نتایج جستجو

آیات شامل این کلمه لهب‌ (۳ بار) شعله. مشتعل شدن آتش. اسم و مصدر هردو آمده است، به معنى غبار برخاسته نيز آيد [مرسلات:31]. نه گواراست و نه از شعله آتش باز

قهر قوب قوس قول قوم قوى ل لات لبث لبس لحم لسن لظى لعل لغو لفف لقى لمز لن لهب لهو لو لوح لولو لوم ليس ليل ما متع مثل مدد مرء مرج مرر مرى مزن مسس مطو معن

ذَات سَيَصْلَى عَنْه لَهَب مَالُه مَسَد نَارا يَدَا کَسَب

تفسیر آیات تَبَّتْ يَدا أَبِي لَهَبٍ وَ تَبَّ «1» ما أَغْنى‌ عَنْهُ مالُهُ وَ ما كَسَبَ «2» سَيَصْلى‌ ناراً ذاتَ لَهَبٍ «3» وَ امْرَأَتُهُ حَمَّالَةَ الْحَطَبِ

الحَطَب‌ِ «4» معلوم‌ ‌است‌ كسي‌ ‌که‌ برادرش‌ ابي‌ سفيان‌ ‌باشد‌ و شوهرش‌ ابي‌ لهب‌ ‌باشد‌ حمالة الحطب‌ ميشود ‌که‌ ميرفت‌ ‌در‌ صحرا و خارها ‌را‌ ميكند و ميآورد

رسيدگى مى‏كنيم: «تبّت» فعل ماضى مؤنث و «يداابى لهب» فاعل آنست «تّب» فعل ماضى و فاعلش ضمير مستتر به ابى لهب برمى‏گردد يعنى: دو دست ابالهب و خود او به زيان

آیات شامل این کلمه حمل‌ (۶۴ بار) امْرَأَتُه الْحَطَب فِي جِيدِهَا لَهَب وَ ذَات حَبْل نَارا مِن مَسَد کَسَب سَيَصْلَى در حال بارگیری...

[جنّ:15] امّا ستمگران هيزم جهنّم اند. ال فِي جِيدِهَا حَمّالَة حَبْل امْرَأَتُه لَهَب وَ مِن ذَات مَسَد نَارا سَيَصْلَى در حال بارگیری...

تکرار در قرآن: ۴(بار) لیست کلمات مشتق شده در حال بارگیری... ما ى ک لهب يدى ابو عن ه غنى اخذ ربب قول تبب ذلک الذى غير فى امن الا هم زيد يا فرعون قوم مول

[جنّ:15] امّا ستمگران هيزم جهنّم اند. ل فى ان حمل لو جيد جهنم ه ها قوم مرء کون لهب حبل على من ذات طرق ف سقى نور مسد قسط صلى رشد أما هم حرى س

قَرَار حَدَائِق أَصْلِحُوا حَمْل الْأُخْدُود الشّوْکَة إِرَم تَرَى بَيْنِکُم لَهَب إِن غَيْر إِذ بِعَاد الْوَقُود بِه الْحَب کَسَب تَکُون أَصْحَاب حَمَلْنَاه

سَيّئَة نَارا أَمْدَدْنَاهُم تَعْلَمُون بَلَى ذَات امْرِئ مِن بِفَاکِهَة لَهَب مَالُه کُل لا أَحَاطَت عَنْه امْرَأَتُه بِه شَيْء لَحْم اللّه حَمّالَة أَغْنَى

مَمْسُودَةٌ» زنى را گويند كه آشفته خلق باشد معنى آيه: در گردن او (زن ابى لهب) ريسمانى است از ليف يا شاخه خرما. رجوع شود به «تبب» اين لفظ فقط يكبار در قرآن

مَمْسُودَةٌ» زنى را گويند كه آشفته خلق باشد معنى آيه: در گردن او (زن ابى لهب) ريسمانى است از ليف يا شاخه خرما. رجوع شود به «تبب» اين لفظ فقط يكبار در قرآن

به (ت ب ب) رجوع كنيد. فِي الْحَطَب حَبْل حَمّالَة مِن امْرَأَتُه مَسَد وَ لَهَب ذَات در حال بارگیری...

