آل عمران ٢٠

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۳۱ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۴:۳۴ توسط 127.0.0.1 (بحث) (افزودن سال نزول)


ترجمه

اگر با تو، به گفتگو و ستیز برخیزند، (با آنها مجادله نکن! و) بگو: «من و پیروانم، در برابر خداوند (و فرمان او)، تسلیم شده‌ایم.» و به آنها که اهل کتاب هستند [= یهود و نصاری‌] و بی‌سوادان [= مشرکان‌] بگو: «آیا شما هم تسلیم شده‌اید؟» اگر (در برابر فرمان و منطق حق، تسلیم شوند، هدایت می‌یابند؛ و اگر سرپیچی کنند، (نگران مباش! زیرا) بر تو، تنها ابلاغ (رسالت) است؛ و خدا نسبت به (اعمال و عقاید) بندگان، بیناست.

پس اگر با تو به محاجّه برخاستند بگو: من و هر كه پيرو من است روى دل به خدا سپرديم. و به كسانى كه كتاب داده شدند و به بى‌سوادان [مشرك كه كتاب ندارند،] بگو: آيا اسلام آورديد؟ پس اگر مسلمان شدند قطعا هدايت يافته‌اند، و اگر روى برتافتند تنها رساندن پيام ب
پس اگر با تو به محاجّه برخاستند، بگو: «من خود را تسليم خدا نموده‌ام، و هر كه مرا پيروى كرده [نيز خود را تسليم خدا نموده است‌].» و به كسانى كه اهل كتابند و به مشركان بگو: «آيا اسلام آورده‌ايد؟» پس اگر اسلام آوردند، قطعاً هدايت يافته‌اند، و اگر روى برتافتند، فقط رساندن پيام بر عهده توست، و خداوند به [امور] بندگان بيناست.
پس اگر با تو (برای مخالفت با دین حقّ، به باطل) احتجاج کنند، بگو: من و پیروانم خود را تسلیم امر خدا نموده‌ایم. و بگو با اهل کتاب و با امّیان: آیا شما هم (چون حق پدیدار شود) تسلیم حق شده و ایمان آرید؟ و چنانچه ایمان آرند هدایت یافته‌اند و اگر (از حق) روی گردانند بر تو چیزی جز تبلیغ (دین خدا) نیست و خداوند به حال بندگان بیناست.
پس اگر با تو جدال و گفتگوی خصومت آمیز کردند، [فقط در پاسخشان] بگو: من و همه پیروانمْ وجود خود را تسلیم خدا کرده ایم. و به اهل کتاب و به بی سوادانِ [مشرک] بگو: آیا شما هم تسلیم شده اید؟ پس اگر تسلیم شوند، قطعاً هدایت یافته اند، و اگر روی گرداندند [برتو دشوار و سخت نیاید] که آنچه بر عهده توست فقط ابلاغ [پیام خدا] ست؛ و خدا به بندگان بیناست.
اگر با تو به داورى برخيزند بگوى: من و پيروانم در دين خويش به خدا اخلاص ورزيديم. به اهل كتاب و مشركان بگو: آيا شما هم به خدا اخلاص ورزيده‌ايد؟ اگر اخلاص ورزيده‌اند پس هدايت يافته‌اند و اگر رويگردان شده‌اند، بر تو تبليغ است و بس، و خدا بندگان را مى‌بيند.
و اگر با تو محاجه کردند بگو من و هر آن کس که پیرو من است روی دل به سوی خداوند می‌نهیم، و به اهل کتاب و قوم بی‌کتاب [مشرکان عرب‌] بگو آیا اسلام می‌آورید؟ اگر اسلام آوردند، به راستی راهیاب شده‌اند و اگر رویگردان شدند، همین رساندن پیام بر تو است و خداوند بر [احوال‌] بندگانش بیناست‌
اگر با تو ستيزه و گفتگو كنند، بگو: من روى خود را به سوى خدا نهاده‌ام و پيروانم نيز [چنين كرده‌اند]، و به آنان كه كتابشان داده‌اند و به آنان كه كتاب [آسمانى‌] ندارند- مشركان- بگو: آيا شما هم [به خدا] روى نهاده‌ايد- خداى را گردن نهاده‌ايد-؟ پس اگر [خداى را] گردن نهاده‌اند راه راست يافته اند و اگر روى بگردانند بر تو رساندن پيام است و بس، و خدا به [حال‌] بندگان بيناست.
پس اگر با تو به ستیز پرداختند، بگو: من و کسانی که از من پیروی نموده‌اند، خویشتن را تسلیم خدا کرده‌ایم و رو بدو نموده‌ایم. و بگو به اهل کتاب (یعنی یهودیان و مسیحیان) و به بیسوادان (یعنی مشرکان عرب): آیا شما تسلیم شده‌اید؟ اگر تسلیم شوند، بیگمان هدایت یافته‌اند (و راه را از چاه باز شناخته‌اند) و اگر سرپیچی کنند (نگران مباش؛ زیرا) بر تو ابلاغ (رسالت) است و بس، و خدا بینا به (اعمال و عقائد) بندگان است.
پس اگر با تو به محاجّه برخاستند، بگو: «من (تمام) چهره‌ی (هستی) خود را برای خدا تسلیم نمودم و (نیز) هر که مرا پیروی کرد و برای کسانی که به آنان کتاب (وحیانی) داده شده.» و (نیز) به ناآگاهان (از کتاب‌های وحیانی) بگو: آیا (در برابر خدا) تسلیم شدید؟» پس اگر تسلیم شدند، به‌راستی هدایت یافته‌اند و اگر روی برتافتند، تنها رساندن پیام (ربانی) بر (عهده‌ی) تو است‌. و خدا به (امور) بندگان بسی بیناست.
پس اگر با تو در ستیزند بگو روی آوردم به سوی خدا و آنکه مرا پیروی کرد و بگو بدانان که داده شدند کتاب را و امیون (مادرزادگان یا ناخوانایان) آیا اسلام آوردید پس اگر اسلام آوردند همانا هدایت یافتند و اگر پشت کردند نیست بر تو جز رساندن و خدا به بندگان است بینا


