النساء ١٥٧

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۳۱ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۴:۳۹ توسط 127.0.0.1 (بحث) (افزودن سال نزول)


ترجمه

و گفتارشان که: «ما، مسیح عیسی بن مریم، پیامبر خدا را کشتیم!» در حالی که نه او را کشتند، و نه بر دار آویختند؛ لکن امر بر آنها مشتبه شد. و کسانی که در مورد (قتل) او اختلاف کردند، از آن در شک هستند و علم به آن ندارند و تنها از گمان پیروی می‌کنند؛ و قطعاً او را نکشتند!

و ادعايشان كه: ما مسيح عيسى بن مريم پيامبر خدا را كشته‌ايم، در حالى كه نه او را كشتند و نه بر دار كردند، بلكه [حقيقت امر] بر آنها مشتبه شد و كسانى كه در باره‌ى [قتل‌] او اختلاف كردند، قطعا در مورد آن شك دارند و به آن آگاهى ندارند و تنها از حدس و گما
و گفته ايشان كه: «ما مسيح، عيسى بن مريم، پيامبر خدا را كشتيم»، و حال آنكه آنان او را نكشتند و مصلوبش نكردند، ليكن امر بر آنان مشتبه شد؛ و كسانى كه در باره او اختلاف كردند، قطعاً در مورد آن دچار شكّ شده‌اند و هيچ علمى بدان ندارند، جز آنكه از گمان پيروى مى‌كنند، و يقيناً او را نكشتند.
و هم از این رو که گفتند: ما مسیح عیسی بن مریم رسول خدا را کشتیم، در صورتی که او را نه کشتند و نه به دار کشیدند بلکه امر بر آنها مشتبه شد؛ و همانا آنان که درباره او عقاید مختلف اظهار داشتند از روی شک و تردید سخنی گفتند و عالم به او نبودند جز آنکه از پی گمان خود می‌رفتند؛ و به طور یقین مسیح را نکشتند؛
و به سبب گفتارِ [سراسر دروغ] شان که ما عیسی بن مریم فرستاده خدا را کشتیم. در صورتی که او رانکشتند و به دار نیاویختند، بلکه بر آنان مُشتبه شد [به این خاطر شخصی را به گمان اینکه عیسی است به دار آویختند و کشتند]؛ و کسانی که درباره او اختلاف کردند، نسبت به وضع وحال او در شک هستند، و جز پیروی از گمان و وهم، هیچ آگاهی و علمی به آن ندارند، و یقیناً او را نکشتند.
و نيز بدان سبب كه گفتند: ما مسيح پسر مريم پيامبر خدا را كشتيم. و حال آنكه آنان مسيح را نكشتند و بر دار نكردند بلكه امر برايشان مشتبه شد. هر آينه آنان كه درباره او اختلاف مى‌كردند خود در ترديد بودند و به آن يقين نداشتند. تنها پيرو گمان خود بودند و عيسى را به يقين نكشته بودند.
و ادعایشان که ما مسیح عیسی بن مریم پیامبر خدا را کشته‌ایم و حال آنکه نه او را کشتند و نه بر دار کردند، بلکه [حقیقت امر] بر آنان مشتبه شد، و کسانی که در این امر اختلاف کردند از آن در شک‌اند و به آن علم ندارند، فقط پیروی از حدس و گمان می‌کنند و او را به یقین نکشته‌اند
و اين سخنشان كه ما مسيح عيسى پسر مريم فرستاده خدا را كشتيم- و حال آنكه نه او را كشتند و نه بر دار كردند بلكه برايشان مشتبه شد- مردى را به صورت عيسى بر دار كردند- و كسانى كه در باره او اختلاف نمودند هر آينه به گمان اندرند، آنان را به حال او هيچ دانشى نيست مگر پيروى از گمان، و به يقين او را نكشته‌اند،
و (خداوند بر آنان خشم گرفت به سبب این که از روی استهزاء و سخریّه) می‌گفتند که: ما عیسی پسر مریم، پیغمبر خدا را کشتیم! در حالی که نه او را کشتند و نه به دار آویختند، ولیکن کار بر آنان مشتبه شد و (متردّد گردیدند که آیا عیسی یا دیگری را کشته‌اند و در این‌باره با همدیگر اختلاف نظر پیدا کردند و) کسانی که درباره‌ی او اختلاف پیدا کردند (جملگی) راجع بدو در شکّ و گمانند و آگاهی بدان ندارند و تنها به گمان سخن می‌گویند و (باید بدانند که) یقیناً او را نکشته‌اند (و قطعاً مقتول کس دیگری بوده است).
و گفته‌ی ایشان که: «ما بی‌چون مسیح، عیسی‌بن مریم، پیامبر خدا را کشتیم‌.» حال آنکه آنان او را نکشتند و به دارش (هم) نیاویختند؛ لیکن امر بر آنان مشتبه شد و کسانی که بی‌چون درباره‌ی او اختلاف کردند، بی‌گمان در مورد آن در (ژرفای) شکّی غرق شده و هیچ علمی بر آن ندارند، جز پیروی از گمان. و به یقین او را نکشتند؛
و گفتارشان که ما کشتیم مسیح عیسی ابن مریم پیمبر خدا را حالی که نکشتندش و نه به دارش آویختند بلکه مشتبه شد بر ایشان و همانا آنان که در او اختلاف کردند در شکّی از او هستند نیستشان بدان دانائیی جز پیروی پندار حالی که نکشتند او را به یقین‌


