نتایج جستجو

آنان را به توطئه و تبانى قبلى با موسى (ع ) متهمو آنان را تهديد مى كند پاسخ سحره به تهديدات فرعون : انّا ربنا منقلبون ... بحث روايتى (روايات عجيبه در مورد

را از تمامى سحره و كليّه آلات و ادوات سحر. ثُمَّ أَتى‌: پس آمد فرعون با تمامى سحره و كليّه آلات سحر به محل موعود. نزد بعضى همراهان از سحره چهارصد نفر بودند،

آنان را به توطئه و تبانى قبلى با موسى (ع ) متهمو آنان را تهديد مى كند پاسخ سحره به تهديدات فرعون : انّا ربنا منقلبون ... بحث روايتى (روايات عجيبه در مورد

رأي‌ باطن‌ ‌خود‌ ‌را‌ ‌هر‌ كدام‌ ‌از‌ سحره‌ اظهار كردند. جلد 13 - صفحه 53 (‌به‌‌که‌أَمرَهُم‌ بَينَهُم‌) ‌بين‌ ‌خود‌ سحره‌ ‌در‌ خفاء فرعون‌ و موسي‌ و هارون‌

آنكه تابع سحره شوند، پس سوق كلام كردند در مساق كنايه؛ زيرا هرگاه تابع سحره شوند تابع موسى نخواهند بود. نزد بعضى معنى آنكه: شايد متابعت نمائيم سحره را در دفع

گفتند سحره‌ ايمان‌ آورديم‌ بپروردگار عالمين‌. ‌اينکه‌ كلام‌ اقرار لسانيست‌ ‌که‌ اولين‌ كلمه‌ اسلاميست‌ ‌که‌ اقرار بتوحيد ‌باشد‌ قالوا گفتند سحره‌ فرعون‌

لَساحِرانِ‌: گفتند سحره: نيستند اين هر دو يعنى موسى و هارون مگر جادوگران. در تفسير لوامع- مروى است كه فرعون از غرفه مى‌ديد كه سحره با يكديگر سخنى مى‌گويند

اغفال‌ قوم‌ ‌بود‌ ‌که‌ ترسيد ‌آنها‌ ‌هم‌ متابعت‌ سحره‌ كنند و ايمان‌ بموسي‌ آوردند و الّا موسي‌ ‌با‌ سحره‌ تماسي‌ نداشته‌ زماني‌ ‌که‌ ‌در‌ مصر ‌بود‌ ‌در‌

چيست‌! اشتباه‌ كاري‌ ‌تا‌ چه‌ اندازه‌ سحره‌ ‌در‌ مدائن‌ فرعون‌ بودند موسي‌ ‌در‌ مدين‌ نزد شعيب‌ ‌بود‌ اصلا سحره‌ ‌او‌ ‌را‌ نميشناختند و نديده‌ بودند چه‌

بناگاه‌ بلعيد آنچه‌ ‌را‌ ‌که‌ سحره‌ دروغي‌ صنعت‌ كرده‌ بودند. اولا: اژدهاي‌ عظيمي‌ شد ‌که‌ بيك‌ مرتبه‌ فوري‌ تمام‌ ‌اينکه‌ سحر سحره‌ ‌را‌ يك‌ لقمه‌ كرد و بلعيد

فَأُلقِي‌َ السَّحَرَةُ ساجِدِين‌َ (46) يك‌ مرتبه‌ سحره‌ بسجده‌ افتادند و بموسي‌ ملحق‌ شدند. و سحره‌ تنها نبودند بني‌ اسرائيل‌ ‌هم‌ ايمان‌ آوردند و بسياري‌

انداز تا جمع شوند سحره براى مقاومت كردن با او و ثابت نشود حجت او بر تو. پس اشاره كردند به جمع كردن به گمان اينكه هرگاه زياد باشند سحره، غلبه كنند بر موسى

