نتایج جستجو

‌در‌ مسجد الحرام‌ صد هزار برابر ‌در‌ مسجد النبي‌ ده‌ هزار ‌در‌ مسجد اقصي‌ و كوفه‌ هزار ‌در‌ مسجد جامع‌ صد ‌در‌ مسجد محله‌ بيست‌ و پنج‌ ‌در‌ مسجد بازار

مسلمانانى که در مسجد مشغول استماع خطبه نماز جمعه پیامبر(صلى الله علیه وآله)بودند، به سوى او شتافتند و تنها سیزده نفر، و به روایتى کمتر، در مسجد باقى ماندند

روز نهم را نيز اضافه كند و هكذا. و بايد در مسجد جامع شهر باشد نه در مسجد محله و بازار (بعضى فقط به چهار مسجد مكه، مدينه، كوفه و بصره منحصر كرده و گفته‏اند

نمى‌شود با مشرك باشد بلكه اهل شرك نبايد نزديك مسجد الحرام شوند و متولّى موقوفه خصوصا مسجد آنهم كعبه معظّمه و مسجد الحرام بايد موحّد و مؤمن و متّقى باشد ولى

بود و آخر نمازشان رو بكعبه آن مسجد را مسجد دو قبله ناميدند و قمى قريب به اين مضمون را روايت نموده و فرموده پيغمبر (ص) در مسجد بنى سالم بود و خداوند براى تعظيم

مى‏خوانند تفاوتى ندارد زيرا توجه به مسجد الحرام توجه به كعبه است كه كعبه در وسط مسجدالحرام قرار دارد و جزء آن است ولى كسى كه در مسجد الحرام يا در كنار مسجدالحرام

گفته‏اند مسلمانان در نماز سخن مى‏گفتند و بعضى بر بعضى سلام مى‏كرد و چون كسى وارد مسجد مى‏شد مى‏گفت چقدر خوانده‏ايد و آنهادر نماز جواب مى‏دادند لذا از تكلم منع

کلمه «حجرات» جمع «حجره»، در اینجا اشاره به اطاق هاى متعددى است که در کنار مسجد پیامبر(صلى الله علیه وآله)، براى همسران او تهیه شده بود و در اصل، از مادّه

«5» 6. براى حضور در مسجد، سفارش زينت شده است. «خُذُوا زِينَتَكُمْ عِنْدَ كُلِّ مَسْجِدٍ» «6» 7. اگر ساخت مسجد بر اساس تقوا نباشد، و مسجد، عامل تفرقه گردد،

الْحَرامِ‌: از مسجد الحرام كه محيط است به حرم كعبه. و نزد اكثر از خانه ام هانى كه حريم مسجد حرم است. إِلَى الْمَسْجِدِ الْأَقْصَى‌: به سوى مسجد دورتر كه ماوراء

«5» 6. براى حضور در مسجد، سفارش زينت شده است. «خُذُوا زِينَتَكُمْ عِنْدَ كُلِّ مَسْجِدٍ» «6» 7. اگر ساخت مسجد بر اساس تقوا نباشد، و مسجد، عامل تفرقه گردد،

‌هم‌ ممنوع‌ هستند ‌از‌ دخول‌ ‌در‌ مسجد الحرام‌ و مسجد النّبي‌ و ‌از‌ مكث‌ ‌در‌ ساير مساجد. و ‌اينکه‌ ‌از‌ احكام‌ مسجد ‌است‌ چنانچه‌ تنجيس‌ مساجد ‌هم‌ حرام‌

«5» 6. براى حضور در مسجد، سفارش زينت شده است. «خُذُوا زِينَتَكُمْ عِنْدَ كُلِّ مَسْجِدٍ» «6» 7. اگر ساخت مسجد بر اساس تقوا نباشد، و مسجد، عامل تفرقه گردد،