النساء ١٥٦ آیه ١٥٧ النساء ١٥٨
سوره : سوره النساء
نزول : ٦ هجرت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٤٠
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«عِیسَی ابْنَ مَرْیَمَ، رَسُولَ اللهِ»: این سخن می‌تواند گفتار کافران یهود و از روی استهزاء و سخریّه باشد. یعنی کسی را کشتیم که او خود را عیسی پسر مریم و فرستاده خدا می‌دانست؛ یا شما چنین می‌گوئید (نگا: شعراء / ) و می‌تواند گفتار خدا بوده و بیانگر گناه بزرگ آنان باشد. «مَا صَلَبُوهُ»: او را به دار نزده‌اند. «لَفِی شَکٍّ مِّنْهُ»: درباره این که کشته، عیسی یا دیگری بوده است، دچار شکّ و گمانند. «إِتِّبَاعَ»: پیروی کردن. مستثنای منقطع است. «یَقِیناً»: قطعاً. حال ضمیر (و) یا (ه) در (مَا قَتَلُوهُ) است.

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر

نکات آیه

۱- یهود، مدعى کشتن حضرت مسیح(ع) (و قولهم إنّا قتلنا المسیح عیسى ابن مریم رسول اللّه)

۲- یهود، مردمى کفرپیشه و طغیانگر علیه عیسى(ع)، على رغم اذعان به رسالت الهى وى (و قولهم إنّا قتلنا المسیح عیسى ابن مریم رسول اللّه) بر این مبنا که «رسول اللّه» دنباله سخن یهودیان «انا قتلنا ...» باشد مى توان گفت اعتراف آنان به رسالت عیسى اعترافى واقعى و حقیقى بوده ولى در عین حال اقرار به کشتن وى داشته و این حکایت از شدت خباثت آنان دارد.

۳- استهزاى یهود نسبت به پیامبرى حضرت عیسى (ع)* (و قولهم إنّا قتلنا المسیح عیسى ابن مریم رسول اللّه) برداشت فوق مبتنى بر این است که «رسول اللّه» گفتار یهودیان باشد، بر این اساس به نظر مى رسد اقرار آنان به رسالت عیسى (ع) به منظور تمسخر بوده است.

۴- ادعاى کشتن حضرت مسیح (ع) على رغم اعتراف به پیامبرى وى مایه گرفتارى یهود به لعنت و غضب خداوند (و قولهم إنّا قتلنا المسیح عیسى ابن مریم رسول اللّه) بدان احتمال که «قولهم» عطف بر «نقضهم» در آیه ۱۵۵ باشد.

