌ى كفر، مبارزه با دين و ضلالت

امتعه و تجملات دنيوى و تو سالها در ميان آنها بكمال عقل و درايت و امانت و صداقت معروف و مسلم بودى چه شد كه چون دعوى نبوت نمودى فورا مبتلا بجنون شدى پس نيست

به كفّار، حبط و رسوايى و شرمندگى است. «نادِمِينَ» 11- هر سوگندى نشانه‌ى صداقت نيست، فريب سوگندها را نخوريد. «أَ هؤُلاءِ الَّذِينَ أَقْسَمُوا بِاللَّهِ‌

پيامبران بدون هدايت الهى راهى از پيش نمى‌برند. ما كُنْتَ تَدْرِي‌ ... 5- صفا و صداقت نشانه نبوّت است. رهبران عادّى حاضر نيستند سابقه‌ى خود را اين گونه براى مردم

تأنيث. اين آيه را دو گونه تفسير كرده‌اند: طبق يك تفسير سخن از بى‌وفائى و عدم صداقت اهل كتاب و مشركان است و در تفسير ديگر سخن از اتمام حجت براى آنان است. ادعاى

پيامبر اسلام در كتاب‌هاى آسمانى‌ «1». انبياء، 107. جلد 7 - صفحه 159 پيشين، صداقت پيامبر را تأييد كرده و بر آن گواهى مى‌دهد. «شَهِيداً» 3- خداوند، به همه چيز

جلد ۱ كِتَابُ فَضْلِ الْعِلْم‏‏ باب صِفَةِ الْعُلَمَاء موضوعات : راستی، صداقت، دانش و دانایی، علم، دانش و دانایی، علم

مى‌كند، امّا مخالفان شيعه، آن را انكار مى‌كنند. 1- سوگند، همه جا نشانه‌ى صحت و صداقت نيست. أَقْسَمُوا بِاللَّهِ‌ ... لا يَعْلَمُونَ‌ 2- بدتر از جهل و كفر، پافشارى

که امید است فرعون یا حقیقت را فهمیده و به آن یقین یابد و یالااقل احتمال صداقت موسى و هارون(ع) را بدهد و در نتیجه خطر را بزرگ دیده و از آن هراسان شود. ۳

تأنيث. اين آيه را دو گونه تفسير كرده‌اند: طبق يك تفسير سخن از بى‌وفائى و عدم صداقت اهل كتاب و مشركان است و در تفسير ديگر سخن از اتمام حجت براى آنان است. ادعاى

امتعه و تجملات دنيوى و تو سالها در ميان آنها بكمال عقل و درايت و امانت و صداقت معروف و مسلم بودى چه شد كه چون دعوى نبوت نمودى فورا مبتلا بجنون شدى پس نيست

امتعه و تجملات دنيوى و تو سالها در ميان آنها بكمال عقل و درايت و امانت و صداقت معروف و مسلم بودى چه شد كه چون دعوى نبوت نمودى فورا مبتلا بجنون شدى پس نيست

امتعه و تجملات دنيوى و تو سالها در ميان آنها بكمال عقل و درايت و امانت و صداقت معروف و مسلم بودى چه شد كه چون دعوى نبوت نمودى فورا مبتلا بجنون شدى پس نيست

امتعه و تجملات دنيوى و تو سالها در ميان آنها بكمال عقل و درايت و امانت و صداقت معروف و مسلم بودى چه شد كه چون دعوى نبوت نمودى فورا مبتلا بجنون شدى پس نيست

‌در‌ ‌او‌ تقلب‌ نباشد و چه‌ ‌در‌ معاشرات‌ كمتر كسي‌ پيدا ميشود ‌که‌ اهل‌ صداقت‌ و واقعيت‌ ‌باشد‌ ‌در‌ معاشرت‌ ‌با‌ ديگران‌ و چه‌ ‌در‌ عقائد كمتر كسيست‌

دینى را در مى یابند. (قد بیّنّا الأیت لقوم یوقنون) چون آیات و نشانه هاى صداقت پیامبر به همگان ارائه شده است، لام در «لقوم» لام انتفاع مى باشد و جمله فوق

اللّه در بين ما نشو و نما كرد و ما او را ملقب بامين نموديم براى امانت و صداقت و صلاح و سكون او و در اكرام او كوتاهى نكرديم تا به اين جا رسيد كه ادّعاء

امتعه و تجملات دنيوى و تو سالها در ميان آنها بكمال عقل و درايت و امانت و صداقت معروف و مسلم بودى چه شد كه چون دعوى نبوت نمودى فورا مبتلا بجنون شدى پس نيست