نَكُونَ أَوَّلَ مَنْ أَلْقى‌ (65) قالُوا يا مُوسى‌ إِمَّا أَنْ تُلْقِيَ‌: گفتند سحره اى موسى: يا اينكه تو مى‌اندازى عصاى خود را. وَ إِمَّا أَنْ نَكُونَ أَوَّلَ

العالَمِين‌َ (47) گفتند سحره‌ ‌بعد‌ ‌از‌ اينكه‌ بسجده‌ افتادند ‌که‌ ايمان‌ آورديم‌ ‌به‌ پروردگار جميع‌ عوالم‌. بسيار مورد تعجب‌ ‌است‌ چون‌ ‌غير‌ سحره‌ ‌هم‌ بسياري‌

تكميل نمائيد كه مغلوب نشويد و موعد روز عيدشان بود و چون آفتاب بلند شد فرعون سحره و مردم را جمع نمود در كنار بارگاه خود كه ارتفاع آن از زمين هشتاد ذراع بود

قرن آن مقدار ساحر نبود كه در عصر موسى عليه السّلام سحره ماهر بشهر مصر بودند. ملازمان مأمور جمع‌آورى سحره شدند. تفسير لوامع التنزيل- مذكور است در مداين صعيد

تكميل نمائيد كه مغلوب نشويد و موعد روز عيدشان بود و چون آفتاب بلند شد فرعون سحره و مردم را جمع نمود در كنار بارگاه خود كه ارتفاع آن از زمين هشتاد ذراع بود

تكميل نمائيد كه مغلوب نشويد و موعد روز عيدشان بود و چون آفتاب بلند شد فرعون سحره و مردم را جمع نمود در كنار بارگاه خود كه ارتفاع آن از زمين هشتاد ذراع بود

شكافته و آتش سرد شده بود. ساحر: سحر كننده. جمع آن در قرآن ساحرون (يونس‏77) و سحرة (طه‏70) آمده است. سحّار صيغه مبالغه است [شعراء:37]. تسحير گوئى دلالت بر مبالغه

آمدند سحره‌ گفتند بفرعون‌ آيا ‌از‌ ‌براي‌ ‌ما باين‌ زحمتهايي‌ ‌که‌ ميكشيم‌ اجر و مزدي‌ هست‌ ‌اگر‌ بوده‌ باشيم‌ ‌ما غالب‌ ‌بر‌ موسي‌. مثل‌ اينكه‌ سحره‌ مجبور

عصا، زيرا معجزات بسيار از آن، ظاهر شد مانند انقلاب به مار عظيم و بلعيدن سحر سحره، شكافتن دريا، انفجار چشمه‌ها از سنگ به زدن آن، شمع، درخت ميوه دار، دلو و

بتحقيق ظفر امروز آن را باشد كه غالب شود و برترى يابد. بنا به قول اول كلام سحره است كه با يكديگر گفتند همه اسباب و ادوات را فراهم آورده متوجه ميقات شويد

موجب ايمان چيزى بود كه از دست موسى و هارون جارى شد؛ و چون فرعون از ايمان سحره مطلع شد، آنها را طلبيد. «1». تفسير منهج الصادقين، ج 6، ص 444، چاپ كتابفروشى

معاندين، صابر باشند و پس از ظهور حق و حقانيت، جان فشانى نمايند براى حق، چنانكه سحره فرعون به محض كشف حقانيت موسى ايمان آوردند و ثبات ورزيدند به مرتبه اى كه از

تكميل نمائيد كه مغلوب نشويد و موعد روز عيدشان بود و چون آفتاب بلند شد فرعون سحره و مردم را جمع نمود در كنار بارگاه خود كه ارتفاع آن از زمين هشتاد ذراع بود

تكميل نمائيد كه مغلوب نشويد و موعد روز عيدشان بود و چون آفتاب بلند شد فرعون سحره و مردم را جمع نمود در كنار بارگاه خود كه ارتفاع آن از زمين هشتاد ذراع بود

تكميل نمائيد كه مغلوب نشويد و موعد روز عيدشان بود و چون آفتاب بلند شد فرعون سحره و مردم را جمع نمود در كنار بارگاه خود كه ارتفاع آن از زمين هشتاد ذراع بود