۵- حضرت عیسى (ع)، فرزند مریم (ع) و رسولى از جانب خداست. (و قولهم إنّا قتلنا المسیح عیسى ابن مریم رسول اللّه)

۶- یهود بر خلاف پندارشان حضرت عیسى (ع) را نکشتند و به دار نیز نیاویختند. (و قولهم إنّا قتلنا المسیح عیسى ابن مریم ... و ما قتلوه و ما صلبوه)

۷- یهودیان، به اشتباه شخص دیگرى را به جاى حضرت عیسى (ع) به دار آویخته و کشتند. (و ما قتلوه و ما صلبوه و لکن شبه لهم) استدارک در جمله «و لکن شبه لهم» رساى به این است که یهودیان شخصى را به گمان اینکه حضرت عیسى (ع) است به دار آویخته و او را به قتل رساندند.

۸- اختلاف یهود، در اصل رخداد قتل و به دار آویخته شدن عیسى (ع) (إنّ الذین اختلفوا فیه)

۹- جهل، عامل اختلاف (و إنّ الذین اختلفوا فیه لفى شک منه ما لهم به من علم)

۱۰- ادعاى یهود در مورد کشته شدن حضرت عیسى (ع)، بر پایه گمان بود، نه علم و یقین. (إنّ الذین اختلفوا فیه لفى شک منه ما لهم به من علم الا اتباع الظن)

۱۱- صلیب و به دار آویخته شدن حضرت مسیح، پایه و اساسى جز گمان ندارد. (و قولهم إنّا قتلنا المسیح ... و ما قتلوه و ما صلبوه و لکن شبه لهم)

۱۲- ضرورت پرهیز از گفتارها و ادعاهاى مبتنى بر ظن و گمان* (ما لهم به من علم الا اتباع الظن) جمله «ان الذین ... الا اتباع الظن» داراى لحنى است مذمت آمیز نسبت به کسانى که باورهایشان مبنى بر ظن و گمان است.

۱۳- بى اعتبارى ظن و گمان در وقایع تاریخى (ما لهم به من علم الا اتباع الظن)

۱۴- پندار غلط و خلافگویى یهود، در مورد تولد و مرگ حضرت عیسى (ع) (قولهم على مریم بهتناً عظیماً. و قولهم إنّا قتلنا المسیح ... ما لهم به من علم)

۱۵- یهودیان، قطعاً حضرت عیسى (ع) را نکشتند. (و ما قتلوه یقیناً)

روایات و احادیث

۱۶- یهود به جاى حضرت عیسى (ع) جوانى را که به شکل آن حضرت در آمده بود کشتند وبه صلیب کشیدند. (و قولهم إنّا قتلنا المسیح عیسى ابن مریم رسول اللّه و ما قتلوه) امام باقر (ع): ... و اخذوا الشاب الذى القى علیه شبح عیسى فقتل و صلب ... .[۱]

موضوعات مرتبط

  • اختلاف: عوامل اختلاف ۹
  • تاریخ: ملاک صحّت تاریخ ۱۳
  • جهل: آثار جهل ۹
  • خدا: موجبات غضب خدا ۴ ; موجبات لعن خدا ۴
  • سخن: بى علم ۱۲
  • ظن: اجتناب از ظن ۱۲ ; بیخاعتبارى ظن ۱۳
  • عیسى (ع): استهزاى عیسى (ع) ۳ ; صلیب عیسى (ع) ۱۱ ; قتل عیسى (ع) ۱۱ ; مادر عیسى (ع) ۵ ; مرگ عیسى (ع) ۱۴ ; نبوت عیسى (ع) ۵ ; ولایت عیسى (ع) ۱۴
  • کافران:۲
  • مریم (ع): فرزند مریم (ع) ۵
  • مشمولان لعن:۴
  • مغضوبان خدا:۴
  • یهود: اختلاف یهود ۸ ; ادعاهاى یهود ۱، ۴، ۶، ۱۰، ۱۴ ; استهزاهاى یهود ۳ ; طغیان یهود ۲ ; عقیده یهود ۴ ; کفر یهود ۲ ; لعن بر یهود ۴ ; یهود و عیسى (ع) ۲، ۳، ۶، ۱۴ ; یهود و قتل عیسى (ع) ۱، ۴، ۷، ۸، ۱۰، ۱۵، ۱۶

منابع

  1. تفسیر قمى، ج ۱، ص ۱۰۳; نورالثقلین، ج ۱، ص ۵۶۹، ح ۶۵۳.