به مدينه فرستادند تا ماجراى بعثت حضرت محمّد صلى الله عليه و آله و نشانه‌ى صداقت او را از علماى يهود بپرسند. علماى يهود به فرستادگان مشركان گفتند: از او سه

عمل نکند (نگا: مائده / ). در اینجا مراد کسی است که مجهول‌العداله بوده و صداقت او محرز نباشد. «بِجَهَالَةٍ»: از روی نادانی. به خاطر بی‌خبری و عدم آگاهی

صادق باشند و هم در فعل . علاوه براين ، صداقت در قول خود مستلزم صداقت در فعل يعنى صراحت و پاكى از نفاق هم هست و صداقت در قول خواه ناخواه كار انسان را به صلاح

نورالثقلين. جلد 5 - صفحه 397 6- نهى‌ها وعتاب‌هاى قرآن نسبت به پيامبر، نشانه‌ى صداقت پيامبر است وگرنه كسى خود را مورد نهى وعتاب قرار نمى‌دهد. «لا تَعْجَلْ بِالْقُرْآنِ»

آورده‌اند از روى حقيقت. 3- تا مجازات فرمايد خدا آنان را كه ايمان آورده‌اند به صداقت و خلوص نيّت. (بنابراين دو معنى، تسميه تميز و مجازات به علم از قبيل اقامه

الّا ما سَمعتُ من نبيّهم» آنچه گفته‌ام از پيامبر شنيده‌ام. از طرفى صراحت و صداقت ابوذر هم مورد تأييد پيامبر است. از فرازهاى برجسته‌ى زندگى ابوذر، همين امر

امام جعفر صادق عليه السلام را صديق و دوستى بود كه نزديك نبود كه به جهت شدّت صداقت از آن حضرت مفارقت كند و جدا شود، چون حضرت به جايى تشريف مى‏برد. پس در بين

معاشرت با فاسدان، سخن‌چينى و حرام‌خوارى، دورى كند و نسبت به نماز، صبر و صداقت و ياد قيامت توجّه خاصّ داشته باشد. شرط حضور در اين مهمانى، فقط تحمّل گرسنگى

جمع شده اند به خوبى مى توان دريافت كه اين مكتب و آن رهبر در يك حد عالى از صداقت و درستى است . اما هنگامى كه ببينيم يك عده فرصت طلب شياد، بى ايمان ، و بى

اول كه از ماده «انس » گرفته شده اجازه اى تواءم با محبت و لطف و آشنائى و صداقت را مى رساند، و نشان مى دهد كه حتى اجازه گرفتن بايد كاملا مؤ دبانه و دوستانه

آنها را به صدق و راستى توصيف كرده كه با توجه به گستردگى مفهوم اين تعبير، صداقت آنها را در همه چيز منعكس ‍ مى كند، هم در دعوى ايمان صادقند، هم در ادعاى محبت

انسان پيش مى آيد در عين حال آزمونى است براى دوستان و اطرافيان او، تا ميزان صداقت و دوستى آنها به محك زده شود كه تا چه حد وفادارند، ايوب هنگامى كه اموال و

همان كسى بود كه قبل از رسالت ، چهل سال در ميان آنها زندگى كرد، به امانت و صداقت و هوش و درايت معروف بود، اما هنگامى كه سران كفر، منافعشان به خطر افتاد همه

دهند، رو به سوى درگاه خدا آورند، در برابر فرمانش تسليم باشند و با عمل ، صداقت خود را در اين توبه و انابه نشان دهند، به اين ترتيب نه شرك از آن مستثناست

جان آنها و نياتشان آگاه است (الله اعلم بما فى انفسهم ) من كه جز ايمان و صداقت از آنها چيزى نمى بينم ، و به همين دليل وظيفه دارم آنان را بپذيرم ، من مامور

شمرده ، و در واقع الگوئى است براى ساير روابط خويشاوندان و دوستان . بدون شك صداقت و دوستى معنى وسيعى دارد و منظور از آن در اينجا مسلما دوستان خاص و نزديكند

راستى آغاز نكنم ، همچنين هيچ برنامه اى را جز به راستى پايان ندهم ، راستى و صداقت و درستى و امانت ، تفسير نمونه جلد ۱۲ صفحه ۲۲۶ خط اصلى من در همه كارها باشد

به مكان باشد و چه به نسب و خويشاوندى و چه به مقام و منزلت و چه به دوستى و صداقت و چه به غير اينها، كه با اين حساب كلمه «ولى » بر هر دو طرف ولايت اطلاق مى