نتایج جستجو

با يك لفظ يا در يك مجلس از نظر خاصه و عامة رواياتى در مورد طلاق خلع و مبارات معناى خلع از زبان امام باقر (ع ) و بيان اولين خلعى كه در اسلام واقع شده است

نعل به معنى كفش است. يعنى: هردو كفشت را بكن كه تو در وادى پاك طوى هستى. در «خلع» علت اين خطاب را كه به موسى «عليه‏السلام» آمده گفتيم اين لفظ بيشتر از يكبار

طغو ربب قبض جمع نعل هذا طغى علو بدء وحى عن ندى ارض نا ندو قدر اذ شرک اول خلع

مناجات، مقدس شد و شرط ادب آن بود كه موسى در آن جا بى كفش باشد لذا امر به خلع نعل شد، مقدّس بودن كعبه شريف و مساجد و مشاهد مشرفه همه از اين باب است، شرافت

آن است كه محل نزول وحى و مناجات خدا با موسى «عليه السلام» بود و دستور به خلع نعل نيز بدين مناسبت است درباره [مائده:21]. گفته‏اند: ارض فلسطين مقدس و مطهر

آن است كه محل نزول وحى و مناجات خدا با موسى «عليه السلام» بود و دستور به خلع نعل نيز بدين مناسبت است درباره [مائده:21]. گفته‏اند: ارض فلسطين مقدس و مطهر

چند ذرع دور انداخت. مفسرين عامه گفته‌اند چون از پوست خر مرده بود لذا امر به خلع شد. اين قول باطل و مردود است. در اكمال الدين صدوق- از حضرت ولى عصر حجة بن

صفحه 501 شد ولى در بعضى از روايات از اين معنى تكذيب شده و فرموده‌اند مراد خلع محبت اهل و اولاد است و در بعضى فرموده‌اند مراد خوف از تلف عيال در وضع حمل

با يك لفظ يا در يك مجلس از نظر خاصه و عامة رواياتى در مورد طلاق خلع و مبارات معناى خلع از زبان امام باقر (ع ) و بيان اولين خلعى كه در اسلام واقع شده است

با يك لفظ يا در يك مجلس از نظر خاصه و عامة رواياتى در مورد طلاق خلع و مبارات معناى خلع از زبان امام باقر (ع ) و بيان اولين خلعى كه در اسلام واقع شده است

صفحه 501 شد ولى در بعضى از روايات از اين معنى تكذيب شده و فرموده‌اند مراد خلع محبت اهل و اولاد است و در بعضى فرموده‌اند مراد خوف از تلف عيال در وضع حمل

با يك لفظ يا در يك مجلس از نظر خاصه و عامة رواياتى در مورد طلاق خلع و مبارات معناى خلع از زبان امام باقر (ع ) و بيان اولين خلعى كه در اسلام واقع شده است

اخْتِلاقٌ «7» ما سَمِعْنا بِهذا: و نشنيده‌ايم اينكه او مى‌گويد از يگانگى خدا و خلع شرك، فِي الْمِلَّةِ الْآخِرَةِ: در ملت باز پسين، يعنى كيش عيسى عليه السلام

اللّه عليه و آله فرمايد: پس بدرستى كه زانى وقتى بجا آورد زنا را، كنده شود و خلع گردد از او ايمان مانند پيراهن. جلد 9 - صفحه 112 بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ

ميشود ترا ‌از‌ بليّاتي‌ ‌که‌ ‌بين‌ آسمان‌ و ‌در‌ زمين‌ ‌است‌) 9‌-‌ ‌در‌ موقع‌ خلع‌ لباس‌ موجب‌ ميشود ‌که‌ شياطين‌ ‌آن‌ ‌را‌ ‌در‌ ‌بر‌ نكنند چنانچه‌ ‌در‌ لآلي‌

اينكه در خاتمه كلام باز نسبت رحمت را بخدا داده و خود را صريحا از حيثيّت و كار خلع نموده و همه را مستند بامر خدا فرموده براى آنستكه معلوم شود مرجع تمام امور

ميشود ترا ‌از‌ بليّاتي‌ ‌که‌ ‌بين‌ آسمان‌ و ‌در‌ زمين‌ ‌است‌) 9‌-‌ ‌در‌ موقع‌ خلع‌ لباس‌ موجب‌ ميشود ‌که‌ شياطين‌ ‌آن‌ ‌را‌ ‌در‌ ‌بر‌ نكنند چنانچه‌ ‌در‌ لآلي‌

