الإسراء ٣٤

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۳۱ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۴:۵۸ توسط 127.0.0.1 (بحث) (افزودن سال نزول)


ترجمه

و به مال یتیم، جز به بهترین راه نزدیک نشوید، تا به سر حد بلوغ رسد! و به عهد (خود) وفا کنید، که از عهد سؤال می‌شود!

|و به مال يتيم نزديك نشويد مگر به طريقى كه بهتر است، تا آن‌گاه كه به حدّ بلوغش برسد، و به پيمان وفا كنيد كه پيمان بازخواست شدنى است
و به مال يتيم -جز به بهترين وجه- نزديك مشويد تا به رشد برسد، و به پيمان [خود] وفا كنيد، زيرا كه از پيمان پرسش خواهد شد.
و هرگز به مال یتیم نزدیک نشوید مگر آنکه راه خیر و طریق بهتری (به نفع یتیم) منظور دارید، تا آنکه به حد بلوغ و رشد خود برسد، و همه به عهد خود باید وفا کنید که البته (در قیامت) از عهد و پیمان سؤال خواهد شد.
و به مال یتیم تا زمانی که به سنّ بلوغ و رشدش برسد، جز به بهترین شیوه نزدیک نشوید؛ و به عهد و پیمان وفا کنید، زیرا [روز قیامت] درباره پیمان بازخواست خواهد شد.
جز به وجهى نيكوتر، به مال يتيم نزديك مشويد تا آنگاه كه به حد بلوغش برسد. و به عهد خويش وفا كنيد كه بازخواست خواهيد شد.
و به مال یتیم جز به شیوه‌ای که نیکوتر است، نزدیک مشوید، تا آنگاه که به کمال بلوغش برسد، و به پیمان وفا کنید، چرا که از پیمان پرسیده خواهد شد
و به مال يتيم جز به شيوه‌اى كه نيكوتر است نزديك مشويد تا به نيرو و بلوغ خود برسد. و به پيمان خويش وفا كنيد، كه از پيمان پرسيده خواهد شد.
و در مال یتیم تصرّف نکنید مگر به شیوه‌ای که (در حفظ و بهره‌وری آن مفیدتر و) بهتر باشد. (بدین کار ادامه دهید) تا این که یتیم به سنّ بلوغ می‌رسد (و می‌تواند در دارائی خود تصرّف کند و به نحو احسن آن را مورد بهره‌برداری قرار دهد). و به عهد و پیمان (خود که با خدا یا مردم بسته‌اید) وفا کنید، چرا که از (شما روز رستاخیز درباره‌ی) عهد و پیمان پرسیده می‌شود.
و به مال یتیم - جز به بهترین وجه - نزدیک مشوید، تا به رشدهایش رسد. و به پیمان وفا کنید، که همواره پیمان مورد سؤال بوده است.
و نزدیک نشوید مال یتیم را جز بدانچه آن است نکوتر تا برسد نیروی خویش را و وفا کنید به پیمان که پیمان است همانا پرسیده‌شده‌


الإسراء ٣٣ آیه ٣٤ الإسراء ٣٥
سوره : سوره الإسراء
نزول : ٨ بعثت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ١٩
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«لا تَقْرَبُوا»: مراد تصرّف و دست یازیدن است. «إِلاّ بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ»: مگر از راهی که بهترین راهها، و طریقه‌ای که سودمندترین طرائق باشد که با نگاهداری و افزایش آن انجام‌پذیر است. «أَشُدَّهُ»: مراد رشد عقلانی و حسن تصرّف در امور است (نگا: نساء / .

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر

نکات آیه

۱- تصرف بى جا و حیف و میل اموال یتیمان، ممنوع و حرام است. (و لاتقربوا مال الیتیم إلاّ بالتى هى أحسن)

۲- مال یتیم وسوسه انگیز و زمینه ساز لغزش انسان با تصرف به ناحق در آن است. (و لاتقربوا مال الیتیم إلاّ بالتى هى أحسن) به کار رفتن واژه «لاتقربوا» (نزدیک نشوید) به جاى «لاتأکلوا و لاتصرفوا» (نخورید و تصرف نکنید) ممکن است به این دلیل باشد که: اموال یتیمان به دلیل حامى جدّى نداشتن، در معرض دخل و تصرفهاى عدوانى و حیف و میلهاى به ناحق است.