آل عمران ١٩ آیه ٢٠ آل عمران ٢١
سوره : سوره آل عمران
نزول : ٣ هجرت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٣٢
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«حَآجُّوکَ»: با تو جدال و ستیزه کردند. «أَسْلَمْتُ وَجْهِیَ ِللهِ»: با تمام وجود فرمانبردار اوامر و نواهی خدایم و کسی را انباز او نمی‌گردانم. «وَجْه»: مراد ذات و وجود است. «مَنْ»: عطف بر ضمیر (تُ) است. «الأُمِّیِّینَ»: کسانی که نمی‌توانند بخوانند و بنویسند. بیسوادان. در اینجا مراد عربهای مشرک است. «أَأَسْلَمْتُمْ»: این واژه ماضی و استفهامی است؛ ولی مراد امر است و تقدیر چنین است: أَسْلِمُوا (نگا: مائده / ). «الْبَلاغ»: تبلیغ.

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر

نکات آیه

۱ - مجادله عالمان اهل کتاب با پیامبر (ص)، على رغم آگاهى آنان به حقیقت (من بعد ما جاءهم العلم ... فان حاجّوک فقل)

۲ - تسلیم کامل پیامبر (ص) و پیروانش، در برابر خداوند (فقل اسلمت وجهى للّه و من اتّبعن)

۳ - رهنمود خدا به پیامبر (ص)، مبنى بر ترک مجادله با عالمان جدالگر اهل کتاب (فان حاجّوک فقل اسلمت)

۴ - لزوم تسلیم در برابر حق و پرهیز از بحث جدال آمیز (فان حاجّوک فقل اسلمت)

۵ - محور آیین پیامبر (ص)، تسلیم در برابر خداوند (فقل اسلمت وجهى ... ءاسلمتم فان اسلموا)

۶ - پیامبر (ص)، مأمور دعوت اهل کتاب و مشرکان مکّه و درس نخواندگان فاقد کتاب به تسلیم در برابر خدا (و قل للّذین اوتوا الکتاب و الامّیّن ءاسلمتم)

۷ - فراگیرى دعوت اسلام نسبت به همگان (اهل کتاب و دیگران) (و قل للّذین اوتوا الکتاب و الامّیّن)

۸ - تسلیم در برابر خداوند، هدایت یافتن است. (فان اسلموا فقد اهتدوا)

۹ - انسان با اختیار خویش، دین را مى پذیرد و یا نفى مى کند. (فان اسلموا فقد اهتدوا و ان تولّوا)

۱۰ - پیامبر (ص)، نگران رویگردانى کافران، از تسلیم در برابر خدا (هدایت) (و ان تولّوا فانّما علیک البلاغ) از منحصر کردن وظیفه پیامبر (ص) به تبلیغ پیام الهى چنین برمى آید که گویا پیامبر (ص) علاوه بر ابلاغ پیام، خود را موظف مى دانست که مردم را در برابر خداوند، تسلیم کند.