اللَّهِ كَذِباً فَيُسْحِتَكُمْ بِعَذابٍ وَ قَدْ خابَ مَنِ افْتَرى‌ (61) چون سحره حاضر ساختند سحر خود را براى مقابله به معجزه موسى، حضرت در مقام وعظ برآمد:

تكميل نمائيد كه مغلوب نشويد و موعد روز عيدشان بود و چون آفتاب بلند شد فرعون سحره و مردم را جمع نمود در كنار بارگاه خود كه ارتفاع آن از زمين هشتاد ذراع بود

تكميل نمائيد كه مغلوب نشويد و موعد روز عيدشان بود و چون آفتاب بلند شد فرعون سحره و مردم را جمع نمود در كنار بارگاه خود كه ارتفاع آن از زمين هشتاد ذراع بود

تكميل نمائيد كه مغلوب نشويد و موعد روز عيدشان بود و چون آفتاب بلند شد فرعون سحره و مردم را جمع نمود در كنار بارگاه خود كه ارتفاع آن از زمين هشتاد ذراع بود

تكميل نمائيد كه مغلوب نشويد و موعد روز عيدشان بود و چون آفتاب بلند شد فرعون سحره و مردم را جمع نمود در كنار بارگاه خود كه ارتفاع آن از زمين هشتاد ذراع بود

يونس‌ ‌است‌ دو ‌آيه‌ عصا و يد بيضاء و پنج‌ ‌در‌ سوره‌ اعراف‌ و، ابطال‌ سحر سحره‌ ببلع‌ سحر ‌آنها‌ و انفلاق‌ بحر بعلاوه‌ نزول‌ رجس‌ و طمس‌ اموال‌ و شد قلوب‌

فكلّمه اللّه عزّ و جلّ فرجع نبّيا و خرجت ملكة سبا كافرة فاسلمت مع سليمان و خرج سحرة فرعون يطلبون العزّة لفرعون فرجعوا مؤمنين‌ «2». فرمود: بوده باش مر آن چيزى

‌را‌ ساحر عليم‌ دانستند و سحره‌ ‌را‌ جمع‌ كردند و ‌آنها‌ سحر عظيم‌ كردند و عصاي‌ موسي‌ تمام‌ سحر سحره‌ ‌را‌ بلع‌ كرد و سحره‌ ايمان‌ آوردند و آيات‌ ديگر

‌پس‌ ‌از‌ معجزات‌ ‌با‌ هرات‌ موسي‌ ترسيد ‌که‌ قوم‌ ايمان‌ بياورند چنانچه‌ سحره‌ ايمان‌ آوردند و بني‌ اسرائيل‌ و جماعتي‌ ‌از‌ قبطيان‌ و دستگاه‌ خدايي‌ ‌او‌

آنان را به توطئه و تبانى قبلى با موسى (ع ) متهمو آنان را تهديد مى كند پاسخ سحره به تهديدات فرعون : انّا ربنا منقلبون ... بحث روايتى (روايات عجيبه در مورد

‌از‌ خداوند مشاهده‌ كرده‌ بودند ‌که‌ عصاي‌ موسي‌ اژدهايي‌ شود ‌که‌ تمام‌ سحر سحره‌ فرعون‌ ‌را‌ بلع‌ كند، و بدريا زند دوازده‌ شكاف‌ شود دريا و خشك‌ شود ‌که‌

نزول آيات: در منهج- ابن عباس و سعيد بن جبير روايت نموده كه: بعد از ايمان سحره و مغلوب شدن فرعون، اتباع او باز متنبه نشده بر كفر و معصيت باقى ماندند. حق

آنان را به توطئه و تبانى قبلى با موسى (ع ) متهمو آنان را تهديد مى كند پاسخ سحره به تهديدات فرعون : انّا ربنا منقلبون ... بحث روايتى (روايات عجيبه در مورد

