المنافقون ٨

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۲۹ آبان ۱۳۹۲، ساعت ۰۹:۰۰ توسط 127.0.0.1 (بحث) (Edited by QRobot)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)


ترجمه

آنها می‌گویند: «اگر به مدینه بازگردیم، عزیزان ذلیلان را بیرون می‌کنند!» در حالی که عزت مخصوص خدا و رسول او و مؤمنان است؛ ولی منافقان نمی‌دانند!

مى‌گويند: اگر به مدينه برگرديم، قطعا عزيزتر، ذليل‌تر [يعنى مؤمنان‌] را از آن جا بيرون خواهد كرد، و حال آن كه عزت از آن خدا و از آن رسول او و از آن مؤمنان است، ليكن منافقان نمى‌دانند
مى‌گويند: «اگر به مدينه برگرديم، قطعاً آنكه عزتمندتر است آن زبون‌تر را از آنجا بيرون خواهد كرد.» و[لى‌] عزت از آن خدا و از آن پيامبر او و از آن مؤمنان است؛ ليكن اين دورويان نمى‌دانند.
آنها (پنهانی با هم) می‌گویند: اگر به مدینه مراجعت کردیم البته اربابان عزّت و ثروت، مسلمانان ذلیل فقیر را از شهر بیرون کنند، و حال آنکه عزّت مخصوص خدا و رسول و اهل ایمان است (و ذلّت خاصّ کافران) ولیکن منافقان از این معنی آگه نیستند.
می گویند: اگر به مدینه بازگردیم، مسلماً آنکه عزیزتر است [یعنی عبدالله بن ابی سلول، رئیس منافقان] آن را که خوارتر است [یعنی پیامبر که هنوز به پندار آنان تمکن لازم را به دست نیاورده] از آنجا بیرون می کند. در حالی که عزت و اقتدار برای خدا و پیامبر او و مؤمنان است، ولی منافقان [به این حقیقت] معرفت و آگاهی ندارند.
مى‌گويند: چون به مدينه بازگرديم، صاحبان عزت، ذليلان را از آنجا بيرون خواهند كرد. عزت از آنِ خدا و پيامبرش و مؤمنان است. ولى منافقان نمى‌دانند.
می‌گویند چون به مدینه بازگردیم، بلندپایگان، فرومایگان را از آنجا بیرون خواهند کرد، حال آنکه عزت، خاص خداوند و پیامبر او و مؤمنان است، ولی منافقان نمی‌دانند
گويند: چون به مدينه بازگرديم، آن كه عزيزتر است آن را كه خوارتر است از آنجا بيرون مى‌كند، و حال آنكه خداى راست عزّت- بزرگى و ارجمندى- و پيامبر او و مؤمنان راست، و ليكن منافقان نمى‌دانند.
می‌گویند: اگر (از غزوه‌ی بنی‌مصطلق) به مدینه برگشتیم، باید افراد باعزّت و قدرت، اشخاص خوار و ناتوان را از آنجا بیرون کنند. عزّت و قدرت از آن خدا و فرستاده‌ی او و مؤمنان است، ولیکن منافقان (این را درک نمی‌کنند و) نمی‌دانند.
گویند: «اگر به مدینه بر گردیم همواره آنکه عزیزتر است‌، آن زبون‌تر را بی‌چون از آنجا بیرون خواهد راند.» حال آنکه عزت تنها برای خدا و پیامبر او و مؤمنان است‌؛ لیکن این دورویان نمی‌دانند.
گویند اگر بازگشتیم بسوی شهر همانا برون راند گرامی‌تر (عزیزتر) از آن خوارتر را و از آنِ خدا است عزّت و از آن پیمبرش و از آن مؤمنان و لیکن منافقان نمی‌دانند


المنافقون ٧ آیه ٨ المنافقون ٩
سوره : سوره المنافقون
نزول :
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٢١
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«الأَعَزُّ»: عزیزتر و گرامی‌تر. مقتدرتر و چیره‌تر. منافقان مرادشان خویشتن بود. «الأَذَلَّ»: خوارتر و پست‌تر. منظورشان رسول خدا و مؤمنان مهاجر بود. «للهِ الْعِزَّةُ وَ ...»: اشاره به این است که کلام منافقان قبول است. ولی باعزّت و باقدرت خدا و پیغمبر و مؤمنانند.

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر

نکات آیه

۱ - منافقان، در جنگ «بنى المصطلق» سوگند یاد کردند پس از بازگشت به مدینه، پیامبر(ص) را از آن شهر اخراج کنند. (یقولون لئن رجعنا إلى المدینة لیخرجنّ الأعزّ منها الأذلّ) «لام» در «لئن رجعنا» توطئه براى قسم و «لیخرجنّ الأعزّ...» جواب قسم است. طبق نظر مفسران، سخن یاد شده را رئیس منافقان (عبداللّه بن أُبىّ) در غزوه بنى المصطلق گفته بود.

۲ - منافقان، درصدد براندازى حکومت پیامبر(ص) (یقولون لئن رجعنا إلى المدینة لیخرجنّ الأعزّ منها الأذلّ)

۳ - به کارگیرى تعبیرات جسارت آمیز علیه پیامبر(ص) در محاورات منافقان (لیخرجنّ الأعزّ منها الأذلّ) مقصود رئیس منافقان از «أعزّ» خودش و از «أذلّ» رسول خدا(ص) است. این تعبیر حکایت از آن دارد که منافقان، در جمع خود و در محاورات میان خویش، نسبت به پیامبراکرم(ص) تعبیرهاى گستاخانه و جسارت آمیزى داشتند.