۱۱ - پیامبر (ص)، نگران عدم ایفاى رسالت خویش، به صرف ابلاغ دین به مردم (و ان تولّوا فانّما علیک البلاغ) بنابراینکه «فانّما علیک البلاغ»، در برابر نگرانى پیامبر (ص) از انجام وظیفه باشد.

۱۲ - وظیفه پیامبر (ص)، تنها ابلاغ پیام خدا به مردم است; نه مجبور ساختن ایشان به ایمان. (فانّما علیک البلاغ)

۱۳ - تبیین محدوده وظیفه پیامبر (ص) از سوى خداوند، عامل اطمینان خاطر او (فانّما علیک البلاغ) به نظر مى رسد جمله «فانّما ... » به منظور اطمینان خاطر پیامبر (ص) ایراد شده باشد.

۱۴ - بینایى و آگاهى همه جانبه خداوند نسبت به بندگان (و اللّه بصیر بالعباد)

۱۵ - تهدید کافران از جانب خداوند (و ان تولّوا ... و اللّه بصیر بالعباد) ذکر جمله «و اللّه بصیر بالعباد»، که بیانگر آگاهى همه جانبه خداوند نسبت به بندگان است، در پى جمله «و ان تولّوا ... »، تهدیدى است براى آنان که از حق اعراض مى کنند. (کافران)

۱۶ - کافران نیز همچون مؤمنان، تحت حاکمیّت و نظارت خدا هستند. (و اللّه بصیر بالعباد) از کاربرد کلمه عبد بر کافران، حاکمیّت استفاده شده است.

۱۷ - هدایت یافتن انسان با انتخاب خود، ارزشمند است. (ءاسلمتم فان اسلموا فقد اهتدوا و ان تولّوا فانما علیک البلاغ)

۱۸ - ابلاغ دین از سوى پیامبر (ص)، اتمام حجّت خداوند بر مردم (فانّما علیک البلاغ و اللّه بصیر بالعباد)

موضوعات مرتبط

  • اتمام حجّت: ۱۸
  • ارزش: ملاکهاى ارزش ۱۷
  • اسلام: جهان شمولى اسلام ۷ ; تاریخ صدر اسلام ۱ ; ویژگیهاى اسلام ۵، ۷
  • اطمینان: عوامل اطمینان ۱۳
  • انبیا: دعوت انبیا ۶، ۱۱، ۱۲، ۱۸ ; قلمرو مسؤولیت انبیا ۱۲، ۱۳
  • انسان: اختیار انسان ۹، ۱۷ ; انسان و دین ۹
  • اهل کتاب: ۱، ۳، ۶ علماى اهل کتاب ۱، ۳
  • تسلیم: تسلیم به حق ۴ ; تسلیم به خدا ۲، ۵، ۸، ۱۰ ; دعوت به تسلیم ۶
  • خدا: تهدیدهاى خدا ۱۵ ; حاکمیّت خدا ۱۶ ; علم خدا ۱۴ ; نظارت خدا ۱۶
  • دعوت: ۶، ۱۱، ۱۲، ۱۸
  • دین: ۹ حقیقت دین ۵
  • کافران: ۱۰، ۱۶ تهدید کافران ۱۵; هدایت کافران ۱۰
  • مؤمنان: ۱۶
  • مجادله: مجادله ممنوع ۴ ; مجادله ناپسند ۱، ۳
  • محمّد (ص): انقیاد محمّد (ص) ۲ ; پیروان محمّد (ص) ۲ ; رسالت محمّد (ص) ۶، ۱۱، ۱۲، ۱۳، ۱۸ ; محمّد (ص) و اهل کتاب ۱، ۳، ۶ ; محمّد (ص) و مشرکان ۶ ; محمّد (ص) و کافران ۱۰
  • مشرکان: ۶ مشرکان مکّه ۶
  • هدایت: ارزش هدایت ۱۷ ; عوامل هدایت ۸

منابع