فَنادى‌ «23» جلد 14 - صفحه 36 فَحَشَرَ فَنادى‌: پس جمع كرد همه لشكريان يا سحره را، پس ندا كرد مر ايشان را به نفس خود، يا منادى از جانب او ندا كرد: هَلْ

و تقلب‌ و غش‌ ‌است‌ ‌که‌ باطل‌ ‌را‌ ‌به‌ صورت‌ حق‌ جلوه‌ مي‌دهند، چنانچه‌ سحره‌ پنبه‌ ‌را‌ ‌به‌ صورت‌ عقرب‌ و صحيح‌ ‌را‌ ‌به‌ صورت‌ شكسته‌ و ريسمان‌ ‌را‌

ساعت حق تعالى با حضرت موسى كليم اللّه تكلّم فرموده (به ايجاد سخن) و در آنوقت سحره فرعون مشاهده معجزه حضرت موسى عليه السّلام نموده، خداى را سجده كردند. نزد

حضرت‌ صادق‌ ‌عليه‌ ‌السلام‌ سؤال‌ كردند ‌که‌: چرا حضرت‌ موسي‌ مشاهده‌ سحر سحره‌ ‌را‌ كرد: «فَأَوجَس‌َ فِي‌ نَفسِه‌ِ خِيفَةً» و حضرت‌ ابراهيم‌ چون‌ مشاهده‌

الهي‌ ‌که‌ بحضرت‌ موسي‌ عنايت‌ ‌شده‌ بعلاوه‌ ‌از‌ ‌اينکه‌ دو آية بلعيدن‌ سحر سحره‌ فرعون‌ عصا ‌را‌ بدريا زند دوازده‌ جاده‌ ‌براي‌ بني‌ اسرائيل‌ باز شود غرق‌

فرعون‌ بزرگ‌ شد، و ‌پس‌ ‌از‌ بعثت‌ ‌او‌ معجزه عصا و يد و بيضاء و بلع‌ سحر سحره فرعون‌، و انفلاق‌ بحر و ضرب‌ عصا دوازده‌ چشمه‌ آب‌ ‌از‌ سنگ‌ خارج‌ شدن‌،

ابدى نرهانيد. به قولى آسيه، عمه حضرت موسى عليه السّلام بود. مروى است وقتى سحره‌ جلد 13 - صفحه 233 سحر خود را انداختند و حضرت موسى عليه السّلام عصا را انداخت

متابعت پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم پس تصريح نمود كه اين سحرى است كه از سحره بابل آموخته و براى مردم نقل ميكند و نيست اين مگر كلام آدمى در آتيه او را

هر خير و نا اميد از هر ثواب خواهد بود در اين وقت كلام حضرت موسى در بعضى از سحره اثر كرد و گفتند از لحن اين شخص معلوم است كه جادو گر نيست و نبايد با او طرفيّت

طه‌ ‌آيه‌ 25. بِسُلطان‌ٍ مُبِين‌ٍ عصائي‌ ‌که‌ ثعبان‌ افعي‌ و اژدها شد و سحر سحره‌ فرعون‌ ‌را‌ بلعيد و يد و بيضاء و ساير معجزات‌ ‌که‌ ميفرمايد: ‌قال‌‌به‌فِي‌

متابعت پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم پس تصريح نمود كه اين سحرى است كه از سحره بابل آموخته و براى مردم نقل ميكند و نيست اين مگر كلام آدمى در آتيه او را

متابعت پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم پس تصريح نمود كه اين سحرى است كه از سحره بابل آموخته و براى مردم نقل ميكند و نيست اين مگر كلام آدمى در آتيه او را

فرستاده‌ ‌من‌ ‌است‌ چنانچه‌ عصاي‌ موسي‌ ‌عليه‌ السّلام‌ ثعبان‌ گردد و سحر سحره‌ فرعون‌ ‌را‌ ببلعد، و احياء عيسي‌ (ع‌) مردگان‌ ‌را‌ و ساير معجزات‌ ‌که‌ بانبياء

