ریشه نبذ: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
(افزودن نمودار دفعات)
(Added root proximity by QBot)
 
خط ۲۹: خط ۲۹:
=== قاموس قرآن ===
=== قاموس قرآن ===
انداختن چيزى از روى بى اعتنايى (راغب) ديگران مطلق انداختن و طرح گفته‏اند ولى قيد بى اعتنايى در اغلب آيات ملحوظ است مثل [قصص:40]. فرعون و لشكريان او را گرفته و به دريا انداختيم و نيز در آيه [آل عمران:187]. عدم اعتنا ملحوظ است يعنى از روى بى اعتنايى آن را به پشت سر انداختند و اهميت ندادند. ايضا در [همزه:4]. ولى در آيه [صافات:145]. [قلم:49]. كه هر دو در باره يونس «عليه‏السلام»است ظاهرا مطلق انداختن مراد باشد. در آيات [مريم:16-22]. انتباذ به معنى اعتزال و كنار كشيدن است گويى شخص خويش را بدور مى‏اندازد گويند «اِنْتَبَذَ فُلانٌ: اِعْتَزَلَ وَتَنَحى فى ناحِيَةٍ» يعنى ياد كن مريم را كه كنار شد از اهلش در مكان شرقى... مريم به عيسى حامله شد و او را به مكان دورى بكنار برد. * [انفال:58]. يعنى :اگر از قوميكه با آنهاپيمان عدم تعرض بسته‏اى ترسيدى كه خيانت و عهدشكنى كنند عهدشان را روى عدالت به سوى آنها بيانداز (تا تو و آنها در از بين بردن پيمان برابر باشيد، يا تو به عدالت رفتار كرده باشى).
انداختن چيزى از روى بى اعتنايى (راغب) ديگران مطلق انداختن و طرح گفته‏اند ولى قيد بى اعتنايى در اغلب آيات ملحوظ است مثل [قصص:40]. فرعون و لشكريان او را گرفته و به دريا انداختيم و نيز در آيه [آل عمران:187]. عدم اعتنا ملحوظ است يعنى از روى بى اعتنايى آن را به پشت سر انداختند و اهميت ندادند. ايضا در [همزه:4]. ولى در آيه [صافات:145]. [قلم:49]. كه هر دو در باره يونس «عليه‏السلام»است ظاهرا مطلق انداختن مراد باشد. در آيات [مريم:16-22]. انتباذ به معنى اعتزال و كنار كشيدن است گويى شخص خويش را بدور مى‏اندازد گويند «اِنْتَبَذَ فُلانٌ: اِعْتَزَلَ وَتَنَحى فى ناحِيَةٍ» يعنى ياد كن مريم را كه كنار شد از اهلش در مكان شرقى... مريم به عيسى حامله شد و او را به مكان دورى بكنار برد. * [انفال:58]. يعنى :اگر از قوميكه با آنهاپيمان عدم تعرض بسته‏اى ترسيدى كه خيانت و عهدشكنى كنند عهدشان را روى عدالت به سوى آنها بيانداز (تا تو و آنها در از بين بردن پيمان برابر باشيد، يا تو به عدالت رفتار كرده باشى).
===ریشه‌های [[راهنما:نزدیک مکانی|نزدیک مکانی]]===
<qcloud htmlpre='ریشه_'>
ه:100, ف:85, هم:46, من:45, فى:38, ل:35, ب:32, ما:30, ها:26, کون:24, هو:23, فرق:22, عهد:22, الى:21, کتب:21, نن:21, عرى:20, يمم:20, جند:20, اخذ:19, بعث:19, لا:19, اذ:18, ک:18, يوم:17, على:17, حطم:17, ربب:17, قبض:16, الله:16, انن:16, مريم:15, اله:15, مع:15, خون:15, رسل:15, ورى:15, ذلک:15, کلا:15, اهل:15, وله:14, اثر:14, ظهر:14, خلد:14, قوم:14, الذين:14, کتم:14, قصو:14, ى:14, ذمم:14, جبى:14, قضى:14, کلل:14, سال:14, درى:14, جىء:14, اتى:14, حمل:14, سوى:14, صدق:13, نعم:13, بطن:13, شرى:13, ا:13, لوم:13, نا:13, سقم:13, فسق:13, امر:13, نظر:13, ذکر:13, حيى:13, بل:13, مول:13, شرق:13, نبت:12, جنن:12, انس:12, خوف:12, عاد:12, ان:12, الا:12, رجع:12, کثر:12, کيف:12, درک:11, حسب:11, لبث:11, نفس:11, مخض:11, او:11, عقب:11, ثمن:11, عند:10, قلل:10, امن:10, ظلم:10
</qcloud>


== کلمات مشتق شده در قرآن ==
== کلمات مشتق شده در قرآن ==

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۱ دی ۱۳۹۵، ساعت ۱۷:۵۹

تکرار در قرآن: ۱۲(بار)

لیست کلمات مشتق شده


در حال بارگیری...


قاموس قرآن

انداختن چيزى از روى بى اعتنايى (راغب) ديگران مطلق انداختن و طرح گفته‏اند ولى قيد بى اعتنايى در اغلب آيات ملحوظ است مثل [قصص:40]. فرعون و لشكريان او را گرفته و به دريا انداختيم و نيز در آيه [آل عمران:187]. عدم اعتنا ملحوظ است يعنى از روى بى اعتنايى آن را به پشت سر انداختند و اهميت ندادند. ايضا در [همزه:4]. ولى در آيه [صافات:145]. [قلم:49]. كه هر دو در باره يونس «عليه‏السلام»است ظاهرا مطلق انداختن مراد باشد. در آيات [مريم:16-22]. انتباذ به معنى اعتزال و كنار كشيدن است گويى شخص خويش را بدور مى‏اندازد گويند «اِنْتَبَذَ فُلانٌ: اِعْتَزَلَ وَتَنَحى فى ناحِيَةٍ» يعنى ياد كن مريم را كه كنار شد از اهلش در مكان شرقى... مريم به عيسى حامله شد و او را به مكان دورى بكنار برد. * [انفال:58]. يعنى :اگر از قوميكه با آنهاپيمان عدم تعرض بسته‏اى ترسيدى كه خيانت و عهدشكنى كنند عهدشان را روى عدالت به سوى آنها بيانداز (تا تو و آنها در از بين بردن پيمان برابر باشيد، يا تو به عدالت رفتار كرده باشى).

ریشه‌های نزدیک مکانی

کلمات مشتق شده در قرآن

کلمه تعداد تکرار در قرآن
نَبَذَهُ‌ ۱
نَبَذَ ۱
فَنَبَذُوهُ‌ ۱
فَانْبِذْ ۱
انْتَبَذَتْ‌ ۱
فَانْتَبَذَتْ‌ ۱
فَنَبَذْتُهَا ۱
فَنَبَذْنَاهُمْ‌ ۲
فَنَبَذْنَاهُ‌ ۱
لَنُبِذَ ۱
لَيُنْبَذَنَ‌ ۱

ریشه‌های مرتبط