نتایج جستجو

شوهران-، شیفتگان (همسر خود، و همه جوان و طناز و) همسن و سال هستند. دارای تمامی زیبایی آشکار زنان؛ همسالان با شوهران. شوهر دوستانی همسالان‌ Tender and un-aging

آفريديم ما آنان را پديد آورده‌ايم پديد آوردنى، که آنها را ما در کمال حسن و زیبایی بیافریده‌ایم. که ما آنان را با آفرینشی ویژه آفریدیم؛ آن زنان را ما بيافريديم،

انبیا ۱; تاریخ انبیا ۲، ۱۳; دشمنان انبیا ۱۳; موانع نهضت انبیا ۱۱ انسان: زیبایی طلبى انسان ۵; گرایشهاى انسان ۵ تاریخ: تکرار تاریخ ۱۳ خدا: انذارهاى خدا ۱۵;

مِنْهُ حِلْیَةً تَلْبَسُونَها). یکی از ابعاد معروف چهارگانه روح انسان را حس زیبایی تشکیل می‌دهد که نقش مؤثری در حیات بشر دارد، لذا باید بطرز صحیح و سالمی-

از آن آگه نیست. آن گاه که سدره را احاطه کرده بود آنچه [از فرشتگان، نور و زیبایی] احاطه کرده بود. وقتى كه سدره را چيزى در خود مى‌پوشيد، آنگاه که [درخت‌]

قسم به آسمان که در آن راههای بسیار است. و سوگند به آسمان که داری اعتدال و زیبایی و آراستگی است؛ و سوگند به آسمان كه آراسته به ستارگان است، و سوگند به آسمان

سفال مانند، آفريد. انسان را خدا از خشک گلی مانند گل کوزه گران (بدین حسن و زیبایی) آفرید. انسان را از گلی خشکیده مانند سفال آفرید. آدمى را از گل خشك‌شده‌اى

آن را به شمار آرید - نیست‌؛ پس مَهرشان را افزون بدهید و (خوش و خرّم) به زیبایی و زیبندگی آنان را رها کنید. ای آنان که ایمان آوردید هر گاه کابین بستید بر

مرد را به زن و زن را به مرد برگردانند، و فطرت پاکشان را به شرک بیالایند، و زیبایی های طبیعی، روحی، جسمی خود را به زشتی ها تبدیل کنند]. و هر کس شیطان را به

و سفیدى آن کاملاً شفاف باشد، و یا به طور کلى کنایه از جمال و زیبایى کامل است; چرا که زیبایى، بیش از همه در چشمان، تجلى مى کند، و به این ترتیب، کلمه «حور»

بار) نضر و نضارت به معنى طراوت و زيبايى است. راغب گويد: «اَلنَّضْرَةُ: اَلْحُسْنُ كَالنِضارَةِ» در مصباح نيز آن را زيبايى و نضير را زيبا گفته است در نهج

همسران بهشتى ۶; زیبایى همسران بهشتى ۶ حورالعین: خوش اخلاقى حورالعین ۱، ۵; زیبایى حورالعین ۱، ۵; فضایل حورالعین ۱، ۵ زن: خوش اخلاقى زن ۳; زیبایى زن ۳; فضایل

بهشتى ۲، ۵; زیبایى همسران بهشتى ۲، ۴; صفات همسران بهشتى ۲، ۴، ۵; عفت همسران بهشتى ۱; علایق همسران بهشتى ۱; ویژگى همسران بهشتى ۱ زن: زیبایى چشم زن ۶; شوهردوستى

اهل بهشت «مخلّد» و جاودانى هستند، اشاره به جاودانگى، نشاط جوانى، و طراوت و زیبایى آنها است. خلد (۸۷ بار) وَ وِلْدَان عَلَيْهِم يَطُوف إِذَا بِأَکْوَاب أَبَارِيق

پیدا مى شود. به موهاى «مجعد» نیز «حبک» گفته مى شود. گاه «حبک» را به معناى زیبایى و زینت تفسیر کرده اند. و همچنین به معناى شکل موزون و مرتب. و ریشه اصلى آن

مى تواند به منظور نکته یاد شده باشد. بهشت: درختان انار بهشت ۱; زیبایى درختان انار بهشت ۳; زیبایى نخلستانهاى بهشت ۳; میوه هاى بهشت ۲; نخلستانهاى بهشت ۱; ویژگیهاى