صفحه 501 شد ولى در بعضى از روايات از اين معنى تكذيب شده و فرموده‌اند مراد خلع محبت اهل و اولاد است و در بعضى فرموده‌اند مراد خوف از تلف عيال در وضع حمل

اينكه در خاتمه كلام باز نسبت رحمت را بخدا داده و خود را صريحا از حيثيّت و كار خلع نموده و همه را مستند بامر خدا فرموده براى آنستكه معلوم شود مرجع تمام امور

با يك لفظ يا در يك مجلس از نظر خاصه و عامة رواياتى در مورد طلاق خلع و مبارات معناى خلع از زبان امام باقر (ع ) و بيان اولين خلعى كه در اسلام واقع شده است

جمع جايز است، نه تفريق مگر بعد از استيذان مرئه در بذل و رجل در طلاق، اگر خلع باشد. پنجم: اگر حكمين اختلاف كنند به اينكه احدهما اختيار صلاح، و ديگرى تفريق،

صفحه 501 شد ولى در بعضى از روايات از اين معنى تكذيب شده و فرموده‌اند مراد خلع محبت اهل و اولاد است و در بعضى فرموده‌اند مراد خوف از تلف عيال در وضع حمل

مراجعه خود خواننده عزيز است كه اگر مراجعه كند به موارد بسيارى - از قبيل سوره خلع و سوره حفد كه به چند طريق از طرق اهل سنت روايت شده است - بر خواهد خورد، و

عَنْهُما مِنْ سَوْآتِهِما 5- لباس، نعمت الهى است، «لِباساً يُوارِي» و برهنگى و خلع لباس، كيفر گناه. «فَلَمَّا ذاقَا الشَّجَرَةَ بَدَتْ لَهُما سَوْآتُهُما» 6-

اينكه در خاتمه كلام باز نسبت رحمت را بخدا داده و خود را صريحا از حيثيّت و كار خلع نموده و همه را مستند بامر خدا فرموده براى آنستكه معلوم شود مرجع تمام امور

با يك لفظ يا در يك مجلس از نظر خاصه و عامة رواياتى در مورد طلاق خلع و مبارات معناى خلع از زبان امام باقر (ع ) و بيان اولين خلعى كه در اسلام واقع شده است

طائفه قریش شاهد باشید که من از پسرم زید بیزارى جسته و او را از فرزندى خود خلع نموده ام. پیامبر در قبال خشم حارثه فرمود: اى طائفه قریش بدانید که از این پس

مرد در آن حقّ رجوع ندارد مانند طلاق يائسه و صغيره و غير مدخوله و سه طلاقه و خلع و مبارات و تفاصيل اين اقسام و احكام آن موكول بكتب فقهيّه است و چون نزديك شد

وجود ميكند ‌که‌ گفته‌ايم‌ بنا ‌بر‌ حركت‌ جوهريّه‌ تمام‌ موجودات‌ امكانيه‌ خلع‌ و لبس‌ دارند مثل‌ نور چراغ‌ و برق‌ ‌که‌ ‌آن‌ بآن‌ مدد باو ميرسد و روشن‌ ميشود

اينكه در خاتمه كلام باز نسبت رحمت را بخدا داده و خود را صريحا از حيثيّت و كار خلع نموده و همه را مستند بامر خدا فرموده براى آنستكه معلوم شود مرجع تمام امور

خداى تعالى جناب هود (عليه السلام ) را به سوى آنان مبعوث كرد تا به اسلام و خلع شركائى كه براى خدا درست كرده بودند دعوتشان كند، مردم زير بار نرفته و به آن

مرد در آن حقّ رجوع ندارد مانند طلاق يائسه و صغيره و غير مدخوله و سه طلاقه و خلع و مبارات و تفاصيل اين اقسام و احكام آن موكول بكتب فقهيّه است و چون نزديك شد

ميشود ترا ‌از‌ بليّاتي‌ ‌که‌ ‌بين‌ آسمان‌ و ‌در‌ زمين‌ ‌است‌) 9‌-‌ ‌در‌ موقع‌ خلع‌ لباس‌ موجب‌ ميشود ‌که‌ شياطين‌ ‌آن‌ ‌را‌ ‌در‌ ‌بر‌ نكنند چنانچه‌ ‌در‌ لآلي‌

اَلْكَعْبَةَ إِلاَّ مَرَّةً وَ بَسَطَ فِيهَا ثَوْبَهُ تَحْتَ قَدَمَيْهِ وَ خَلَعَ نَعْلَيْهِ‏

