گمنام

تفسیر:المیزان جلد۸ بخش۴: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۱۴۳: خط ۱۴۳:


==قلمرو اغوا و اضلال شيطان ، ادراك انسانى و ابزار كار او عواطف و احساسات بشرى است ==
==قلمرو اغوا و اضلال شيطان ، ادراك انسانى و ابزار كار او عواطف و احساسات بشرى است ==
ليكن آياتى هست كه مى توان از آنها چيزهايى در اين باره استفاده كرد، از آن جمله آيه (( لاقعدن لهم صراطك المستقيم ، ثم لاتينهم من بين ايديهم ومن خلفهم و عن ايمانهم و عن شمائلهم و لا تجد اكثرهم شاكرين (( است كه حكايت قول خود او است ، و از آن استفاده مى شود كه وى نخست در عواطف نفسانى انسان يعنى در بيم و اميد، و در آمال و آرزوهاى او، و در شهوت و غضبش تصرف مى نمايد و آنگاه در اراده و افكارى كه از اين عواطف برمى خيزد.
ليكن آياتى هست كه مى توان از آن ها چيزهايى در اين باره استفاده كرد. از آن جمله، آيه «لأقعدن لهم صراطك المستقيم * ثم لآتينهم من بين أيديهم ومن خلفهم و عن أيمانهم و عن شمائلهم و لا تجد أكثرهم شاكرين» است، كه حكايت قول خود او است، و از آن استفاده مى شود كه وى، نخست در عواطف نفسانى انسان، يعنى در بيم و اميد، و در آمال و آرزوهاى او، و در شهوت و غضبش تصرف مى نمايد و آنگاه در اراده و افكارى كه از اين عواطف بر مى خيزد.


قريب به معناى اين آيه ، آيه شريفه (( قال رب بما اغويتنى لازينن لهم فى الارض (( است ، زيرا معناى اين آيه اين است كه : من امور باطل و زشتى ها و پليدى ها را از راه ميل و رغبتى كه عواطف بشرى به آن دارد در نظر آنان زينت داده ، به همين وسيله گمراهشان مى كنم ، مثلا زنا را كه يكى از گناهان است از آنجايى كه مطابق ميل شهوانى او است در نظرش آن قدر زينت مى دهم تا به تدريج از اهميت محذور و زشتى آن كاسته و همچنان مى كاهم تا يكباره تصديق به خوبى آن نموده و مرتكبش شود.
قريب به معناى اين آيه، آيه شريفه «قال رب بما أغويتنى لأزينن لهم فى الارض» است. زيرا معناى اين آيه اين است كه: من امور باطل و زشتى ها و پليدى ها را از راه ميل و رغبتى كه عواطف بشرى به آن دارد، در نظر آنان زينت داده. به همين وسيله گمراهشان مى كنم. مثلا زنا را كه يكى از گناهان است، از آن جايى كه مطابق ميل شهوانى او است، در نظرش آن قدر زينت مى دهم، تا به تدريج از اهميت محذور و زشتى آن كاسته و همچنان مى كاهم تا يكباره به خوبى آن تصدیق نموده و مرتكبش شود.


نظير آيه فوق ، آيه (( يعدهم و يمنيهم و ما يعدهم الشيطان الا غرورا(( و همچنين آيه (( فزين لهم الشيطان اعمالهم (( مى باشد.
نظير آيه فوق، آيه «يعدهم و يمنّيهم و ما يعدهم الشيطان إلا غرورا»، و همچنين آيه «فزين لهم الشيطان أعمالهم» مى باشد.


همه اين آيات بطورى كه ملاحظه مى كنيد دلالت دارد بر اينكه ميدان عمل تاخت و تاز شيطان همانا ادراك انسانى ، و ابزار كار او عواطف و احساسات بشرى است . و به شهادت آيه (( الوسواس الخناس الذى يوسوس فى صدور الناس (( اوهام كاذب و افكار باطل را شيطان در نفس انسان القا مى كند.
همه اين آيات، به طورى كه ملاحظه مى كنيد، دلالت دارد بر اين كه ميدان عمل تاخت و تاز شيطان، همانا ادراك انسانى، و ابزار كار او عواطف و احساسات بشرى است. و به شهادت آيه «الوسواس الخناس * الذى يوسوس فى صدور الناس»، اوهام كاذب و افكار باطل را شيطان در نفس انسان القا مى كند.