قسمت شهر مردى شتابان آمد. * [اسراء:1]. مراد از مسجد اقصى كليساى شهر اورشليم است كه بعد از اسلام مبدل به مسجد شد علت تسميه آن باقصى در«سرى» گذشت. * [انفال:42]

پيغمبرى عالى مقدار و رئيس احبار و صاحب قربان و كليددار بيت المقدس و هميشه در مسجد نماز مى‌كرد، و منتظر بودند كه او در را بگشايد. وقتى نظر كرد، جوانى را ديد

دو مورد بيان شده است: الف: مراد از «رَبْوَةٍ» كوفه و مراد از «ذاتِ قَرارٍ» مسجد كوفه و مراد از «مَعِينٍ» آب فرات است كه در كوفه دائماً جارى مى‌باشد. «2»

اللّه‌ (ص‌) جنب‌ مسجد ‌بود‌ ‌که‌ الان‌ داخل‌ مسجد النبي‌ ‌است‌ و ديوار مسجد ‌با‌ ديوار حجرات‌ نبي‌ يكي‌ ‌بود‌ بعضي‌ مي‌آمدند ‌در‌ مسجد حضرت‌ نبود بيرون‌

۶; مکان عبادت ۶ محمّد(ص): نمازهاى مستحبى محمّد(ص) ۱۰ مستحبات: ۱۰ مسجد: ممانعت از مسجد ۹ مسلمانان: مسؤولیت مسلمانان ۹ مشرق: مالک مشرق ۱ مغرب: مالک مغرب

امام رضا عليه السلام فرمودند: مسجد كوفه، خانه نوح بوده است و مراد از «دَخَلَ بَيْتِيَ مُؤْمِناً» كسانى هستند كه وارد مسجد كوفه شوند. در كربلا، امام حسين

نهج خطبه‏13 درباره مسجد بصره هست: «اِنّى اَنْظُرُ اِلى مَسْجِدِها كَجُؤجُؤِ سفينَةِ اَوْ نَعامَةٍ جاثِمَةِ» يعنى گويا مى‏بينم مسجد بصره را كه در ميان سيل

بدارد! این، ده روز کامل است. (البته) این برای کسی است که خانواده او، نزد مسجد الحرام نباشد [= اهل مکّه و اطرافِ آن نباشد]. و از خدا بپرهیزید! و بدانید

و آله» مردم به كارى دعوت مى‏كردند بعضى‏ها در پشت سر بعضى به طور پنهانى از مسجد خارج مى‏شدند «لواذ» مصدر به معنى فاعل است يعنى خدا داناست به آنانكه در پناه

امر است. سقايه مصدر نيز آمده است مثل [توبه:19]. آيا آب دادن حاجيان و تعمير مسجد الحرام را مانند آن كس مى‏دانيد كه به خدا ايمان آورده راجع به شأن نزول آيه

گويد: بنيان مصدر است مثل عمران و غفران و از آن بنا اراده شود مانند خانه و مسجد و در اينجا بنا مراد است. و نظير اين آيه است آيه 21 كهف و غيره. 3- [صافات:97]

(نكذيب بتان) راداريد و نه قدرت يارى. انصراف: برگشتن [توبه:127]. مصرف (مثل مسجد) اسم مكان است [كهف:53]. يعنى گمان بردند كه در آتش واقع شدگانند و محل عدول

امر است. سقايه مصدر نيز آمده است مثل [توبه:19]. آيا آب دادن حاجيان و تعمير مسجد الحرام را مانند آن كس مى‏دانيد كه به خدا ايمان آورده راجع به شأن نزول آيه

امر است. سقايه مصدر نيز آمده است مثل [توبه:19]. آيا آب دادن حاجيان و تعمير مسجد الحرام را مانند آن كس مى‏دانيد كه به خدا ايمان آورده راجع به شأن نزول آيه

سوگند به اين شهر [مكّه‌] سوگند به اين شهر، نه، سوگند به این بلد (مکّه معظّم و مسجد کعبه محترم). قسم می خورم به این شهر، قسم به اين شهر. سوگند به این شهر می‌خورم‌