خداوند آن گناهكار را آمرزيد و او تكليفش معلوم نشد و موقوف بحساب گرديد چنانچه سحره در قصّه حضرت موسى فورا آمرزيده شدند و ساير اهل ايمان تعيين تكليفشان موقوف

چنانچه‌ مشورت‌ كرد ‌با‌ جلساء ‌خود‌ ‌در‌ امر موسي‌ و هارون‌ گفتند بفرست‌ سحره‌ بيايند ‌تا‌ سحر موسي‌ ‌را‌ باطل‌ كنند (قال‌َ لِلمَلَإِ حَولَه‌ُ إِن‌َّ هذا

متابعت پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم پس تصريح نمود كه اين سحرى است كه از سحره بابل آموخته و براى مردم نقل ميكند و نيست اين مگر كلام آدمى در آتيه او را

متابعت پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم پس تصريح نمود كه اين سحرى است كه از سحره بابل آموخته و براى مردم نقل ميكند و نيست اين مگر كلام آدمى در آتيه او را

متابعت پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم پس تصريح نمود كه اين سحرى است كه از سحره بابل آموخته و براى مردم نقل ميكند و نيست اين مگر كلام آدمى در آتيه او را

ميشد موسي‌ فقط القاء عصا ميكرد ولي‌ ‌خدا‌ ‌آن‌ ‌را‌ حيه‌ و افعي‌ ميكرد و سحر سحره‌ ‌را‌ مي‌بلعيد، و ضرب‌ عصا ميكرد و ‌خدا‌ دوازده‌ چشمه‌ ‌از‌ سنگ‌ جاري‌ ميكرد

بَيِّنات‌ٍ مثل‌ عصاي‌ موسي‌، و يد بيضاء، و انفلاق‌ بحر، و انفجار شجره‌، و بلع‌ سحر سحره‌، و معجزات‌ عيسي‌ احياء موتي‌، و ابراء اكمه‌ و أبرص‌، و ابصار اعمي‌، و لين‌

خَرَجَتْ مَلِكَةُ سَبَإٍ فَأَسْلَمَتْ مَعَ‏ سُلَيْمَانَ ع‏ وَ خَرَجَتْ سَحَرَةُ فِرْعَوْنَ‏ يَطْلُبُونَ اَلْعِزَّ لِفِرْعَوْنَ‏ فَرَجَعُوا مُؤْمِنِينَ

سِحْرِهِمْ أَنهَا تَسعَى»: ((حبال (( جمع حبل ، و ((عصى (( جمع عصا است ، زيرا سحره فرعون طنابها و چوب دستى ها را در سحر خود به كار گرفته بودند تا در نظر تماشاگران

غُفِرَ لَهُ‏ مَا أَتَى وَ أَنْتَ مَوْقُوفٌ مُحَاسَبٌ أَ مَا تَلَوْتَ قِصَّةَ سَحَرَةِ مُوسَى ع‏ ثُمَّ قَالَ كَمْ مِنْ مَغْرُورٍ بِمَا قَدْ أَنْعَمَ اَللَّهُ

مذاكره برخاست و رفت تا خود را براى موعد آماده كند، و مراد از جمع كيد، جمع سحره است كه در پياده كردن نقشه اش به آنان محتاج است و همچنين فراهم آوردن ساير

كيف ضربوا لك الامثال فضلوا فلا يستطيعون سبيلا: ظالمان گفتند شما از يك انسان سحره شدهاى پيروى مى كنيد، ببين چگونه براى تو مثلها زدند و گمراه شدند؟ آنچنانكه

فَلاَ تَجْزَعَا مِنْ أَنْ يَدْعُوَ عَلَيْكُمَا رَجُلٌ سَاحِرٌ مِنْ قَوْمٍ سَحَرَةٍ زَعَمْتُمَا اَللَّهُمَّ أَقْعِصِ‏ اَلزُّبَيْرَ بِشَرِّ قِتْلَةٍ وَ اِسْفِكْ