روایت:الکافی جلد ۱ ش ۱۳۱۵

از الکتاب


آدرس: الكافي، جلد ۱، كِتَابُ الْحُجَّة

الحسين بن محمد عن معلي بن محمد عن احمد بن محمد بن عبد الله عن علي بن محمد عن اسحاق الجلاب قال :

اِشْتَرَيْتُ‏ لِأَبِي اَلْحَسَنِ ع‏ غَنَماً كَثِيرَةً فَدَعَانِي فَأَدْخَلَنِي مِنْ إِصْطَبْلِ‏ دَارِهِ إِلَى مَوْضِعٍ وَاسِعٍ لاَ أَعْرِفُهُ فَجَعَلْتُ أُفَرِّقُ تِلْكَ اَلْغَنَمَ فِيمَنْ‏ أَمَرَنِي بِهِ فَبَعَثَ إِلَى‏ أَبِي جَعْفَرٍ وَ إِلَى وَالِدَتِهِ‏ وَ غَيْرِهِمَا مِمَّنْ أَمَرَنِي ثُمَّ اِسْتَأْذَنْتُهُ فِي اَلاِنْصِرَافِ إِلَى‏ بَغْدَادَ إِلَى وَالِدِي وَ كَانَ ذَلِكَ‏ يَوْمَ اَلتَّرْوِيَةِ فَكَتَبَ إِلَيَّ تُقِيمُ غَداً عِنْدَنَا ثُمَّ تَنْصَرِفُ قَالَ فَأَقَمْتُ فَلَمَّا كَانَ‏ يَوْمُ عَرَفَةَ أَقَمْتُ عِنْدَهُ وَ بِتُ‏ لَيْلَةَ اَلْأَضْحَى‏ فِي رِوَاقٍ‏ لَهُ فَلَمَّا كَانَ فِي اَلسَّحَرِ أَتَانِي فَقَالَ يَا إِسْحَاقُ‏ قُمْ قَالَ فَقُمْتُ فَفَتَحْتُ عَيْنِي فَإِذَا أَنَا عَلَى بَابِي‏ بِبَغْدَادَ قَالَ فَدَخَلْتُ عَلَى وَالِدِي وَ أَنَا فِي أَصْحَابِي فَقُلْتُ لَهُمْ عَرَّفْتُ‏ بِالْعَسْكَرِ وَ خَرَجْتُ‏ بِبَغْدَادَ إِلَى اَلْعِيدِ


الکافی جلد ۱ ش ۱۳۱۴ حدیث الکافی جلد ۱ ش ۱۳۱۶
روایت شده از : امام هادى عليه السلام
کتاب : الکافی (ط - الاسلامیه) - جلد ۱
بخش : كتاب الحجة
عنوان : حدیث امام هادى (ع) در کتاب الكافي جلد ۱ كِتَابُ الْحُجَّة‏ بَابُ مَوْلِدِ أَبِي الْحَسَنِ عَلِيِّ بْنِ مُحَمَّدٍ عَلَيْهِمَا السَّلَامُ وَ الرِّضْوَان‏
موضوعات :

ترجمه

کمره ای, اصول کافی ترجمه کمره ای جلد ۳, ۴۶۵

اسحاق جلاب گويد: من براى ابو الحسن (ع)، گوسفند بسيارى خريدم، مرا خواست و از مهار بند منزلش به جاى وسيعى برد كه آن را نمى‏دانستم و نمى‏شناختم و طبق دستور او گوسفندها را به هر كه فرموده بود بخش مى‏كردم و از آنها براى ابى جعفر (پسر بزرگش محمد كه پيش از آن حضرت مُرد و در بَلَد مدفون است) و مادرش و براى جز آنها كه دستور داده بود فرستاد، سپس از آن حضرت اجازه خواستم كه به بغداد نزد پدرم بروم، اين كار در روز ترويه بود، به من نوشت: فردا را نزد ما باش و سپس برگرد. گويد: خدمت امام ماندم و چون روز عرفه شد نزد آن حضرت ماندم و شب عيد قربان در آستانه‏اى كه داشت خوابيدم و هنگام سحر نزد من آمد و فرمود: اى اسحاق، برخيز. گويد: برخاستم و چشم باز كردم و ديدم به در خانه خودم در بغدادم و نزد پدرم رفتم و در ميان رفقاى خود بودم، به آنها گفتم: من روز عرفه را در سامره گذراندم و براى روز عيد به بغداد رسيدم.

مصطفوى‏, اصول کافی ترجمه مصطفوی جلد ۲, ۴۲۳

اسحاق جلاب گويد: براى امام هادى عليه السلام گوسفندان بسيارى خريدم، سپس مرا خواست و از اصطبل منزلش بجاى وسيعى برد كه من آنجا را نميشناختم، و در آنجا گوسفندان را بهر كه دستور داد، تقسيم كردم، و براى (پسرش) ابو جعفر و مادر او و ديگران دستور داد و فرستاد، آنگاه روز ترويه بود كه از حضرت اجازه گرفتم ببغداد نزد پدرم برگردم، بمن نوشت: فردا نزد ما باش و سپس برو. من هم بماندم و چون روز عرفه شد، نزد حضرت بودم و شب عيد قربان هم در ايوان خانه‏اش خوابيدم هنگام سحر نزد من آمد و فرمود: اى اسحاق برخيز، من برخاستم و چون چشم گشودم، خود را در خانه‏ام در بغداد ديدم، خدمت پدرم رسيدم و گرد رفقايم نشستم، بآنها گفتم: روز عرفه در سامره بودم و روز عيد ببغداد آمدم.

محمدعلى اردكانى, تحفة الأولياء( ترجمه أصول كافى) - جلد ۲, ۷۰۵

حسين بن محمد، از معلّى بن محمد، از احمد بن محمد بن عبداللَّه، از على بن محمد، از اسحاق جَلّاب روايت كرده است كه گفت: گوسفند بسيارى از براى امام على نقى عليه السلام خريدم، پس مرا طلبيد و از راه شترخان خانه خويش مرا داخل گردانيد و برد به جاى‏ گشاده‏اى كه آن را نمى‏شناختم و هرگز نديده بودم. پس شروع كردم كه آن گوسفندان را جدا مى‏كردم از براى كسانى كه حضرت مرا امر فرموده بود كه از براى ايشان جدا كنم و بفرستم، و آنها را فرستادم به نزد ابوجعفر (يعنى: محمد بن على بن ابراهيم بن موسى عليه السلام) و به نزد مادر آن حضرت و غير ايشان از كسانى كه مرا امر فرموده بود. پس در باب برگشتن به بغداد به سوى پدرم از آن حضرت رخصت طلبيدم، و آن روز، روز ترويه بود (يعنى: روز هشتم ماه ذى الحجّه). پس آن حضرت به من نوشت كه: «فردا در نزد ما مى‏مانى بعد از آن بر مى‏گردى». اسحاق مى‏گويد كه: ماندم چون روز عرفه شد، در نزد آن حضرت ماندم و در شب عيد قربان در ايوان آن حضرت شب را به روز آوردم، و چون سحر شد، به نزد من آمد و فرمود كه: «اى اسحاق، برخيز». اسحاق مى‏گويد كه: من برخاستم و چشم خود را گشودم، ديدم كه بر درِ خانه خويشم در بغداد، پس بر پدرم داخل شدم و ياران خود را ديدم كه به دور من در آمدند، به ايشان گفتم كه: در روز عرفه در سُرّ من رأى بودم و در بغداد به نماز عيد بيرون آمدم.


شرح

آیات مرتبط (بر اساس موضوع)

احادیث مرتبط (بر اساس موضوع)