البته اين القائات طورى نيست كه انسان آنرا احساس نموده ميان آنها و افكار خودش فرق بگذارد، و آن را مستند به كسى غير از خود بداند، بلكه بدون هيچ ترديدى آن را نيز افكار خود دانسته و عينا مانند دو دو تا چهار تا و ساير احكام قطعى از خود و از رشحات فكر خود مى داند.
البته اين القائات طورى نيست كه انسان آن را احساس نموده، ميان آن ها و افكار خودش فرق بگذارد، و آن را مستند به كسى غير از خود بداند، بلكه بدون هيچ ترديدى آن را نيز افكار خود دانسته و عينا مانند دو دو تا چهار تا و ساير احكام قطعى، از خود و از رشحات فكر خود مى داند.
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۸ صفحه : ۴۸ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۸ صفحه : ۴۸ </center>
و هيچ منافاتى ندارد كه افكار باطل ما هم مستند به خود ما باشد و هم بگوييم كه شيطان آن را در ما القا كرده ، همانطورى كه بسيارى از افكار و تصميمات ما در اثر خبرى كه ديگرى داده و يا حكمى كه كرده در ما پديد آمده است، و ما در عين حال آن را از خود سلب ننموده استقلال و اختيار خود را در آن انكار نمى نماييم، و اگر آن فكر و آن تصميم را عملى كرديم و توبيخ و سرزنشى بر آن مترتب شد تقصير را به گردن كسى كه آن خبر را آورده و يا آن دستور را داده نمى اندازيم. ابليس هم در قيامت همه گناهان را به گردن خود بشر مى اندازد و قرآن از او چنين حكايت مى كند: (( و قال الشيطان لما قضى الامر ان الله وعدكم وعد الحق و وعدتكم فاخلفتكم و ما كان لى عليكم من سلطان الا ان دعوتكم فاستجبتم لى فلا تلومونى و لوموا انفسكم ما انا بمصرخكم و ما انتم بمصرخى انى كفرت بما اشركتمون من قبل ان الظالمين لهم عذاب اليم (.
و هيچ منافاتى ندارد كه افكار باطل ما هم مستند به خود ما باشد و هم بگوييم كه شيطان آن را در ما القا كرده، همان طورى كه بسيارى از افكار و تصميمات ما، در اثر خبرى كه ديگرى داده و يا حكمى كه كرده، در ما پديد آمده است، و ما در عين حال، آن را از خود سلب ننموده، استقلال و اختيار خود را در آن انكار نمى نماييم، و اگر آن فكر و آن تصميم را عملى كرديم و توبيخ و سرزنشى بر آن مترتب شد، تقصير را به گردن كسى كه آن خبر را آورده و يا آن دستور را داده، نمى اندازيم.  
 
ابليس هم در قيامت، همه گناهان را به گردن خود بشر مى اندازد و قرآن، از او چنين حكايت مى كند: «و قال الشيطان لما قضى الامر إن الله وعدكم وعد الحق و وعدتكم فاخلفتكم و ما كان لى عليكم من سلطان إلا أن دعوتكم فاستجبتم لى فلا تلومونى و لوموا أنفسكم ما أنا بمصرخكم و ما أنتم بمصرخى إنى كفرت بما أشركتمون من قبل إن الظالمين لهم عذاب أليم».
<span id='link33'><span>
<span id='link33'><span>
==نحوه تصرفات ابليس در ادراك انسان ==
==نحوه تصرفات ابليس در ادراك انسان ==
بطورى كه ملاحظه مى كنيد در اين آيه شيطان گناه و ظلم را به خود بشر نسبت داده و از خود سلب كرده ، و خود را به تمام معنا بى طرف قلمداد نموده ، و گفته است (( تنها كارى كه من كرده ام اين بوده كه شما را به گناه دعوت كرده و به وعده دروغى دلخوش ساختم (( . آيه شريفه (( ان عبادى ليس لك عليهم سلطان الا من اتبعك من الغاوين (( نيز هر قدرت و سلطنتى را از ابليس نفى نموده ، فعاليت هاى او را تنها در كسانى مؤثر مى داند كه خودشان با پاى خود به دنبال شيطان به راه بيفتند. نظير آيه فوق آيه شريف (( قال قرينه ربنا ما اطغيته و لكن كان فى ضلال بعيد(( است كه از قول ابليس حكايت مى كند كه در قيامت مى گويد: پروردگارا من او را به نافرمانيت مجبور نكردم بلكه او خودش در گمراهى بعيدى بود.
بطورى كه ملاحظه مى كنيد در اين آيه شيطان گناه و ظلم را به خود بشر نسبت داده و از خود سلب كرده ، و خود را به تمام معنا بى طرف قلمداد نموده ، و گفته است (( تنها كارى كه من كرده ام اين بوده كه شما را به گناه دعوت كرده و به وعده دروغى دلخوش ساختم (( . آيه شريفه (( ان عبادى ليس لك عليهم سلطان الا من اتبعك من الغاوين (( نيز هر قدرت و سلطنتى را از ابليس نفى نموده ، فعاليت هاى او را تنها در كسانى مؤثر مى داند كه خودشان با پاى خود به دنبال شيطان به راه بيفتند. نظير آيه فوق آيه شريف (( قال قرينه ربنا ما اطغيته و لكن كان فى ضلال بعيد(( است كه از قول ابليس حكايت مى كند كه در قيامت مى گويد: پروردگارا من او را به نافرمانيت مجبور نكردم بلكه او خودش در گمراهى بعيدى بود.
۱۳٬۷۸۱

ویرایش