انسان ها ۱۱; زمینه کیفر انسان ها ۱۱; زیبایى انسان ۶، ۸; زیبایى خلقت انسان ۵; فرجام انسان ها ۱۱; کمال انسان ۸; منشأ زیبایى انسان ۷; ویژگیهاى انسان ۸ بازگشت به خدا

آن را به شمار آرید - نیست‌؛ پس مَهرشان را افزون بدهید و (خوش و خرّم) به زیبایی و زیبندگی آنان را رها کنید. هان ای پیامبر برجسته! ما همواره برای تو (آن)

نقش خدا ۲ زیبایى: منشأ زیبایى ۲ عبودیت: مقام عبودیت ۸ قرآن: آثار عظمت قرآن ۱۰; آثار کمال قرآن ۱۰; تنزیه قرآن ۹، ۱۰; زمینه نزول قرآن ۷; زیبایى قرآن ۵; عظمت

آیات شامل این کلمه «طَلْع» به معناى خوشه سربسته خرما است که در غلاف سبز رنگ زیبایى پیچیده شده و پس از شکافته شدن از وسط آن رشته هاى باریکى بیرون مى آید و همان

آسمان اول و زیبایى بخش آن (و زیّنا السّماء الدّنیا بمصبیح) «مصباح» (مفرد «مصابیح») به معناى چراغ است و مراد از آن ستاره مى باشد. ۸ - زیبایى و آراستگى، نمودى

گذاشتند، و تعلیمات یکدیگر را تأیید و تکمیل کردند، و در حقیقت این تعبیر، اشاره زیبایى به «توحید نبوت» است. قفو (۵ بار) (بر وزن فلس) در پى آمدن. گويند:«قَفااَثَرَهُ

است و «عیناء» در وصف چشم زیبا آورده مى شود. بهشت: چشمهاى همسران بهشتى ۲; زیبایى همسران بهشتى ۲; ویژگیهاى همسران بهشتى ۲ بهشتیان: صفات بهشتیان ۱; تمایلات

حوريهايي‌ هستند. محقّقا ‌ما ايجاد فرموديم‌ ‌آن‌ حوري‌ها چه‌ ايجاد كردني‌ ‌از‌ زيبايي‌ و صباحت‌ و خوش‌ سيمايي‌. (آیه 34)- سپس به نعمت دیگری اشاره کرده، می‌افزاید:

بینهما زرعًا) ایمان: تبیین ایمان ۱ باغدار متکبر: قصه باغدار متکبر ۲ تاکستان: زیبایى تاکستان ۳ حقایق: روش تبیین حقایق ۴ خدا: افعال خدا ۵ ذکر: اهمیت ذکر منشأ

بنابر احتمال دوم، قرآن به هماهنگى و مطابقت آسمان هاى هفتگانه در نظم و عظمت و زیبایى اشاره مى کند. «مطابقه» در اصل، آن است که چیزى را فوق چیز دیگرى قرار دهند

بار) نضر و نضارت به معنى طراوت و زيبايى است. راغب گويد: «اَلنَّضْرَةُ: اَلْحُسْنُ كَالنِضارَةِ» در مصباح نيز آن را زيبايى و نضير را زيبا گفته است در نهج

خورشید ۵، ۹ سال: تغییر فصل هاى سال ۴ ستارگان: تکامل ستارگان ۷; زیبایى طلوع ستارگان ۶; زیبایى غروب ستارگان۶ سوگند: سوگند به ربوبیت خدا ۱ قرآن: سوگندهاى قرآن

ترنج) بریدند و گفتند حاش للّه که این پسر نه آدمی است بلکه فرشته بزرگ حسن و زیبایی است. پس هنگامی که بانوی کاخ گفتارِ مکرآمیز آنان را شنید [برای آنکه به آنان

داراى چهره هایى شاداب و زیبا در عرصه قیامت (وجوه یومئذ ناضرة) «نضرة»در معانى زیبایى و نعمت به کار مى رود (قاموس المحیط). «ناضرة» (مؤنث «ناضر») به معناى زیبا

لؤلؤ مكنون‌ يري‌ مخ‌ ساقها ‌من‌ وراء سبعين‌ خلة و زنهاي‌ بهشتي‌ ‌که‌ ‌در‌ زيبايي‌ همانند ندارند. وَ كَأساً دِهاقاً ‌که‌ غلمان‌ بهشت‌ ‌که‌ ميفرمايد: يَتَنازَعُون‌َ

