هود ٨٤

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۲۹ آبان ۱۳۹۲، ساعت ۰۵:۴۳ توسط 127.0.0.1 (بحث) (Edited by QRobot)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)


ترجمه

و بسوی «مدین» برادرشان شعیب را (فرستادیم)؛ گفت: «ای قوم من! خدا را پرستش کنید، که جز او، معبود دیگری برای شما نیست! پیمانه و وزن را کم نکنید (و دست به کم‌فروشی نزنید)! من (هم اکنون) شما را در نعمت می‌بینم؛ (ولی) از عذاب روز فراگیر، بر شما بیمناکم!

|و به سوى [اهل‌] مدين برادرشان شعيب را [فرستاديم‌]. گفت: اى قوم من! خداوند را بپرستيد كه براى شما جز او معبودى نيست، و پيمانه و ترازو را مكاهيد، به راستى شما را در نعمت و خوشى مى‌بينم، ولى از عذاب روزى فراگير بر شما بيمناكم
و به سوى [اهل‌] مَدْيَن، برادرشان شعيب را [فرستاديم‌]. گفت: «اى قوم من، خدا را بپرستيد. براى شما جز او معبودى نيست. و پيمانه و ترازو را كم مكنيد. به راستى شما را در نعمت مى‌بينم. و[لى‌] از عذاب روزى فراگير بر شما بيمناكم.»
و ما به سوی اهل مدین برادرشان شعیب را (به رسالت فرستادیم)، وی گفت: ای قوم، خدای یکتا را که شما را جز او خدایی نیست پرستش کنید و در کیل و وزن کم‌فروشی مکنید، من خیر شما را در آن می‌بینم (که با همه عدل و انصاف کنید) و (اگر ظلم کنید) من می‌ترسم از روزی که عذابی سخت شما را فراگیرد.
و به سوی [مردم] مَدین، برادرشان شعیب را [فرستادیم.] گفت: ای قوم من! خدا را بپرستید، شما را جز او هیچ معبودی نیست؛ و از پیمانه و ترازو مکاهید، همانا من شما را در توانگری و نعمت [ی که بی نیاز کننده از کم فروشی است] می بینم و بر شما از عذاب روزی فراگیر بیمناکم.
و بر مَديَن برادرشان شعيب را فرستاديم. گفت: اى قوم من، خداى يكتا را بپرستيد؛ شما را هيچ خدايى جز او نيست. و در پيمانه و ترازو نقصان مكنيد. اينك شما را در نعمت مى‌بينم. و از روزى كه عذابش شما را فروگيرد بيمناكم.
و به سوی قوم مدین، برادرشان شعیب را [فرستادیم‌]، گفت ای قوم من، خداوند را که جز او خدایی ندارید، بپرستید، و در پیمانه و ترازو کم مگذارید، چرا که من شما را در رفاه و ثروت می‌بینم، و بر شما از عذاب روزی فراگیر می‌ترسم‌
و به [اهل‌] مدين برادرشان شعيب را [فرستاديم‌]. گفت: اى قوم من، خداى يكتا را بپرستيد، شما را جز او خدايى نيست و پيمانه و ترازو را مكاهيد. من شما را در خوشى و آسايش مى‌بينم و بر شما از عذاب روزى فراگير مى‌ترسم.
شعیب را (نیز) به سوی قوم مدین فرستادیم که از خود آنان بود. (شعیب بدیشان) گفت: ای قوم من! خدا را بپرستید (و بدانید که) جز او معبودی ندارید. و از پیمانه و ترازو مکاهید. من شما را خوب و بی‌نیاز (از کاستن از مقادیر و اوزان) می‌بینم (و شایسته نیست با وجود ثروتمندی از چیزهای مردم بدزدید و کم‌فروشی بکنید. اگر ایمان نیاورید و شکر نعمت را نگزارید) من بر شما از عذاب روز فراگیر می‌ترسم.
و به سوی (اهل) مَدْیَن، برادرشان - شعیب - را فرستادیم. گفت: «ای قوم من! خدا را بپرستید (که‌) برای شما جز او معبودی نیست و پیمانه و ترازو(ی حال و مالتان) را کم مکنید. به‌راستی شما را در خیری می‌بینم و همواره از عذاب روزی فراگیر بر شما بیمناکم.»
و بسوی مَدیَن برادر ایشان شُعیب را گفت ای قوم من پرستش کنید خدا را نیست شما را خداوندی جز او و کم ندهید پیمانه و ترازو را همانا بینم شما را در خوشی و ترسم بر شما از عذاب روزی فراگیرنده‌