عالميان. در بعضى روايات آنكه: حضرت در مسجد نشسته، تلاوت قرآن مى‌نمود. اين جماعت در مسجد انتظار مى‌كشيدند كه از مسجد بيرون آيد و به بدى چشم، آفتى به او برسانند

كند: روزى پيغمبر صلى اللّه عليه و آله در مسجد، نماز ظهر را ادا و بعد از فراغ بيرون آمد، و صحابه متفرق و كسى در مسجد نماند مگر على بن ابى طالب عليه السّلام

سلم مردم را به جهاد و نحو آن دعوت مى‏كرد بعضى‏ها در پشت سر ديگران پنهانى از مسجد خارج مى‏گشتند آيه درباره آنهاست . در نهج البلاغه نامه 70 به سهل بن حنيف نوشته

(نكذيب بتان) راداريد و نه قدرت يارى. انصراف: برگشتن [توبه:127]. مصرف (مثل مسجد) اسم مكان است [كهف:53]. يعنى گمان بردند كه در آتش واقع شدگانند و محل عدول

و كشّاف گفته «بِاِلْحادٍ - بِظُلْمٍ» دو حال مترادف‏اند يعنى: هر کس در آن (مسجد الحرام) قصدى از روى انحراف و ستم كند او را از عذاب دردناك مى‏چشانيم. بعيد

سلم مردم را به جهاد و نحو آن دعوت مى‏كرد بعضى‏ها در پشت سر ديگران پنهانى از مسجد خارج مى‏گشتند آيه درباره آنهاست . در نهج البلاغه نامه 70 به سهل بن حنيف نوشته

غار وسيعى است و صدها قبر دارد ودرِ آن به طرف شمال شرقى است و در آن اثرى از مسجد يا صومعه و يا كليسا نيست و آن در نزد نصارى از همه معروفتر است و در عده‏اى

وَالَّذِینَ آمَنُوا» نازل گردید. عده اى از اصحاب رسول خدا صلی الله علیه و آله در مسجد مدینه گرد آمدند و به یکدیگر مى گفتند، درباره این آیه چگونه باید رفتار کنیم؟

من استغفار كرد. در سفينةالبحار از امام صادق عليه السلام نقل شده كه درباره مسجد سهله فرموده: آن جاى خانه ادريس است كه در آن جامه مى‏دوخت. در مجمع البيان

ملاکهاى تشخیص پیروان محمّد(ص) ۹; نماز محمّد(ص) به بیت المقدس ۳۱ مسجد الحرام: قبله شدن مسجد الحرام ۱۹ مسلمانان: اعتدال مسلمانان ۱، ۷; الگوگیرى از مسلمانان

نمى‌شود با مشرك باشد بلكه اهل شرك نبايد نزديك مسجد الحرام شوند و متولّى موقوفه خصوصا مسجد آنهم كعبه معظّمه و مسجد الحرام بايد موحّد و مؤمن و متّقى باشد ولى

مكّه و اهل اطراف مكّه نباشد. در حجةالوداع رسول خدا «صلى الله عليه واله» از مسجد شجره به نيّت حجّ قران احرام بست و سوق هدى كرد چنانكه شيخ مرحوم در خلاف تصريح

را به مسجد دعوت فرمود، و خطبه بی‌نظیری در تمجید و توحید خداوند ایراد کرد. سپس افزود: «ای مردم! من شخصا درها را نبستم و نگشودم، و من شما را از مسجد بیرون

آمدم. مى‌خواستم از عطريات و لباس تجمّل براى عيال و اطفالم تهيه كنم. پس در مسجد الحرام در مجلس عباس بن عبد المطلب نشسته بودم، در خانه كعبه نظر مى‌كردم، وقت