لها لنبلوهم) در آیه شریف، زینت و زیبایى موهبت هاى زمین، زمینه ابتلا و آزمایش دانسته شده است. شرح آن چنین است که زیبایى ها و جلوه هاى زندگى، موجب انگیزش

مذهبی را سر چشمه ابعاد سه گانه دیگر یعنی بعد «راستی» (علم) و «نیکویی» و «زیبایی» دانسته‌اند. «حس راستی» سر چشمه انواع علوم و دانشها و انگیزه کنجکاوی مستمر

شامل گياهان و غير گياهان مى‌داند. «1» 1- مطالعه درباره‌ى موجودات هستى و زيبايى‌هاى آن، بهترين راه خداشناسى است. «أَ وَ لَمْ يَرَوْا» 2- قرآن كسانى را كه

- خداوند، سرچشمه و منشأ همه کمال ها و زیبایى ها است. (و قالوا الحمد للّه ... و قیل الحمد للّه) حمد در برابر زیبایى ها و کمال ها است و به مقتضاى جمله «الحمد

«نضّاختان» وصف براى «عینان» است; یعنى، دو چشمه اى که داراى جوشش و فوران است. ۲ - زیبایى فزاینده مناظر بهشت، با فوران آب چشمه ها (فیهما عینان نضّاختان) ۳ - تأثیر

«له کلّ حمد». ۹ - خداوند، سرچشمه و منشأ همه کمال ها و زیبایى ها است. (له الحمد) «حمد» در برابر زیبایى ها و کمال ها است و به مقتضاى جمله «له الحمد» هر ستایشى،

و أولئک هم المفلحون. أعد اللّه لهم جنت) ۵ - بهره گیرى از گرایش انسان به زیبایى و جاودانگى، در جهت هدایت وى به ایمان و جهاد، امرى است شایسته و بایسته. (جهدوا

(وَ ما کانَ أَکْثَرُهُمْ مُؤْمِنِینَ). تفسیر آیات ۱ - رویش گیاهان و تنوع و زیبایى آنها، نشانى از قدرت خدا براى ایجاد رستاخیز و احیاى مجدد مردگان. (أَوَلم یروا

خدا: دلایل خدا شناسى ۳ رحمت: زمینه رحمت ۴ زمین: فواید زمین ۱; نشانه هاى زیبایى زمین ۲ سبزیجات: نقش سبزیجات خوشبو ۲، ۳ گیاهان: نقش گیاهان ۲ نیازها: نیاز

است؛ خداوند، صنعت و حكمت و معرفت و هدايت را بهم درآميخته است. (بلندى نخل و زيبايى شكوفه‌هايش، نشانه صنعت و هنر الهى است. رزق بودن ميوه‌ها، نشانه حكمت الهى

دخالت دارد بنابراین اسناد «انبات» به خداوند بیانگر مطلب یاد شده است. ۶ - زیبایى موجود در انواع گیاهان جلوه هنرنمایى خداوند (من کلّ زوج کریم) قید «کریم»

«خَیْر» غالباً در مورد صفات نیک و جمال معنوى به کار مى رود و «حسن» غالباً در زیبایى و جمال ظاهر. خير (۱۹۶ بار) دلپسند و مرغوب. راغب مى‏گويد: خير آن است كه همه

خداوند، واجد کمال ها و زیبایى ها است. (بحمد ربّهم) حمد در برابر کمال و زیبایى است و این نشان دهنده این است که خداوند کمال و زیبایى دارد. ۸ - آیات الهى، نمودار

ستم پیشه (بل هو شاعر ) ۵- زیبایى و گیرایى قرآن، پذیرفته شده و مسلّم در نظر مشرکان مکه (بل هو شاعر ) از آن جایى که شعر از زیبایى و گیرایى خاصى برخودار است;

است. زَيَّنَ لَهُمُ الشَّيْطانُ‌ ... فَصَدَّهُمْ‌ 4- انسان فطرتاً زينت و زيبايى را دوست دارد و شيطان از اين گرايش درونى، سوء استفاده مى‌كند. زَيَّنَ لَهُمُ

و مفید استغراق است. ۱۱ - خداوند، دارنده کمال ها و زیبایى است. (الحمد للّه) حمد، در برابر کمال و زیبایى صورت مى گیرد. جمله «الحمد للّه» دلالت مى کند که خداوند،