۳- پرهیز از هرگونه امرى که موجب حیف و میل مال یتیم و تصرف به ناحق در آن شود، واجب و لازم است. (و لاتقربوا مال الیتیم إلاّ بالتى هى أحسن)

۴- اهتمام اسلام به حمایت از مال و منافع یتیمان و عناصر ضعیف و بى پشتیبان جامعه (و لاتقربوا مال الیتیم إلاّ بالتى هى أحسن)

۵- ثبوت حق مالکیت براى افراد نابالغ (و لاتقربوا مال الیتیم ... حتى یبلغ أشدّه) «یتیم» در لغت، به طفلى گفته مى شود که قبل از بلوغ، از پدرش جدا شده و او را از دست بدهد (مفردات راغب).

۶- امکان مالکیت بدون کار (و لاتقربوا مال الیتیم) از آنجایى که یتیم طفلى است که پدر خود را از دست داده است و در آن سن و سال هم امکان کار کردن براى وى وجود ندارد. و یکى از طبیعى ترین راههاى مالک شدن یتیم، ارث است که از طریق کار به دست نمى آید. با توجه به این نکته ها، مطلب فوق قابل استناد به آیه است.

۷- تصرف در اموال و دارایى هاى یتیمان با رعایت مصالح آنان، مجاز و مشروع است. (و لاتقربوا مال الیتیم إلاّ بالتى هى أحسن)

۸- جواز تصرف در مال یتیم، مشروط به رعایت بالاترین سطح مصالح وى است. (و لاتقربوا مال الیتیم إلاّ بالتى هى أحسن)

۹- تصرف بى جا در اموال یتیمان و حیف و میل آنها، امرى رایج و شایع در میان اعراب جاهلى (و لاتقربوا مال الیتیم)

۱۰- عهده داران مال یتیم، موظف به انتخاب ثمربخش ترین شیوه حفظ و به کاراندازى آن (و لاتقربوا مال الیتیم إلاّ بالتى هى أحسن) برداشت فوق، مبتنى بر این است که مخاطب «لاتقربوا...» متصدیان امور یتیمان باشند که خداوند، به آنها دستور مى دهد: «جز با رعایت مصالح آنها، نباید در آن اموال دخل و تصرف کنند». بنابراین مراد از «التى هى أحسن» تصرف ثمربخش و مفید است.

۱۱- یتیم، از تصرف در مال خویش تا هنگام رسیدن به مراحل رشد و بلوغ کافى، ممنوع است. (حتى یبلغ أشدّه) «حتى یبلغ أشدّه» غایت کفالت یتیم است; یعنى، شما اى متکفلان ایتام! از اموال آنها مراقبت کنید و در آنها دخل و تصرف بى جا نکنید تا زمانى که آنان به رشد کافى برسند و این حکایت از آن دارد که یتیم، قبل از رسیدن به رشد لازم، حق تصرف در اموال خود را ندارد.

۱۲- عدم جواز تصرف در مال یتیم براى دیگران، پس از رسیدن وى به حد بلوغ و رشد اقتصادى (و لاتقربوا ... حتى یبلغ أشدّه) با توجه به اینکه پیام آیه، در راستاى حقظ منافع یتیم است و بدیهى است که صرف بلوغ جسمى و سنى - بدون بلوغ فکرى و اقتصادى وى - تضمین کننده منافع و مصالح او نخواهد بود و «حتى یبلغ أشدّه» غایت براى تصرف مجاز از سوى سرپرستان امور ایتام است; بنابراین معنا چنین مى شود: شما جز جایى که در جهت مصالح یتیمان باشد، تصرف نکنید تا زمانى که آنان به بلوغ کافى برسند و وقتى آنها به بلوغ رسیدند، حق تصرف ندارید.

۱۳- امکان انفکاک حق مالکیت از حق تصرف (و لاتقربوا مال الیتیم ... حتى یبلغ أشدّه) از اینکه یتیم، على رغم مالک بودنش، حق تصرف قبل از بلوغ را ندارد و اولیاى وى، على رغم مالک نبودنشان، حق تصرف در مال یتیم را دارند، به دست مى آید که مالکیت و جواز تصرف، انفکاک پذیر هستند.

۱۴- صغیر بودن و رشد و درک اقتصادى نداشتن، دو عامل حجر و مانع حق تصرف فرد در مال خویش است. (حتى یبلغ أشدّه) بیان غایت زمان ممنوعیت حق تصرف یتیم، در واقع بیان کننده ملاک حق تصرف در مال است و آن، بلوغ و رشد اقتصادى است. بنابراین یتیم بودن، خصوصیت و موضوعیت ندارد.