ميكنند و منشور باز و مفتوح‌ ‌است‌ ‌که‌ مشاهده‌ ميكنند. وَ البَيت‌ِ المَعمُورِ مسجد ملائكه‌ ‌است‌ ‌که‌ گفتند ‌در‌ طبقه‌ چهارم‌ آسمان‌ ‌است‌ و ليلة المعراج‌ پيغمبر

كرده كه بّكه مسجدالحرام است و مكّه تمام حرم. و اين مؤيد مطلب فوق است زيرا مسجد الحرام محل ازدحام است. و گويند: مراد از بّكه، مكّه است ميم آن به باء قلب

قابليت دخول در مسجد را پيدا كرد به مسجد آورد و براى او غرفه بنا كرد كه بوسيله نردبان بآن غرفه ميرفت و مشغول عبادت بود و هرگاه زكريا از مسجد خارج مى‌شد در

و هنگامى كه به مسجد مى‌رويد، زيبا و پاكيزه برويد. «خُذُوا زِينَتَكُمْ عِنْدَ كُلِّ مَسْجِدٍ» «3» و فرد جُنُب و ناپاك، حقّ توقّف در مسجد را ندارد. «وَ لا

صلى الله عليه و آله خبر داد. ابولبابه شرمنده از اين خيانت، خود را به ستون مسجد پيامبر بست و هفت شبانه روز چيزى نخورد، سرانجام خداوند توبه‌اش را پذيرفت.

ميكنند و منشور باز و مفتوح‌ ‌است‌ ‌که‌ مشاهده‌ ميكنند. وَ البَيت‌ِ المَعمُورِ مسجد ملائكه‌ ‌است‌ ‌که‌ گفتند ‌در‌ طبقه‌ چهارم‌ آسمان‌ ‌است‌ و ليلة المعراج‌ پيغمبر

پروردگارش خير است. به قرينه آيات سابق روشن مى‏شود كه مراد از «حرمات» حج، مسجد الحرام، كعبه و غيره آنها است كه بزرگداشتن آنها سبب خير است. و ميشود گفت:

طهارت درون، بعد پاكى برون. «لا تُشْرِكْ بِي‌- طَهِّرْ بَيْتِيَ» 7- خدمت به مسجد، افتخارى ابراهيمى است. «طَهِّرْ بَيْتِيَ» 8- تنها خودسازى كافى نيست، خدمت

مكّه و اهل اطراف مكّه نباشد. در حجةالوداع رسول خدا «صلى الله عليه واله» از مسجد شجره به نيّت حجّ قران احرام بست و سوق هدى كرد چنانكه شيخ مرحوم در خلاف تصريح

ميكنند و منشور باز و مفتوح‌ ‌است‌ ‌که‌ مشاهده‌ ميكنند. وَ البَيت‌ِ المَعمُورِ مسجد ملائكه‌ ‌است‌ ‌که‌ گفتند ‌در‌ طبقه‌ چهارم‌ آسمان‌ ‌است‌ و ليلة المعراج‌ پيغمبر

(على) به مرگ از انس طفل به سينه مادرش بيشتر است. و هنگام ضربت خوردن در محراب مسجد كوفه فرمود: «فزت و رب الكعبة» به پروردگار كعبه سوگند كه رستگار شدم. امام

اعراب و غيره جمع شدند و حضرت بيست و ششم ذى القعده از مدينه بيرون رفت، چون به مسجد شجره رسيد وقت زوال بود، هم آنجا غسل نموده نيت حج قرآن فرمود، و بعد از اداى

المؤمنين عليه السّلام نقل نموده كه خداوند سير داد پيغمبر خود را از مسجد الحرام تا مسجد اقصى بقدر سير يك ماه و بالا برد او را در ملكوت آسمانها بقدر سير پنجاه

دروازه‌ى شهر نيست، بلكه درب مسجد است كه الآن هم به نام «باب الحطّة» معروف مى‌باشد و مراد از «سُجَّداً» نيز سجده‌ى شكر، بعد از ورود به مسجد است. 1- براى ورود به