منحرفان از خواسته‌هاى طبيعى و غريزى انسان سوء استفاده مى‌كنند. (انسان فطرتاً زيبايى و خوبى را دوست دارد، اغفالگران از اين امر سوء استفاده كرده و كارهاى بد را

تجاوزگرى: آثار تجاوزگرى ۱۱ تکبر: آثار تکبر ۱۱ خود: زیان به خود ۱۴ زیبایى: آثار زیبایى ها ۱۰ شناخت: عوامل مؤثر در شناخت ۱۲ عمل: آثار تزیین عمل ۱۳; تزیین

بیشتر می‌فرماید: «جاودانه در آن خواهند ماند، چه قرارگاه خوب و چه محل اقامت زیبایی»؟ (خالِدِینَ فِیها حَسُنَتْ مُسْتَقَرًّا وَ مُقاماً). تفسیر آیات ۱ - بهشت

نه «اكثر عملا» 6- زيبايى گل‌ها و طبيعت فانى است، ولى كار نيك ماندگار است. أَيُّهُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا ... صَعِيداً جُرُزاً 7- به زيبايى‌هاى ظاهرى دنيا مغرور

مؤمنان (و لکنّ اللّه حبّب إلیکم الإیمن و زیّنه فى قلوبکم) ۱۴ - عشق به ایمان و زیبایى آن در قلب انسان، امرى فطرى و الهى است.* (حبّب إلیکم الإیمن و زیّنه فى قلوبکم)

پوشش عيوب، حفاظت از سرما و گرما و زيبايى مطرح است، تقوا هم عامل پوشش عيوب است، هم نگهدارنده از گناه و هم مايه‌ى زيبايى معنوى انسان مى‌باشد. «لِباسُ التَّقْوى‌»

عنوان : حدیث امام على (ع) درباره زيبايى , هوس , اخلاق , خرد در کتاب الكافي جلد ۱ كِتَابُ الْعَقْلِ وَ الْجَهْل‏ موضوعات : زیبایی، هوی وهوس، اخلاق، خرد، عقل

قدرى زيبا هستند كه چشم شوهر را تنها در اختيار خود مى‌گيرند، يعنى در اثر زيبايى، شوهرانشان تنها به آنان چشم دوخته‌اند. كلمه‌ «عِينٌ» جمع «عيناء» به معناى

دست خالی به سرای آخرت می‌روند و گروه دوم با دستهای پر! تشبیه جالب و کنایه زیبایی است: انسانها همگی زارعند و این جهان مزرعه ماست اعمال ما بذرهای آن و امکانات

قصرهای دیگران را چه کسی به آنها داده جز خدا؟ اصولا چه کسی این همه نعمت و زیبایی را در این عالم آفریده جز پروردگار! ولی او هرگز نمی‌خواهد مردم شخصیت تو را

تجاوزگرى نبود، زيبايى‌ها پيدا مى‌شوند. دين اسلام، دين فطرى است و خداوند گرايش‌ها و نيازهاى فطرى بشر را تأمين كرده است، كه يكى از آنها گرايش به زيبايى و زينت است

تجاوزگرى نبود، زيبايى‌ها پيدا مى‌شوند. دين اسلام، دين فطرى است و خداوند گرايش‌ها و نيازهاى فطرى بشر را تأمين كرده است، كه يكى از آنها گرايش به زيبايى و زينت است

بهشت‌ هستند و بزبان‌ ‌ما پيشخدمت‌ ‌که‌ ‌در‌ دربار سلاطين‌ دارند ‌در‌ كمال‌ زيبايي‌ و خرمي‌ و جواني‌ ‌که‌ اينها حاضر بخدمت‌ هستند ‌در‌ مقابل‌ اهل‌ بهشت‌ ‌که‌

ازواج‌ ‌خود‌ ‌را‌، و اتراب‌ ‌يعني‌ تمام‌ متساويه‌ ‌با‌ يكديگر ‌در‌ سن‌ و زيبايي‌ و متساويه‌ ‌با‌ ازواج‌ ‌خود‌ تماما جرد مرد جواني‌ ‌که‌ هنوز انبات‌ شعر

«4». انسان، 11. جلد 10 - صفحه 646 جبرييل» آيا دوست دارى كه در قيامت تو به زيبايى جبرئيل باشى؟ مرد شادمان شد و تصميم گرفت تمام عبادات و مستحبّات را انجام

