گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱۸ بخش۴۱: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۵: خط ۵:


<span id='link359'><span>
<span id='link359'><span>
==رد استبعاد اعاده خلقت ، و بيان امكان آن با استناد به وقوع خلقت نخستين ==
و معناى آيه اين است كه: مگر خلقت نخستين، ما را عاجز و ناتوان كرد كه نتوانيم براى بار دوم خلق كنيم؟ يعنى: نه، ما از خلق اول عاجز نشديم، با اين كه خلقت اول، آفريدن از هيچ و بدون الگو است. پس چگونه خلقت دوم، كه اعاده همان خلق است، ما را عاجز مى كند.
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۸ صفحه : ۵۱۷ </center>
اين معنا در صورتى است كه كلمه «عَى» را به معناى عاجز شدن بگيريم. و اگر به معناى تعب و خستگى بگيريم، همچنان كه بعضى آن را ترجيح داده اند، معنا چنين مى شود كه:


و معناى آيه اين است كه : مگر خلقت نخستين ، ما را عاجز و ناتوان كرد كه نتوانيم براى بار دوم خلق كنيم؟ يعنى: نه ، ما از خلق اول عاجز نشديم ، با اينكه خلقت اول آفريدن از هيچ و بدون الگو است ، پس چگونه خلقت دوم كه اعاده همان خلق است ما را عاجز مى كند.
مگر ما از خلقت نخستين خسته شده ايم، كه ديگر بار نتوانيم خلقتى جديد كنيم؟ كه در حقيقت صاحبان اين پندار، خداى تعالى را با خود قياس كرده اند. چون انسان - و همچنين ساير حيوانات - وقتى كارى انجام مى دهد، و زياد هم انجام مى دهد، سرانجام دچار خستگى و كوفتگى بدن مى شود، و همين كوفتگى نمى گذارد به كار خود ادامه دهد، و از سر گيرد. ولى اگر از سر مى گرفت، همان كارى را كه از او بر مى آمد، انجام مى داد، ليكن اگر از سر نگرفت، چون توانايى نداشت و خسته شده بود. اما چنين نيست كه انجام دادن برايش محال باشد. نه، باز هم ممكن است، چون آنچه مى كند، با آنچه كرده، مثل هم اند.
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۸ صفحه : ۵۱۷ </center>
اين معنا در صورتى است كه كلمه ((عى (( را به معناى عاجز شدن بگيريم ، و اگر به معناى تعب و خستگى بگيريم ، همچنان كه بعضى آن را ترجيح داده اند، معنا چنين مى شود كه: مگر ما از خلقت نخستين خسته شده ايم كه ديگر بار نتوانيم خلقتى جديد كنيم ؟ كه در حقيقت صاحبان اين پندار خداى تعالى را با خود قياس كرده اند، چون انسان - و همچنين ساير حيوانات - وقتى كارى انجام مى دهد، و زياد هم انجام مى دهد سرانجام دچار خستگى و كوفتگى بدن مى شود، و همين كوفتگى نمى گذارد به كار خود ادامه دهد، و از سر گيرد، ولى اگر از سر مى گرفت همان كارى را كه از او برمى آمد انجام مى داد، ليكن اگر از سر نگرفت چون توانايى نداشت و خسته شده بود، اما چنين نيست كه انجام دادن برايش محال باشد، نه ، باز هم ممكن است ، چون آنچه مى كند با آنچه كرده مثل همند.


و اين معناى بدى نيست ، و ليكن بعضى گفته اند استعمال كلمه ((عى (( در معناى عجز فصيح تر است .
و اين معناى بدى نيست، وليكن بعضى گفته اند: استعمال كلمه «عَى» در معناى عجز فصيح تر است.
علاوه بر اين ، سوق دادن حجت از طريق عجز محال بودن عمل و نفى آن را هم مى رساند و مطلوب هم همان است . آيه شريفه مى خواهد محال بودن را نفى كند، به خلاف اينكه حجت را از راه خستگى سوق دهيم ، چون تنها دشوارى عمل را مى رساند نه محال بودنش را. و آنهايى كه منكر معادند نمى خواهند بگويند اين عمل دشوار است ، بلكه مى خواهند بگويند محال است، و چنين چيزى ممكن نيست.
علاوه بر اين، سوق دادن حجت از طريق عجز، محال بودن عمل و نفى آن را هم مى رساند و مطلوب هم همان است. آيه شريفه مى خواهد محال بودن را نفى كند، به خلاف اين كه حجت را از راه خستگى سوق دهيم. چون تنها دشوارى عمل را مى رساند نه محال بودنش را. و آن هايى كه منكر معادند، نمى خواهند بگويند اين عمل دشوار است، بلكه مى خواهند بگويند محال است، و چنين چيزى ممكن نيست.
<span id='link360'><span>
<span id='link360'><span>
==قدرت و علم خداوند در خلق و تدبير موجودات به حال خود باقى است ==
==قدرت و علم خداوند در خلق و تدبير موجودات به حال خود باقى است ==


۱۵٬۹۷۷

ویرایش