۴ - بغض و کینه عمیق منافقان، نسبت به شخص پیامبر(ص) (لیخرجنّ الأعزّ منها الأذلّ) تعبیر «أذلّ» در مورد رسول خدا(ص)، حکایت از دشمنى شدید منافقان نسبت به آن حضرت دارد.

۵ - سردمدار منافقین (عبداللّه بن أُبىّ)، خود را عزیز و پیروزمند و پیامبر(ص) را ذلیل و شکست خورده مى پنداشت. (لیخرجنّ الأعزّ منها الأذلّ)

۶ - افشاى توطئه براندازى منافقان، از سوى خداوند و رسواساختن آنان (یقولون لئن رجعنا إلى المدینة)

۷ - تهدید منافقان به شکست ذلت بار از سوى خداوند (لیخرجنّ الأعزّ ... و للّه العزّة و لرسوله و للمؤمنین)

۸ - دلدارى و تقویت روحیه مؤمنان، از سوى خداوند در قبال توطئه هاى منافقان (لیخرجنّ الأعزّ ... و للّه العزّة و لرسوله و للمؤمنین)

۹ - عزّت و پیروزمندى، تنها از آن خداوند است. (و للّه العزّة) تقدیم «للّه» بر «العزّة»، افاده حصر مى کند; یعنى، «ما العزّة إلاّ للّه».

۱۰ - تضمین عزت و پیروزى پیامبر(ص) و مؤمنان، از سوى خداوند در قبال توطئه هاى منافقان (لیخرجنّ الأعزّ ... و للّه العزّة و لرسوله و للمؤمنین)

۱۱ - تعلّق اراده الهى، بر عزت و پیروزى پیامبر(ص) و مؤمنان (و للّه العزّة و لرسوله و للمؤمنین)

۱۲ - منافقان، عناصرى نادان و بى بهره از معارف بلند الهى (و للّه العزّة و لرسوله و للمؤمنین و لکنّ المنفقین لایعلمون)

۱۳ - درک عزّتمندى خدا، پیامبر(ص) و مؤمنان، بیرون از توان ذهنى منافقان جاهل (و للّه العزّة ... و لکنّ المنفقین لایعلمون)

۱۴ - توطئه منافقان علیه پیامبر(ص)، برخاسته از جهل و نادانى آنان بود. (لیخرجنّ الأعزّ منها الأذلّ ... و لکنّ المنفقین لایعلمون)

روایات و احادیث

۱۵ - «عن أبى عبداللّه(ع) قال: إنّ اللّه عزّوجلّ فَوَّضَ إلى المؤمن أُمورَه کلَّها و لم یفوّض إلیه أن یکونَ ذلیلاً أما تسمع قول اللّه عزّوجلّ یقول: «و للّه العزّة و لرسوله و للمؤمنین»...;[۱] از امام صادق(ع) روایت شده که فرمود: خداى عزّوجلّ تمام امور مؤمن را به شخص وى واگذار نموده; ولى [اختیار ]ذلیل بودن و ذلت کشیدن را به او نداده است. آیا نشنیده اى سخن خداى عزّوجلّ را که مى فرماید: «و للّه العزّة و لرسوله و للمؤمنین»...».

موضوعات مرتبط

  • اسلام: تاریخ صدر اسلام ۱، ۲
  • خدا: آثار اراده خدا ۱۱; اختصاصات خدا ۹; افشاگریهاى خدا ۶; تهدیدهاى خدا ۷; عجز از درک عزت خدا ۱۳; عزت خدا ۹
  • ذلت: تهدید به ذلت ۷
  • شکست: تهدید به شکست ۷
  • عبدالله بن ابى: ادعاى پیروزى عبدالله بن ابى ۵
  • غزوه بنى مصطلق: منافقان در غزوه بنى مصطلق ۱
  • مؤمنان: اختیار مؤمنان ۱۵; تقویت روحیه مؤمنان ۸; توطئه علیه مؤمنان۸; حتمیت پیروزى مؤمنان ۱۰; دلدارى به مؤمنان ۸; عجز از درک عزت مؤمنان ۱۳; عزت مؤمنان ۱۵; منشأ پیروزى مؤمنان ۱۱
  • محمد(ص): ادعاى ذلت محمد(ص) ۵; ادعاى شکست محمد(ص) ۵; اهانت به محمد(ص) ۳; توطئه اخراج محمد(ص) ۱; توطئه براندازى حکومت محمد(ص) ۲; حتمیت پیروزى محمد(ص) ۱۰; دشمنان محمد(ص) ۴; عجز از درک عزت محمد(ص) ۱۳; کینه علیه محمد(ص) ۴; منشأ پیروزى محمد(ص) ۱۱; منشأ توطئه علیه محمد(ص) ۱۴
  • منافقان: آثار جهل منافقان ۱۴; افشاى منافقان ۶; اهانتهاى منافقان صدر اسلام ۳; بینش منافقان صدر اسلام ۵; توطئه منافقان ۸; توطئه منافقان صدر اسلام ۲; جهل منافقان ۱۲، ۱۳; حتمیت شکست منافقان ۱۰; دشمنى منافقان صدر اسلام ۴; ذلت منافقان ۷; رسوایى منافقان ۶; روش برخورد منافقان صدر اسلام ۳; سوگندهاى منافقان صدر اسلام ۱; شکست منافقان ۷; صفات منافقان ۱۲; عجز منافقان ۱۳; کینه منافقان صدر اسلام ۴; منشأ توطئه منافقان ۱۴

منابع

  1. کافى، ج ۵، ص ۶۳، ح ۱; نورالثقلین، ج ۵، ص ۳۳۵- ، ح ۱۰.