النحل ٥٨

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۲۹ آبان ۱۳۹۲، ساعت ۰۶:۱۰ توسط 127.0.0.1 (بحث) (Edited by QRobot)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)


ترجمه

در حالی که هرگاه به یکی از آنها بشارت دهند دختر نصیب تو شده، صورتش (از فراب ناراحتی) سیاه می‌شود؛ و به شدّت خشمگین می‌گردد؛...

|و هرگاه يكيشان به دختر مژده يابد رويش سياه مى‌گردد در حالى كه خشم و اندوه خود را فرو مى‌خورد
و هر گاه يكى از آنان را به دختر مژده آورند، چهره‌اش سياه مى‌گردد، در حالى كه خشم [و اندوه‌] خود را فرو مى‌خورد.
و چون یکی از آنها را به فرزند دختری مژده آید (از شدت غم و حسرت) رخسارش سیاه شده و سخت دلتنگ و خشمگین می‌شود.
و چون یکی از آنان را به [ولادت] دختر مژده دهند [از شدت خشم] چهره اش سیاه گردد، ودرونش از غصه واندوه لبریز و آکنده شود!!
و چون به يكيشان مژده دختر دهند، سيه‌روى شود و خشمگين گردد.
و چون یکی از ایشان را از دختر [زادن همسرش‌] خبر دهند، چهره‌اش [از خشم و تاسف‌] سیاه شود و تاسف خود را فرو خورد
و چون يكى از آنان را به دختر مژده دهند رويش سياه گردد- از خشم بر زن خود كه چرا دختر زاده است- و خشم خود فرو مى‌خورد
(دختران را مایه‌ی ننگ و سرشکستگی و بدبختی می‌دانستند) و هنگامی که به یکی از آنان مژده‌ی تولّد دختر داده می‌شد (آن چنان از فرط ناراحتی چهره‌اش تغییر می‌کرد که) صورتش سیاه می‌گردید و مملو از خشم و غضب و غم و اندوه می‌شد.
و هنگامی که یکی از آنان را به دختر مژده آورند، چهره‌اش سیاه می‌گردد در حالی که خشم (و اندوه) خود را فرو برنده است.
و گاهی که مژده داده شود یکیشان به مادینه بگردد روی او سیاه حالی که او است خشم‌خورنده‌


النحل ٥٧ آیه ٥٨ النحل ٥٩
سوره : سوره النحل
نزول :
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ١١
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«ظَلَّ»: می‌شد. از افعال ناقصه است. «مُسْوَدّاً»: سیاه. «کَظِیمٌ»: مملوّ از غم و اندوه. لبریز از خشم و غضب (نگا: یوسف / ، زخرف / ).

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر

نکات آیه

۱- چهره مشرکان دوران جاهلى، به هنگام دریافت خبر دختردار شدن، از شدت غضب و ناراحتى، دگرگون مى شد. (و إذا بشّر أحدهم بالأُنثى ظلّ وجهه مسودًّا)

۲- حالات روانى انسان، بر جسم و چهره او تأثیر مى گذارد. (و إذا بشّر أحدهم بالأُنثى ظلّ وجهه) اگر چه در آیه تنها یک مورد ذکر شده است که خبرى، باعث تغییر درونى و دگرگونى در چهره شده است، اما همین مورد هم براى ادعاى یاد شده کافى است و این قضیه را ثابت مى کند.

۳- انسان، در برابر خبرهاى ناگوار انفعال پذیر است. (و إذا بشّر أحدهم بالأُنثى ظلّ وجهه مسودًّا)

۴- رسم مژده دهى به هنگام تولد فرزند در میان عربهاى جاهلى (و إذا بشّر أحدهم بالأُنثى)

۵- مشرکان، با دریافت خبر دختردار شدن، آکنده از اندوه مى شدند و از شدت شرمندگى آن را بروز نمى دادند. (و إذا بشّر أحدهم بالأُنثى ... و هو کظیم) «کظم» در لغت، راه خروج نَفَس است و در حبس نفس و سکوت استعمال مى شود و در آیه، مراد از «کظیم» کسى است که آکنده از اندوه است.

۶- مشرکان، على رغم نفرت از دختردار شدن، آن را به خداوند نسبت مى دادند. (و یجعلون لله البنت ... و إذا بشّر أحدهم بالأُنثى ظلّ وجهه مسودًّا و هو کظیم)

۷- توانمندى انسان بر فرو خوردن خشم و کنترل احساسات خویش (و إذا بشّر أحدهم بالأُنثى ظلّ وجهه مسودًّا و هو کظیم)

موضوعات مرتبط

  • احساسات: تعدیل احساسات ۷
  • انسان: انعطاف پذیرى انسان ۳; صفات انسان ۳، ۷; کظم غضب انسان ۷
  • بدن: عوامل مؤثر در بدن ۲
  • بشارت: بشارت تولد فرزند ۴
  • جاهلیت: دختر در جاهلیت ۱; رسوم جاهلیت ۴; مشرکان جاهلیت ۱، ۵، ۶; ولادت فرزند در جاهلیت ۱
  • حالات روانى: آثار حالات روانى ۲
  • خدا: اسناد دختر به خدا ۶
  • مشرکان: اندوه مشرکان ۵; بینش مشرکان ۶; صورت مشرکان ۱; عوامل غضب مشرکان ۱; مشرکان و دختر ۱، ۵، ۶

منابع