أَنَّهَا لاَ تَبِينُ حَتَّى يَتْبَعَهَا بِالطَّلاَقِ قَالَ لَيْسَ ذَلِكَ إِذَا خَلَعَ فَقُلْتُ تَبِينُ مِنْهُ قَالَ نَعَمْ‏

وَ إِذَا خَلَعَ اَلرَّجُلُ اِمْرَأَتَهُ فَهِيَ وَاحِدَةٌ بَائِنٌ وَ هُوَ خَاطِبٌ مِنَ اَلْخُطَّابِ وَ لاَ يَحِلُّ لَهُ أَنْ يَخْلَعَهَا حَتَّى تَكُونَ

مِنَ اَلسُّنَّةِ خَلْعُ اَلْخُفِّ اَلْيَسَارِ قَبْلَ اَلْيَمِينِ وَ لُبْسُ اَلْيَمِينِ قَبْلَ اَلْيَسَارِ

إِذَا خَلَعَ اَلرَّجُلُ اِمْرَأَتَهُ فَهِيَ وَاحِدَةٌ بَائِنٌ وَ هُوَ خَاطِبٌ مِنَ اَلْخُطَّابِ وَ لاَ يَحِلُّ لَهُ أَنْ يَخْلَعَهَا حَتَّى تَكُونَ هِيَ

هر دو روايت كرده و گفته است كه: چون امر محمد امين، (برادر مأمون كه به جهت خلع خويش از خلافت به مخلوع ملقّب شده)، به آخر رسيد، و امر خلافت باطله از براى

مَنْ فَارَقَ جَمَاعَةَ اَلْمُسْلِمِينَ‏ قِيدَ شِبْرٍ فَقَدْ خَلَعَ رِبْقَةَ اَلْإِسْلاَمِ‏ مِنْ عُنُقِهِ

اينكه‌ بقاء وجود ‌آن‌ بآن‌ بدست‌ قدرت‌ ‌او‌ ‌است‌ بلكه‌ دائما وجود ممكنات‌ خلع‌ و لبس‌ ‌است‌ مثل‌ اضائه‌ نور لذا ميفرمايد بَل‌ يَداه‌ُ مَبسُوطَتان‌ِ جلد

مَنْ تَعَصَّبَ‏ أَوْ تُعُصِّبَ لَهُ فَقَدْ خَلَعَ رِبْقَةَ اَلْإِيمَانِ مِنْ عُنُقِهِ‏

مَنْ تَعَصَّبَ أَوْ تُعُصِّبَ لَهُ فَقَدْ خَلَعَ رِبْقَ اَلْإِيمَانِ مِنْ عُنُقِهِ

حين يزنى و هو مؤ من و لا يسرق السارق حين يسرق و هو مؤ من فانه اذا فعل ذلك خلع عنه الايمان كخلع القميص ): «شخص زناكار به هنگامى كه مرتكب اين عمل مى شود،

بود. و «ملاء» (بر وزن خلاء) چنانكه قبلا هم گفته ايم از ماده «ملا» (بر وزن خلع ) به معنى گروهى است كه هدف مشتركى را تعقيب مى كنند و ظاهر آنها چشم پر كن است

الذى وضع اساس العصبية ، و نازع الله رادء الجبرية ، و ادرع لباس التعزز، و خلع قناع التذلل الا ترون كيف صغره الله بتكبره ؟ و وضعه بترفعه ؟ فجعله فى الدنيا

(له ملك السماوات و الارض ثم اليه ترجعون ). و به اين ترتيب آنها را به كلى خلع سلاح مى كند، چرا كه توحيدى كه بر كل عالم حاكم است مى گويد شفاعت نيز جز به

ان‌ّ علّة جلد 1 - صفحه 156 الصلاة انها اقرار بالربوبيّة للّه‌ عزّ و جل‌ و خلع‌ الانداد و قيام‌ ‌بين‌ يدي‌ الجبّار جل‌ّ جلاله‌ بالذل‌ و المسكنة و الخضوع‌

اَلسَّارِقُ حِينَ يَسْرِقُ وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَإِنَّهُ إِذَا فَعَلَ ذَلِكَ خُلِعَ عَنْهُ اَلْإِيمَانُ كَخَلْعِ اَلْقَمِيصِ وَ نَزَلَ‏ بِالْمَدِينَةِ وَ اَلَّذِينَ