هود ٨٣ آیه ٨٤ هود ٨٥
سوره : سوره هود
نزول :
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٣١
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«مَدْیَنَ»: اسم قوم شعیب است (نگا: اعراف / ). «الْمِکْیَالَ»: کیل و پیمانه. «الْمِیزَانَ»: ترازو. «إِنِّی أَرَاکُم بِخَیْرٍ»: من شما را خوب و محلّ امید می‌بینم. من شما را ثروتمند و نیکوحال و بی‌نیاز می‌بینم. «مُحِیطٍ»: فراگیر. مراد از فراگیری روز قیامت، فراگیر بودن عذاب آن است. «خَیْرٍ»: در اینجا مراد از این واژه مال و دارائی است که مایه کسب خیر و صلاح و نفع و سود است (نگا: بقره / و و . یا این که مراد تشویق و ترغیب ایشان به نیکی و نیکوکاری است و (خَیْر) به معنی خوب و نیک است.


تفسیر

نکات آیه

۱- شعیب(ع) ، از انبیا و فرستادگان الهى است. (و إلى مدین أخاهم شعیبًا)

۲- رسالت شعیب(ع) در محدوده مردم مدین بود. (و إلى مدین أخاهم شعیبًا)

۳- وجود رابطه خویشاوندى و نسبى میان شعیب(ع) و مردم مدین (و إلى مدین أخاهم شعیبًا) مراد از «أخاهم» این است که شعیب(ع) با اهل مدین ، خویشاوند بود و یا اینکه او براى آنان ، دلسوزى مى کرد. برداشت فوق ، بر اساس احتمال اول است.

۴- شعیب(ع) حتى پیش از رسیدن به مقام رسالت ، فردى دلسوز و دوستدار مردم مدین بود. (و إلى مدین أخاهم شعیبًا)

۵- شعیب(ع) با برانگیختن عواطف مردم ، دعوت خویش را آغاز کرد. (قال یقوم اعبدوا الله) خطاب «یا قوم» (اى مردم من) تحریک کننده عواطف مخاطبان است.

۶- دعوت به پرستش خداى یکتا ، مهمترین و نخستین پیام شعیب(ع) براى مردم مدین بود. (قال یقوم اعبدوا الله)

۷- مردم مدین ، به وجود خداوند معتقد بودند. (قال یقوم اعبدوا الله ما لکم من إله غیره)

۸- باور به وجود خداوند ، باورى ریشه دار در تاریخ بشر (قال یقوم اعبدوا الله ما لکم من إله غیره)

۹- قوم شعیب ، مردمى مشرک و روى گردان از پرستش خداوند (اعبدوا الله ما لکم من إله غیره)

۱۰- انسان ، از دیرباز برخوردار از روحیه پرستش معبود و گرایش به آن بود. (اعبدوا الله ما لکم من إله غیره)

۱۱- ضرورت پرستش خداوند و باور به نبودن معبودى سزاوار پرستش جز او (اعبدوا الله ما لکم من إله غیره)

۱۲- توحید عملى، مبتنى بر توحید نظرى است. (اعبدوا الله ما لکم من إله غیره)

۱۳- خداوند ، تنها حقیقتى که شایسته و بایسته پرستش است. (اعبدوا الله ما لکم من إله غیره)

۱۴- مبارزه با شرک ، از وظیفه هاى اصلى حضرت شعیب(ع) (قال یقوم ... ما لکم من إله غیره)

۱۵- شعیب(ع) ، با آگاه ساختن قوم خویش به نبود معبودى جز خدا ، آنان را به توحید و ترک شرک دعوت کرد. (قال یقوم اعبدوا الله ما لکم من إله غیره)

۱۶- شعیب(ع) ، از مردم خویش خواست تا از مقدار پیمانه ها و وزنه ها ، نکاهند و از کم فروشى بپرهیزند. (و لاتنقصوا المکیال و المیزان) «مکیال» به معناى پیمانه است. ناقص گذاردن پیمانه، یا به این است که آن را کم حجم تر از حد متعارف بسازند یا پیمانه متعارف را پر نکنند. «میزان» هم به معناى ترازوست. ناقص گذاردن ترازو، یا به این است که وزنه هاى مورد استفاده در آن کمتر از حد معمول باشد یا جنس پرداخت شده، کمتر از مقدار وزنه هاى آن باشد.