۱۵- وفاى به عهد و پیمان، لازم و واجب است. (و أوفوا بالعهد)

۱۶- انسان، در قبال عهد و پیمان خویش مسؤول است. (إن العهد کان مسئولاً)

۱۷- قبول سرپرستى اموال یتیم، تعهدى مسؤولیت آور است. * (و لاتقربوا مال الیتیم ... و أوفوا بالعهد إن العهد کان مسئولاً) احتمالاً «أوفوا...» با توجه به اینکه پس از جمله «لاتقربوا مال الیتیم» آمده است، از نوع ذکر عام پس از خاص باشد. بنابراین کفالت اموال یتیمان، مى تواند از موارد معاهدات باشد.

۱۸- توجه به مورد سؤال قرار گرفتن انسان در قبال تعهدات خویش، زمینه ساز پایبندى بیشتر به آن است. (و أوفوا بالعهد إن العهد کان مسئولاً) از اینکه خداوند، پس از دستور به رعایت عهدها و معاهدات، فرموده است: «انسانها، در قبال آنها بازخواست خواهند شد» به دست مى آید که توجه دادن به این نکته، خود نوعى ایجاد انگیزش براى رعایت آنهاست.

روایات و احادیث

۱۹- «عن أبى جعفر(ع) قال:... بعث الله محمداً و ... أنزل علیه فى سورة بنى اسرائیل بمکة ... و أنزل نهیاً عن أشیاء حذّر علیها و لم یغلّظ فیها ولم یتواعد علیها و قال: ... «و لاتقربوا مال الیتیم إلاّ بالتى هى أحسن حتى یبلغ أشدّه و أوفوا بالعهد إن العهد کان مسئولاً»...;[۱] امام باقر(ع) فرمود:... خداوند حضرت محمد(ص) را برانگیخت و ... بر او آیاتى از سوره بنى اسرائیل را در مکه نازل فرمود ... که در آن آیات از چیزهایى نهى کرده که پرهیز از آنها لازم است; ولى در آن نهیها غلظت و شدت نشان نداده و بر مرتکبین آن موارد وعید عذاب نداده است و فرمود: ... و لاتقربوا مال الیتیم إلاّ بالتى هى أحسن حتى یبلغ أشده و أوفوا بالعهد إن العهد کان مسئولاً»....

۲۰- «عن عبدالله بن سنان عن أبى عبدالله(ع) قال: سأله أبى و أنا حاضر عن الیتیم حتى یجوز أمره؟ قال: «حتى یبلغ أشدّه» قال: و ما «أشده» قال: الإحتلام، ... ;[۲] عبدالله بن سنان گوید: من همراه پدرم بودم که او از حضرت امام صادق(ع) در باره یتیم سؤال کرد که چه موقع امر او نافذ است؟ حضرت فرمود: «حتى یبلغ أشدّه» پدرم پرسید مقصود از «أشدّه» [در سخن خدا ]چیست؟ حضرت فرمود: محتلم شدن ...».

۲۱- «عن أبى عبدالله(ع) قال: إذا بلغ الغلام أشدّه ثلاث عشرة سنة و دخل فى الأربع عشرة سنة وجب علیه ما وجب على المحتلمین احتلم أم لم یحتلم ... جاز له کلّ شىء من ماله إلاّ أن یکون ضعیفاً أو سفیهاً;[۳] از امام صادق(ع) روایت شده است که فرمود: هر گاه پسر به رشد لارم رسد; یعنى، به سیزده سالگى رسیده و داخل چهاردهمین سال خود شود، بر او واجب مى شود آنچه که بر محتلم شدگان واجب است; خواه محتلم شده باشد یا نه ... جایز است براى او تصرف در تمام اموالش مگر آنکه ضعیف یا سفیه باشد».

۲۲- «عن أبى الحسن موسى بن جعفر(ع) عن أبیه فى قول الله جلّوعزّ: «و أوفوابالعهد إن العهد کان مسئولاً» ... قال: العهد ما أخذ النبى(ص) على الناس فى مودتنا و طاعة أمیرالمؤمنین(ع) أن لایخالفوه و لایتقدموه و لایقطعوا رحمه و أعلمهم انهم مسئولون عنه...;[۴] امام موسى بن جعفر(ع) از پدرش امام صادق(ع) در باره سخن خدا ... «و أفوا بالعهد إن العهد کان مسئولاً» روایت کرده است که فرمود:[مراد از]عهد، پیمانى است که پیامبر(ص) از مردم در مورد محبت و دوستى ما و اطاعت از امیرالمؤمنین(ع) گرفته است که با او مخالفت نکنند، از او پیشى نگیرند، رحم او را قطع نکنند و نیز پیامبر(ص) به مردم اعلام کرد که در مقابل این عهد مسؤولند...».