فى مقام أمین . فى جنّ-ت و عیون) ۲- امنیت و آسایش، مهم ترین نعمت در کنار زیبایى ها و طراوت هاى بهشت (فى مقام أمین . فى جنّ-ت و عیون) برداشت بالا با توجه

شب بخواند، خداوند او را روز رستاخیز برمی‌انگیزد در حالی که زیبائیش همچون زیبایی یوسف است و هیچ گونه ناراحتی روز قیامت به او نمی‌رسد و از بندگان صالح خدا

«4». انسان، 11. جلد 10 - صفحه 646 جبرييل» آيا دوست دارى كه در قيامت تو به زيبايى جبرئيل باشى؟ مرد شادمان شد و تصميم گرفت تمام عبادات و مستحبّات را انجام

آميخته است. چشمه‌اى در آنجا است كه سلسبيل ناميده مى‌شود. «نَضْرَةً» به معناى زيبايى و شادابى است. چنانكه در جاى ديگر مى‌خوانيم: «وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ ناضِرَةٌ»

لؤلؤ مكنون‌ يري‌ مخ‌ ساقها ‌من‌ وراء سبعين‌ خلة و زنهاي‌ بهشتي‌ ‌که‌ ‌در‌ زيبايي‌ همانند ندارند. وَ كَأساً دِهاقاً ‌که‌ غلمان‌ بهشت‌ ‌که‌ ميفرمايد: يَتَنازَعُون‌َ

لؤلؤ مكنون‌ يري‌ مخ‌ ساقها ‌من‌ وراء سبعين‌ خلة و زنهاي‌ بهشتي‌ ‌که‌ ‌در‌ زيبايي‌ همانند ندارند. وَ كَأساً دِهاقاً ‌که‌ غلمان‌ بهشت‌ ‌که‌ ميفرمايد: يَتَنازَعُون‌َ

«7» إِنَّكُمْ لَفِي قَوْلٍ مُخْتَلِفٍ «8» سوگند به آسمانِ داراى راه‌ها (و زيبايى‌ها) ى بسيار. به درستى كه شما در گفتار گوناگون (سرگردان) هستيد. إِنَّكُمْ

requires Javascript to function. آيات ۱۶ - ۲۵،سوره حجر عنايت به ياد آوردن زيبايى و زينت آسمان به نجوم و كواكب ، در موارد مختلف قرآن معناى ((موزون )) و مراد

مجبور شوند و راه‌ عبور ‌خود‌ ‌را‌ تغيير دهند سپس‌ ‌خود‌ شيطان‌ بصورت‌ جوان‌ زيبايي‌ بعنوان‌ مسافرت‌ آمد ‌او‌ ‌را‌ گرفتند و ‌با‌ ‌او‌ ‌اينکه‌ عمل‌ ‌را‌ انجام‌

نحو بهره بردارى كنيد. «مَوْعِدُكُمْ يَوْمُ الزِّينَةِ» 6- اگر ارشاد، با زيبايى و زينت و دلخوشى مردم همراه باشد، داراى اثر بيشترى است. «مَوْعِدُكُمْ يَوْمُ

requires Javascript to function. آيات ۱۶ - ۲۵،سوره حجر عنايت به ياد آوردن زيبايى و زينت آسمان به نجوم و كواكب ، در موارد مختلف قرآن معناى ((موزون )) و مراد

«8» انتخاب همسر معيار انتخاب همسر در نزد مردم معمولًا چند چيز است: ثروت، زيبايى، حَسب و نَسب. ولى در حديث مى‌خوانيم: «عليك بذات الدين» تو در انتخاب همسر،

كار و تلاش براى آباد كردن زمين و سير و سفر و بهره‌مند شدن از طبيعت، همسر، زيبايى‌ها، خوراكى‌ها و كسب درآمد، سفارش نموده است، پس چگونه در اين آيه مى‌فرمايد:

مى‌كند؛ دوران كودكى و نوجوانى، مشغول لهو و لعب است، دوره جوانى، در فكر زينت و زيبايى و دوره ميانسالى و پيرى، گرفتار تفاخر و تكاثر است. در آيات قبل سخن از صدقه

requires Javascript to function. آيات ۱۶ - ۲۵،سوره حجر عنايت به ياد آوردن زيبايى و زينت آسمان به نجوم و كواكب ، در موارد مختلف قرآن معناى ((موزون )) و مراد

