الزمر ٤٢

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۳۱ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۵:۱۹ توسط 127.0.0.1 (بحث) (افزودن سال نزول)


ترجمه

خداوند ارواح را به هنگام مرگ قبض می‌کند، و ارواحی را که نمرده‌اند نیز به هنگام خواب می‌گیرد؛ سپس ارواح کسانی که فرمان مرگشان را صادر کرده نگه می‌دارد و ارواح دیگری را (که باید زنده بمانند) بازمی‌گرداند تا سرآمدی معیّن؛ در این امر نشانه‌های روشنی است برای کسانی که اندیشه می‌کنند!

|خداوند روح انسان‌ها را هنگام مرگشان به تمامى باز مى‌ستاند، و [نيز] روح كسى را كه نمرده است، به هنگام خواب [قبض مى‌كند] پس آن [روح‌] را كه مرگ را بر او مقدر كرده نگاه مى‌دارد، و ديگرى را تا سر آمدى معيّن باز مى‌فرستد. قطعا در اين [امر] براى مردمى كه م
خدا روح مردم را هنگام مرگشان به تمامى باز مى‌ستاند، و [نيز] روحى را كه در [موقع‌] خوابش نمرده است [قبض مى‌كند]؛ پس آن [نفسى‌] را كه مرگ را بر او واجب كرده نگاه مى‌دارد، و آن ديگر [نفسها] را تا هنگامى معيّن [به سوى زندگى دنيا] بازپس مى‌فرستد. قطعاً در اين [امر] براى مردمى كه مى‌انديشند نشانه‌هايى [از قدرت خدا]ست.
خداست آن که وقت مرگ ارواح خلق را می‌گیرد و آن کس را که هنوز مرگش فرا نرسیده نیز در حال خواب روحش را قبض می‌کند، سپس آن را که حکم به مرگش کرده جانش را نگاه می‌دارد و آن را که نکرده (به بدنش) می‌فرستد تا وقت معیّن (مرگ). در این کار نیز ادله‌ای (از قدرت الهی) برای متفکران پدیدار است.
و خداست که روح [مردم] را هنگام مرگشان به طور کامل می گیرد، و روحی را که [صاحبش] نمرده است نیز به هنگام خوابش [می گیرد]، پس روح کسی که مرگ را بر او حکم کرده نگه می دارد، [و به بدن باز نمی گرداند] و دیگر روح را تا سرآمدی معین باز می فرستد؛ مسلماً در این [واقعیت] برای مردمی که می اندیشند، نشانه هایی [بر قدرت خدا] ست.
خدا جانها را به هنگام مردنشان مى‌گيرد، و نيز جان كسانى را كه در خواب خود نمرده‌اند. جانهايى را كه حكم مرگ بر آنها رانده شده نگه مى‌دارد و ديگران را تا زمانى كه معين است بازمى‌فرستد. در اين عبرتهاست براى آنهايى كه مى‌انديشند.
خداوند جانها را به هنگام مرگ آنها، و نیز آن را که نمرده است در خوابش، می‌گیرد، سپس آن را که مرگش را رقم زده است، نگاه می‌دارد، و دیگری را تا زمانی معین گسیل می‌دارد، بی‌گمان در این امر برای اندیشه‌وران مایه‌های عبرت است‌
خداست كه جانها را هنگام مرگشان مى‌گيرد و آن را كه نمرده باشد در خوابش [مى‌گيرد]. پس آن [جان‌] را كه حكم مرگ بر آن رفته است نگاه مى‌دارد و آن ديگر را تا سرآمدى نامبرده بازمى‌فرستد- كسى را كه هنگام مرگ او نرسيده از خواب بيدار مى‌كند-. هر آينه در اين براى مردمى كه مى‌انديشند نشانه‌هاست.
خداوند ارواح را به هنگام مرگ انسانها و در وقت خواب انسانها برمی‌گیرد. ارواح کسانی را که فرمان مرگ آنان را صادر کرده است نگاه می‌دارد، و ارواح دیگری را (که هنوز صاحبانشان اجلشان فرا نرسیده به تن) باز می‌گرداند تا سرآمد معیّنی (و وقت مشخّصی که پایان عمر است). در این مسأله (ی خواب و بیداری که همسان مردن و زنده شدن است) نشانه‌های روشنی (از مبدأ و معاد و قدرت خدا و ضعف انسانها) برای اندیشمندان است.
خدا جان‌های انسانی مردمان را هنگام مرگشان (به تمامی) همی می‌ستاند، و جان‌هایی را که در خوابشان نمرده‌اند (قبض می‌کند). پس جان‌های آنان را که مرگ را برشان حتمی کرده (برون بدن) نگاه می‌دارد، و آن دیگران را تا هنگامی معین (به زندگی دنیا) باز پس می‌فرستد. قطعاً در این (امر) برای مردمی که می‌اندیشند نشانه‌هایی (از قدرت و رحمت خدا) است.
خدا دریابد جانها را هنگام مرگشان و آنکه نمرده است در خوابگه خویش است پس نگاهدارد آن را که مرگ را بر او گذرانیده است و رها کند آن دگر را تا سرآمدی نامبرده همانا در این است آیتهائی برای گروهی که بیندیشند


