المائدة ٨١

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۲۹ آبان ۱۳۹۲، ساعت ۰۴:۴۰ توسط 127.0.0.1 (بحث) (Edited by QRobot)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)


ترجمه

و اگر به خدا و پیامبر (ص) و آنچه بر او نازل شده، ایمان می‌آوردند، (هرگز) آنان [= کافران‌] را به دوستی اختیار نمی‌کردند؛ ولی بسیاری از آنها فاسقند.

و اگر به خدا و پيامبر و آنچه بر او نازل شده ايمان مى‌آوردند، آنها را دوست خود نمى‌گرفتند، ولى [دريغا كه‌] بسيارى از آنان نافرمان هستند
و اگر به خدا و پيامبر و آنچه كه به سوى او فرود آمده ايمان مى‌آوردند، آنان را به دوستى نمى‌گرفتند، ليكن بسيارى از ايشان نافرمانند.
و اگر به خدا و پیغمبر و کتابی که بر او نازل شده ایمان آورده بودند البته کافران را دوست خود نمی‌گرفتند، ولیکن بسیاری از آنها فاسق و بدکردارند.
اگر به خدا و پیامبر و آنچه بر او نازل شده ایمان می آوردند، [از برکت آن ایمان] کفّار و مشرکان را سرپرست و دوست خود نمی گرفتند؛ ولی بسیاری از آنان فاسق اند.
اگر به خدا و پيامبر و آنچه بر او نازل شده ايمان آورده بودند كافران را به دوستى نمى‌گرفتند، ولى بيشترشان فاسقانند.
و اگر به خداوند و پیامبر [اسلام‌] و آنچه بر او نازل شده است ایمان داشتند، آنان را دوست نمی‌گرفتند، ولی بسیاری از آنان نافرمانند
و اگر به خدا و پيامبر و آنچه به او فروآمده ايمان مى‌آوردند آنها را دوست نمى‌گرفتند، و ليكن بسيارى از آنان بدكاران نافرمانند.
اگر آنان به خدا و پیغمبر (اسلام) و آنچه بر او (از قرآن) نازل شده است، ایمان می‌آوردند، (به سبب ایمان راستین هرگز) کافران را به دوستی نمی‌گرفتند. ولی بسیاری از آنان فاسق و از دین خارجند.
و اگر به خدا و پیامبر برجسته و آنچه که سوی او فرود آمده ایمان می‌آوردند، آنان را به ولایت نمی‌گرفتند. لیکن بسیاری از ایشان فاسقانند.
و اگر اینان ایمان می‌آوردند به خدا و پیمبر و آنچه فرستاده شده است بسوی او نمی‌گرفتندشان دوستانی لیکن بسیاری از ایشانند نافرمانان‌


المائدة ٨٠ آیه ٨١ المائدة ٨٢
سوره : سوره المائدة
نزول :
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ١٩
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«النَّبِیِّ»: مراد پیغمبر اسلام محمّدبن عبدالّله یا موسی است. «مَآ أُنزِلَ إِلَیْهِ»: مراد قرآن یا تورات است. «فَاسِقُونَ»: بیرون‌روندگان از دین. مراد منافقان یا یهودیان بی‌ایمان است.


تفسیر

نکات آیه

۱- بسیارى از بنى اسرائیل به پیامبر (ص) و قرآن ایمان نیاوردند و اعتقاد راسخى به خداوند نداشتند. (و لو کانوا یؤمنون باللّه و النبى و ما أنزل إلیه) برداشت فوق بنابر این احتمال است که مراد از «النبى» پیامبر اسلام (ص) باشد، در این صورت «ما انزل الیه» قرآن خواهد بود قابل ذکر است که بر این مبنا عدم ایمان نسبت به خداوند ایمان واقعى و نسبت به پیامبر و قرآن ایمان واقعى و ظاهرى است. زیرا بنى اسرائیل ایمان به خداوند را اظهار مى داشتند.

۲- روابط ولایى و دوستانه بنى اسرائیل عصر پیامبر (ص) با کافران (ما اتخذوهم أولیاء)

۳- بنى اسرائیل در صورت ایمان به خدا، پیامبر (ص) و قرآن خود را به ولایت و دوستى کافران آلوده نمى ساختند. (و لو کانوا یؤمنون باللّه و النبى و ما أنزل إلیه ما اتخذوهم أولیاء)

۴- ایمان به خدا، پیامبر (ص) و قرآن ناسازگار با گزینش کافران براى دوستى و ولایت (و لو کانوا یؤمنون باللّه و النبى و ما أنزل إلیه ما اتخذوهم أولیاء)

۵- ایمان به خدا، پیامبر (ص) و کتب آسمانى راه رسیدن به استقلال و رهایى از یوغ بندگى کافران (و لو کانوا یؤمنون ... ما اتخذوهم أولیاء) برداشت فوق بر این مبناست که ولى به معناى سرپرست باشد.