چون آمد وعده ديگر بار برانگيزيم تا بد سازند رويهاتان را و تا داخل شوند در مسجد چنانچه داخل شدند آنرا اوّل بار و تا هلاك كنند آنچه را غالب شدند بر آن هلاك

خدا صلی الله علیه و آله فرمود: خداوند توجه و نظر خود را در این روز جمعه به مسجد و نماز من معطوف کرده است و اگر در میان تفرق و پراکندگى مردم از نماز این گروه

‌را‌ موريانه‌ خورده‌ فقط اسم‌ اللّه‌ باقي‌ مانده‌ حضرت‌ ابي‌ طالب‌ آمد ‌در‌ مسجد الحرام‌ سران‌ قريش‌ خيال‌ كردند ‌که‌ حاضر ‌شده‌ پيغمبر صلّي‌ اللّه‌ ‌عليه‌

پس چون بخت النصر بر آنها مسلط شد، علماء و بزرگان را كشت، تورات را سوزانيد، مسجد را خراب كرد، و هفتاد هزار نفر آنان را اسير نمود. عياشى‌ «1» از حضرت باقر

عمرو بن الاهتم و قیس بن عاصم نازل گردید. اینان گروهى عظیم را تشکیل داده داخل مسجد شدند و از پشت حجرات مسکونى رسول خدا صلی الله علیه و آله بانگ زدند تا پیامبر

مدينه آمدند و در مسجد پيامبر با رسوم خود به نماز پرداختند و ناقوس زدند، اصحاب پيامبر متعجب شدند و به پيامبر گفتند: چطور اجازه مي‌دهى كه در مسجد تو به نماز آن

فقط دستور فرمود او را از مسجد بيرون كنند. مردم ريختند و با زدن دست به پشت او از مسجد بيرونش كردند در حين بيرون كردن از مسجد حاطب ‌گاه و بي‌گاه از پشت

گويد: خلق عظيم پيغمبر به مرتبه‌اى بود كه روزى در مسجد نشسته و اصحاب اطراف او بودند. اعرابى از در مسجد وارد شد شمشير حمايل كرده بود، سوسمارى در دامن داشت

آمدند و آن در موقعى بود كه مردم غير نصاراى آن شهر، اسلام آورده بودند. در مسجد مدينه ناقوس زدند و نماز خواندند و در مصاحبه با آن حضرت گفتند: ما را بچه مى‏خوانى؟

اين آيه شريفه براى تقرير استحقاق ايشان است عذاب دارين را با عدم ولايت آنها مسجد الحرام را، چه ولايت لايق كسى نيست كه او را اين نوع از نماز باشد. وَ ما كانَ

آيه ۹۶ - ۹۷ آيه و ترجمه تفسير : نكته ها : ۱ - منظور از بكه چيست ؟ ۲ - توسعه مسجد الحرام ۳ - امتيازات خانه كعبه : «97» فِيهِ آياتٌ بَيِّناتٌ مَقامُ إِبْراهِيمَ

مسلمانانی که در مسجد برای نماز اجتماع کرده بودند خطبه را رها کرده و برای تأمین نیازهای خود به سوی بازار شتافتند، تنها دوازده مرد و یک زن در مسجد باقی ماندند-

بعد از آن اشاره فرمود به اهل نفاق و نام آنها را برد و گفت: منافق هستيد و از مسجد بيرون رويد، رسوا شده و خارج شدند و عذاب دوم قبر است. 4- عذاب اول كشتن و اسيرى

جامعى بيابى نميدانم در كدام يك از كتب معتبره ديده‌ام كه روزى پيغمبر اكرم در مسجد مدينه مشغول موعظه اصحاب بود ناگهان صداى مهيبى آمد كه همه شنيدند و ترسيدند