الزمر ٤١ آیه ٤٢ الزمر ٤٣
سوره : سوره الزمر
نزول : ١ هجرت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٢٨
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«یَتَوَفّی»: کاملاً دریافت می‌دارد. به تمام و کمال قبض می‌کند و برمی‌گیرد. «الأنفُسَ»: ارواح. «مَوْتِها»: مراد مرگ اجسام است. «یُمْسِکُ الَّتی ...»: اشاره به حالت مرگ است که موت کبری است و در آن روحها با بدنها به طور کامل قطع رابطه می‌کنند و برای همیشه به عالم ارواح می‌روند. «یُرْسِلُ الأُخْری»: اشاره به حالت خواب یا موت صغری است که چهره ضعیفی از مرگ است و روحها با بدنها به طور ناقص قطع ارتباط می‌کنند. یا می‌توان گفت: ارواح میان عالم روحانی و دنیای جسمانی در جولان و نوسانند. «أَجَلٍ مُّسَمّیً»: مراد پایان عمر انسانها است. یادآوری: از این آیه استفاده می‌شود که: - انسان ترکیبی از روح و جسم است - روح موجودی جدا از جسم است و هنگامی که با آن رابطه پیدا کند نشانه حیات پدیدار می‌گردد - انسان به هنگام خواب در آستانه مرگ قرار می‌گیرد (نگا: انعام / ). عبدالکریم خطیب معتقد است که (نفس) در قرآن، نه روح است و نه جسم. بلکه انسانیّت انسان، یا انسان معنوی است (نگا: التفسیر القرآنی للقرآن).

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر

نکات آیه

۱ - خداوند، جان ستان انسان ها به هنگام مرگ (اللّه یتوفّى الأنفس حین موتها)

۲ - تنها خداوند جان ستان حقیقى انسان ها است و عوامل دیگر (چون عزرائیل) واسطه و مأمور او هستند. (اللّه یتوفّى الأنفس حین موتها) تقدم اسم جلاله (اللّه) بر خبر فعلى مقید، تخصیص مضمون خبر است. بنابراین اختصاص جان ستاندن به خداوند - در حالى که در آیات دیگر این عمل به فرشته مخصوص (ملک الموت) نسبت داده شده - گویاى حقیقت بالا است.

۳ - روحِ انسان تمام حقیقت او است. (اللّه یتوفّى الأنفس حین موتها) «توفّى» (مصدر «یتوفّى») به معناى دریافت تام و کامل شىء است و آنچه از انسان به وقت مرگ دریافت مى شود، روح او است نه جسم وى. با توجه به این معنا دو حقیقت روشن مى شود: ۱- حقیقت انسان به روح او است که در دنیا و آخرت باقى و جاودانه است. ۲- انسان از دو عنصر جسم و روح تشکیل یافته که به هنگام مرگ از هم جدا مى شوند.

۴ - مرگ، دریافت کامل حقیقت آدمى است. (اللّه یتوفّى الأنفس حین موتها)

۵ - جسم و روح آدمى، دو حقیقت بوده و به هنگام مرگ از هم جدا مى شوند. (اللّه یتوفّى الأنفس حین موتها)

۶ - جدا شدن روح از بدن به هنگام خواب (و الّتى لم تمت فى منامها) در برداشت یاد شده «و الّتى» عطف بر «الأنفس» دانسته شده است; یعنى، «یتوفّى نفس الّتى لم تمت فى منامها; خدا دریافت مى کند روح کسى که نمرده و در حال خواب است».