دور جىء ذمم وصى نا ضلل سوء ام قرر سلسل دين کلل درى دحر حسب نذر قبس مرء فتن لهب شرر

صحب درى ظهر ذا بسل سرع شفق شرب اخر حمل ذکر شرک بحر خرج مول اهل فضل ذات شطن لهب

دعوت به حق بود. اعجاز: مفسرين نقل نموده چون اين سوره فرود آمد، عتبه پسر ابى لهب‌ «1» شواهد التنزيل ج 2 ص 205 و غاية المرام باب 141 ص 409. جلد 12 - صفحه 322

مايل به اسلام شده بود: أبو لهب به بدر نيامد و عاصم بن هشام را به عوض خود فرستاد. چون خبر فتح رسيد، ما نزديك زمزم بوديم كه أبو لهب آمد شخصى را به طلب أبو سفيان

ميشود «السلمان‌ منا اهل‌ البيت‌» ابي‌ لهب‌ مورد تَبَّت‌ يَدا أَبِي‌ لَهَب‌ٍ‌-‌ ‌الي‌ ‌قوله‌‌-‌ سَيَصلي‌ ناراً ذات‌َ لَهَب‌ٍ شد (‌آيه‌ 1 و 2 و 3) اسماء زن‌ ابي‌

‌قد‌ اشتدّ حرّه‌ و باب‌ ‌قد‌ اطبق‌ ‌علي‌ اهله‌ ‌في‌ نار لها كلب‌ و لجب‌ و لهب‌ ساطع‌ و قصيف‌ هائل‌ ‌لا‌ يظعن‌ مقيمها و ‌لا‌ يفادي‌ اسيرها و ‌لا‌ تفصم‌ كبولها

‌که‌ ‌براي‌ يك‌ نفر كافي‌ ‌بود‌ تمام‌ ‌آنها‌ ‌را‌ اطعام‌ و شير داد ‌که‌ ابو لهب‌ حمل‌ ‌بر‌ سحر كرد و فرمود ‌من‌ مبعوث‌ شدم‌ ‌آنها‌ ‌را‌ انذار فرمود و فرمود

رسانند. سعيد بن جبير روايت نموده‌ «1» كه: چون سوره «تبت يدا ابى لهب» نازل شد، زن أبو لهب بيامد تا پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم را اذيت كند، و او

جمعى از اهل شرك از قبيل ابو سفيان و ابو جهل و نضر بن حرث و امّ جميل زن ابو لهب آنحضرت را اذيّت و آزار مينمودند و سنگ ميزدند لذا خداوند جلد 3 صفحه 364 حجابى

‌که‌ ‌از‌ ‌هر‌ قبيله‌ يك‌ نفر انتخاب‌ شود ‌حتي‌ ‌از‌ قبيله‌ بني‌ هاشم‌ ابي‌ لهب‌ و يك‌ مرتبه‌ بريزيد دور بسترش‌ و ‌او‌ ‌را‌ بكشيد بني‌ هاشم‌ ‌با‌ تمام‌ قبائل‌

هستند ‌حتي‌ ‌اگر‌ ‌خدا‌ بخواهد پيغمبر ‌خود‌ ‌را‌ جهنم‌ ببرد و ابو جهل‌ و ابو لهب‌ ‌را‌ بهشت‌ فعل‌ قبيحي‌ نكرده‌ و جواب‌ ‌آنها‌ اينست‌ ‌که‌ حسن‌ و قبح‌ ‌از‌

جوشان‌ Amid searing wind and boiling water. ترتیل: ترجمه: «سَمُومٍ»: شعله و لهب خالص (نگا: طور / ). باد سوزان «حَمِیمٍ»: آب بسیار گرم و جوشان (نگا: انعام

بعضي‌ مثل‌ امير المؤمنين‌ اول‌ كسي‌ ‌بود‌ ‌که‌ اجابت‌ نمود بعضي‌ مثل‌ ابي‌ لهب‌ و امثال‌ ‌او‌ نپذيرفتند و بعضي‌ اعتذار جستند ‌که‌ ‌ما حقيت‌ تو ‌را‌ فهميديم‌

امرَأَت‌َ لُوطٍ اقول‌: ‌براي‌ كفار مناسب‌ ‌بود‌ ضرب‌ المثل‌ ‌به‌ پسر نوح‌ و ابي‌ لهب‌ ‌باشد‌ نكته اينكه‌ بامرأة لوط زده‌ ‌است‌ كنايه‌ و اشاره‌ بهمان‌ عايشه‌ و

فَتَعْساً لَهُمْ‌ ... (چنانكه در آيه‌اى ديگر مى‌فرمايد: «تَبَّتْ يَدا أَبِي لَهَبٍ») جلد 9 - صفحه 69 2- كفر، مايه‌ى تباهى و نابودى است. كَفَرُوا ... أَضَلَّ

است؟ این همه سرکشی و ناسپاسی چیست؟! مقاتل گوید: این آیه درباره عتبة بن ابى‌لهب نازل شده، موقعى که گفته بود من به آیه «وَالنَّجْمِ إِذا هَوى » کافر شده ام

(صحاح اللغة). بر این اساس «ظلّ... لاظلیل» کنایه از نبودن سایه قابل استفاده و «لهب» به معناى شعله خالص و بدون دود است. ۲ - عذاب آتش دوزخ براى تکذیب گران، مستمّر