يك در حوالى مسجد خانه‌اى بنا و درى به آن باز نمودند. پس از قوت اسلام و بسيارى مسلمانان، جبرئيل آمد كه خداى تعالى فرمايد: درهاى خانه كه در مسجد گشوده‌اند

عليه السلام در حالى كه بيمار بودند، خواستند كه شب بيست و سوم ايشان را به مسجد ببرند «8» و حضرت زهرا عليها السلام در اين شب، با پاشيدن آب به صورت بچه‌ها،

پیامبر صلّی اللّه علیه و آله به هنگامی که در مکّه بود در یک شب از مسجد الحرام به مسجد اقصی در بیت المقدس به قدرت پروردگار آمد، و از آنجا به آسمانها صعود

اكنون داخل شهر قرار دارد و در آن محل، مسجدى به نام «مسجد الاجابة» ساخته شده است. فاصله‌ى اين مسجد تا مسجدالنّبى تقريباً حدود پانصد متر است. «اللهم ارزقنا

شده است . معناى (( قسط(( وجوهى كه در معناى جمله : (( اقيموا وجوهكم عندكل مسجد(( گفته شده است . معناى جمله : (( كما بداكم تعودون (( وجوه ديگرى كه در معناى

كه گفت: خدمت امام محمد باقر عليه السّلام در مسجد نشسته بودم، پسر عبد الله سلام را ديدم در ناحيه‌اى از مسجد نشسته، پس به حضرت عرض كردم: سنيان گمان مى‌كنند

متدينين‌ همين‌ اعتراض‌ ‌را‌ دارند ‌که‌ ‌شما‌ هنوز باين‌ موهومات‌ معتقديد گوشه مسجد ‌را‌ اختيار كرده‌ايد و پاي‌ منبر ‌اينکه‌ آخوندها نشسته‌ايد ‌که‌ ميروند بالاي‌

چون آمد وعده ديگر بار برانگيزيم تا بد سازند رويهاتان را و تا داخل شوند در مسجد چنانچه داخل شدند آنرا اوّل بار و تا هلاك كنند آنچه را غالب شدند بر آن هلاك

مسلمانان گفتند: يا رسول اللّه، ما را از طواف خانه و نشستن در مسجد الحرام چاره نيست، و كفار نيز در مسجد و همواره سخريه مى‌كنند به قرآن و اهل ايمان. ما نمى‌توانيم

يكى از روزهاى جمعه وقتى كه اذان نماز گفته شده بود و مردم براى اداء فريضه در مسجد پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم مجتمع شده بودند و آنحضرت ايستاده در منبر

مدينه آمدند و در مسجد پيامبر با رسوم خود به نماز پرداختند و ناقوس زدند، اصحاب پيامبر متعجب شدند و به پيامبر گفتند: چطور اجازه مي‌دهى كه در مسجد تو به نماز آن

تَقُولُون عَهْد الْأَرْض النّاس خَيْر رَبّهُم کُل الْقَيّم بِهَا أُولٰئِک مَسْجِد يَخَافُون أَنْزَل لٰکِن در حال بارگیری...

تَطْغَوْا بَشّر مَن لِرَب الّذِين تَيَسّر ذٰلِکُم لِلنّاس کُفّوا أَلاّ مَسْجِد يُوعَظ قُولُوا الْمُشْرِکِين الْحَق تَکُونُوا تَتَفَرّقُوا لَهُم ذٰلِک الْمُؤْمِنِين

يكى از روزهاى جمعه وقتى كه اذان نماز گفته شده بود و مردم براى اداء فريضه در مسجد پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم مجتمع شده بودند و آنحضرت ايستاده در منبر

عليه السلام در حالى كه بيمار بودند، خواستند كه شب بيست و سوم ايشان را به مسجد ببرند «8» و حضرت زهرا عليها السلام در اين شب، با پاشيدن آب به صورت بچه‌ها،

چون آمد وعده ديگر بار برانگيزيم تا بد سازند رويهاتان را و تا داخل شوند در مسجد چنانچه داخل شدند آنرا اوّل بار و تا هلاك كنند آنچه را غالب شدند بر آن هلاك