۷ - خواب، پدیده اى شبیه به مرگ (اللّه یتوفّى الأنفس حین موتها و الّتى لم تمت فى منامها) کاربرد «توفّى» در مورد خواب انسان، به مانند کاربرد آن در مورد مرگ او، ناظر به شباهت مرگ و خواب مى باشد.

۸ - بقاى روح آدمى در عالم پس از مرگ (فیمسک الّتى قضى علیها الموت)

۹ - بازگشت روح به بدن، پس از مرگ در دنیا ممکن نیست. (فیمسک الّتى قضى علیها الموت) برداشت یاد شده با توجه به معناى امساک است که به معناى چنگ زدن به چیزى و حفظ آن مى باشد.

۱۰ - مرگ، قضا و حکم صادره از سوى خداوند و سرنوشتى محتوم (اللّه یتوفّى الأنفس حین موتها ... فیمسک الّتى قضى علیها الموت)

۱۱ - بازگشت روح به بدن، هنگام بیدار شدن از خواب (و یرسل الأُخرى إلى أجل)

۱۲ - حیات و عمر آدمى در دنیا، محدود و داراى مدت معین و مشخص (و یرسل الأُخرى إلى أجل) کاربرد واژه «أجل» در مورد انسان، به معناى مدت تعیین شده براى حیات انسان است (مفردات راغب).

۱۳ - «زندگى و مرگ» و «خواب و بیدارى» انسان ها، تحت تدبیر خداوند قرار دارد. (اللّه یتوفّى الأنفس حین موتها و الّتى لم تمت فى منامها ... و یرسل الأُخرى إلى أجل مسمًّى)

۱۴ - حقیقت خواب، خروج روح از بدن و حقیقت بیدارى بازگشت آن به بدن است. (اللّه یتوفّى الأنفس حین موتها و الّتى لم تمت فى منامها ... و یرسل الأُخرى إلى أجل مسمًّى) برداشت یاد شده با توجه به این نکته است که خداوند مى فرماید: جان انسان ها را در حال خواب دریافت مى کنم و کسانى که مرگشان در آن حال مقدر شده باشد در همین حال مى میرند و آن دسته که برایشان مقدر نشده باشد آن جان رها و آزاد مى گردد تا اجلشان فرا رسد. پس روح انسان در حال خواب قبض مى شود و این همان حقیقت خواب است و وقتى در حال بیدارى به بدن بازمى گردد تا اجل فرا رسد، این همان حقیقت بیدارى مى باشد.

۱۵ - «حیات و مرگ» و «خواب و بیدارى»، در بردارنده آیات متعدد خداوند و جلوه هاى گوناگون قدرت او (اللّه یتوفّى الأنفس حین موتها ... فیمسک ... و یرسل الأُخرى ... إنّ فى ذلک لأیت) جمع آمدن «آیات» مى رساند که آیه و نشانه بودن «حیات و مرگ» و «خواب و بیدارى»، از جهات مختلف و گوناگون است.

۱۶ - تنها متفکران و اندیشمندان، از توان لازم براى بهره مندى از معارف بلند قرآن برخوردارند. (اللّه یتوفّى الأنفس حین موتها ... إنّ فى ذلک لأیت لقوم یتفکّرون)

۱۷ - تفکر و اندیشه وسیله درک درست حقایق الهى (إنّ فى ذلک لأیت لقوم یتفکّرون)

روایات و احادیث

۱۸ - «عن أبى جعفر(ع) قال: ما من أحد ینام إلاّ عرجت نفسه إلى السماء و بقیت روحه فى بدنه و صار بینهما سبب کشعاع الشمس فإن أذن اللّه فى قبض الأرواح اجابت روح النفس و إذا اذن اللّه فى رد الروح أجابت النفس الروح و هو قوله سبحانه: «اللّه یتوفّى الأنفس حین موتها و الّتى لم تمت فى منامها»;[۱] امام باقر(ع) فرمود: هیچ کس نیست که به خواب رود مگر این که نفس او به آسمان مى رود و روح او در بدنش مى ماند و ارتباطى مشابه خورشید و شعاعش بین نفس و روح باقى مى ماند. پس اگر خداوند اجازه در قبض روح ها دهد، روح نفس را اجابت مى کند [و مرگ حاصل مى شود] و اگر خداوند اجازه دهد روح برگردد و (قبض نشود) نفس آن را پذیرفته و به او ملحق مى شود و این سخن خداوند سبحان است که مى فرماید: اللّه یتوفّى الأنفس حین موتها».