۲۳- «عن أبى بصیر قال: قال أبوعبدالله(ع): إذا بلغ العبد ثلاثاً و ثلاثین سنة فقد بلغ أشدّه...;[۵] ابوبصیر روایت کرده است که امام صادق(ع) فرمود: آن گاه که بنده به سن ۳۳ سالگى برسد ... به رشد لازم رسیده است [و این است مقصود از] «بلغ أشدّه»...».

موضوعات مرتبط

  • احتلام: آثار احتلام ۲۰
  • احکام ۱، ۳، ۵، ۷، ۸، ۱۰، ۱۱، ۱۲، ۱۴، ۱۵:
  • اطاعت: اطاعت از امام على(ع) ۲۲
  • امام على(ع): محبت امام على(ع) ۲۲
  • انسان: سن رشد انسان ۲۳; لغزشگاههاى انسان ۲; مسؤولیت انسان ۱۶
  • بلوغ: آثار بلوغ ۱۱; احکام بلوغ ۲۱; سن بلوغ ۲۱
  • جاهلیت: رسوم جاهلیت ۹; غصب مال یتیم در جاهلیت ۹
  • حجر: احکام حجر ۱۴; عوامل حجر ۱۴
  • حقوق: حق تصرف ۱۳; حق مالکیت ۱۳
  • خدا: نواهى خدا ۱۹
  • ذکر: آثار ذکر پرسش از عهد ۱۸
  • سفاهت: آثار سفاهت ۱۴
  • سفیه: محجوریت سفیه ۱۴
  • ضعفا: اهمیت حفظ مال ضعفا ۴; اهمیت رعایت مصالح ضعفا ۴
  • عهد: احکام عهد ۱۵; اهمیت وفاى به عهد ۱۶; زمینه وفاى به عهد ۱۸; وجوب وفاى به عهد ۱۵
  • کودک: مالکیت کودک ۵; محجوریت کودک ۱۴
  • گناه: زمینه گناه ۲
  • مالکیت: احکام مالکیت ۵، ۶، ۱۳، ۱۴; اسباب مالکیت ۶
  • محرمات ۱:
  • مسؤولیت: عوامل مؤثر در مسؤولیت ۱۷
  • واجبات ۳، ۱۵:
  • وسوسه: زمینه وسوسه ۲
  • یتیم: آثار بلوغ یتیم ۱۲; آثار ولایت یتیم ۱۷; احکام مال یتیم ۱، ۳، ۷، ۸، ۱۰، ۱۱، ۱۲; احکام یتیم ۱۲، ۲۰; اهمیت رعایت مصالح یتیم ۴; اهمیت محافظت از مال یتیم ۴; بلوغ یتیم ۱۱، ۲۰; تصرفات یتیم ۱۱; حرمت تصرف در مال یتیم ۱; خطر تصرف در مال یتیم ۲; رشد اقتصادى یتیم ۱۲; رعایت مصالح یتیم ۷، ۸; شرایط تصرف در مال یتیم ۷، ۸; محافظت از مال یتیم ۱۰; محدوده تصرف در مال یتیم ۱۲; مسؤولیت اولیاى یتیم ۱۰; نقش مال یتیم ۲; نهى از غصب مال یتیم ۱۹; وجوب محافظت از مال یتیم ۳

منابع

  1. کافى، ج ۲، ص ۳۰، ح ۱; بحارالأنوار، ج ۶۶، ص ۸۷، ح ۳۰.
  2. خصال صدوق، ص ۴۹۵، ح ۳، أبواب ثلاثة عشر; نورالثقلین، ج ۱، ص ۷۷۸، ح ۳۴۰.
  3. خصال صدوق، ص ۴۹۵، ح ۴، أبواب ثلاثة عشر; نورالثقلین، ج ۳، ص ۱۶۴، ح ۲۰۴.
  4. بحارالأنوار، ج ۲۴، ص ۱۸۷، ح ۱.
  5. خصال، ص ۵۴۵، ح ۲۳; تفسیربرهان، ج ۲، ص ۴۱۹، ح ۲.