از ما قبول كن». و در مجلس يزيد نيز فرمود: «آنچه در كربلا ديدم، جز جميل و زيبايى از خداوند چيزى نبود». آرى، با ايمان به كم بودن و عارضى بودن دنيا و ايمان

والای انسانی او بکلی به دست فراموشی سپرده می‌شود، و تنها افتخار او جوانی و زیبایی و خود نمائیش می‌شود. و به این ترتیب مبدل به وسیله‌ای خواهد شد برای اشباع

است. «لِتَسْكُنُوا إِلَيْها» 6- محبّت، هديه‌اى الهى است كه با مال و مقام و زيبايى به دست نمى‌آيد. «جَعَلَ» (مودّت و رحمت، هديه‌ى خدا به عروس و داماد است.)

5. منافع حيوانات: «وَ مَنافِعُ» 6. گوشت: «مِنْها تَأْكُلُونَ» 7. جمال و زيبايى: «فِيها جَمالٌ» 8. حمل و نقل: «تَحْمِلُ أَثْقالَكُمْ» 9. هدايت: «عَلَى اللَّهِ

ذَرعاً ترسيد حضرت‌ لوط و دلتنگ‌ شد زيرا ديد ‌اگر‌ قوم‌ ‌اينکه‌ ها ‌را‌ باين‌ زيبايي‌ و صباحت‌ وجه‌ مشاهده‌ كنند نسبت‌ بآنها همان‌ معامله‌ ‌را‌ انجام‌ ميدهند

شما (وسیله‌ی) گرمی و سودهایی است و از آنها می‌خورید؛ و در آنها برای شما زیبایی‌ای است؛ آن‌گاه که (آنها را) از چراگاه برمی‌گردانید و هنگامی که آزاد (شان)

اطمینان نکنید; زیرا خداوند عزوجل به حضرت محمد(ص) فرمود: «ولاترکنوا ...» و به زیبایى دنیا و آنچه در دنیاست تمایل و اطمینان نکنید، بسان تمایل و اطمینان کسى که

مى‌گويد: مهم‌تر از خواب كردن چند نفر در غار و سپس بيدار كردن آنها، ايجاد زيبايى‌هاى متعدد و فراوان در روى زمين و سپس محو كردن آنهاست. زيرا ماجراى اصحاب

زنا داراى زيان‌هاى دنيوى و اخروى است: امّا در دنيا: از بين رفتن نورانيّت و زيبايى انسان، مرگ زودرس و قطع روزى. امّا در آخرت: درماندگى، هنگام حساب قيامت؛ غضب

در اين آيه به دو گونه نعمت اشاره شده است، نعمت ظاهرى مانند: سلامتى، روزى، زيبايى و امثال اينها و نعمت باطنى مانند: ايمان، معرفت، اطمينان، حسن خلق، امداد

‌است‌ زيرا ‌غير‌ ‌او‌ ‌اگر‌ صفات‌ خوبي‌ داشته‌ باشند مثل‌ جواهرات‌ و حسن‌ و زيبايي‌ و امثال‌ اينها اختياري‌ نيست‌ ‌او‌ ‌را‌ مدح‌ ميشمارند و ‌اگر‌ ‌از‌ انسان‌

مخاطب و محيط سخن را در نظر بگيريد. (گرچه لباس وسيله‌ى حفظ از سرما و وسيله‌ى زيبايى نيز هست، ليكن چون مشكل منطقه حجاز گرما و جنگ بود، خداوند به دو فايده حفاظت

بايد سراغ او بروند. «لِلَّهِ الْأَسْماءُ الْحُسْنى‌» 3- دعوت و دعا بايد به زيبايى‌ها و خوبى‌ها باشد. «الْحُسْنى‌ فَادْعُوهُ بِها» 4- اسماى الهى نشانه‌هاى

مى‌كند كه در انتخاب همسر بايد دقّت كرد و اصل را بر ايمان و پاكدامنى گذاشت، نه زيبايى و ثروت. بنابراين معناى آيه اين نيست كه اگر مردى يا زنى خوب بود حتماً همسرش

بوده و هرگز نسخ نشده است. وليدبن‌مغيره، چنان جذب اين آيه شد كه گفت: شيرينى، زيبايى، محتواى آن، چنان است كه نمى‌تواند كلام بشر باشد. «1» و عثمان بن مظعون مى‌گويد