۱۹- «سئل الصادق(ع) عن قول اللّه عزّوجلّ «اللّه یتوفّى الأنفس حین موتها» ...فقال إنّ اللّه تبارک و تعالى جعل لملک الموت أعوناً من الملائکة یقبضون الأرواح... فتتوفّاهم الملائکة و یتوفّاهم ملک الموت من الملائکة مع ما یقبض هو و یتوفّاه اللّه عزّوجلّ من ملک الموت;[۲] از امام صادق(ع) درباره سخن خداوند عزّوجلّ: «اللّه یتوفّى الأنفس حین موتها» سؤال شد، حضرت فرمود: خداوند - تبارک و تعالى - براى ملک الموت دستیارانى از ملائکه قرار داده که ارواح را قبض مى کنند... پس آنها را ملائکه دریافت مى کنند و ملک الموت ارواح را از ملائکه دریافت مى کند و به همراه ارواحى که خودش قبض نموده، ضمیمه مى نماید و خداوند از ملک الموت تمامى ارواح را دریافت مى کند».

موضوعات مرتبط

  • اجل: اجل مسمى ۱۲
  • انسان: ابعاد انسان ۵; اجل انسان ۱۲; حقیقت انسان ۳، ۴; محدودیت عمر انسان ۱۲
  • بدن: حقیقت بدن ۵
  • بیدارى: آثار بیدارى ۱۱; بیدارى از آیات خدا ۱۵; حقیقت بیدارى ۱۴، ۱۸; منشأ بیدارى ۱۳; نقش بیدارى ۱۵
  • تشبیهات قرآن: تشبیه به مرگ ۷; تشبیه خواب ۷
  • تفکر: آثار تفکر ۱۷
  • توحید: توحید افعالى ۲
  • حقایق: ابزار درک حقایق ۱۷
  • حیات: حیات از آیات خدا ۱۵; نقش حیات ۱۵
  • خدا: آثار اذن خدا ۱۸; آثار تدبیر خدا ۱۳; اختصاصات خدا ۲; افعال خدا ۱; مقدرات خدا ۱۰; نشانه هاى قدرت خدا ۱۵
  • خواب: آثار خواب ۶; حقیقت خواب ۷، ۱۴، ۱۸; خواب از آیات خدا ۱۵; منشأ خواب ۱۳; نقش خواب ۱۵
  • روح: استحاله بازگشت روح ۹; بازگشت روح ۱۴، ۱۸; بقاى روح ۸; حقیقت روح ۵; زمینه بازگشت روح ۱۱; قابض روح ۱، ۲; مفارقت روح ۵، ۶، ۱۴، ۱۸; نقش روح ۳
  • زندگى: منشأ زندگى ۱۳
  • عزرائیل: نقش عزرائیل ۲، ۱۹
  • علما: علما و قرآن ۱۶
  • قرآن: استفاده از قرآن ۱۶; تشبیهات قرآن ۷
  • کارگزاران خدا : ۲
  • متفکران: متفکران و قرآن ۱۶
  • مردگان: احیاى مردگان ۹
  • مرگ: آثار مرگ ۴، ۵; حتمیت مرگ ۱۰; مرگ از آیات خدا ۱۵; منشأ مرگ ۱، ۲، ۱۳; نقش مرگ ۱۵
  • ملائکه: ملائکه مرگ ۲، ۱۹

منابع

  1. مجمع البیان، ج ۸، ص ۷۸۱; نورالثقلین، ج ۴- ، ص ۴۸۷، ح ۵۶.
  2. من لایحضره الفقیه، ج ۱، ص ۸۲، ح ۲۶; بحارالأنوار، ج ۶، ص ۱۴۴، ح ۱۵.