۶- سلامت و سعادت جوامع در گرو پیروى از رهبران الهى و عمل به قوانین دین (و لو کانوا یؤمنون باللّه و النبى و ما أنزل إلیه ما اتخذوهم أولیاء) با توجه به آیات گذشته که در آن جامعه اى منحط از بنى اسرائیل ترسیم گردیده بود، معلوم مى شود آیه مورد بحث، رهنمودى است براى نجات جوامع از انحطاط، بنابراین «ما اتخذوهم أولیاء» تنها، بیان یکى از نتایج ترک پیروى از رهبران الهى و عمل به قوانین دینى است و نتایج دیگر که از آنها به سلامت و سعادت تعبیر شد با توجه به آیات گذشته به دست مى آید.

۷- ضرورت پرهیز از دوستى با کافران و مشرکان (و لو کانوا یؤمنون باللّه و النبى و ما أنزل إلیه ما اتخذوهم أولیاء) برداشت فوق بر این مبناست که مراد از «النبى» پیامبر بنى اسرائیل باشد نه پیامبر اسلام (ص) و در نتیجه مراد از «ما انزل الیه» دستورات دینى بنى اسرائیل خواهد بود.

۸- ادیان الهى در بردارنده حد و مرز روابط و مناسبات اجتماعى با دیگر ملتها (و لو کانوا یؤمنون ... ما اتخذوهم أولیاء)

۹- بسیارى از بنى اسرائیل در زمان پیامبر (ص) فاسق و شکننده حدود و حریم دین خویش بودند. (و لکن کثیراً منهم فسقون)

۱۰- فسق بنى اسرائیل عامل ایمان نیاوردن به خدا، پیامبر (ص) و وحى الهى (و لو کانوا یؤمنون ... و لکن کثیراً منهم فسقون) جمله «و لکن ...» بیانگر علت عدم ایمان بنى اسرائیل است.

۱۱- پذیرش ولایت و دوستى با کافران نشانه فسق و خروج از حدود الهى است. (ما اتخذوهم أولیاء و لکن کثیراً منهم فسقون)

۱۲- تعهد گروهى از بنى اسرائیل زمان پیامبر (ص) به حدود الهى و قوانین دین (و لکن کثیراً منهم فسقون)

موضوعات مرتبط

  • ادیان: تعالیم ادیان ۸
  • استقلال: اهمیّت استقلال ۵
  • ایمان: آثار ایمان ۳، ۴، ۵ ; ایمان به خدا ۳، ۴، ۵ ; ایمان به قرآن ۳، ۴ ; ایمان به کتب آسمانى ۵ ; ایمان به محمّد (ص) ۳، ۴، ۵ ; ایمان و دوستى کافران ۴ ; ایمان و ولایت کافران ۴ ; متعلق ایمان ۳، ۴، ۵ ; موانع ایمان ۱۰
  • بنى اسرائیل: اکثریت بنى اسرائیل ۱، ۹ ; بنى اسرائیل صدر اسلام ۲، ۹، ۱۲ ; بنى اسرائیل و قرآن ۱ ; بنى اسرائیل و کافران ۲، ۳ ; بنى اسرائیل و محمّد (ص) ۱ ; فسق بنى اسرائیل ۹، ۱۰ ; کفر بنى اسرائیل ۱ ; متعهدان بنى اسرائیل ۱۲
  • جامعه: روابط اجتماعى ۸ ; عوامل رشد جامعه ۶
  • خدا: تجاوز به حدود خدا ۹، ۱۱
  • دوستى: ناپسند ۷
  • دین: و عینیّت ۸ ; عمل به دین ۶
  • رابطه ولایى:۲
  • روابط اجتماعى:۸
  • رهبرى: اطاعت از رهبرى دینى ۶
  • سعادت: عوامل سعادت ۶
  • فسق: نشانه هاى فسق ۱۱
  • کافران: ترک دوستى با کافران ۷ ; دوستى با کافران ۲، ۱۱ ; رابطه با کافران ۲ ; قبول ولایت کافران ۱۱ ; موانع دوستى با کافران ۳ ; ولایت کافران ۵
  • کفر: به خدا ۱۰ ; کفر به محمّد (ص) ۱۰ ; کفر به وحى ۱۰
  • مشرکان: ترک دوستى با مشرکان ۷

منابع