و اسب سوار، هردو آمده است و «مُسَوّمة» يعنى نشاندار. اسب‌هايى كه به خاطر زيبايى اندام و يا تعليمى كه مى‌ديدند، داراى برجستگى‌هاى خاصّى مى‌شدند، به آنها

كرده اند، با اينكه آتشى كه در دل ايشان افروخته شده بود، به دست حسن صورت و زيبايى منظر يوسف افروخته شده بود. مع ذلك مى بينيم از حسن او چيزى نگفتند، بلكه او

معنايش اين است كه دور بهشتيان فرزندانى مى چرخند كه دائما به حال جوانى و زيبايى باقى اند و دچار فساد نمى گردند. بعضى ديگرگفته اند: معنايش اين است كه يك

مى شناسيم در حد نهايت از نزاهت و عفت است ، همچنانكه در نهايت درجه حسن و زيبايى است. و وجه اينكه چرا جمله «قالت امراه العزيز» را به فصل يعنى بدون واو عاطفه

زينت‌هاى دنيوى كه وسيله‌ى ارتكاب برخى گناهان مى‌گردد، با بيان جلوه‌ها و زيبايى‌ها و كاميابى‌هاى بهشت، مردم را به حق دعوت كنيد. مَثَلُ الْجَنَّةِ الَّتِي

فرض ها حميد است»، اين است كه حمد، عبارت از اين است كه: حمد كننده، جمال و زيبايى هايى را كه در فعل شخص منعم است اظهار كند، ولى چون افعال خدا از هر جهت زيبا

در الاتقان از بغوى نقل كرده كه در كتاب شرح السنة گفته است : آنچه ما بين دو جلد قرآن است اصحاب رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) جمع كردند، و اين همان

يَدُسُّه‌ُ فِي‌ التُّراب‌ِ نحل‌ آيه 60 و امروز ‌براي‌ ‌اينکه‌ ‌که‌ ‌از‌ زيبايي‌ نيفتند سقط مي‌كنند ‌هم‌ پدر ‌هم‌ مادر ‌هم‌ دكتر تمام‌ مسئول‌ هستند احكامش‌

پذيرفته شده است، به شرط آنكه اوّلًا افراد آزمايش شوند، ثانياً مسئله مالى يا زيبايى و زشتى در پناه دادن مطرح نباشد، ثالثاً هزينه‌اى را كه كفّار پرداخت كرده‌اند

همه آن، و تو را است منّت، همه آن، و تو را است نازيدن، همه آن، و تو را است زيبايى، همه آن، و تو را است روشنى، همه آن، و تو را است ارجمندى، همه آن، و تو را

او بيعت مى‏شد و على عليه السلام در گوشه‏اى نشسته بود كه پسر يهودى نيكوى زيبايى آمد و جامه‏هاى نيكو پوشيده بود و آن يهودى از فرزندان هارون بود و آمد تا

براى هميشه ، و كلمه ((غرف (( جمع ((غرفه (( است ، كه به معناى خانه بسيار زيبايى است كه در بلندى قرار داشته باشد. خداى تعالى در اين آيه نخست پاداش آنهايى

ناحيه الفاظ آيه، بر اين قول نيست. بعضى گفته اند: در نظم اين آيات، ترتيب زيبايى به كار رفته. چون دنبال داستان نوح - كه آدم دوّمى و ابوالبشر ثانى است، داستان

امرى است عدمى، و جزء مخلوق هاى خدا نيست. چون گفتيم، اگر مخلوق بود، حُسن و زيبایى داشت. ترجمه تفسير الميزان جلد ۱ صفحه : ۱۵۸ خدی تعالى نيز فرموده: «ما أصاب

انسانى مثلا دو قسم حركت دارد، يكى حركات اضطرارى ، از قبيل رشد و نمو و زشتى و زيبايى صورت و امثال آن و ديگرى هم حركات اختيارى ، از قبيل نشستن و برخاستن و امثال

جمال و منظره زيباى آن معنا لذّت مى برد، امّا نمى تواند معنا را به عين آن زيبایى و لطافت به ذهن شنونده منتقل سازد. و از اين امور سه گانه، تنها اوّلى مربوط

انسان انس قلبى به خدا پيدا كند و علاقه مند به بيشتر كردن آن شود وقتى انس به زيبايى و جمال فعل خدا و نزاهت او زياد شد رفته رفته اين انس در قلب رسوخ پيدا مى