۱۷- کم فروشى و بى عدالتى در امور اقتصادى ، رفتارى شایع در میان قوم شعیب (و لاتنقصوا المکیال و المیزان)

۱۸- قوم شعیب ، برخوردار از نعمتهاى الهى و بهره مند از مکنت و دارایى (إنى أریکم بخیر) رؤیت (مصدر أرى) به معناى دیدن و مشاهده کردن است. «باء» در «بخیر» براى ملابست مى باشد. مراد از «خیر» - به دلیل جمله قبل (لاتنقصوا ...) - وسعت روزى و مال و ثروت است. در نتیجه معنا چنین مى شود: شما داراى مال و ثروتید، پس بهانه اى نیست که به کم فروشى و مانند آن روى آورید.

۱۹- قوم شعیب ، على رغم برخوردارى از مکنت و دارایى و بى نیازى در گذران زندگى ، به کلاه بردارى و کم فروشى روى آورده بودند. (لاتنقصوا ... إنى أریکم بخیر)

۲۰- غنى و ثروت مردمان ، نمى تواند در بازدارى آنان از تخلفات اقتصادى ، عاملى اساسى محسوب شود. (لاتنقصوا المکیال و المیزان إنى أریکم بخیر)

۲۱- قوم شعیب ، مردمى برخوردار از نعمتِ فهم و درایت (إنى أریکم بخیر) جمله «إنى أراکم بخیر» را مى توان تعلیل براى «اعبدوا الله ...» نیز دانست. بر این مبنا، مراد از «خیر» عقل و درایت است; زیرا تعلیل گرایش به یکتاپرستى با داشتن عقل و درایت، سازگار است. در نتیجه حاصل معناى «اعبدوا الله ... إنى أراکم بخیر» چنین مى شود: شما برخوردار از عقل و خرد هستید، پس به یکتاپرستى روى آورید. از شما به دور است که مشرک باشید.

۲۲- شعیب(ع) نگران آینده اى ناگوار براى مشرکان و گنه کاران مردم خویش (إنى أخاف علیکم عذاب یوم محیط)

۲۳- پرستش غیر خدا ، شرک در عبادت و ظلم و اجحاف در مبادلات ، درپى دارنده عذاب قیامت است. (اعبدوا الله ... و لاتنقصوا المکیال ...إنى أخاف علیکم عذاب یوم محیط)

۲۴- عذاب روز قیامت ، عذابى است فراگیر همه کافران و گنه کاران. (إنى أخاف علیکم عذاب یوم محیط) کلمه «محیط» (احاطه کننده و فراگیر) در ظاهر صفت براى «یوم» است و در حقیقت ، بیانگر وصفى براى عذاب مى باشد; یعنى ، محیط عذابه.

۲۵- فرار از عذاب روز قیامت براى گرفتاران به آن ، امرى ناشدنى است. (إنى أخاف علیکم عذاب یوم محیط) توصیف «عذاب» به فراگیر بودن، مى تواند به لحاظ مستحقان عذاب باشد; یعنى، همه افراد را فرا مى گیرد و کسى را باقى نمى گذارد و مى تواند به لحاظ هر فرد و شخص مستحق عذاب باشد; یعنى، عذاب از همه جوانب و جهات بر فرد گنه کار وارد مى شود، به گونه اى که از هیچ جهت و سمتى راه فرار نخواهد داشت.

روایات و احادیث

۲۶- «عن أبى عبدالله(ع): لم یبعث الله عزوجل من العرب إلاّ خمسة أنبیاء: هوداً و صالحاً و اسماعیل و شعیباً و محمداً خاتم النبیین(ص) و کان شعیب بکاء;[۱] از امام صادق(ع) روایت شده است: خداى عزوجل از عرب جز پنج نفر کسى را مبعوث نکرد: هود، صالح، اسماعیل، شعیب و محمد(ص) خاتم پیامبران و شعیب زیاد گریه کننده بود».

۲۷- «عن على ابن الحسین(ع) قال: إن أوّل من عمل المکیال والمیزان شعیب النبى(ع) عمله بیده ...;[۲] از امام سجاد(ع) روایت شده است که فرمود: اول کسى که ابزار کیل و وزن ساخت، شعیب پیغمبر بود و با دست خود آن را ساخت».

۲۸- «عن أبى جعفر(ع) [فى حدیث طویل]:... و أما شعیب فإنه اُرسل إلى مدین و هى لاتکمل أربعین بیتاً ...;[۳] از امام باقر(ع) [در ضمن یک حدیث طولانى ]روایت شده است: ... حضرت شعیب به سوى مدین فرستاده شد در حالى که آن جا کمتر از چهل خانه بود».

۲۹- «عن أبى عبدالله(ع) فى قول الله: «إنى أراکم بخیر» قال: کان سعرهم رخیصاً;[۴] از امام صادق(ع) درباره سخن خدا که فرموده: «إنى أراکم بخیر» روایت شده است: قیمت اجناس در بین آنان ارزان بود».