ناسپاس است. قُتِلَ‌ الْخَرَّاصُونَ‌ (۱) عکرمة گوید: این آیه درباره عتبة بن ابى‌لهب نازل شده، هنگامى که گفته بود من به خداى ستارگان کافر هستم. بعضى از مفسرین

بعد حضرت فرمود بنام خدا شير بياشاميد همه آشاميدند و از آن سير شدند و ابو لهب چون اين امر عجيب را ديد گفت محمد جادو كرد و پيغمبر صلّى اللّه عليه و اله و

بعد حضرت فرمود بنام خدا شير بياشاميد همه آشاميدند و از آن سير شدند و ابو لهب چون اين امر عجيب را ديد گفت محمد جادو كرد و پيغمبر صلّى اللّه عليه و اله و

بعد حضرت فرمود بنام خدا شير بياشاميد همه آشاميدند و از آن سير شدند و ابو لهب چون اين امر عجيب را ديد گفت محمد جادو كرد و پيغمبر صلّى اللّه عليه و اله و

جمعى از اهل شرك از قبيل ابو سفيان و ابو جهل و نضر بن حرث و امّ جميل زن ابو لهب آنحضرت را اذيّت و آزار مينمودند و سنگ ميزدند لذا خداوند جلد 3 صفحه 364 حجابى

بعد حضرت فرمود بنام خدا شير بياشاميد همه آشاميدند و از آن سير شدند و ابو لهب چون اين امر عجيب را ديد گفت محمد جادو كرد و پيغمبر صلّى اللّه عليه و اله و

بعد حضرت فرمود بنام خدا شير بياشاميد همه آشاميدند و از آن سير شدند و ابو لهب چون اين امر عجيب را ديد گفت محمد جادو كرد و پيغمبر صلّى اللّه عليه و اله و

بعد حضرت فرمود بنام خدا شير بياشاميد همه آشاميدند و از آن سير شدند و ابو لهب چون اين امر عجيب را ديد گفت محمد جادو كرد و پيغمبر صلّى اللّه عليه و اله و

بعد حضرت فرمود بنام خدا شير بياشاميد همه آشاميدند و از آن سير شدند و ابو لهب چون اين امر عجيب را ديد گفت محمد جادو كرد و پيغمبر صلّى اللّه عليه و اله و

بعد حضرت فرمود بنام خدا شير بياشاميد همه آشاميدند و از آن سير شدند و ابو لهب چون اين امر عجيب را ديد گفت محمد جادو كرد و پيغمبر صلّى اللّه عليه و اله و

بعد حضرت فرمود بنام خدا شير بياشاميد همه آشاميدند و از آن سير شدند و ابو لهب چون اين امر عجيب را ديد گفت محمد جادو كرد و پيغمبر صلّى اللّه عليه و اله و

امروز نيست، روحيه تنفّر از آنان بايد همچنان زنده باشد. «تَبَّتْ يَدا أَبِي لَهَبٍ وَ تَبَّ») «قُتِلَ أَصْحابُ الْأُخْدُودِ» 7- سوزاندن، سخت‌ترين نوع عذاب

جمعى از اهل شرك از قبيل ابو سفيان و ابو جهل و نضر بن حرث و امّ جميل زن ابو لهب آنحضرت را اذيّت و آزار مينمودند و سنگ ميزدند لذا خداوند جلد 3 صفحه 364 حجابى

كه روشن باشد. «تَبابٍ» استمرار در خسارت است، چنانكه‌ «تَبَّتْ يَدا أَبِي لَهَبٍ» يعنى هلاكت ممتد و نابودى مطلق براى ابولهب باد. موعظه‌هاى مؤمن آل فرعون

شوهرى كه در خباثت هم‌فكر و همگام هستند. (ابولهب و همسرش) تَبَّتْ يَدا أَبِي لَهَبٍ‌ ... وَ امْرَأَتُهُ حَمَّالَةَ الْحَطَبِ‌ 3. خانواده‌اى كه مرد خوب، امّا

با بدان بنشست‌ خاندان نبوتش گم شد متابعت، بلال حبشى را داخل؛ و مخالفت، ابو لهب قرشى را خارج نمود. بعد از آن به جهت تقرير آن فرمود: فَلا تَسْئَلْنِ ما لَيْسَ

يَوْمَ‏ اَلْقِيَامَةِ وَ اَلنَّارُ تَلْتَهِبُ فِي بَطْنِهِ حَتَّى يَخْرُجَ لَهَبُ اَلنَّارِ مِنْ فِيهِ حَتَّى يَعْرِفَهُ كُلُّ أَهْلِ اَلْجَمْعِ أَنَّهُ آكِلُ