نموديم آنرا در شب با خير و بركتى كه آن شب قدر است يكجا در بيت المعمور كه مسجد ملائكه است در آسمان و بتدريج در ظرف مدّت بيست سال بر پيغمبر خود محمّد بن

«صابر» و «نبى» از او تجليل شده است. در حديثى مى‌خوانيم: خانه‌ى ادريس، در مسجد سهله در اطراف نجف اشرف بوده است. «4» ادريس، اوّلين كسى بود كه علم نجوم و

منزّه است کسی که بنده‌(ی ویژه)‌اش را شبان‌گاهی از مسجدالحرام به سوی دورترین مسجد (آسمانی) - که پیرامونش را برکت دادیم - به وسیلة بندگیِ ممتازش سیر داد، برای

لذا جوالها را پر از ريگ گرم نموده، به خانه آوردند. حضرت چون مطلع شد، به مسجد رفت. ساره زوجه او از خواب بيدار شد و جوالها را پر ديد. خوشحال شده هر يك را

براى خدايم آراسته مى‏شود و او مى‏فرمايد «خُذُوا زينَتِكُمْ عِنْدَ كُلِّ مَسْجِدٍ»لذا دوست مى‏دارم كه بهترين لباسهايم را بپوشم از امام صادق عليه السلام اخذ

مَكانٍ سَحِيقٍ (31) ترجمه‌ - همانا آنانكه كافر شدند و باز ميدارند از راه خدا و مسجد الحرام كه قرار داديم آنرا براى مردم با آنكه يكسان باشد مقيم در آن و وارد

گرفتن نماز باشد. همچون انتظار نماز، وضو گرفتن قبل از رسيدن وقت، با جماعت و در مسجد خواندن نماز و مراعات شرايط صحّت و قبولى و كمال نماز. «2» در روايتى از پيامبر

Repose. ترتیل: ترجمه: «جَنَّةُ الْمَأْوی»: اضافه موصوف به صفت خود است، همچون مسجد الجامع، و یا این که اضافه بیانیه است (نگا: آلوسی). وَ لَقَدْ رَآهُ‌ بِالْأُفُقِ‌

شده که فرمود: «هنگامی که با غمی از غمهای دنیا رو برو می‌شوید وضو گرفته، به مسجد بروید، نماز بخوانید و دعا کنید، زیرا خداوند دستور داده (وَ اسْتَعِینُوا بِالصَّبْرِ

كه وارد مدينه شدند. موقع عصر بود و رسول خدا نماز گذارده بود اينان به طرف مسجد رفتند و به سوى مشرق نماز خواندند. اصحاب وقتى كه آن‌ها را ديدند، گفتند: ما

به جبهه نرويد. 10. ايجاد مركز توطئه به نام مسجد: «وَ الَّذِينَ اتَّخَذُوا مَسْجِداً ضِراراً» «2» (در برابر مسجد پيامبر) مسجدى مى‌سازند تا (با توطئه‌هاى شوم

مى‌يابند. در تفسير برهان آمده است كه امام سجّاد عليه السلام در هر جمعه در مسجد النبى هنگام موعظه، اين آيه را براى مردم تلاوت مى‌فرمود. 1- اعمال انسان محو

‌که‌ اهل‌ شام‌ كردند ‌که‌ ‌اگر‌ حسين‌ كشته‌ شد و يزيد فتح‌ كرد مسجد بسازند و پنج‌ مسجد ‌هم‌ بناء كردند ‌که‌ ‌در‌ لسان‌ ائمه‌ تعبير بمساجد ملعونه‌ فرمودند

الله علیه و آله وى را از اين كار منع فرمود و گفت: رهبانيت امت من در نشستن مسجد و انتظار نماز بعد از هر نمازى است. سپس عثمان گفت: يا رسول اللّه آيا اجازه