موضوعات مرتبط

  • اقتصاد: آثار تخلفات اقتصادى ۲۳
  • انبیا: انبیاى عرب ۲۶; انبیاى منطقه اى ۲; خویشاوندى با انبیا ۳
  • انسان: گرایشهاى انسان ۱۰
  • اهل مدین: ارزانى در اهل مدین ۲۹; بى عدالتى در اهل مدین ۱۷; پیامبر اهل مدین ۲; تاریخ اهل مدین ۹، ۱۵، ۱۷، ۱۸، ۱۹; تخلفات اقتصادى اهل مدین ۱۷، ۱۹; تعقل اهل مدین ۲۱; ثروتمندى اهل مدین ۱۸، ۱۹; خداشناسى اهل مدین ۷; دعوت از اهل مدین ۶، ۱۵، ۱۶; شرک اهل مدین ۹; عقیده اهل مدین ۷; فرجام اهل مدین ۲۲; فهم اهل مدین ۲۱; کفر اهل مدین ۹; کم فروشى اهل مدین ۱۷، ۱۹; کمى اهل مدین ۲۸; نعمتهاى اهل مدین ۲۱،۱۸
  • ایمان: اهمیت ایمان به توحید ۱۱; ایمان به خدا ۸
  • تبلیغ: تحریک عواطف در تبلیغ ۵
  • توحید: اهمیت توحید عبادى ۶، ۱۱; اهمیت توحید نظرى ۱۲; توحید عبادى ۱۳; دعوت به توحید عبادى ۶، ۱۵; زمینه توحید عملى ۱۲
  • ثروت: ثروت و تخلفات اقتصادى ۲۰
  • جهان بینى: جهان بینى توحیدى ۱۲، ۱۳; جهان بینى و ایدئولوژى ۱۱
  • خدا: اختصاصات خدا ۱۳; تاریخ خدا شناسى ۷، ۸
  • رسولان خدا: ۱
  • شرک: آثار شرک عبادى ۲۳; دعوت به اجتناب از شرک ۱۵
  • شعیب(ع): تبلیغ شعیب(ع) ۱۵; تعالیم شعیب(ع) ۶; خویشاوندان شعیب(ع) ۳; دعوت شعیب(ع) ۵، ۱۵، ۱۶; رسالت شعیب(ع) ۱۴; روش برخورد شعیب(ع) ۴; روش تبلیغ شعیب(ع) ۵; شرک ستیزى شعیب(ع) ۱۴; شعیب(ع) قبل از نبوت ۴; شعیب(ع) و اهل مدین ۳; شعیب(ع) و پیمانه ۲۷; شعیب(ع) و ترازو ۲۷; شعیب(ع) و گناهکاران ۲۲; شعیب(ع) و مشرکان ۲۲; فضایل شعیب(ع) ۴; کثرت گریه شعیب(ع) ۲۶; محدوده رسالت شعیب(ع) ۲; مهربانى شعیب(ع) ۴; نبوت شعیب(ع) ۱; نژاد شعیب(ع) ۲۶; نگرانى شعیب(ع) ۲۲
  • ظلم: آثار ظلم ۲۳
  • عذاب: حتمیت عذاب اخروى ۲۵; عمومیت عذاب اخروى ۲۴; موجبات عذاب اخروى ۲۳; ویژگیهاى عذاب اخروى ۲۴
  • عقیده: تاریخ عقیده ۷، ۸; عقیده به خدا ۷
  • کافران: عذاب اخروى کافران ۲۴
  • کم فروشى: نهى از کم فروشى ۱۶
  • گرایشها: گرایش به عبادت ۱۰; گرایش به معبود ۱۰
  • گناهکاران: عذاب اخروى گناهکاران ۲۴
  • مشرکان: ۹

منابع

  1. قصص الأنبیاء راوندى، ص ۱۴۵، ح ۱۵۷; بحارالأنوار، ج ۱۲، ص ۳۸۵، ح ۱۱.
  2. قصص الأنبیاء راوندى ، ص ۱۴۲ ، ح ۱۵۳; بحارالأنوار ، ج ۱۲ ، ص ۳۸۲ ، ح ۶.
  3. کمال الدین صدوق ، ص ۲۲۰ ، ح ۲ ، ب ۲۲; بحارالأنوار ، ج ۱۱ ، ص ۵۱ ، ح ۴۹.
  4. ت۴سیرعیاشى، ج ۲، ص ۱۵۹، ح ۶۱; نورالثقلین ، ج ۲، ص ۳۹۰، ح ۱۸۸.