ریشه سکر: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
(افزودن نمودار دفعات)
(Added root proximity by QBot)
 
خط ۲۹: خط ۲۹:
=== قاموس قرآن ===
=== قاموس قرآن ===
(بر وزن قُفْل) مستى. (و بر وزن فَرَسْ) شراب و چيز مست كننده (راغب) و چون غفلت و بى خبرى نوعى از مستى لذا به آن سكرت گفته شده [حجر:72]و به جان تو كه آنها در غفلت خود سرگردان بودند و شايد مراد از آن گمراهى است كه آن هم شعبه‏اى مستى است. سَكْرَةُ المَوْت: مستى مرگ همان شدن مرگ است كه بر عقل غالب مى‏شود و هوش از سر مى‏رود [ق:19]. شدّت مرگ آمد و آن همان است كه فرار مى‏كردى بعضى «بالحق» را موت دانسته و گفته‏اند: شدت مرگ، مرگ را آورد. * [حجر:15]. ممكن است «سُكِّرَت» در آيه بسته شدن باشد مى‏گويند چشمهاى ما بسته شده. در اقرب گويد «سُكِّرَن اَبْهارُنا» يعنى چشمهاى ما بسته و متحيّر شده كه نوعى مستى و بى شعورى است خلاصه آنكه چشم خود را تخطئه مى‏كنند و بلكه گويند كه محمد صلى اللّه عليه و آله و سلم ما را سحر نموده است. * [نحل:67]. «سكر» چنانكه از راغب نقل شد و طبرسى و جوهرى و اقرب و قاموس گفته به معنى خمر است يعنى از ميوه‏هاى درختان خرما و مو، شراب و روزى خوب بدست مى‏آوريد «رزق حسن» قرينه مبغوض بودن خمر در آيه است. سكران: مست. جمع آن سكارى است [نساء:43].
(بر وزن قُفْل) مستى. (و بر وزن فَرَسْ) شراب و چيز مست كننده (راغب) و چون غفلت و بى خبرى نوعى از مستى لذا به آن سكرت گفته شده [حجر:72]و به جان تو كه آنها در غفلت خود سرگردان بودند و شايد مراد از آن گمراهى است كه آن هم شعبه‏اى مستى است. سَكْرَةُ المَوْت: مستى مرگ همان شدن مرگ است كه بر عقل غالب مى‏شود و هوش از سر مى‏رود [ق:19]. شدّت مرگ آمد و آن همان است كه فرار مى‏كردى بعضى «بالحق» را موت دانسته و گفته‏اند: شدت مرگ، مرگ را آورد. * [حجر:15]. ممكن است «سُكِّرَت» در آيه بسته شدن باشد مى‏گويند چشمهاى ما بسته شده. در اقرب گويد «سُكِّرَن اَبْهارُنا» يعنى چشمهاى ما بسته و متحيّر شده كه نوعى مستى و بى شعورى است خلاصه آنكه چشم خود را تخطئه مى‏كنند و بلكه گويند كه محمد صلى اللّه عليه و آله و سلم ما را سحر نموده است. * [نحل:67]. «سكر» چنانكه از راغب نقل شد و طبرسى و جوهرى و اقرب و قاموس گفته به معنى خمر است يعنى از ميوه‏هاى درختان خرما و مو، شراب و روزى خوب بدست مى‏آوريد «رزق حسن» قرينه مبغوض بودن خمر در آيه است. سكران: مست. جمع آن سكارى است [نساء:43].
===ریشه‌های [[راهنما:نزدیک مکانی|نزدیک مکانی]]===
<qcloud htmlpre='ریشه_'>
هم:100, ما:98, ل:76, ب:66, ه:64, من:59, انن:59, فى:51, انس:49, قول:46, اخذ:44, حمل:42, لکن:42, ها:39, رئى:37, سکر:37, عذب:37, ذلک:34, لا:34, ف:32, الله:32, بصر:29, رزق:29, عتد:29, حتى:29, انتم:29, جىء:29, موت:29, رقب:27, اله:27, حسن:27, عمه:27, الا:27, نا:27, صلو:27, علم:27, قرب:25, بل:25, حقق:25, نحن:22, لدى:22, وله:22, عنب:22, عرج:22, قوم:20, صيح:20, امن:20, نخل:20, جنب:17, کون:17, ايى:17, شدد:17, الذين:17, ذات:17, سحر:17, ثمر:17, شرق:17, قد:17, اوى:17, ک:17, فعل:15, ائى:15, کلل:15, عمر:15, وضع:12, عبر:12, رضع:10, حيد:10, يا:10, سبل:10
</qcloud>


== کلمات مشتق شده در قرآن ==
== کلمات مشتق شده در قرآن ==

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۱ دی ۱۳۹۵، ساعت ۱۸:۰۱

تکرار در قرآن: ۷(بار)

لیست کلمات مشتق شده


در حال بارگیری...


قاموس قرآن

(بر وزن قُفْل) مستى. (و بر وزن فَرَسْ) شراب و چيز مست كننده (راغب) و چون غفلت و بى خبرى نوعى از مستى لذا به آن سكرت گفته شده [حجر:72]و به جان تو كه آنها در غفلت خود سرگردان بودند و شايد مراد از آن گمراهى است كه آن هم شعبه‏اى مستى است. سَكْرَةُ المَوْت: مستى مرگ همان شدن مرگ است كه بر عقل غالب مى‏شود و هوش از سر مى‏رود [ق:19]. شدّت مرگ آمد و آن همان است كه فرار مى‏كردى بعضى «بالحق» را موت دانسته و گفته‏اند: شدت مرگ، مرگ را آورد. * [حجر:15]. ممكن است «سُكِّرَت» در آيه بسته شدن باشد مى‏گويند چشمهاى ما بسته شده. در اقرب گويد «سُكِّرَن اَبْهارُنا» يعنى چشمهاى ما بسته و متحيّر شده كه نوعى مستى و بى شعورى است خلاصه آنكه چشم خود را تخطئه مى‏كنند و بلكه گويند كه محمد صلى اللّه عليه و آله و سلم ما را سحر نموده است. * [نحل:67]. «سكر» چنانكه از راغب نقل شد و طبرسى و جوهرى و اقرب و قاموس گفته به معنى خمر است يعنى از ميوه‏هاى درختان خرما و مو، شراب و روزى خوب بدست مى‏آوريد «رزق حسن» قرينه مبغوض بودن خمر در آيه است. سكران: مست. جمع آن سكارى است [نساء:43].

ریشه‌های نزدیک مکانی

کلمات مشتق شده در قرآن

کلمه تعداد تکرار در قرآن
سُکَارَى‌ ۲
سُکِّرَتْ‌ ۱
سَکْرَتِهِمْ‌ ۱
سَکَراً ۱
بِسُکَارَى‌ ۱
سَکْرَةُ ۱

ریشه‌های مرتبط